سعید جلیلی باز هم به دولت تاخت
سعید جلیلی که مدتهاست دولت را از انتقادات تند و تیزش بی نصیب نگذاشته است در آخرین اظهاراتش دوباره پیکان حملات و نقدهایش را به سمت دولت نشانه رفت.
به گزارش صدای ایران، سعید جلیلی، عضو شورای عالی امنیت ملّی، عصر امروز (چهارشنبه ۱۰ دیماه) در همایشی که به مناسبت یومالله ۹ دی، روز بصیرت و میثاق با ولایت با موضوع «مکتب سلیمانی» در دانشگاه آزاد کرمان برگزار شد، با تسلیت شهادت حضرت فاطمه (س) و سالگرد شهادت سردار سلیمانی و گرامیداشت حماسه ۹ دی گفت: نکته مهمی که در محافل دانشگاهی باید توجه بیشتری به آن بشود این است که در مواجهه با پدیدههایی که با آن روبرو میشویم چگونه آن پدیدهها را تحلیل کنیم.
اهم اظهارات وی را در ادامه به نقل از فارس بخوانید؛
اهم اظهارات وی را در ادامه به نقل از فارس بخوانید؛
در زندگی فردی هم همین مسئله وجود دارد. اگر مسئله را درست نشناسیم ممکن است دچار خطایی بشویم و مسیری را غلط پیش برویم.
دشمنان فهمیدند که جنگ نظامی به تنهایی نهتنها مؤثر نیست بلکه ملت ایران مقاومتر شده است؛ لذا به جنگ فرهنگی روی آوردند.
در دهه هشتاد حرکتی را دیدید که در سال ۸۸ تبلور بارزی داشت و آن جنگ سیاسی بود. تمام تلاش خود را میکردند که از آن عرصه بتوانند به کشور آسیب برسانند. امروز هم میبینیم که جنگ اقتصادی تمام عیار در جریان است.
اگر در جنگ نظامی صدای تیر و ترکش بود امروز هم آثار جنگ اقتصادی را به خوبی میبینید، ولی نه در مرزها و جبههها بلکه در داخل شهرها و محلّهها و یک حرکت جدی شروع شده است. بحث این است چرا امروز دشمن تمرکزش را بر این جنگ گذاشته و وظیفه ما چیست؟
امروز نقش دانشگاه در جنگ اقتصادی بسیار اهمیت دارد و باید دید که چطور میتوان میدان را درست و بهموقع شناخت. اگر میدان را درست نشناسید و موضوع را خوب تصویر نکنید خوب نمیتوانید تحلیل کنید. اگر تصویر تار باشد طبیعتاً تحلیل ما هم تار خواهد بود. اگر تصویر ناقص باشد تحلیل و تجویزی هم که به کار گرفته میشود نمیتواند شفابخش باشد. اینجاست که فتنه اهمیت پیدا میکند. یعنی اگر کسانی تصویری را غبارآلود کردند و نگذاشتند صحنه را خوب ببینید، نخواهید توانست خوب تصمیم بگیرید.
امروز برخی در جنگ اقتصادی میگویند «میخواهیم نفت بفروشیم، امّا عدهای نمیگذارند»، آیا مسئله، فروش نفت یا عدم فروش نفت است یا مسئله عدم مدیریت صحیح درآمدهای ناشی از نفت است؟ اینجاست که یکدفعه میبینید مسئله عوض میشود و عدهای میگویند نفت بفروشیم و عدهای میگویند نفروشیم. بهجای این حرف، اصلاً بگویند آن مقدار نفتی را که فروختید چگونه هزینه کردید؟
در شرایط فشار حداکثری دشمن، با هر زحمتی درآمدهایی کسب شده است، بعد خودشان میگویند که بله متأسفانه درآمدهایی که کسب کردیم و دهها میلیاردی که هزینه شد، اینجا اشتباه صورت گرفت و این میزان ارزی که برای واردات کالای ضروری تخصیص داده شده، یا طرف وارد بازار نکرده یا از جای دیگر صادر کرده است.
زمانی میگفتند اگر توافق کنیم این میزان پول بهدست میآید و گشایش حاصل میشود. دهها برابر آن پول در کشور هزینه میشود و بعد خود دوستان میگویند به خوبی هزینه نشده است. خب چرا بهدرستی هزینه نشده است؟ میگویند ارز ۴۲۰۰ تومان را برای کالاها تخصیص دادهایم و کالا وارد شده است. خب پس چرا قیمتها بالا رفته است؟ بعد میگویند خب برویم فلان مسئله را در سطح خارجی حل کنیم تا قیمتها کاهش پیدا کند. میگوییم چه ربطی دارد. این همان شناخت غیرصحیح صحنه است.
اتفاقاً یکی از مسائلی که در آن باید میدان را درست دید، موضوع تعامل خارجی است، میگویند تعامل خارجی خوب است یا نه. پاسخ این است که حتماً خوب است. میگویند باید تعامل سازنده و گسترده داشت. حرف درستی است و رهبر معظّم انقلاب نیز بارها بر آن تأکید کردهاند. امّا سؤال اینجاست که آیا جهان فقط چند قدرت آمریکا و اروپاست از این ۲۰۰ کشور؟ بیایید بگویید در ۱۵ کشور همسایه که فقط واردات آنها هزار میلیارد دلار است، سهم ما چیست؟ خب تعامل گسترده و سازنده اینجاست.
درهمان زمان که میگفتند روابط ما خوب شده است، صادرات ما به افغانستان دو برابر صادرات به ۲۸ کشور اروپا بود. تعامل گسترده و سازنده اینجاست که باید میدان را شناخت. اگر جایی میبینید سرابی بیش نیست چرا باز امید میبندید؟ واقعیت را ببیند. البته این واقعیت تلاش و زحمت میخواهد. دلخوش بودن به یک حرکت و اینکه شاید یکی بیاید بعد ما برویم گفتگو کنیم، چه ثمری دارد؟ آن هم امید بستن به کسانی که مسبب تحریمهای فلجکننده علیه ایران هستند
امروز برخی در جنگ اقتصادی میگویند «میخواهیم نفت بفروشیم، امّا عدهای نمیگذارند»، آیا مسئله، فروش نفت یا عدم فروش نفت است یا مسئله عدم مدیریت صحیح درآمدهای ناشی از نفت است؟ اینجاست که یکدفعه میبینید مسئله عوض میشود و عدهای میگویند نفت بفروشیم و عدهای میگویند نفروشیم. بهجای این حرف، اصلاً بگویند آن مقدار نفتی را که فروختید چگونه هزینه کردید؟
در شرایط فشار حداکثری دشمن، با هر زحمتی درآمدهایی کسب شده است، بعد خودشان میگویند که بله متأسفانه درآمدهایی که کسب کردیم و دهها میلیاردی که هزینه شد، اینجا اشتباه صورت گرفت و این میزان ارزی که برای واردات کالای ضروری تخصیص داده شده، یا طرف وارد بازار نکرده یا از جای دیگر صادر کرده است.
زمانی میگفتند اگر توافق کنیم این میزان پول بهدست میآید و گشایش حاصل میشود. دهها برابر آن پول در کشور هزینه میشود و بعد خود دوستان میگویند به خوبی هزینه نشده است. خب چرا بهدرستی هزینه نشده است؟ میگویند ارز ۴۲۰۰ تومان را برای کالاها تخصیص دادهایم و کالا وارد شده است. خب پس چرا قیمتها بالا رفته است؟ بعد میگویند خب برویم فلان مسئله را در سطح خارجی حل کنیم تا قیمتها کاهش پیدا کند. میگوییم چه ربطی دارد. این همان شناخت غیرصحیح صحنه است.
اتفاقاً یکی از مسائلی که در آن باید میدان را درست دید، موضوع تعامل خارجی است، میگویند تعامل خارجی خوب است یا نه. پاسخ این است که حتماً خوب است. میگویند باید تعامل سازنده و گسترده داشت. حرف درستی است و رهبر معظّم انقلاب نیز بارها بر آن تأکید کردهاند. امّا سؤال اینجاست که آیا جهان فقط چند قدرت آمریکا و اروپاست از این ۲۰۰ کشور؟ بیایید بگویید در ۱۵ کشور همسایه که فقط واردات آنها هزار میلیارد دلار است، سهم ما چیست؟ خب تعامل گسترده و سازنده اینجاست.
درهمان زمان که میگفتند روابط ما خوب شده است، صادرات ما به افغانستان دو برابر صادرات به ۲۸ کشور اروپا بود. تعامل گسترده و سازنده اینجاست که باید میدان را شناخت. اگر جایی میبینید سرابی بیش نیست چرا باز امید میبندید؟ واقعیت را ببیند. البته این واقعیت تلاش و زحمت میخواهد. دلخوش بودن به یک حرکت و اینکه شاید یکی بیاید بعد ما برویم گفتگو کنیم، چه ثمری دارد؟ آن هم امید بستن به کسانی که مسبب تحریمهای فلجکننده علیه ایران هستند
نظر شما