چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 18

چند روايت هولناک درباره آب

کد خبر: ۲۴۰۲۰
تاریخ انتشار: ۲۷ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۳
جواد حيدريان در سرمقاله ابتکار نوشت:

«تا آبان‌ماه تنها دو نوبت باران مي‌بارد»، «سد لار و لتيان خشک شدند»، «روحاني: به طور جدي در مصرف آب صرفه جويي کنيد» اين‌ها چند گزاره خبري هستند. نه! اين جملات چند گزاره خبري هولناک هستند!

بحران آب در ايران به وضعيتي غير متعارف دچار شده است. منابع آبي به پايين ترين سطح خود رسيده و دشت‌ها براي خشک شدن از همديگر سبقت مي‌گيرند. برداشت آب از سفره‌هاي زير زميني به بالاي 80 درصد رسيده و حالا تبخير زياد، بارش کم و برداشت بي رويه، سفره هاي زير زميني را هم خالي کرده و کاسه چشم سدها را خشکانده است. نيمي از حدود 600 دشت ايران ديگر غير قابل بازگشت هستند.

اينها و نمونه‌هاي بيشري از بي ملاحظگي سرزميني به روشني مشخص کرده است که دور جديد کم آبي و خشکسالي در ايران آغاز شده و از همه سو سايه مرگ را مي‌توان بر سر طبيعت و تنوع زيستي کشور ديد. خشک شدن جنگلهاي زاگرسي، مرگ گونه‌هاي جانوري بر اثر بي آبي و حالا هم خشک شدن سدها در شهرهاي مختلف کشور نشان مي‌دهد بي تفاوتي نسبت به توسعه پايدار چطور مي‌تواند بيش از همه حيات انساني را تهديد کند.

گستردگي و فراگير بودن بحران آب نشان مي‌دهد؛ تغيير اقليم نقش به مراتب کمتري به نسبت سوء مديريت در کاهش و نابودي منابع آبي در ايران داشته است. اگرچه دوران کم بارشي در ايران آغاز شده و مديريت بحران در ايران بايد خود را براي شرايط ويژه اي در آينده آماده کند.
تا همين يک سال پيش شايد کمتر مقام دولتي حاضر بود بپذيرد کشور با بحران آبي و اثرات محيط زيستي ناشي از کمبود آن مواجه است. تذکرهاي مدام رسانه‌ها و کارشناسان راه به جايي نبرد اما در همين چند ماه اخير وزير نيرو، مقامات وزارت کشاورزي و کارشناسان و مديران سازمان محيط زيست نسبت به بحران آب بيمناک شده و قرمزي وضعيت را درک کرده اند. حالا همه يکصدا نسبت به کاهش منابع آبي، افت سفره‌هاي زير زميني، خشکي تالاب‌ها و دشت‌ها و درياچه‌ها هشدار مي‌دهند اما آنچه سبب شد رئيس جمهوري از مردم بخواهد در مصرف آب به شکلي جدي صرفه جويي شود، عمق فاجعه و بحران زيستي در ايران را نمايان مي‌سازد.

کشاورزي ناپايدار متهم رديف اول است. مصرف بي اندازه آب در کشاورزي سنتي، سبب شده منابع آبي کشور، ظرف سه تا حداکثر چهار دهه به پایين ترين سطح خود نزديک شوند. اگر براي نمونه سري به اطراف درياچه‌هاي [سابق] کشور بزنيد متوجه مي‌شويد باغات سيب در اطراف درياچه اروميه، جاليزهاي خيار و کاهو و گوجه در اطراف درياچه پريشان و سبزي محصولات در کرانه خشکيده تالاب‌هاي کشور چگونه شاهد مرگبار مهمترين اکوسيستم‌هاي کشور هستند و کشاورزان تربيت نشده و بدون ناظر چگونه آب را از عمق زمين با هزارن تلمبه غير مجاز، بيرون کشيده و شيره زمين را مکيده اند!

باغ‌ها پر بار و جاليزها پر محصولند اما از درياچه‌ها چه چيزي باقي نمانده جز توده اي خاک خورد شده که خود کانون جوشش گرد و غبار و زمينه آلايندگي وسيعي براي کل کشور فراهم آورده است. تنش‌هاي اکولوژيک در دشت‌هاي استان فارس، تهران، خراسان، يزد و سمنان و... خود را به وضوح نشان داده است.

ايران نه تنها در مديريت اکوسيستم‌هاي آبي از ميان 132 کشور جهان رتبه 130 را دارد بلکه در مصرف حفره‌هاي دروني زمين مخرب ترين کشور دنيا لقب گرفته است. خالي شدن سفره‌هاي زير زميني از آب به دليل برداشت بي رويه براي کشت محصولات کشاورزي کار را به جايي رسانده که بي شک امنيت ملي در ايران به وضعيت نامطلوبي مبتلا خواهد شد.

با اين حال اگر شيوه‌هاي آبياري و کشت محصولات کم مصرف و سازگار با اقليم‌هاي متفاوت در کشور اصلاح نشود و مشارکت عمومي در اين ميان به وجود نيايد، به زودي شاهد نزاع‌هاي محلي و برخوردهاي قبايل و گروهاي مردمي بر سر توزيع منابع آب خواهيم بود.
نظر شما