ظریف: نظر سردار سلیمانی درباره برجام را نپرسیدم / منظور از برجام دو برنامه جامع اقتصادی مقاومتی بود
ظریف با اشاره به دوستی و همکاری حرفه ای میان خود و حاج قاسم سلیمانی گفت: خانواده من میدانستند که من چقدر حاج قاسم را دوست دارم و خانواده ایشان نیز میدانستند که ایشان چقدر به من لطف دارد.
به گزارش صدای ایران، وزیر امور خارجه کشورمان با بیان اینکه سردار قاسم سلیمانی فرماندهی بود که سرباز رهبری بود در حوزه کاری که به او مسئولیت و دستور داده شده بود، اظهار کرد: حاج قاسم هیچ وقت در مورد برجام با من صحبت نکرد. ما هر وقت با هم صحبت میکردیم در مورد منطقه و حوزه مسئولیتی حاج قاسم رایزنی و گفتوگو داشتیم.
به نوشته ایسنا، محمدجواد ظریف در گفتوگو با برنامه «مرد میدان» با بیان اینکه من با حاج قاسم از قبل حضور در وزارت (خارجه) رفیق بودم، گفت: وقتی وزیر شدم تصمیم گرفتیم که در مورد کارهایمان در حوزه منطقه با هم هماهنگی کنیم و احساس کردیم که چنین نیازی وجود دارد.
ظریف ادامه داد: حاج قاسم برخلاف صحبتهایی که بعضی از افراد میگویند فرماندهی بود که سرباز رهبری بود در حوزهای که به او دستور و ماموریت داده شده بود.
این دیپلمات عالیرتبه کشورمان ادامه داد: برخی به من میگویند نظر حاج قاسم در مورد برجام چه بود؟ من میگویم نمیدانم چون هیچ وقت در مورد برجام با من صحبت نکرد و ما در مورد منطقه و حوزه مسئولیتی حاج قاسم صحبت میکردیم. نمیخواهم بگویم که حاج قاسم طرفدار یا مخالف برجام بود چراکه واقعا نمیدانم.
وی همچنین در مورد برخی از صحبتها در مورد برجام دو و سه تصریح کرد: ما قصد برجام دو و سه نداشتیم. اتفاقا برجام دو که من گفتم، برنامه جامع اقتصادی مقاومتی بود. من میگفتم که ما باید به سمت برنامه جامع اقتصادی مقاومتی پیش برویم چراکه برای موفقیت برجام به این امر نیاز داشتیم که طرف مقابل احساس کند که ما وابسته به آنها نیستیم.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا شما و حاج قاسم در مورد موضوعی بود که با یکدیگر اختلاف داشته باشید؟ اظهار کرد: من و حاج قاسم الزاما دیدگاهایمان یکسان نبود ولی با یکدیگر گفتوگو میکردیم و در پس این گفتوگوها در نهایت به این توافق میرسیدیم که میخواهیم چکار کنیم. مثلا طرح چهار مادهای در مورد یمن بدهیم یا طرح چهار مادهای در مورد سوریه. ممکن بود که اولش چهار ماده دیگر در نظر من بود و چهار ماده دیگر در نظر ایشان ولی با هم صحبت میکردیم که به یک چیز مشترک برسیم و در اکثر موارد به توافق میرسیدیم و اگر به توافق نیز نمیرسیدیم بالاخره رهبری بودند یا اینکه موضوع در شورای عالی امنیت ملی مطرح میشد و در آنجا بحث و گفتوگو میکردیم که به نتیجه برسیم.
وی ادامه داد: فکر میکنم جز یک مورد که حاج قاسم از دست من یک خورده عصبانی شد بقیه بحثها دوستانه بود. در مورد آن موضوع نیز در دبیرخانه بودیم که دیدم حاج قاسم خیلی عصبانی است. بالای سرش رفتم و او را بوسیدم و به او گفتم ما با هم رفیقیم و اینجا بحث میکنیم.
وی در پاسخ به این سوال که مساله مورد بحث چه بود، گفت: فکر میکنم در مورد بحث سوریه بود. در آن دوران شرایط سوریه بد شده بود و ما دو نظر متفاوت در مورد موضوع داشتیم.
ظریف گفت: در بسیاری از جلسات وقتی گفتوگو و رایزنیمان تمام میشد همدیگر را در آغوش میکشیدیم و عموما من نگران حاج قاسم بودم بخصوص موقعی که ایشان به سفر میخواستند بروند و من برای ایشان «فالله خیر الحافظین» را میخواندم.
ظریف با بیان اینکه هیچ دو نفری نیستند که در مورد همه مسائل یک دیدگاه داشته باشند،گفت: من با همکاران خودم در وزارت خارجه نیز بحث و گفتوگو میکنم و برخی اوقات داد و بیداد میکنیم. دوستان نظر میدهند، رایزنی میکنیم، بحث و دعوا میکنیم و بعد از همفکری تصمیم میگیریم.
این دیپلمات عالیرتبه کشورمان ادامه داد: من و حاج قاسم در دو حوزه مختلف کار میکردیم. حاج قاسم وظیفهاش میدان بود و موفقیت در میدان برایشان مهم بود و من وظیفه دیگری داشتم و اینکه موفقیت در میدان و اینکه موفقیت در صحنه بینالملل را همسو کنیم بعضی وقتها کار سخت و مشکلی است. باید با هم صحبت میکردیم، بحث میکردیم تا به نتیجه برسیم. ولی فکر نمیکنم که این کلنجارها تاثیری منفی در علاقهای که ما به همدیگر داشتیم گذاشته باشد. خانواده من میدانستند که من چقدر حاج قاسم را دوست دارم و خانواده ایشان نیز میدانستند که ایشان چقدر به من لطف دارد.
به نوشته ایسنا، محمدجواد ظریف در گفتوگو با برنامه «مرد میدان» با بیان اینکه من با حاج قاسم از قبل حضور در وزارت (خارجه) رفیق بودم، گفت: وقتی وزیر شدم تصمیم گرفتیم که در مورد کارهایمان در حوزه منطقه با هم هماهنگی کنیم و احساس کردیم که چنین نیازی وجود دارد.
ظریف ادامه داد: حاج قاسم برخلاف صحبتهایی که بعضی از افراد میگویند فرماندهی بود که سرباز رهبری بود در حوزهای که به او دستور و ماموریت داده شده بود.
این دیپلمات عالیرتبه کشورمان ادامه داد: برخی به من میگویند نظر حاج قاسم در مورد برجام چه بود؟ من میگویم نمیدانم چون هیچ وقت در مورد برجام با من صحبت نکرد و ما در مورد منطقه و حوزه مسئولیتی حاج قاسم صحبت میکردیم. نمیخواهم بگویم که حاج قاسم طرفدار یا مخالف برجام بود چراکه واقعا نمیدانم.
وی همچنین در مورد برخی از صحبتها در مورد برجام دو و سه تصریح کرد: ما قصد برجام دو و سه نداشتیم. اتفاقا برجام دو که من گفتم، برنامه جامع اقتصادی مقاومتی بود. من میگفتم که ما باید به سمت برنامه جامع اقتصادی مقاومتی پیش برویم چراکه برای موفقیت برجام به این امر نیاز داشتیم که طرف مقابل احساس کند که ما وابسته به آنها نیستیم.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا شما و حاج قاسم در مورد موضوعی بود که با یکدیگر اختلاف داشته باشید؟ اظهار کرد: من و حاج قاسم الزاما دیدگاهایمان یکسان نبود ولی با یکدیگر گفتوگو میکردیم و در پس این گفتوگوها در نهایت به این توافق میرسیدیم که میخواهیم چکار کنیم. مثلا طرح چهار مادهای در مورد یمن بدهیم یا طرح چهار مادهای در مورد سوریه. ممکن بود که اولش چهار ماده دیگر در نظر من بود و چهار ماده دیگر در نظر ایشان ولی با هم صحبت میکردیم که به یک چیز مشترک برسیم و در اکثر موارد به توافق میرسیدیم و اگر به توافق نیز نمیرسیدیم بالاخره رهبری بودند یا اینکه موضوع در شورای عالی امنیت ملی مطرح میشد و در آنجا بحث و گفتوگو میکردیم که به نتیجه برسیم.
وی ادامه داد: فکر میکنم جز یک مورد که حاج قاسم از دست من یک خورده عصبانی شد بقیه بحثها دوستانه بود. در مورد آن موضوع نیز در دبیرخانه بودیم که دیدم حاج قاسم خیلی عصبانی است. بالای سرش رفتم و او را بوسیدم و به او گفتم ما با هم رفیقیم و اینجا بحث میکنیم.
وی در پاسخ به این سوال که مساله مورد بحث چه بود، گفت: فکر میکنم در مورد بحث سوریه بود. در آن دوران شرایط سوریه بد شده بود و ما دو نظر متفاوت در مورد موضوع داشتیم.
ظریف گفت: در بسیاری از جلسات وقتی گفتوگو و رایزنیمان تمام میشد همدیگر را در آغوش میکشیدیم و عموما من نگران حاج قاسم بودم بخصوص موقعی که ایشان به سفر میخواستند بروند و من برای ایشان «فالله خیر الحافظین» را میخواندم.
ظریف با بیان اینکه هیچ دو نفری نیستند که در مورد همه مسائل یک دیدگاه داشته باشند،گفت: من با همکاران خودم در وزارت خارجه نیز بحث و گفتوگو میکنم و برخی اوقات داد و بیداد میکنیم. دوستان نظر میدهند، رایزنی میکنیم، بحث و دعوا میکنیم و بعد از همفکری تصمیم میگیریم.
این دیپلمات عالیرتبه کشورمان ادامه داد: من و حاج قاسم در دو حوزه مختلف کار میکردیم. حاج قاسم وظیفهاش میدان بود و موفقیت در میدان برایشان مهم بود و من وظیفه دیگری داشتم و اینکه موفقیت در میدان و اینکه موفقیت در صحنه بینالملل را همسو کنیم بعضی وقتها کار سخت و مشکلی است. باید با هم صحبت میکردیم، بحث میکردیم تا به نتیجه برسیم. ولی فکر نمیکنم که این کلنجارها تاثیری منفی در علاقهای که ما به همدیگر داشتیم گذاشته باشد. خانواده من میدانستند که من چقدر حاج قاسم را دوست دارم و خانواده ایشان نیز میدانستند که ایشان چقدر به من لطف دارد.
نظر شما