پنجشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 03

پیروزی ها و چالش های ایران در ۴۱ سالگی انقلاب

پس از گذشت ۴۱ سال از انقلاب ایران و با وجود نزاع ایدئولوژیک و سیاسی بین ایران و غرب و علیرغم فشار‌های سیاسی و اقتصادی غربی و محاصره‌ها و تحریم‌های فراگیر در طول این سالها، جمهوری اسلامی توانسته است موفقیت‌هایی داشته باشد.
کد خبر: ۲۴۴۱۷۲
تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۲

به گزارش صدای ایران، سعید الشهابی در القدس العربی چاپ لندن نوشت: پس از گذشت ۴۱ سال از انقلاب ایران و با وجود نزاع ایدئولوژیک و سیاسی بین ایران و غرب و علیرغم فشار‌های سیاسی و اقتصادی غربی و محاصره‌ها و تحریم‌های فراگیر در طول این سالها، جمهوری اسلامی توانسته است موفقیت‌هایی داشته باشد:

۱-جلوگیری از وقوع جنگ دوباره پس از تجربه جنگ ایران و عراق. ۲-حفظ هویت اسلامی که موسس آن امام خمینی بود. ۳-تقویت زیربنا‌های نظام با وجود تحریمها. ۴- قدرت ایران برای بسط و توسعه نفوذ منطقه‌ای اش.۵ -ادامه به رسمیت نشناختن اسرائیل و حمایت از نیرو‌های مقاومت.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: این حقایق، نباید سرپوشی برای واقعیت‌های دیگر باشد: اول آنکه ملت ایران در نتیجه تحریم‌ها و جنگ اقتصادی، رنج زیادی را متحمل شد. دوم آنکه ایران همچنان در معرض حملات رسانه‌های گسترده‌ای قرار دارد. سوم آنکه ایران به دلیل پایبندی به اصل استقلال سیاسی، که نقطه تمایز آن از دیگر دولت‌های جهان سومی است، بهای گزافی را پرداخته است. چهارم: ایران در معرض فشار‌های زیادی قرار دارد تا موضع خود در مخالفت با داشتن رابطه با آمریکا را تغییر دهد و در این رابطه، هدف تحریم‌های اقتصادی و تحریم‌های نظامی قرار گرفته است.

می‌توان گفت: چالش‌هایی که امروز ایران با آن مواجه است، امتدادی است برای چالش‌های ۴۰ سال پیش آن، که در آینده نیز ادامه خواهد داشت و می‌توان چهار حوزه برای چالش‌های مذکور ذکر کرد:

۱-دوگانگی بین دولت و انقلاب. سران ایران مایلند که نوعی حالت توازی بین آن‌ها وجود داشته باشد؛ به این ترتیب که دولت امور کشور و مردم را اداره کند و انقلاب، برای حمایت از اصول و ارزش‌های اسلامی که براساس آن بنا نهاده شده، ادامه یابد. در طول عمر نظام سیاسی فعلی ایران، برخورد‌هایی بین دو موسسه حاکم بر ایران وجود داشته است که گهگاه نمود می‌یابد و این مقابله بویژه با نزدیکی انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری، تشدید می‌یابد. دولت به دنبال ایفای نقش طبیعی خود در اداره کشور و روابط خارجی، حفظ امنیت داخلی کشور و حمایت از تجاوز‌های خارجی است و باید اعتراف کرد که دولت ایران با موانع زیادی در این مسیر مواجه است.

با وجود گذشت ۴ دهه از این معادله دقیق، حالت‌های برخورد همچنان ادامه دارد؛ هر چند که در اغلب موارد، اختلافات بین سیاسیون ایران و جریان انقلابی یا اصولگرا، به توافق میان آن‌ها منتهی شده است.

۲-خوانش انقلاب ایران بدون شناخت شخصیت امام خمینی، افکار و نظریات سیاسی او، ممکن نیست. وی توانست متن دینی را به انگیزه‌ای برای ایجاد روحیه انقلابی در بین مردم، تبدیل کند و با کمک دانش فقه خود، از احکام دینی بعنوان ابزاری برای تحریک مردم در راستای شورش علیه حکومت طاغوت استفاده کرد.

از آن میان، مقوله «انتظار» در بین شیعیان یا همان انتظار فرج مهدی موعود (عج) است که امام خمینی توانست آن را از مفهوم منفی و ایستایی که داشت، به یک مفهوم سیاسی فعال، یعنی تلاش برای مخالفت با نظام سیاسی ظالم، تبدیل کند. همانطور که مفهوم رهبری دینی را مطرح کرد، تا رهبری سیاسی و حضور میدانی را نیز دربرگیرد.

با وجود تمام مشکلات و اختلافات، ایران تا این لحظه توانسته است بین انقلاب و دولت، توازن برقرار کند و انتخابات مجلس، که دو هفته دیگر برگزار می‌شود، شاخص خوبی برای نشان دادن میزان قدرت ایران در ادامه خط مشی متوازن بین این دو است.

۳-روابط بین ایران و ایالات متحده آمریکا. این امر، دو وجهه منفی و مثبت دارد. در سطح مثبت، وجود دشمن خارجی، باعث شده است ایران همواره بیدار بوده و به دنبال بنا نهادن سامانه‌های امنیتی و نظامی بویژه برای مقابله با دشمنان خود و تمام احتمالات باشد. همانطور که دشمن خارجی، در حفظ میزانی از وحدت ملی، مؤثر بوده است. اما آمریکایی که عادت دارد دیگر دولت‌ها را وادار به تسلیم در برابر خود کند، از امتناع دائمی ایران از مذاکره با این کشور، احساس اهانت می‌کند.

حاکمان واشنگتن، بویژه رئیس جمهور فعلی آن، احساس عظمت و استبداد زیادی می‌کنند و به هیچ طرفی اجازه نمی‌دهند آن‌ها را به چالش کشیده یا با خواسته شان مخالفت کند. آمریکا گاه رابطه با ایران را به دلایل تاریخی ضروری می‌داند و گاه، به دلایل استراتژیک؛ چرا که شاهد کاهش نقش و تاثیر هم پیمانان منطقه‌ای خود یعنی عربستان و اسرائیل است.

امروز، آمریکا می‌بیند که چگونه تمام اقداماتش علیه ایران، نتوانسته است مانع از گسترش نفوذ منطقه‌ای ایران کشور، بویژه در عراق، سوریه، لبنان و یمن شود. برخلاف روسای جمهور سابق آمریکا، ترامپ سعی دارد با وارد آوردن بیشترین فشار نظامی و اقتصادی، جمهوری اسلامی را وادار به تسلیم کند و شعار او، به قحطی کشاندن، تا پذیرفتن مذاکره است. اما پاسخ ایران آن است که آمریکا باید به حضور نظامی خود در منطقه پایان دهد. این در حالی است که وجه منفی روابط ایران و آمریکا، فشاری است که در نتیجه تحریم‌های واشنگتن، متوجه مردم ایران می‌شود.

۴-با وجود ادعا‌های آمریکا، در مورد به انزوا کشاندن بین المللی ایران، واقعیتها، نشان دهنده یک حقیقت دیگر است. با افزایش روابط جمهوری اسلامی با روسیه، هند، ترکیه و اندونزی، به نظر می‌رسد ایران نه تنها می‌تواند روابط بین المللی خود را توسعه دهد، بلکه قادر است به سمت تشکیل ائتلاف بین المللی، به موازات نفوذ آمریکا نیز حرکت کند. قطعا ایران به یک دیپلماسی با دینامیک قویتر و اثرگذارتر نیازمند است، تا بتواند نتایجی را محقق کند که به ائتلاف‌های استراتژیکی نظیر نشست اسلامی کوآلالامپور، منجر شود.
منبع: انتخاب
نظر شما