حجم عظیم تخریب اموال خصوصی توسط پژاک در غیبت دستگاه های انتظامی
میلیاردها تومان، از اموال مردم و فعالان اقتصادی، توسط پژاک سوزانده شده، اما دولت ایران و نهادهای انتظامی آن کجا هستند، مشخص نیست.
به گزارش صدای ایران، مردم کردستان ایران سالها است که با مشکلات گروههای تروریستی روبرو هستند و از لحاظ مالی و جانی امنیت آنها در تهدید قرار دارد. جدیدترین نمونه این اخاذی، فوقالعاده هولناک است. حجم عظیم تخریب توسط پژاک، انسان را به این یقین میرساند که این گروه صرفا برای نابودی کردها فعالیت میکند و هیچ هدف دیگری هم ندارد.
در پی مصاحبهای با یکی از قربانیان اخاذی پژاک در مریوان؛ آقای دانایی با دلی پر از غم و ناراحتی با ما سخن گفت.
او افزود: «من مستاجر هستم و شش ماه است کرایه منزل خود را پرداخت نکردهام. پژاک، مرا بدبخت کرد. من و خانوادهام چه جرمی کردهایم که این چنین با ما رفتار میشود و هیچ کس نیز صدای ما را به گوش مسئولان نمیرساند؟ من هم مانند سایر مردم خود به زحمت، خرج خود را فراهم میکنم. اما تروریستهای پژاک به راحتی از ما باج میگیرند و ادعای کمک به مردم را دارند. من شهادت میدهم این سخنان دروغ است. آنها ضد مردم کُرد در ایران هستند».
دانایی در مورد حادثه تلخی نیز برایمان سخن گفت: «آن شب که حمله این گروه به ما و آتش زدن ماشینآلات ما رخ داد، من و دو برادرم که مهندس هستند، به عنوان پیمانکار با اداره کشاورزی قرارداد بسته بودیم که نزدیک به چهار هزار هکتار از اراضی زیر کشت برود و زمینه مکانیزه شدن کشاورزی را فراهم کنیم. مردم منطقه راضی بودند و به ما کمک میکردند.
این ماشینآلات و کار روی انها سبب شده بود که بیشتر از بیست خانواده از این راه امرار معاش کنند. از طرفی اگر این برنامه و پروژه تمام میشد، بزرگترین کمک به مردم این منطقه برای ایجاد شغل بود؛ اما این گروه نمیخواهد مردم در رفاه و راحتی باشند و شغل داشته باشند. آنها از اینکه مردم در رفاه باشند ناراحت هستند و به مردم ظلم میکنند. پژاک دوست دارد مردم فقیر باشد تا در سایه فقر، مردم را فریب دهد و کودکان را برباید».
وی افزود: «کارفرمای پروژه ما اداره کشاورزی بود و هیچ ارتباطی با مسائل سیاسی- امنیتی نداشت. آنها آن شب، اول نگهبان ما که یک پیرمرد شصت ساله بود را ربوده بودند. او ترسیده بود و میگفت نیروهای پژاک ده نفر بودند که همگی با اسلحه من را تهدید کردند، ربودند و تلفن همراه من را شکستند و در نهایت مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند.
بعد چهار نفر از آنها به محل نگهداری ماشینآلات برگشته و با گازوییل و نارنجک همه ماشینآلات ما را آتش زدند. آنها دشمنان مردم کُرد هستند و نمیخواهند مردم در رفاه باشند. شغل من در نهایت به نفع مردم بود و برای جوانان اشتغال ایجاد میکرد. این جنایت باعث شده دیگر وسیلهای برای کار نداشته باشم.
همه مال و زندگی من را آتش زدند و حال نیز پولی برای کار ندارم. ماشینآلات من به کلی سوخته و غیر قابل استفاده است. همه بیست خانواده که از این راه امرار معاش میکردند، بیکار شدهاند. در حالی که همه آنها مانند من مستاجر هستند. این خدمت به کردها است یا خیانت»؟
دانایی در مورد واکنش دستگاههای امدادی و انتظامی نیز به حادثه آن شب تلخ، گفت: «فاصله بین مقر ما و ایستگاه آتشنشانی، دو ساعت بود. راه نیز خاکی بود و نمیشود در آن راه با سرعت حرکت کرد.تا ماشین آتشنشانی برسد، کل ماشینآلات سوخته بودند و ما ابزاری برای خاموش کردن نداشتیم. پژاک حتی ماشین آبرسانی را هم آتش زد. فرمانداری و نیروی انتظامی هم این حادثه را تروریستی اعلام کرد؛ اما در اصل ماجرا یعنی پرداخت خسارت، همکاری نشد. زیرا گفتند مسایل امنیتی شامل بیمه نمیشود!»
از آقای دانایی سوال کردیم نظر شما در مورد این گروه و هدف آنها چیست و چرا اینگونه با مردم رفتار میکنند؟ وی پاسخ داد: «پژاک، هدفی ندارد، جز ضرر به مردم و آزار آنها؛ تاکنون چندین مورد پیش آمده که مرغداری و و گاوداری و کارگاههای کوچک و متوسط را آتش زدند.
در این کارگاهها، مردم کُرد زندگی و امرار معاش میکنند. با این کار، کردها آسیب میبییند. پژاک، فقط به ما کردها ضربه زده است. از گروهی که در کوهستان زندگی میکنند، انتظار رفتار انسانی، بیهوده است. من و بقیه همکاران در کارگاهها، اگر کار نباشد فرزندانمان، باید گرسنه بمانند.
نیروهای پژاک، باید هیچ بویی از انسانیت نبردهاند و به مردم ظلم میکنند. آنها بلای جان مردم شدهاند. به زور پول میخواهند؛ پول ندهیم، کشته میشویم؛ پول بدهیم توسط دولت به حمایت از گروه تروریستی محکوم میشویم. اما دولت باید از ما حمایت کند».
در پی مصاحبهای با یکی از قربانیان اخاذی پژاک در مریوان؛ آقای دانایی با دلی پر از غم و ناراحتی با ما سخن گفت.
او افزود: «من مستاجر هستم و شش ماه است کرایه منزل خود را پرداخت نکردهام. پژاک، مرا بدبخت کرد. من و خانوادهام چه جرمی کردهایم که این چنین با ما رفتار میشود و هیچ کس نیز صدای ما را به گوش مسئولان نمیرساند؟ من هم مانند سایر مردم خود به زحمت، خرج خود را فراهم میکنم. اما تروریستهای پژاک به راحتی از ما باج میگیرند و ادعای کمک به مردم را دارند. من شهادت میدهم این سخنان دروغ است. آنها ضد مردم کُرد در ایران هستند».
دانایی در مورد حادثه تلخی نیز برایمان سخن گفت: «آن شب که حمله این گروه به ما و آتش زدن ماشینآلات ما رخ داد، من و دو برادرم که مهندس هستند، به عنوان پیمانکار با اداره کشاورزی قرارداد بسته بودیم که نزدیک به چهار هزار هکتار از اراضی زیر کشت برود و زمینه مکانیزه شدن کشاورزی را فراهم کنیم. مردم منطقه راضی بودند و به ما کمک میکردند.
این ماشینآلات و کار روی انها سبب شده بود که بیشتر از بیست خانواده از این راه امرار معاش کنند. از طرفی اگر این برنامه و پروژه تمام میشد، بزرگترین کمک به مردم این منطقه برای ایجاد شغل بود؛ اما این گروه نمیخواهد مردم در رفاه و راحتی باشند و شغل داشته باشند. آنها از اینکه مردم در رفاه باشند ناراحت هستند و به مردم ظلم میکنند. پژاک دوست دارد مردم فقیر باشد تا در سایه فقر، مردم را فریب دهد و کودکان را برباید».
وی افزود: «کارفرمای پروژه ما اداره کشاورزی بود و هیچ ارتباطی با مسائل سیاسی- امنیتی نداشت. آنها آن شب، اول نگهبان ما که یک پیرمرد شصت ساله بود را ربوده بودند. او ترسیده بود و میگفت نیروهای پژاک ده نفر بودند که همگی با اسلحه من را تهدید کردند، ربودند و تلفن همراه من را شکستند و در نهایت مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند.
بعد چهار نفر از آنها به محل نگهداری ماشینآلات برگشته و با گازوییل و نارنجک همه ماشینآلات ما را آتش زدند. آنها دشمنان مردم کُرد هستند و نمیخواهند مردم در رفاه باشند. شغل من در نهایت به نفع مردم بود و برای جوانان اشتغال ایجاد میکرد. این جنایت باعث شده دیگر وسیلهای برای کار نداشته باشم.
همه مال و زندگی من را آتش زدند و حال نیز پولی برای کار ندارم. ماشینآلات من به کلی سوخته و غیر قابل استفاده است. همه بیست خانواده که از این راه امرار معاش میکردند، بیکار شدهاند. در حالی که همه آنها مانند من مستاجر هستند. این خدمت به کردها است یا خیانت»؟
دانایی در مورد واکنش دستگاههای امدادی و انتظامی نیز به حادثه آن شب تلخ، گفت: «فاصله بین مقر ما و ایستگاه آتشنشانی، دو ساعت بود. راه نیز خاکی بود و نمیشود در آن راه با سرعت حرکت کرد.تا ماشین آتشنشانی برسد، کل ماشینآلات سوخته بودند و ما ابزاری برای خاموش کردن نداشتیم. پژاک حتی ماشین آبرسانی را هم آتش زد. فرمانداری و نیروی انتظامی هم این حادثه را تروریستی اعلام کرد؛ اما در اصل ماجرا یعنی پرداخت خسارت، همکاری نشد. زیرا گفتند مسایل امنیتی شامل بیمه نمیشود!»
از آقای دانایی سوال کردیم نظر شما در مورد این گروه و هدف آنها چیست و چرا اینگونه با مردم رفتار میکنند؟ وی پاسخ داد: «پژاک، هدفی ندارد، جز ضرر به مردم و آزار آنها؛ تاکنون چندین مورد پیش آمده که مرغداری و و گاوداری و کارگاههای کوچک و متوسط را آتش زدند.
در این کارگاهها، مردم کُرد زندگی و امرار معاش میکنند. با این کار، کردها آسیب میبییند. پژاک، فقط به ما کردها ضربه زده است. از گروهی که در کوهستان زندگی میکنند، انتظار رفتار انسانی، بیهوده است. من و بقیه همکاران در کارگاهها، اگر کار نباشد فرزندانمان، باید گرسنه بمانند.
نیروهای پژاک، باید هیچ بویی از انسانیت نبردهاند و به مردم ظلم میکنند. آنها بلای جان مردم شدهاند. به زور پول میخواهند؛ پول ندهیم، کشته میشویم؛ پول بدهیم توسط دولت به حمایت از گروه تروریستی محکوم میشویم. اما دولت باید از ما حمایت کند».
نظر شما