شنبه ۲۴ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 14

علی دایی: زندگی سالم در این کشور سخت شده است/ تا زمانی که این آدم ها در فوتبال هستند جا برای من نیست

علی دایی: زمانی که در سایپا بودم متاسفانه صدا و سیما قصد سو استفاده از این مساله را داشت. خیلی تلاش کرد تا به نوعی وجه‌ی من را در جامعه خراب کند. من همیشه سالم کار کردم. به این نتیجه رسیدم که سالم زندگی کردن و سالم کار کردن در مملکت ما خیلی سخت شده است.
کد خبر: ۲۵۷۹۳۰
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۹
صدای ایران- حتما قبول دارید که جای علی دایی در فوتبال ایران خالی است. کسی که بعد از آخرین تجربه مربیگری‌اش در سایپا دوبار تا  هدایت تیم ملی ایران پیش رفته، اما درنهایت حالا در دفترش روزگار می‌گذراند. این در حالیست که بسیاری از باشگاه‌ها برای لیگ نوزدهم و بیستم خواهان سرمربیگری او روی نیمکت تیمشان بودند، چرا که گفته می‌شد محرومیت او به پایان رسیده است. ولی هیچکدام از این انتقال‌ها صورت نگرفت تا آقای گل فوتبال جهان همچنان دور از مستطیل سبز به زندگی‌اش ادامه دهد. جدا از این اسطوره فوتبال کشورمان که با ۱۰۹ گل رکورددار گل‌های ملی در تاریخ فوتبال جهان است این روز‌ها کریس رونالدوی پرتغالی را بیش از هر زمان دیگری نزدیک به خودش می‌بیند چرا که او حالا فقط ۷ گل تا رسیدن به رکورد دایی زمان نیاز دارد. بر همین اساس در روز ۱۳ آذر مصادف با روز "ملی بیمه" با شهریار فوتبال ایران پیرامون مسائل مختلف گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

چند وقتی می‌شود که علی دایی از فوتبال دور شده و جای خالی‌اش به شدت احساس می‌شود می‌خواهم بدانم که آیا این غیبت خودخواسته است یا شرایط موجود باعث دوری شما از فوتبال شده است؟

نه. فکر می‌کنم جریان این دوری را تمام مردم خوب بدانند. زمانی که در سایپا بودم متاسفانه صدا و سیما قصد سو استفاده از این مساله را داشت. خیلی تلاش کرد تا به نوعی وجه‌ی من را در جامعه خراب کند. من همیشه سالم کار کردم. به این نتیجه رسیدم که سالم زندگی کردن و سالم کار کردن در مملکت ما خیلی سخت شده است. من با مدیرعامل سایپا از سال ۸۱ تا ۸۴ سر یک مساله‌ای به مشکل خوردیم، کارمان به دادگاه کشیده شد؛ که خودم از قبل این اتفاق را پیش‌بینی می‌کردم. یک مثل معروفی است که می‌گوید: "عدو شود سبب خیر اگر خدا بخواهد" این کاملا در مورد من صدق می‌کند. چرا که باعث شد من از فوتبال بیرون بیایم. واقعا جا دارد از تیم‌هایی تشکر کنم که امسال و سال گذشته آمدند دنبالم و دوست داشتند که با آن‌ها کار کنم. با اینکه فوتبال از بچگی عشق من بوده، اما صلاح دیدم که در این برهه زمانی، مدتی از آن دور باشم. چرا که معتقدم خیلی وقت‌ها باید از چیز‌هایی که دوست داری دل بکنی تا به یک سری چیز‌های دیگر برسی. خداراشکر این دوری باعث شد تا فعالیت‌های دیگرم و از همه مهمتر در زندگی خانوادگی‌ام به یک بالانسی برسم. در حال حاضر هم که از فوتبال دور هستم اصلا احساس بدی ندارم.
 
مدت‌ها پیش گفته بودید تا زمانی‌که این آدم‌ها در فوتبال باشند جای من در این فوتبال نیست منظورتان از کلمه این آدم‌ها دقیقا چه کسانی بود؟

بله. همان‌هایی که یک سهم و سود بزرگی را در نبود من از فوتبال می‌برند. اولین بار است که این حرف را می‌زنم. قبل از اینکه آقای "ویلموتس" به تیم ملی بیاید و سرمربی شود ما با آقای تاج در مورد سرمربیگری تیم ملی صحبت کردیم. شاید ایشان الان بیایند و منکر شوند. ولی ما با ایشان صحبت کردیم و قرار بود تا دو روز بعد این خبر و توافق را علنی کنیم. ولی یک روز به اعلام توافق‌مان مانده بود که من در زیرنویس اخبار دیدم نوشته است "مارک ویلموتس" سرمربی تیم ملی فوتبال ایران شد. من هم به ایشان تبریک گفتم. متاسفانه انتخاب‌های نادرستی که تا الان انجام شده از همه لحاظ چه مالی و چه فوتبالی خیلی به ما صدمه زده است. آن‌ها می‌توانند بگویند که به من چنین پیشنهادی ندادند، ولی من هیچ وقت در زندگی‌ام دروغ نگفته‌ام. بعد از رفتن آقای ویلموتس هم دوباره با من در مورد سرمربیگری صحبت شد که بعد از آن هم دوباره آقای "اسکوچیچ" سرمربی تیم ملی شدند. من جایی کار نمی‌کنم که شخص بالا دستی‌ام کسی باشد که هیچ اطلاعات فوتبالی ندارد آن‌وقت بخواهد به من امر و نهی کند. اصلا همچین چیزی را دوست ندارم. شما الان لطف کردید برای مصاحبه به دفتر ما آمدید اگر دقت کرده باشید بنده نه میز دارم نه صندلی. اصلا هم در قید و بند این چیز‌ها نیستم. در حال حاضر هم احساس خیلی خوبی دارم. زندگی‌ام به همان روال عادی خودش بازگشته است که خدارا از این بابت بسیار شکر می‌کنم.
 
متاسفانه چند وقت اخیر در تیم ملی شاهد اتفاقاتی بودیم. از بدهی سنگین ویلموتس گرفته تا خود انتخاب اسکوچیچ. شما در مجموع این مسائل را چطور ارزیابی می‌کنید؟ فکر می‌کنید آقای اسکوچیچ بتوانند در تیم ملی عملکرد موفقیت‌آمیزی داشته باشند؟

من برای آقای اسکوچیچ آرزوی موفقیت می‌کنم. موضوعی که خیلی برایم اهمیت دارد موفقیت تیم ملی و شادی مردم کشورم است. چرا که در این اوضاع و احوال مردم ما شادی به غیر از این ندارند. اگر دقت کرده باشید تمام کار‌های غیرمسئولانه‌ای که در این مدت انجام شده است یک سمت آن به وزارت ورزش مربوط می‌شود. مثلا شما باشگاه استقلال را ببینید که چقدر باید تاوان مربی‌های آلمانی، ایتالیایی‌اش و بازیکنان خارجی‌اش را بدهد. یا مثلا پرسپولیس که با آوردن برانکو، کالدرون و بازیکنان خارجی بدرد نخور به همین وضع دچار شده است. متاسفانه افرادی را برای مدیریت در این باشگاه انتخاب کردند که مدیریت ورزش بلد نبودند. یکی از مشکلات ما در ورزش ایران همین افرادی هستند که به عنوان مدیر انتخاب می‌شوند، ولی با ورزش بیگانه هستند؛ و بعد از انتخاب یکسری قراداد‌های ترکمنچای می‌بندند؛ که در نهایت پول از جیب این ملت می‌رود نه از جیب مدیرعامل، وزیر و رئیس فدراسیون. هیچکدام از آن‌ها مبلغی را از دست نمی‌دهند. این‌ها تصمیمات غیرمسئولانه‌ای بوده که اتفاق افتاده است. مثلا الان آقای گل محمدی در پرسپولیس همان کاری را انجام می‌دهد که برانکو آن را انجام داد. ولی آقای برانکو چقدر گرفته آقای گل محمدی چقدر گرفته است؟ این همه ما داریم تاکید می‌کنیم که باید در همه چیز خودکفا و متکی به خودمان باشیم. خودمان باید کارهایمان را پیش ببریم. اما چطور است که این مربیان می‌آیند و این پول‌ها از دست می‌رود! آیا این پول‌ها مبالغ کمی هستند؟ اگر بنشینیم و حساب و کتاب کنیم فکر می‌کنم بتوانیم با این مبالغ یک شهر کوچک را دوباره آباد کنیم. آن هم با این وضع اقتصادی که این روز‌ها داریم. به‌نظرم ما تصمیمات غیرمسئولانه می‌گیریم که همین موضوع به فوتبال صدمه می‌زند. در مورد آقای اسکوچیچ هم باید بگویم که برای ایشان آرزوی موفقیت دارم. ما دو بازی بسیار سخت مقابل بحرین و عراق داریم که خوشبختانه در هر دو بازی هم از امتیاز میزبانی برخوردار هستیم. انشاالله تا آن موقع اتفاقات خوبی بیفتد و بتوانیم از حضور هواداران هم استفاده کنیم. چرا که این دو بازی را باید ببریم تا بتوانیم به دور بعد صعود کنیم. حیف است که تیم ملی ایران دور اول اوت شود.

فکر می‌کنم ما میلیون‌ها یورو پول به یک مربی پرداخت کردیم که بیاید دو تا تیم رده چهارم آسیا را ببرد. حق است که این همه پول را صرف کنیم که دو تا تیم خیلی ضعیف را که بیشتر شبیه به شوخی بودند را ببریم. این‌ها برای کسی مثل من مایه شرم است. این همه جارو جنجال کردند در صدا و سیما، روزنامه‌ها و فضای مجازی نتیجه‌اش چه شد؟ چه خروجی داشت؟ چه اتفاقی افتاد؟ به غیر اینکه مثل سری قبل فقط پول مفت دادیم به آدم غیرمتخصص.

از یحیی گل‌محمدی صحبت کردید، فکر می‌کنید تیم پرسپولیس که در آستانه برگزاری فینال آسیا است می‌تواند با هدایت یحیی به عنوان قهرمانی دست پیدا کند؟

بله. پرسپولیس پتانسیل قهرمانی را دارد. ولی متاسفانه از نظر من یک فوروارد تمام‌کننده کم دارد. اگر آقای آل‌کثیر محروم نمی‌شد مطمئنا می‌گفتم که پرسپولیس ۸۰ درصد شانس برای قهرمانی دارد.
 
یعنی غیبت آل کثیر را انقدر موثر می‌دانید؟

بله. مطمئنا. چرا که پرسپولیس در چند مدت اخیر علیپور، طارمی و ترابی را هم از دست داده است. با احترامی که برای تمامی بازیکن‌های تیم و فورواردهایش قائلم، ولی در حال حاضر در تیم فورواردی که بتواند کار را تمام کند و در حد و اندازه نفراتی که نام بردم باشد وجود ندارد. اگر دقت کرده باشید می‌بینید که عیسی در چند بازی که حضور داشت یک تنه جور خط حمله را به دوش می‌کشید. خیلی بازیکن موثری بود. ولی با این حال فکر می‌کنم پرسپولیس می‌تواند قهرمان شود. دوست دارم که از اینجا برای کادرفنی و بازیکنان تیم آرزوی موفقیت کنم چرا که قهرمانی پرسپولیس آرزوی همه ما است.

متاسفانه اخیرا در بین هنرمندان و ورزشکاران شاهد دعوا‌ها و جنجال‌های زیادی در فضای مجازی هستیم؛ که شما هم چندی پیش با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامتان به این موضوع اشاره کردید و گفتید: "دوستان عزیزم این فوتبال و زندگی کوتاه ارزش این همه حاشیه، جدل و بی‌رحمی را ندارد. از همه فوتبالی‌ها می‌خواهم طرفدار هر تیم و هر رنگی هستند حرمت‌ها را حفظ کنند مخصوصاً در این روز‌های سخت که جامعه و خانواده‌ها درگیر مشکلات بسیار بزرگتری هستند. " این نوشته شما بسیار درست و به جا بود و خیلی به دل نشست لطفا کمی در این مورد برایمان توضیح دهید؟

متاسفانه فضای مجازی باعث شده تا افکار مردم به بیراهه برود. چرا که ما برای هرچیزی فورا جوک درست می‌کنیم. عوض اینکه بنشینیم و فکرهایمان را روی هم بگذاریم و ببینیم که چطور می‌توانیم باری از روی دوش مردم برداریم و مشکلات را حل کنیم. همش به دنبال حاشیه هستیم. در دنیایی که هیچکس از یک ساعت دیگر خودش خبر ندارد و زندگی به یک تار مویی بند است فکر نمی‌کنم ارزش داشته باشد که من مدام با این و آن کلنجار بروم. به‌نظرم فوتبال ارزش بی‌حرمتی ندارد. مثلا حالا که پرسپولیس به فینال آسیا راه پیدا کرده همه بیاییم یک دل و یک صدا در فضای مجازی از نماینده کشورمان حمایت کنیم و به بازیکن‌ها امید بدهیم. نه اینکه دنبال حاشیه باشیم. آن زمان که من این پست را منتشر کردم متاسفانه بعضی‌ها به من حمله کردند و گفتند: دایی که خودش با همه دعوا می‌کرد!

من همیشه سر حقم دعوا کردم. من خودم یک طرف ماجرا بودم. ببینید آن‌هایی که داشتند دعوا می‌کردند چه کاره‌ی آن دعوا و بحث بودند به غیر از یک طرفدار و کارشناس. در حال حاضر همه ما طرفدار هستیم وقتی من سمت و پستی ندارم طرفدار و کارشناس فوتبال محسوب می‌شوم. من همیشه از حقم دفاع کردم و گذشت زمان هم به خوبی این را نشان داده است. شاید من خیلی در گذشته اشتباه کرده باشم، ولی تجربه الانم دیگر این اجازه را به من نمی‌دهد که آن اشتباهات را تکرار کنم. هیچوقت به کسی بی احترامی نکردم. ولی بعضی‌ها در فضای مجازی به همدیگر بی احترامی می‌کنند که این اصلا زیبنده نیست. به شخصه مخالف بی احترامی هستم. اگر هر شخصی بحث و یا حتی نقدی دارد بیاید محترمانه صحبتش را مطرح کند. واگرنه بی احترامی من به آقای X چه کمکی به ما می‌کند؟ آیا به غیر از این است که من فقط می‌خواهم خودم را چند صباحی در این فضا مطرح کنم و به هر قیمتی باقی بمانم!

متاسفانه در هفته‌های گذشته ویدئویی از شما منتشر شد که در آن سارقی به هدف دزدیدن گردنبندتان به سمت شما هجوم می‌آورد. این ویدئو خیلی زود در فضای مجازی دست به دست شد و با واکنش‌های زیادی هم همراه بود. لطفا خودتان برایمان از این اتفاق ناگوار صحبت کنید.

بله. متاسفانه این نوع سرقت‌ها اخیرا خیلی زیاد شده است. اول از همه دوست دارم از نیروی انتظامی و آگاهی که شبانه روز در حال خدمت کردن به مردم هستند نهایت تشکر و قدردانی را داشته باشم. خدا را شکر یکی از سارقین را دستگیر کردند. ولی آن یکی فعلا فراری است. خوشبختانه گردنبندم را به من تحویل دادند. خیلی‌ها گفته بودند که چرا نیروی انتظامی فقط به کار علی دایی سریع رسیدگی می‌کند؟ ولی اینطور نیست از این دو سارق ۶۳ مورد دیگر در زمینه دزدی و خفت‌گیری شکایت شده بود. نیروی انتظامی آن‌ها را از طریق فیلم‌هایی که پس از شکایت افراد دیگر ضبط و پیدا شده بود شناسایی و دستگیر کرده است. جدا از این نیروی انتظامی به من لطف داشته آیا دیگران منتظر بودند که به غیر از این چیز دیگری باشد؟ از زمانی‌که ماردونا فوت کرد تا همین حالا هم همگی دنبال دکتر و پرستارش هستند چرا که وکیل و خانواده او معتقدند که در رسیدگی پزشکی نسبت به دیگو کوتاهی صورت گرفته است. پس کوچکترین حقی که امثال علی دایی در این مملکت دارند این است که نیروی انتظامی که در این موارد به شکایت همه مردم رسیدگی می‌کند به کار علی دایی کمی سریع‌تر رسیدگی کند. البته با توجه به ۶۳ شاکی دیگر از این دو سارق کار پرونده و رسیدگی به آن‌ها کمی جلوتر افتاد. متاسفانه همانطور که پیش‌تر گفتم فضای مجازی طوری شده است که هر کسی به هر چیزی کار دارد. خیلی‌ها نوشته بودند خوب شد؛ علی دایی وضعش خوب است حالا از او دزدیدند که دزدیدند. این دسته از کامنت‌ها فقر فرهنگی ما را نشان می‌دهد. جامعه‌ای که فقر اقتصادی داشته باشد امیدی به حل شدن مشکلش است، اما جامعه‌ای که فقر فرهنگی داشته باشد به هیچ عنوان نمی‌تواند خودش را اصلاح کند. به غیر از فقر اقتصادی که گریبان خیلی‌ها را گرفته بزرگ‌ترین معضل ما فقر فرهنگی مان است. متاسفانه برخی شعار می‌دهند و می‌گویند که ما فرهنگ ۱۴۰۰ ساله داریم. ما فرهنگ ۱۴۰۰ ساله نداریم ما تاریخ ۱۴۰۰ ساله داریم. اشتباه می‌گیرند. فرهنگ یک چیزی است که باید از خانواده‌ها شکل بگیرد. مثلا همه ما در خیابان رانندگی می‌کنیم، ولی کدام یک از ما اصول درست رانندگی را رعایت می‌کند یا اصلا فرهنگ آن را دارد؟

بالاخره سکوت علی دایی شکست

یکی از سارقانی که دستگیر شد در اعترافاتش گفته بود: به‌دلیل استفاده بیش از حد مواد مخدر نتوانسته تشخیص بدهد که سوژه مورد نظر شما هستید؟ آیا این صحت دارد؟

بله. البته من به خاطر کرونا آن روز ماسک زده بودم. گویا در اعترافاتی که از سارق گرفتند او گفته: من را به همین دلیل نشناخته است. زمانی‌که سوار موتور شده و دیده که مردم داد می‌زنند تازه متوجه شده که من علی دایی هستم. البته وقتی یک نفر از مواد مخدر توهم‌زایی مثل شیشه استفاده می‌کند نمی‌توان توقع بیشتر از این را هم داشت. آن سارق دو بار می‌خواست با قمه به شکمم بزند که خداراشکر به موقع عقب عقب رفتم. از یک طرف نگران همسرم که داخل ماشین نشسته بود و از طرف دیگر هم خیلی نگران دختر بودم. شانس آوردم که دخترم خیلی سریع به داخل دفتر رفت واگرنه نمی‌دانم چه پیش می‌آمد. خداراشکر هر چه بود به خیر گذشت.

متاسفانه یکی از مشکلات اساسی کشور ما مواد مخدر است. معتقدم که هر کدام از ما باید برای مبارزه با این معضل به نوعی به ستاد مبارزه با مواد مخدر کمک کنیم. تمام این آقایانی که ۹۰ درصدشان با بی رحمی تمام دزدی می‌کنند شرایط عادی ندارند. اکثر آن‌ها شیشه و مواد مخدر مصرف می‌کنند. در آن صحنه دزدی همسرم داخل ماشین نشسته بود و دخترم را هم می‌خواستم به داخل دفتر محل کارم بیاورم که مورد هجوم وحشیانه سارقان قرار گرفتم؛ که این نشان می‌دهد آن شخص شرایط عادی نداشته است. ما باید به نیروی انتظامی و ستاد مبارزه با مواد مخدر کمک کنیم. تا تعداد افراد معتاد و بزهکار در جامعه کم شود سلامت دوباره به کشورمان بازگردد. ما فقط در حال شعار دادن هستیم. ما برای جوانان‌مان چه کار‌هایی کردیم چه شرایطی را برای آن‌ها فراهم کردیم؟ بالاخره شما باید یک سرمایه‌گذاری انجام دهید که بعد از آن منتظر یک خروجی خوب باشید.
 
بحث اقتصاد شد. آقای دایی امروز روز ملی بیمه است. اصلا فکر نمی‌کردم شما در عرصه بیمه هم فعالیت داشته باشید ...

بله. بنده دوستان بسیار خوبی در بیمه البرز و ایران دارم. به همین خاطر حدود ده سالی است که در این صنعت با خیلی از کارخانه‌ها و شرکت‌های بزرگ همکاری می‌کنم. خدا را شاکرم که تا به اینجا کار فعالیت ما موفقیت‌آمیز بوده است. قطعا خودتان بهتر می‌دانید که بیمه صنعت بسیار بزرگ و مهمی است. همه ما به نوعی با این صنعت سروکار داریم؛ که حداقل آن بیمه کردن خودرو‌های شخصی‌مان است. بدون شک همه کسانی که در این صنعت کار می‌کنند اعم از کارخانه‌جات، پالایشگاه، پتروشیمی‌ها نیاز مبرم به بیمه دارند چرا که خدای ناکرده در زمان اتفاقات ناگوار بیمه می‌تواند به کمک آن‌ها بیاید. ما هم در هر دو شعبه دفترمان در تهران و اردبیل یک سری کارمند داریم. همین که یک عده از این راه شاغل شدند نوعی کارآفرینی محسوب می‌شود و برای من جای خوشحالی دارد.

باید اقتصاد کشور ما رونق پیدا کند تعداد مشاغل، کارخانه‌جات و تولیدی‌ها بیشتر شود تا بتوانیم نیروی کار بیشتری را جذب کنیم. زمانی‌که کاری وجود ندارد بزهکاری در یک جامعه بالا می‌رود. این اولین بار نیست که چنین اتفاقی برایم رخ می‌دهد چند سال پیش هم مشابه همین موضوع برایم اتفاق افتاد؛ که خوشبختانه آن زمان نتوانستند زنجیرم را از من بدزدند. گردنبندی که سارقین قصد داشتند از من به زور بگیرند هدیه همسرم بود که خیلی برایم ارزشمند است. من تلاش کردم به اینجا برسم که حالا از شرایطم استفاده کنم. همیشه گفتم که از ۱۲ سالگی کارگری کردم، درس خواندم، در کنارش فوتبالم را هم بازی کردم و سختی‌های زیادی را در این مسیر متحمل شدم. از خیلی چیز‌ها گذشتم که به اینجا رسیدم یک شبه که نمی‌شود به این همه چیز دست پیدا کرد.

من ۳۰_۴۰ سال از بهترین زمان‌های زندگیم را صرف هدفم کردم. الان باید نتیجه‌اش را بگیرم اگر قرار باشد که الان هم نتیجه‌اش را نبینم پس کی باید این اتفاق بیفتد؟ از من خیلی بهتر در این فوتبال وجود داشت. اما من یکسری خصوصیات داشتم که آن‌ها نداشتند من راحت از خیلی چیز‌ها گذشتم. اما رفیق‌هایم نمی‌توانستند بگذرند. حالا هم که به اینجا رسیدم اول از همه خداراشکر می‌کنم چرا که او به من کمک کرد در کنارش مردم خوب کشورم هم همیشه دعایم کردند. همین که در زندگی‌ام به کسی بدهکار نیستم و دین کسی به گردنم نیست، مال حرام در زندگی‌ام نیاوردم حق کسی را نخوردم باعث افتخارم است.

بالاخره سکوت علی دایی شکست

همانطور که خودتان هم پیش‌تر گفتید شما با سختی بسیاری به اینجا رسیدید خیلی تلاش کردید و از هدفتان دست نکشیدید. برای خودم و تمامی جوانانی که شما را دوست دارند می‌پرسم متاسفانه عده‌ای از جوانان این روز‌ها هدف‌های بزرگی را تعیین می‌کنند، ولی تا شکست می‌خورند فورا ناامید می‌شوند از هدفشان دست می‌کشند، دوست دارم نصیحتی به آن‌ها بکنید؟

راستش خودم را کوچک‌تر از آن می‌دانم که بخواهم نصیحتی به کسی بکنم. ولی معتقدم که زندگی هر آدمی را اعتقادتش می‌سازد. این اعتقادات است که آدم را در شرایط سخت حفظ می‌کند. اعتقاد است که به آدم نشان می‌دهد اگر از این راه رفتم و نشد از یک راه دیگر می‌روم. ما باید هدف‌هایمان را درست انتخاب کنیم. اگر هدفمان اشتباه باشد، می‌لغزیم و از خیلی جا‌های دیگر سر در می‌آوریم. خداراشکر همیشه خانواده و دوستان خوبی را در کنارم داشتم. از زمانی‌که ازدواج کردم همسرم بزرگترین مشوق و همراهم بوده است. جدا از آن دوستان بسیار خوبی دارم که هر زمان که خواستم راه را اشتباه بروم به من یادآوری کردند که راه درست کجاست. هیچ‌وقت از آن‌ها ناراحت نشدم همیشه از راهنمایی‌ها و نقدهایشان استقبال هم کردم. ولی عده‌ای هستند که وقتی اشتباهشان را می‌گویی ناراحت می‌شوند و اصلا گوش نمی‌کنند.

یعنی علی دایی انتقادپذیر است؟

بله. صددرصد. انتقاد را می‌پذیرم. درحال حاضر در شرکت بیمه کار می‌کنم. با وجود اینکه به نوعی این حرفه به رشته تحصلیم هم مربوط می‌شود، ولی باز هم دارم یاد می‌گیرم. چه ایرادی دارد؟ متاسفانه کسانی که فکر می‌کنند همه چیز را می‌دانند هرگز موفق نمی‌شوند. همیشه گفته‌اند: "ز گهواره تا گور دانش بجوی" این کاملا درست است باید همیشه یاد بگیری به نظرم برای یادگیری اصلا زمان و محدوده مشخصی وجود ندارد. جدا از این تلاش و پشتکار انسان خیلی اهمیت دارد. این که تو تلاش کنی و ناامید نشوی خیلی مهم است. من در این مدت یک عمل خیلی سخت داشتم به این خاطر که پزشکان شکمم را دستکاری کرده بودند. دوباره یک عمل دیگر انجام دادم. تازه بعد از این عمل‌ها بود که توانستم به خارج سفر کنم و در بهترین تیم‌های اروپایی فوتبال بازی کنم. متاسفانه انسان‌ها تا یک اتفاق کوچک برایشان می‌افتد فورا خودشان را گم می‌کنند. ولی من معتقدم اعتقاداتم و افرادی که در کنارم بودند خیلی در شرایط سخت به من کمک کردند که دوباره سرپا بایستم و ناامید نشوم. دوستانی که آدم انتخاب می‌کند خیلی مهم است. معتقدم که خیلی وقت‌ها ما دوستانمان را اشتباه انتخاب می‌کنیم. برای من هم پیش آمده، ولی خوشبختانه فورا متوجه شدم و آن فرد را از زندگی‌ام خط زدم. واقعا همیشه برای اینکه خودم و خانواده‌ام همگی در سلامت کامل به سر می‌بریم، کسی هم از ما طلبی ندارد و تمام عمرم با آبرو و حیثیت زندگی کردم خدارا صد هزار مرتبه شکر می‌کنم. مثلا چند وقت پیش زمانی که برای بازی به رشت رفته بودیم یک شخصی که هنرپیشه بود ادعا کرد که من او را کتک زده‌ام. ۲۰:۳۰ هم فورا این خبر را پخش کرد. چطور ممکن است که دادگاه محکوم و فقط آن فرد را جریمه مالی کند. بدون اینکه اصلا با من صحبت شود و کسی نظر من را بخواهد. یا مثلا طی دوسالی که سایپا بودم مدام می‌گفتند که دایی قرارداد ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومانی دارد.

ولی نمی‌گفتند که من یک پیشنهاد کاری ۷ میلیاردی را رد کردم. فقط به این خاطر که رفیقم مدیرعامل شده بود با یک میلیارد و دویست به این تیم پیوستم. اساسا مسائلی را عنوان کردند که غیر حرفه‌ای بود. ولی خداراشکر کار من را راحت کردند چرا که دیگر با صدا و سیما مصاحبه نمی‌کنم. چون دوسه بار چنین اتفاقاتی افتاده. خیلی وقت است با کسانی که بخواهند راجب من اشتباه صحبت کنند کاری ندارم. شما می‌توانید نقدم کنید، ولی باید آن را درست، مودبانه در چارچوب و بدون غرض‌ورزی انجام دهید. چرا که در غیر این صورت موضع شما برایم کاملا مشخص است.

 اسم مارادونا هم آوردید بدون شک خبر فوت او یکی از دردناک‌ترین اتفاقات برای فوتبال دوستان سراسر دنیا بوده دوست دارم نظرتان را در مورد او به مخاطبان ما بگویید؟

مطمئنا از لحاظ فنی مارادونا هرگز تکرار نخواهد شد. درست است که بعد از او مسی آمد، اما به‌نظرم نتوانست عین مارادونا شود. متاسفانه مارادونا برعکس استعدادش در فوتبال در مسائل اجتماعی و زندگی خصوصی‌اش خیلی مسائل را نادیده گرفت. بعد‌ها خودش در سنین بالا به این نتیجه رسید که خیلی اشتباه کرده است. مثلا او می‌توانست از لحاظ فنی و فوتبالی برای جوانان فوتبال‌دوست و بازیکن الگو بسیار مناسبی باشد، ولی از خیلی جهات به‌دلیل اشتباهاتش اصلا الگوی مناسبی نبود. فکر می‌کنم تنها کسی که کمی می‌توانست به او شباهت داشته باشد مسی است.

زمانی‌که که خبر ترخیصش از بیمارستان را شنیدم و اینکه در سلامت کامل به سر می‌برد خیلی خوشحال شدم. ولی خبر فوت او بدون شک یک حادثه ناگوار و یک اتفاق تلخ برای جامعه فوتبال بود چرا که دیگر بازیکنی مثل دیگو در فوتبال تکرار نخواهد شد.

همیشه گفته‌اید که اگر "کریس رونالدو" رکورد شما را در تعداد گل‌های ملی بشکند خوشحال می‌شوید و باعث افتخارتان است که این رکورد به دست ستاره‌ای مثل او شکسته شود آیا فکر می‌کنید رونالدو بتواند به این مهم دست پیدا کند؟

بالاخره سکوت علی دایی شکست

معتقدم هرچه خدا بخواهد همان می‌شود. ولی رکورد برای شکستن است. کدام رکورد بوده که تابه‌حال دست نخورده باقی مانده باشد؟ بالاخره یک روز هر کسی رکورد شخص دیگری را می‌زند. من هم از این قاعده مستثنی نیستم چه بهتر که این رکورد به دست بازیکن بزرگی مثل رونالدو شکسته شود. به‌نظرم کریس می‌تواند در بازی‌های ملی باقی مانده به این مهم دست پیدا کند.

آینده فوتبال ایران رو چطور ارزیابی می‌کنید آیا امیدی به بهبودی وضعیت فوتبال‌مان می‌بینید؟

آن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است. شما دیگر دارید همه چیز را می‌بینید. فوتبال یک بخش اقتصادی بسیار بزرگ است. چند روز پیش بازی شاختار دونتسک را با رئال تماشا می‌کردم. شش بازیکن برزیلی داشتند در یک تیم اوکراینی بازی می‌کردند. شما اصلا می‌دانید برزیل از صادرات فوتبالیست در دنیا چقدر درآمد دارد؟ یک زمانی شنیدم که به اندازه نفت ایران از این صادرات سود می‌برد. متاسفانه در کشور ما هر فوتبالیستی یک اتفاقی برایش افتاده که در طی آن وارد این حرفه شده است. مثلا خداداد عزیزی از آکادمی فوتبال وارد فوتبال شده است؟ همینطور کریم باقری و مهدی طارمی  طی یک اتفاقی وارد فوتبال شدند. برای من قبولی دانشگاهم علت ورودم به فوتبال بود. در تیم دانشگاه خوب بازی می‌کردم که تیم‌های تهرانی آمدند دنبالم و خواستند تا برایشان بازی کنم. ما اتفاقی اینجا هستیم هیچکدام از ما اصولی به اینجا نرسیدیم. ما آکادمی فوتبال خاصی نداریم که بخواهد استعدادیابی کند و افراد شناسایی شده را آموزش و پرورش بدهد. خیلی‌ها مخصوصا در بخش استعدادیابی فدراسیون مدعی این موضوع هستند. ولی خروجی آن چه بوده است؟ در این همه سال یک خروجی درست به ما نشان بدهد تا ببینیم؟ تا تمام باشگاه‌هایمان خصوصی‌سازی نشوند، روی پای خودشان نباشند، حق پخش تلویزیونی نداشته باشد، تبلیغات دست خودشان نباشد و استادیوم اختصاصی نداشته باشند وضع فوتبال ما همین است؛ و از همه مهمتر تا زمانی‌که مدیرانی با دانش فوتبال و متخصص سرکار نیایند شرایط ما همین خواهد ماند.

بهترین بازیکن لیگ ایران به نظر شما چه کسی است؟

خیلی‌ها هستند. مثلا ما بازیکن‌های زیادی داریم که در لیگ‌های اروپایی روسیه، بلژیک، پرتغال و حتی در تیم‌های قطری بازی می‌کنند همگی آن‌ها عملکرد خوبی دارند. در لیگ ایران هم خیلی از بازیکنان به واسطه اینکه خوب فوتبال بازی می‌کنند استحقاق لژیونر شدن را دارند. من هم از نمایش تمام آن‌ها لذت می‌برم و وجود آن‌ها را افتخاری برای کشورم می‌دانم. اما نمی‌توانم اسم شخص خاصی را بیاورم. چرا که اکثرشان از دوستان خیلی خوبم هستند و آن‌ها را از صمیم قلبم دوست دارم.

 
نظر شما