دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 29
یک قرار ملی؛ پویش «عید ما، بعد از شکست کرونا»
مثل سال‌های جنگ که فرهاد با صدای بغض آلود می‌خواند: «بوی عیدی بوی توپ بوی کاغذ رنگی» اکنون نیز باید با هم زیر لب زمزمه کنیم: «بوی عیدی بوی ویروس بوی هم‌رنگی».
کد خبر: ۲۴۶۰۷۷
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۵

به گزارش خبرنگار اجتماعی صدای ایران، صورت ها همه پنهان بر پشت ماسک‌هایی که خودشان هم فکر نمی‌کردند روزی تا این حد مورد استقبال و نیاز مردم قرار بگیرند. ماسک‌هایی که تا دیروز در ویترین داروخانه‌ها هزار تا 2 هزار تومان بودند و الان یا نایابند یا قیمتی نزدیک به 40 هزار تومان دارند.

همه با فاصله در حال راه رفتن هستند؛ حتی وقتی یکی در تاکسی سرفه‌ای می‌کند همه می‌خواهند از خودرو بیرون بپرند و در کوچه پس کوچه‌های شهر انگار غم و ناامیدی و مرگ پرسه می‌زند و منتظر است تا تو از خانه بیرون بیایی و یقه‌ات را بگیرد و به ریه‌هایت نفوذ کند و همه وجودت را در کسری از ثانیه بگیرد.

وزارت بهداشت و درمان که همراه با کادر پزشکی و پرستاران غیور و سرافرازمان در خط مقدم مبارزه با این ویورس ناخوانده کرونا قرار دارند می‌گویند در خانه بنشینیم. رفت و آمدها را کم کنیم و پرده بر پنجره اندازیم. دوباره در گوشی های موبایلمان غرق شویم و فیلم ببنیم و هرکاری که می‌توان ما را برای در خانه ماندن ترغیب کند را انجام بدهیم.

اما بهار کمتر از 10 روز دیگر از راه می‌رسد. دشت دارد فریاد می‌زند که برویم و خودمان را در چمن‌های تازه روییده غلط بدهیم و تا می‌توانیم روح چروکیده را در آب‌ رودخانه‌های دوباره روان شده شست و شو دهیم اما انگار باید یه کاغذ بر روی پنجره خانه بچسبانیم و بنویسم: باشد بهار؛ اما بعداً.

بعداً چون الان حال مام میهن خوب نیست؛ بعدا چون الان باید از مردم رنج کشیده این سرزمین در خط مقدم دفاع کنیم. حتی با در خانه نشستن هم می‌توان این دیو شب را از شهر بیرون کرد فقط کافیست به رویش نخندید. مثل سال‌های جنگ که فرهاد با صدای بغض آلود می‌خواند: «بوی عیدی بوی توپ بوی کاغذ رنگی» اکنون نیز باید با هم زیر لب زمزمه کنیم: «بوی عیدی بوی ویروس بوی هم‌رنگی».

همانگونه که سایت عصر ایران پویش «عید ما بعد از شکست کرونا» راه انداخته است ما نیز به این پویش می‌پیوندیم و می‌گوییم: امسال عید را در خانه بمانیم به عزیزانمان تلفنی یا اینترنتی تبریک بگوییم تا این ویروس منحوس کرونا از شهر رخت بندد ما از آنگاه دوباره نروز را جشن می‌گیریم دوباره می خندیم دوباره سفره می‌اندازیم و برای هم دعا می کنیم. این یک قرار ملی است.

پ/

نظر شما