پنجشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 17

سبک زندگی غارنشینی در دوران کرونا با امکانات مدرن!

یک مدرس دانشگاه با اشاره به جبر زندگی کرونایی گفت: روزگاری انسان‌ها در غار می‌زیستند و امروز دوباره به همان غار بازگشته‌اند؛ اما این‌بار با دامنه ارتباطات و وظایف اجتماعی تعریف‌شده و معین که بدون آن‌ها بی‌اعتبار می‌شوند.
کد خبر: ۲۶۱۵۹۵
تاریخ انتشار: ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۵:۲۷
به گزارش صدای ایران، طاهره مشایخ، نویسنده و مدرس دانشگاه آزاد لاهیجان، به مناسبت روز معلم (۱۲ اردیبهشت‌ماه) در  یادداشتی با عنوان «جشن روز معلم در اتاق‌های مجازی» نوشته است: من داشتم زندگی‌ام را می‌کردم. مثل تمام معلم‌های کره زمین. حتی یک قرن پیش هم داستان همین بود. مدرس‌ها به مدرسه و دانشگاه می‌رفتند و در شلوغی کلاس‌ها و ازدحام دانش‌آموز و دانشجو درس می‌دادند و امتحان می‌گرفتند و در کتابخانه دانشگاه قرار کاری و تحقیقی می‌گذاشتند و در سالن غذاخوری از غذاهای دانشگاه ایراد می‌گرفتند و با هم به خاطرات کلیشه‌ای غذاهای دانشگاه می‌خندیدند. مثل خیلی از کتاب‌دوستان گذراندن اوقات فراغت در کتابخانه و کتابفروشی و چرخیدن در قفسه‌های کتاب از تفریحاتم بود.
آن‌روزها نمی‌دانستم که روزی همین قدم‌زدن ساده در فضای دانشگاه و کتابخانه برایم حسرتی بزرگ شود و روزی سردر کتابخانه و کتابفروشی‌ها بخوانیم: به علت شیوع کرونا تا اطلاع ثانوی تعطیل است.
هرگز فکر نمی‌کردم روزی برسد در خانه با لباس منزل جلو لپ‌تاپ بنشینم و رو به مانیتور بی‌حس و روح با آدم‌های باحس و روح آن سوی خط‌ها صحبت کنم و در آرزوی تدریس در کلاس‌های مدرسه و دانشگاه در حضور چشمان خیره و تشنه علم خون دل بخورم. داستان منِ معلم همین‌جا تمام نمی‌شود. روی دیگر سکه برمی‌گردد به زندگی نویسندگی و تولد غریبانه رمان نوجوان سلفی با خراب‌کار که زمستان ۹۹ به همت نشر صاد منتشر شد. وضعیت شیوع کرونا حتی اجازه شرکت در مراسم اختتامیه جشنواره داستان انقلاب را هم به من نداد و من از طریق پخش زنده اینترنتی مطلع شدم این رمان به لطف خدا عنوان رتبه سوم رمان نوجوان را کسب کرده است. مجازی و آنلاین بخشی از زندگی ما آدم‌ها شد. جلسات رونمایی و نقد کتاب‌ها مجازی شد و نویسندگان از تعامل رودررو با مخاطبان محروم شدند.
 
هرچند فضای مجازی به دادمان رسید و فرصتی شد تا اقصی نقاط کشور از امکاناتی که گاهی فقط محدود به پایتخت بود بهره‌مند شوند و تعامل بین نویسنده و مخاطب بعد تازه‌ای پیدا کرد.

گاهی سوال بزرگی در ذهنم برجسته می‌شود. آیا بشر نفرین شده؟ یا روزگار رو به سیاهی می‌رود؟ اگر احساسی رفتار کنم پاسخم مثبت است و اگر منطقی باشم می‌بینم در این معرکه، بشر محکوم به قدم‌گذاشتن به دوره تازه‌ای است. گویا تاریخِ آموزش و کتابخوانی و رفتارهای اجتماعی بشر به دو دوره قبل و بعد از کرونا تقسیم شده است. بشر خواسته و ناخواسته قدم در راهی گذاشته است که اگر مدیریتش نکند با سر به زمین می‌خورد. روزگاری انسان‌ها در غار می‌زیستند و امروز دوباره به همان غار بازگشته‌اند؛ اما این‌بار با دامنه ارتباطات و وظایف اجتماعی تعریف‌شده و معین که بدون آن‌ها بی‌اعتبار می‌شوند. معلم بدون شاگرد اعتبار و هویتی ندارد و نویسنده نیز بدون کتاب و مخاطب. اما به مدد آموزش مجازی معلم هویت خود را به دست می‌آورد و نویسنده هم به کمک اپلیکیشن‌های کتابخوان و فضاهای مجازی هویت نویسندگی و تعامل با مخاطبش را.

با احترام و اعتقاد راسخ به آموزش حضوری و دیدارها و مراسم حضوری شاید بتوان گفت اگر اوضاع جهانی با همین فرمان پیش برود، علی‌رغم ریشه‌کن شدن کرونا در آینده، از کارکرد قبلی مکان و فضای فیزیکی کاسته شود و سال‌های بعد هم بخشی از جشنواره‌ها و مراسم رونمایی و نقد کتاب در اتاق‌های مجازی برگزار شود و دانش‌آموزان نیز در اتاق‌های درسی مجازی با ساخت کلیپ‌ها و ادیت‌های خلاقانه روز معلم را به معلمان‌شان تبریک بگویند.
نظر شما