قتل همسر با قرص برنج
«دیگر خسته شده بودم، میخواستم هر طور که شده بود، از این زندگی خلاص شوم و با دختر مورد علاقهام ازدواج کنم. یک بار با دستکاری لوله بخاری سعی کردم همسرم را به قتل برسانم، بعد با یک راننده نیسان هماهنگ کردم تا او را با ماشین زیربگیرد اما هیچکدام از این نقشه ها عملی نشد تا این که به فکر قرص برنج افتادم، قرص را گرفتم و همان شب کار را تمام کردم.»
به گزارش صدای ایران، روزنامه شهروند نوشت: «مرد جوان یک ماه پس از مرگ مشکوک همسرش لب به اعتراف گشود و به قتل زنش اقرار کرد. او برای رسیدن به دختر مورد علاقهاش دست به این جنایت زد و آن طور که خودش میگوید چند بار پیش از این هم تلاش کرده بود زنش را به قتل برساند. اما در نهایت در آخرین روزهای آذرماه موفق شد نقشه شومش را عملی کند. ظاهرا مشکلات خانوادگی و بیعلاقگی مرد جوان برای ادامه زندگی مشترک با دخترعمویش که فقط چند سال از شروع آن میگذشت، آغازی شد برای پایانی خونین. مرد همسرکش در اعترافاتش به بازپرس جنایی گفت: «بارها از زنم خواستم طلاق بگیرد اما او قبول نمیکرد. در نهایت تصمیم گرفتم او را بکشم تا با دختر مورد علاقهام زندگی کنم.»
بیستونهم آذرماه بود که مأموران کلانتری ١١٥ رازی در جریان مرگ مشکوک زن جوانی قرار گرفتند. زن جوان حدود ساعت ٣ بعدازظهر همان روز در بیمارستان بهارلو جانش را از دست داده بود. با حضور پلیس در بیمارستان مشخص شد زن قبل از مرگ به دست همسرش، به بیمارستان منتقل شده و با وجود تلاش کادر درمانی جانش را از دست داده است. پرونده پزشکی از مسمومیت دارویی حکایت داشت اما این که علت این مسمومیت دقیقا چه بود، نیاز به بررسی و ارسال نمونه به آزمایشگاه داشت. همسر متوفی هم به مأموران گفت زنش داروهای آرامبخش گیاهی مصرف میکرد و به احتمال زیاد مصرف بیشازحد این دارو باعث مرگ او شده است. پلیس در همان بازجوییهای اولیه به اظهارات همسر زن جوان مشکوک و موضوع به بازپرس جنایی تهران اطلاع داده شد و با دستور قضائی، مأموران اداره آگاهی رسیدگی و تحقیق درخصوص این پرونده را آغاز کردند.
در حالی که تیم جنایی منتظر اعلام نظر نهایی آزمایشگاه بود، تحقیقات میدانی از همکاران زن جوان، سرنخ تازهای به مأموران داد. آنها متوجه شدند زن فوتشده و همسرش روابط سردی داشتند و حتی زن جوان قبل از مرگش به همکارانش گفته بود شوهرش رفتار مشکوکی دارد و دیگر علاقهای بین آنها نیست. همزمان بازجویی از همسر متوفی و صحبتهای ضدونقیض او باعث شک کارآگاهان شد، هر چند مرد جوان سعی داشت با داستانسرایی مسیر تحقیقات را منحرف کند. او حتی یک بار در اواسط دی ماه با خوردن مقدار زیادی دارو اقدام به خودکشی ساختگی کرد تا شاید با این ترفند بتواند رد پای خودش را از این پرونده پاک کند. کارآگاهان در ادامه بررسیهایشان متوجه شدند که مظنون اصلی پرونده در نزدیکی محل کارش با دختر جوانی ارتباط داشته است. شواهد و مدارک موجود تقریبا تیم جنایی را به این نتیجه رساند که مرد جوان در مرگ همسرش دخالت داشته است، به همین علت با دستور قضائی او را بازداشت کردند.
جوان سیوسه ساله که سعید نام دارد، در مقابل بازجوییهای پلیس لب از لب باز نکرد تا این که صبح روز یکشنبه وقتی در برابر بازپرس شعبانی قرار گرفت، به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: «من همسرم را با قرص برنج کشتم. شب قبل از آن روزی که در بیمارستان فوت کند، قرص برنج را پودر کردم و در کپسول ریختم. بعد هم به جای داروی آرامبخش به او دادم. میدانستم که قرص برنج کارش را تمام میکند.»
ماجرای این پرونده جنایی از چندماه قبل آغاز شده بود، از زمانی که سعید به طور اتفاقی با دختر جوانی آشنا شد که در رستورانی کار میکرد. سعید ویزیتور آبمعدنی و کارش فروش آب آشامیدنی بستهبندی به فروشگاهها و سوپرمارکتهاست. او چندماه قبل برای تحویلدادن سفارش مغازه برادرش که سوپرمارکت دارد، به آنجا رفته بود که بهطور اتفاقی با دختر جوانی آشنا میشود که در همان حوالی صندوقدار رستوران بود: «وقتی او را دیدم، دلم لرزید، کلی با خودم کلنجار رفتم اما فایدهای نداشت. از برادرم پرسوجو کردم و وقتی متوجه شدم مجرد است، تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم.»
سعید دیگر آن آدم سابق نبود، مدام بهانه میگرفت و با همسرش دعوامیکرد، کار به جایی رسید که علنا از زنش خواست از هم جدا شوند. او میگوید هر بار که موضوع طلاق را با زنش مطرح میکرد، همسرش با جر و بحث کار را به دعوا میکشاند: «من دیگر خسته شده بودم، میخواستم هر طور که شده بود، از این زندگی خلاص شوم و با دختر مورد علاقهام ازدواجکنم.»
همین مسأله باعث شد سعید تصمیم به قتل همسرش بگیرد. او در اعترافاتش به بازپرس گفت یک بار با دستکاری لوله بخاری سعی داشت همسرش را به قتل برساند، اما موفق نشد. بعد با یک راننده نیسان هماهنگ میکند تا او را با ماشین زیربگیرد، اما راننده نیسان روزی که قرار بود این تصادف ساختگی رخ بدهد، جامیزند: «دیگر نمیدانستم که چه کار کنم، تا این که به فکر قرص برنج افتادم، قرص را گرفتم و همان شب کار را تمام کردم.»
در همه این مدت دختر موردعلاقه سعید نمیدانست که او متاهل است، اما ظاهرا چند روز قبل از قتل متوجه ماجرا شده بود: «او وقتی فهمید زن دارم، خیلی عصبانی شد و با من دعوا کرد. سعیکردم او را قانع کنم که قصد دارم از همسرم جدا شوم، بعد هم به او گفتم که زنم خودکشی کرده است، اما او باور نکرد.»
سعید چند روز بعد از مرگ همسرش برای این که ترحم دختر موردعلاقهاش را جلب و همزمان مسیر تحقیقات پلیس را منحرفکند، دست به خودکشی ساختگی زد اما با این همه سرانجام راز این جنایت هولناک برملا شد.
قاضی شعبانی در پایان جلسه بازپرسی با توجه به اعتراف صریح متهم به قتل عمد، دستور بازداشت متهم و ادامه تحقیقات در خصوص این پرونده را صادر کرد.»
بیستونهم آذرماه بود که مأموران کلانتری ١١٥ رازی در جریان مرگ مشکوک زن جوانی قرار گرفتند. زن جوان حدود ساعت ٣ بعدازظهر همان روز در بیمارستان بهارلو جانش را از دست داده بود. با حضور پلیس در بیمارستان مشخص شد زن قبل از مرگ به دست همسرش، به بیمارستان منتقل شده و با وجود تلاش کادر درمانی جانش را از دست داده است. پرونده پزشکی از مسمومیت دارویی حکایت داشت اما این که علت این مسمومیت دقیقا چه بود، نیاز به بررسی و ارسال نمونه به آزمایشگاه داشت. همسر متوفی هم به مأموران گفت زنش داروهای آرامبخش گیاهی مصرف میکرد و به احتمال زیاد مصرف بیشازحد این دارو باعث مرگ او شده است. پلیس در همان بازجوییهای اولیه به اظهارات همسر زن جوان مشکوک و موضوع به بازپرس جنایی تهران اطلاع داده شد و با دستور قضائی، مأموران اداره آگاهی رسیدگی و تحقیق درخصوص این پرونده را آغاز کردند.
در حالی که تیم جنایی منتظر اعلام نظر نهایی آزمایشگاه بود، تحقیقات میدانی از همکاران زن جوان، سرنخ تازهای به مأموران داد. آنها متوجه شدند زن فوتشده و همسرش روابط سردی داشتند و حتی زن جوان قبل از مرگش به همکارانش گفته بود شوهرش رفتار مشکوکی دارد و دیگر علاقهای بین آنها نیست. همزمان بازجویی از همسر متوفی و صحبتهای ضدونقیض او باعث شک کارآگاهان شد، هر چند مرد جوان سعی داشت با داستانسرایی مسیر تحقیقات را منحرف کند. او حتی یک بار در اواسط دی ماه با خوردن مقدار زیادی دارو اقدام به خودکشی ساختگی کرد تا شاید با این ترفند بتواند رد پای خودش را از این پرونده پاک کند. کارآگاهان در ادامه بررسیهایشان متوجه شدند که مظنون اصلی پرونده در نزدیکی محل کارش با دختر جوانی ارتباط داشته است. شواهد و مدارک موجود تقریبا تیم جنایی را به این نتیجه رساند که مرد جوان در مرگ همسرش دخالت داشته است، به همین علت با دستور قضائی او را بازداشت کردند.
جوان سیوسه ساله که سعید نام دارد، در مقابل بازجوییهای پلیس لب از لب باز نکرد تا این که صبح روز یکشنبه وقتی در برابر بازپرس شعبانی قرار گرفت، به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: «من همسرم را با قرص برنج کشتم. شب قبل از آن روزی که در بیمارستان فوت کند، قرص برنج را پودر کردم و در کپسول ریختم. بعد هم به جای داروی آرامبخش به او دادم. میدانستم که قرص برنج کارش را تمام میکند.»
ماجرای این پرونده جنایی از چندماه قبل آغاز شده بود، از زمانی که سعید به طور اتفاقی با دختر جوانی آشنا شد که در رستورانی کار میکرد. سعید ویزیتور آبمعدنی و کارش فروش آب آشامیدنی بستهبندی به فروشگاهها و سوپرمارکتهاست. او چندماه قبل برای تحویلدادن سفارش مغازه برادرش که سوپرمارکت دارد، به آنجا رفته بود که بهطور اتفاقی با دختر جوانی آشنا میشود که در همان حوالی صندوقدار رستوران بود: «وقتی او را دیدم، دلم لرزید، کلی با خودم کلنجار رفتم اما فایدهای نداشت. از برادرم پرسوجو کردم و وقتی متوجه شدم مجرد است، تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم.»
سعید دیگر آن آدم سابق نبود، مدام بهانه میگرفت و با همسرش دعوامیکرد، کار به جایی رسید که علنا از زنش خواست از هم جدا شوند. او میگوید هر بار که موضوع طلاق را با زنش مطرح میکرد، همسرش با جر و بحث کار را به دعوا میکشاند: «من دیگر خسته شده بودم، میخواستم هر طور که شده بود، از این زندگی خلاص شوم و با دختر مورد علاقهام ازدواجکنم.»
همین مسأله باعث شد سعید تصمیم به قتل همسرش بگیرد. او در اعترافاتش به بازپرس گفت یک بار با دستکاری لوله بخاری سعی داشت همسرش را به قتل برساند، اما موفق نشد. بعد با یک راننده نیسان هماهنگ میکند تا او را با ماشین زیربگیرد، اما راننده نیسان روزی که قرار بود این تصادف ساختگی رخ بدهد، جامیزند: «دیگر نمیدانستم که چه کار کنم، تا این که به فکر قرص برنج افتادم، قرص را گرفتم و همان شب کار را تمام کردم.»
در همه این مدت دختر موردعلاقه سعید نمیدانست که او متاهل است، اما ظاهرا چند روز قبل از قتل متوجه ماجرا شده بود: «او وقتی فهمید زن دارم، خیلی عصبانی شد و با من دعوا کرد. سعیکردم او را قانع کنم که قصد دارم از همسرم جدا شوم، بعد هم به او گفتم که زنم خودکشی کرده است، اما او باور نکرد.»
سعید چند روز بعد از مرگ همسرش برای این که ترحم دختر موردعلاقهاش را جلب و همزمان مسیر تحقیقات پلیس را منحرفکند، دست به خودکشی ساختگی زد اما با این همه سرانجام راز این جنایت هولناک برملا شد.
قاضی شعبانی در پایان جلسه بازپرسی با توجه به اعتراف صریح متهم به قتل عمد، دستور بازداشت متهم و ادامه تحقیقات در خصوص این پرونده را صادر کرد.»
خبرهای مرتبط
نظر شما