جمعه ۲۳ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 13

نظام ریاستی یا نظام پارلمانی/ آیا روحانی آخرین رییس جمهور ایران است؟

نخستین ریشه طرح تغییر نظام ریاستی به پارلمانی مربوط به اختلافات مجلس و رییس جمهور است تغییر ساختار سیاسی کشور باید بستر سازی مناسبی بشود
کد خبر: ۲۴۵۴۵۳
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۵

صدای ایران - به نوشته گروه سیاست نامه‌نیوز: برای نخستین‌بار که مقام معظم رهبری در سال90 بحث تغییر نظام ریاستی یعنی آنچه اکنون وجود دارد به نظام پارلمانی را مطرح کردند، بسیاری از صاحب‌نظران به تشریح هردوی این دو نظام سیاسی پرداختند. ایشان در سخنرانی کرمانشاه خود در آنسال گفته بودند: «امروز نظام ما نظام ریاستی است؛ یعنی مردم با رای مستقیم خودشان رئیس‌جمهور را انتخاب می‌کنند؛ تا الان هم شیوه بسیار خوب و تجربه‌ شده‌ای بوده ‌است. اگر یک روزی در آینده‌های دور یا نزدیک احساس شود به جای نظام ریاستی مثلاً نظام پارلمانی مطلوب است هیچ اشکالی ندارد؛ نظام جمهوری اسلامی می‌تواند این خط هندسی را به این خط دیگر هندسی تبدیل کند؛ تفاوتی نمی‌کند».

سخن رهبری به این معنی بود که نظام جمهوری اسلامی ایران می‌تواند با حفظ شاکله اصلی خود سازوکارهای انتخابی و اجرایی را تغییر دهد که این مهم یک بار در سال68 هم رخ داد و نظام پارلمانی به ریاستی تغییر کرد. در ابتدای انقلاب علاوه بر آنکه مردم رئیس‌جمهور را انتخاب می‌کردند، رئیس‌جمهور هم فردی را به عنوان نخست‌وزیر به مجلس پیشنهاد می‌داد و اگر مجلس به او رأی اعتماد می‌داد آن شخص به نخست‌وزیر کشور می‌شد. شاید به دلیل بعضی تداخل وظایف و ناهماهنگی‌هایی که در کارهای نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور دیده می‌شد، در آن زمان ضرورت تغییر نظام پارلمانی یا به تعبیر دقیق‌تر نیمه پارمانی به ریاستی احساس شد.

 چندی بعد از آن سخنرانی یعنی در دی‌ماه۱۳۹۲، علاالدین بروجردی، رییس وقت کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، تغییر نظام از ریاستی به پارلمانی را ایده رهبر انقلاب توصیف کرد و گفت: «قرار شد در این زمینه کار کارشناسی صورت بگیرد، تیم‌هایی کار خود را شروع کردند که نمی‌دانم به کجا رسیدند، این ایده مقام رهبری باید دقیق بررسی شده و ابعاد مختلف آن به معظم‌له گزارش شود».

چندسالی از آن طرح موضوع گذشت که بار دیگر رهبر انقلاب درباره این تغییر نظام سیاسی سخن گفتند. ایشان در ابتدای خردادماه سال جاری در دیدار با جمعی از دانشجویان فرمودند: «مشکلات نظام پارلمانی برای کشور بیش از مشکلات نظام ریاستی است».

پس از این سخنان اخیرا حسام‌الدین آشنا، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری و مشاور رئیس‌جمهور در توئیتی بازهم بحث تغییر نظام ریاستی به پارلمانی را مطرح کرد که این شائبه را به وجود آورده است که شاید در آینده‌ای نزدیک این مهم رخ دهد. او در حساب توئیتر خود نوشت که «هیچ‌گاه دوم اسفند۱۳۹۸ را در تاریخ تحولات سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران فراموش نکنید». آشنا در انتهای توئیت خود از هشتگ‌هایی مانند شورای‌نگهبان، مردمسالاری، انتخابات، مشارکت، حق‌مدنی و نظام پارلمانی استفاده کرد. ذکر عنوان نظام پارلمانی بس بود تا گفته شود تا احتمال مذکور پیش می آید.

از سال 90 تا کنون کارشناسان، مسئولان و فعالان سیاسی برای بررسی زوایای مختلف تغییر نظام پارلمانی به ریاستی پرداختند چنانچه سال گذشته محمدحسین فرهنگی، نماینده مجلس در نطق پیش از دستور در دفاع از نظام پارلمانی به همکاران خود توصیه کرد که «نمایندگان و همه دست‌اندرکاران جریانات سیاسی در خصوص نظام پارلمانی جدی‌تر بیندیشند». او گفته بود: «در نظام پارلمانی، مردم نمایندگان خود را انتخاب و آن‌ها نسبت به انتخاب رئیس‌جمهور اقدام می کنند. در شرایطی که مجلس دارای ترکیب گرایش‌های مختلف باشد، دولت ائتلافی تشکیل می‌شود. مجلس از دولت منتخب خود حمایت می‌کند و ناهماهنگی بین سه قوه به طور اساسی از بین می رود. رئیس جمهوری هم وظایف خود را تحریف نکرده و به دنبال وظایف دیگران نمی رود». یا عماد افروغ  می‌گوید در شرایطی که عملا مجلس از قدرتش کاسته شده و نمی‌توان به درستی نقش نظارتی بر دولت داشته باشد بهتر است به سمت نظام پارلمانی برویم.

در مقابل چنین دیدگاه‌هایی تغییر نظام ریاستی به پارلمانی مخالفانی هم دارد. احمد توکلی گفته بود: «به‌عنوان شخصی که سال‌ها فعالیت سیاسی داشته و در مجلس حضور دارم معتقدم تغییر نظام ریاستی به پارلمانی در شرایط کنونی امری دور از واقعیت است. در شرایط فعلی ساختار مناسبی برای اجرایی شدن طرحی با این عظمت وجود ندارد. مقام معظم رهبری هم در سخنان سال گذشته خود به آینده دور اشاره داشتند. این به آن معناست که در صورت لزوم به تغییر ساختار سیاسی کشور باید بستر سازی مناسب صورت پذیرد اما در شرایط کنونی این تغییر بسیار دور از دسترس است، نمی توان برای موضوع به این بزرگی یک فراکسیون چند نفره تشکیل داد و موضوع را بررسی کرد. این موضوع باید از طریق کار کارشناسی و ساعت ها مطالعه به نتیجه برسد. توکلی در توضیح تفسیرهای نادرست از فرمایشات رهبری هم گفت: اشاره به زمان دور از سوی مقام معظم رهبری هم به همین نکته بود. آینده دور یعنی موضوعی نیست که بتوان چند ماهه به نتیجه رسید. این فراکسیون هم تاکنون به صورت رسمی اعلام حضور نکرده و برنامه های خود را هم معرفی نکرده است در صورت تشکیل این فراکسیون باید اعضا برنامه های مشخصی داشته باشند که عظمت اجرایی شدن این طرح نشان می دهد تغییر نظام در یک مدت زمان کوتاه میسر نیست تاکید می کنم در شرایط کنونی تحقق تغییر نظام در یک فراکسیون مجلس به نظر من بسیار دور از دسترس است».

غلامرضا تاجگردون در سال91 اظهار کرده بود: «نخستین ریشه طرح تغییر نظام ریاستی به پارلمانی مربوط به اختلافات مجلس و رییس جمهور است. در قانون اساسی ایران با وجود نظام ریاستی، مجلس دارای اختیارات زیادی است و همچنین دارای اختیار نظارتی بر دولت است. اما در مقابل دولت برآمده از مجلس نیست و چندان عملا در برابر قوانینی که موافق خواستش است، تمکین نمی کند. این تضادها عملابرخی فعالیت های اجرایی را دچار اختلال کرده است. اما اگر قرار باشد نظام پارلمانی در ایران احیا شود به طور قطع با آنچه در دوره میرحسین موسوی تجربه کرده ایم تفاوت هایی دارد و تغییر قانون اساسی هم به همین نکات توجه خواهد داشت. در دوره قبل نخست وزیر اختیاراتی داشت که رییس جمهور به نوعی تنها اجرا کننده بود اما با حذف نخست وزیر اختیاراتش هم به رییس جمهور تفویض شد اما در نظام پارلمانی که مد نظر رهبری و مجلس است باید راهکارهایی برای تعریف درست این طرح اندیشیده شود و جایگاه رییس جمهور و مجلس و خبرگان و نخست وزیر مشخص و اختیارات آنها تعیین شود یا به جای نخست وزیر، رییس جمهور توسط مجلس انتخاب شود که این نکته نیز الزامات خاص خود را می طلبد. با همه این اوصاف باید گفت تغییر نظام بدون بستر سازی های لازم و کارهای کارشناسی با توجه به شرایط فعلی کشور غیرممکن است. آنچه درباره تغییر نظام از ریاستی به پارلمانی مورد توجه است، نه طرح مجلس است، نه مخالفت ها و موافقت های بیرون از بهارستان. برخی نمایندگان در حال پیگیری طرحی هستند که تا حد امکان چالش بین دولت و مجلس را در دولت های بعدی کاهش دهد. شاید عملکرد روسای جمهور گذشته، بهارستانی ها را به پیگیری این طرح مجاب کرده است. نمونه این چالش ها اظهارات مناقشه بر انگیز احمدی نژاد درباره مجلس است: آنجا که گفت نماینده یی با چند هزار رای نمی تواند رییس جمهور مردم با چندین میلیون رای را زیر سوال ببرد و اینکه مجلس دیگر در راس امور نیست. پارلمان نشین ها در پیگیری این طرح تاکنون به صورت یکپارچه عمل نکرده اند. آنها که به تازگی به مجلس آمده اند، عزم جدی تری برای اجرایی شدن این طرح دارند اما پیشکسوتان، اجرای این طرح در فضای کنونی را دور از دسترس می بینند. ماه های آینده مجلس دو موضوع مهم را برای بررسی پیش رو دارد: تغییر قانون انتخابات و در سطح کلان تر تغییر نظام از ریاستی به پارلمانی، اما هنوز معلوم نیست کدام یک جامه عمل خواهد پوشید. با این همه همچنان این نکته تامل برانگیز وجود دارد که چرا نمایندگان کهنه کار پیگیر چنین طرحی نیستند: کسانی که مخاطب مستقیم حرف های احمدی نژاد درباره مجلس بودند».

مسعود پزشکیان هم چندسال پیش گفته بود: «تغییر نظام سیاسی کشور در شرایط کنونی تنها به ضرر کشور است چرا که در حال حاضر مشکلات اقتصادی وجود دارد. نمایندگان در مجلس نهم به تازگی از انتخابات کمیسیون ها و فراکسیون ها فارغ شده اند و اعتبارنامه ها تصویب شده است. پس در این شرایط نمی توان سنگ به این بزرگی برداشت، تغییر نظام سیاسی مساله است و این فراکسیونی که هنوز اعلام موجودیت نکرده، نمی تواند در عرض شش ماه تا انتخابات ریاست جمهوری طرحی جامع ارائه کند که خالی از نقص باشد. نمی توان سرنوشت کشور را به واسطه اقدامات شتابزده به مخاطره انداخت. باید صبر کرد و دید اعضای این فراکسیون چه افرادی هستند، چه پیشینه یی دارند و چه هدفی را دنبال می کنند تا بعد درباره این موضوع اعلام نظر کرد».

یا اخیرا علی مطهری گفته است: «اینکه نظام ریاستی به نظام پارلمانی تبدیل شود، قابل بحث است؛ هرچند فعلا من با آن موافق نیستم، چون نقش مردم کم می‌شود». یا الیاس حضرتی یکی از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس در نقد سازوکار نظام پارلمانی تصریح کرده بود: «ما یک دوره نظام پارلمانی را در دهه شصت تجربه کردیم و ‏احساس کردیم پاسخ مثبتی نگرفتیم». به گفته او، از سویی دیگر در بحث نظام ریاستی و ضعف‌های آن تا به حال چیزی نشنیده‌ایم. افرادی که چنین پیشنهادی را ‏مطرح می‌کنند باید یک جمع‌بندی از ضعف‌های نظام ریاستی داشته باشند، تا به دنبال نظام پارلمانی باشیم.‏ در نظام ریاستی شما هم وزرا و هم رئیس‌جمهور را می‌توانید استیضاح کنید؛ منتها استیضاح رییس‌جمهور به ‏دلیل وضعیت خاص باید دوسوم آرای مجلس را داشته باشد. از طرفی در بحث نظام پارلمانی شرط اولیه آن این است که نظام ‏حزبی به موازات آن مستقر باشد؛ این درحالی است که احزاب در کشور ما برای انتخابات ایجاد می‌شوند و اینکه کادر بسازند ‏اصلا وجود ندارد».

صادق زیباکلام هم معتقد است که «با طرح پارلمانی‌شدن نظام سیاسی هیچ‌بخشی نمی‌ماند که با رأی مستقیم مردم انتخاب شود». مصطفی کواکبیان هم در واکنش به این طرح گفته است: «نظام پارلمانی بدون ساختار نظام حزبی درست نیست به گفته او «هرگونه سخنی از نظام پارلمانی با موضوع تحزب ارتباط وثیقی دارد». کواکبیان البته راه این تغییر را بسته نمی داند و معتقد است: «در صورت تغییر قانون اساسی و استقرار ساختار نظام حزبی ‏می‌توان به پارلمانی همچون کنگره هندوستان رسید که انتخاب رئیس‌جمهور را برعهده دارد و یا در نظام پارلمانی انگلستان ‏رئیس دولت همان رئیس حزب حاکم و دارای اکثریت کرسی‌های پارلمان است». محمدرضا تاجیک هم باور دارد که «تحقق چنین اصلاحی، اراده‌ی معطوف به قدرت و منفعت و مصلحت عده‌ای است اما این اقدام به معنای انحلال مردم است؛ بنابراین، بیشتر نیازمند انقلاب ساختاری است تا اصلاح ساختاری».

به نظر می‌رسد که همان‌طور که در ابتدای متن ذکر شد، سخن اخیر رهبر انقلاب در جمع دانشجویان شاید فصل‌الخطاب این موضوع باشد که فرمودند: «مشکلات نظام پارلمانی برای کشور بیش از مشکلات نظام ریاستی است».
نظر شما