پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 25
دکتر آزاده کاویانی پژوهشگر و استاد دانشگاه در گفتگو با صدای ایران:
بخش اول -نظام آموزشی یک کشور از مقطع پیش دبستان تا آموزش عالی سنگ بنای توسعه آن کشور محسوب می گردد این در حالی است که نظام آموزشی ایران مدت‌هاست با بحران سختی دست‌وپنجه نرم می‌کند که ما باید راه کارهای برون رفت از این بحران را بررسی کنیم
کد خبر: ۲۴۴۰۶۳
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۸:۵۴

دکتر آزاده کاویانی ،پژوهشگر و استاد دانشگاه در رابطه با بحران نظام آموزشی کشور به خبرنگار صدای ایران گفت:

 واضح است که نظام آموزشی یک کشور از مقطع پیش دبستان تا آموزش عالی سنگ بنای توسعه آن کشور محسوب می گردد. به طوری که تجارب کشورهایی مثل سنگاپور و ژاپن طی نیم قرن اخیر نشان می دهد که چگونه این کشورها با اصلاح نظام آموزشی و توجه به شکوفایی سرمایه های انسانی خود، توانستند موانع پیشرفت را از سر راه خود کنار زنند و در زمره ی کشورهای توسعه یافته قرار گیرند. 

این استاد دانشگاه اضافه کرد: این در حالی است که نظام آموزشی ایران مدت‌هاست با بحران سختی دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ بحرانی که در دهه اخیر شدت یافته است. ما در برهه های زمانی کوتاه مدت شاهد تغییرات بی هدف، تشدد آرا و تصمیم گیری های متناقضی در نظام آموزشی کشور بوده ایم که همه نشان از فقدان برنامه بلندمدت و هدفمند در بخش آموزش کشور است. نظامی که باید نسلی را به رشد و شکوفایی برساند؛ خود دچار آشفتگی است و نمی داند به کدام سمت و سو حرکت کند.

کاویانی گفت:جدای از مشکلات ساختاری در این نظام، شاهد ضعف محتوا و بحران محتوای آموزشی نیز هستیم که نه تنها در نظام آموزش و پروش بلکه در نظام آموزش عالی کشور هم محسوس است. در نتیجه خروجی هر دو نظام کارایی و اثربخشی لازم و کافی را ندارد. 

این استاد دانشگاه افزود:در مقطع دبستان، شاهد "اضطراب"، "خستگی"، "بی انگیزگی"، "خودشیفتگی"، "وسواس" و "سازگاری اجتماعی پایین" دانش آموزان هستیم و در دانشگاه ها هم با فارغ التحصیلانی مواجه هستیم که فاقد توانایی های لازم برای پیشرانی توسعه کشور هستند. متاسفانه بررسی وضعیت آموزش عالی ایران در دو سطح استاد و دانشجو نشان می دهد که نوعی بی انگیزگی در هر دو گروه وجود دارد به طوری که هیچ کدام آنها تلاش جدی برای یادگیری اثربخش انجام نمی دهند و نخبگان نیز بی انگیزه و راهی سایر کشورها می شوند. تا جایی که خروجی این نظام، فارغ التحصیلانی با حداقل توانمندی های تخصصی، قدرت خلاقیت و کارآفرینی می باشد.

وی ادامه داد:اگر بخواهیم این بحران را از سطوح پایین تر و در مقطع ابتدایی بررسی کنیم، با چند موضوع اساسی مواجه می شویم که در سیاست گذاری های نظام آموزش و پرورش نادیده گرفته شده و تهدیدی جدی برای نسل های آینده ی کشورمان تلقی می شود.
 
دکتر آزاده کاویانی در ادامه افزود : موضوع اول یکسان سازی سیستم آموزش در کشور و "عدم توجه به تفاوت های فردی دانش آموزان" است. نظام آموزشی ما تفاوت های فردی را به رسمیت نمی شناسد و همه ی دانش آموزان فارغ از هر گونه تفاوت فردی، در یک سیستم آموزشی یکسان دوره ها را می گذرانند و در واقع تصمیم سازان نظام آموزشی، دانش آموزان را به مثابه سربازانی می ببینند که همه ی آنها وظایف یکسانی دارند. گاردنر دانشمند آمریکایی در تحقیقات خود، 9 هوش را شناسایی می کند که در هر انسان تنها امکان بالا بودن چند هوش وجود دارد و امکان ندارد یک شخص  همه این  هوش ها را در حد اعلا داشته باشد.
 
این پژوهشگر افزود:این در حالی است که در مدارس کشور ما عمدتاً "هوش ریاضی" دانش آموزان محور توجه و ارزیابی است و چنانچه دانش آموزانی از هوش ریاضی بالایی برخوردار نباشند، سرخورده می شوند و به آنها برچسب شاگرد تنبل زده می شود، حال آنکه ممکن است یک دانش آموز از هوش بالای "طبیعت گرا" یا "جنبشی-حرکتی" و یا "تجسمی" و "موسیقایی" برخوردار باشد، هوش هایی که برای تعالی یک جامعه بسیار ضروری است و باید به این استعدادها توجه شود و ما عملاً می بینیم که آموزش و پرورش هیچ برنامه ی بلند مدت شفافی برای اینگونه استعدادها در نظر نگرفته است.
ادامه دارد...
 
 
نظر شما