چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 16

فروپاشی یک قطعنامه اقتدار و مقبولیت کل شورای امنیت را زیر سوال می برد

وزیر امور خارجه در مقاله‌ای نوشت: اعضای شورای امنیت تلاشِ مذبوحانه‌ انتخاباتیِ دولتِ مستأصلِ ایالات متحده برای نابودسازی موفقیت دیپلماتیک قرن بیست و یکم را ناکام خواهد ساخت.
کد خبر: ۲۵۳۹۷۹
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۵۸
به گزارش صدای ایران، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در مقاله‌ای در ایران دیلی آنلاین نوشت: من اطمینان دارم که -در هفته‌ها و ماه‌های حساس بعدی- اعضای شورای امنیت تلاشِ مذبوحانه انتخاباتیِ دولتِ مستأصلِ ایالات متحده برای نابودسازی موفقیت دیپلماتیک قرن بیست و یکم را ناکام ساخته و اجازه نخواهند داد که در این روند آنچه از چندجانبه‌گرایی و حقوق بین‌الملل باقی‌مانده است نابود شود.

ترجمه این مقاله بدین شرح است:

آنچه ما در ایران—که هدف شرورانه‌ترین و کورترین تحریم‌ها قرار گرفته‌ایم—از رژیم فعلی ایالات متحده مشاهده کرده‌ایم، کاملاً واضح است: این دولت هیچ چشم‌انداز روشنی برای آینده جامعه جهانی ندارد.

سرسختی و غیرقابل پیش‌بینی بودن ایالات متحده هیچ ارتباطی با اجرای ماهرانه تئوری بازی‌ها ندارد. رژیم فعلی در واشنگتن، صرف نظر از سوءمدیریت COVID۱۹ در کشور خود یا تضعیف نمودن صلح و ثبات در خارج از کشور، هیچ برنامه واقعی ندارد، مگر اینکه کورکورانه به تمام کسانی که حامی حاکمیت قانون اند حمله کند.

نحوه برخورد ایالات متحده با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد، که تائید کننده- و تفکیک ناپذیر از- برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، که معمولاً با عنوان توافق هسته‌ای ایران شناخته می‌شود، در این زمینه یک مثال روشن است.

در ژوئیه سال ۲۰۱۵ میلادی، ایران، ایالات متحده، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان با هدف رفع هرگونه نگرانی در مورد ماهیت منحصراً صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران و در عین حال رهایی مردم ایران از تحریم‌های غیرانسانی و ناعادلانه، به توافق مهمی دست یافتند. به‌عنوان بخشی از تعهدات ذیل برجام، ایالات متحده و نیز سایر کشورهای امضا کننده، به‌طور مشترک بانی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد شدند، که برجام جز لایتجزای آن است و تمام ۹۰ صفحه آن به قطع‌نامه پیوست شده است، بنابراین قطع‌نامه برجام را به مثابه حقوق بین‌الملل تثبیت می‌کند.

با این حال، در ماه می سال ۲۰۱۸ دولت ایالات متحده اعلام کرد که به‌طور یک جانبه تصمیم به «متوقف کردن مشارکت» در برجام گرفته است. از آن زمان به بعد، ایران و باقی جامعه بین‌المللی در موقعیت خارق‌العاده‌ای قرار گرفته‌اند تا شاهد این باشند که ایالات متحده، نخستین دولت در تاریخ ملل متحد است که نه‌تنها یک قطع‌نامه الزام‌آور را که خود بانی آن بوده نقض می‌کند، بلکه آن دولت‌ها و شرکت‌هایی را که با اجرای مفاد آن قطع‌نامه، از حقوق بین‌الملل حمایت می‌کنند، مجازات می‌کند. همانطور که ماه گذشته به شورای امنیت هشدار دادم، این وضع موجود نه‌مطلوب است و نه پایدار. بنابراین ما در یک گذرگاه هستیم.

کارزار دروغ‌پراکنی دولت ایالات متحده –ازجمله ادعاهای غلط و جعلی درباره اجماع منطقه‌ای– درباره عواقب پایبندی امضا کنندگان باقی‌مانده از برجام به مفاد توافقنامه -از جمله عادی‌سازی همکاری‌های دفاعی ایران با جهان در ماه اکتبر- نیرنگی برای پنهان‌کردن انگیزه‌های واقعی و بدخواهانه آن است: آمریکا در فروپاشاندن قطعنامه ۲۲۳۱ علیرغم دو سال تحمیل بی‌رحمانه‌ترین «فشار حداکثری» که تاکنون به یک ملت تحمیل شده است - از جمله محروم کردن مردم عادی ایرانی از دسترسی به داروها و تجهیزات پزشکی در هنگام کشنده‌ترین بیماری همه‌گیر که دنیا در دهه‌های متمادی به‌خود دیده است—شکست خورد. اکنون آمریکا امیدوار است که با سو تفسیر خود از مفاد همان قطعنامه‌ای که در سال ۲۰۱۸ آن‌را ترک کرد، سرانجام همان قطعنامه را نابود کند. این رفتار عمیقاً مخرب ایالات متحده کل ساختار ملل متحد را هدف گرفته است. شیوه‌ای که آمریکا در پیش گرفته است تا با استفاده از سازوکار خود ملل متحد، این نهاد جهانی را نابود کند.

موضوعات و پیامدهای مهمی در این ارتباط وجود دارد که در این زمینه باید مد نظر قرار گیرند:

اول و مهمتر از همه، ممکن است کسی تعجب کند که چرا یا چگونه فروپاشی تنها یک قطعنامه شورای امنیت ملل متحد در یک مورد خاص، به نتایج وسیع‌تر و عام می‌انجامد. این ارتباط کاملاً وجود دارد. اگر شورای امنیت با قلدرمآبی یک عضو مجبور به انهدام قطعنامه خودش شود، در واقع شاهد چند نسل عقب‌گرد در دستاورد چندجانبه‌گرایی جامعه جهانی خواهد بود. بدون احترام همه قدرت‌ها به اصولی که شورای امنیت برای تحقق آن‌ها ایجاد شده، شورا نمی‌تواند به وظایف خود عمل نماید و هیچ ملتی نیز نمی‌تواند صلاحیت و اقتدار آن را بپذیرد.

ما نباید فراموش کنیم که همین رژیم حاکم بر آمریکا به طرز کودکانه‌ای در زمان بدترین همه‌گیری جهانی بیماری، از سازمان بهداشت جهانی (WHO) خارج شد؛ اما اکنون در تلاش است تا هدایت روند اصلاحات همان سازمان بهداشت جهانی را حتی به قیمت آزرده کردن نزدیکترین متحدان غربی خود در دست گیرد.

اگر به ایالات متحده اجازه داده شود تا به این مسیر ادامه دهد، جهان به سمت استاندارد «قدرت حق می‌سازد» عقب گرد خواهد کرد؛ و گرچه این ممکن است برای جنگ طلبان دوران جنگ سرد که به دنبال اهداف جدید هستند جذاب باشد؛ اما باید توجه داشته باشند که حتی منطق زور دوران جنگ سرد نیز حد و مرز خود را دارد: هر دو ابر قدرت قرن گذشته، شاهد کاهش نفوذ بین‌المللی خود در نتیجه شکست نظامی در افغانستان—کشوری با تولید ناخالص داخلی ۱۴ برابر کمتر از درآمد سالانه شرکت اپل—بوده‌اند.

ما همچنین در سال‌های گذشته دیده‌ایم که دولت آمریکا - به موازات حمله به نهادها و توافق‌های بین‌المللی - به چه صورت تلاش کرده تا حقوق داخلی خود را جایگزین حقوق بین‌الملل کند. در عمل، این بدان معناست که اکنون خزانه‌داری دولت ایالات متحده است و نه دولت‌های اروپایی که تصمیم می‌گیرند شرکت‌های اروپایی با چه کسی فعالیت‌های تجاری داشته باشند، چه در ارتباط با اجرای قطع‌نامه ۲۲۳۱ و چه اجرای خط لوله انتقال گاز نورداستریم.

در حالی که تاکنون اصولاً این ایالات متحده آمریکا بوده است که به دنبال گسترش صلاحیت قوانین داخلی خود بوده‌، هیچ دلیلی وجود ندارد که این روند منحصر به آمریکا باقی بماند. با گشودن این جعبه پاندورا و با تمکین به آن از سوی برخی دولت‌ها، تصور آینده‌ای که شهروندان عادی و بنگاه‌های خصوصی با اتهامات فراسرزمینی ناشی از قوانین فزاینده داخلی سایر کشورها مواجه شوند، دور از انتظار نیست؛ همچون قوانین داخلی محدودکننده سفر، تجارت و سرمایه‌گذاری بین‌المللی دیگران. سرانجامی به غایت واپس‌گرایانه در دنیای جهانی شده ما.

بنابراین، جامعه جهانی به‌طور کلی - و شورای امنیت ملل متحد به‌طور ویژه- با یک تصمیم مهم روبرو است: آیا احترام به حاکمیت قانون را تثبیت می‌کنیم یا به قانون جنگل باز می‌گردیم؟

در حالی که ایران تاب‌آوری و پاسخ قاطعانه خود در قبال قلدرمآبی بدسگالانه را ثابت کرده است، من اطمینان دارم که -در هفته‌ها و ماه‌های حساس بعدی- اعضای شورای امنیت تلاشِ مذبوحانه انتخاباتیِ دولتِ مستأصلِ ایالات متحده برای نابودسازی موفقیت دیپلماتیک قرن بیست و یکم را ناکام ساخته و اجازه نخواهند داد که در این روند آنچه از چندجانبه‌گرایی و حقوق بین‌الملل باقی‌مانده است نابود شود.
نظر شما