می توان شرایط اقتصاد ایران را وارونه کرد
تندروهای آمریکا با این باور که ایرانی ها با به بن بست رسیدن و نیافتن مفری، سرانجام ۱۸۰ درجه دگرش رفتار خواهند داشت، به ادامه فشار حداکثری تاکید می کنند
تندروهای آمریکا با این باور که ایرانی ها با به بن بست رسیدن و نیافتن مفری، سرانجام ۱۸۰ درجه دگرش رفتار خواهند داشت، به ادامه فشار حداکثری تاکید می کنند، اما اگر ایران راه رهایی بیابد چه؟ اگر ایران بتواند اقتصاد خود را بازسازی کند و وابستگی به واردات را کاهش دهد و خود را با افت صادرات نفت وفق دهد، آنگاه چه خواهد شد؟ چه بسا رهبران ایران بر این سناریو متمرکز شوند و به این باور برسند که می توان با نپذیرفتن گفت وگوها بدترین شرایط را وارونه کرد.
به گزارش صدای ایران از دیپلماسی ایرانی، داده های تازه نشان می دهد به رغم این که سیاست "فشار حداکثری" دونالد ترامپ صادرات نفت ایران را به صفر نزدیک کرده و به اقتصاد ایران آسیب جدی زده است، نتوانسته چیزی شبیه فروپاشی اقتصادی را در این کشور ایجاد کند. این داده ها همچنین حاکی است که اقتصاد در آنچنان سراشیبی تندی قرار ندارد که به این زودی ها بتواند ایران را به تسلیم شدن وادارد.
طبق داده های مرکز آمار ایران، تولید ناخالص داخلی بخش نفت کشور در سال جاری شمسی 4.9 درصد افت داشته که از آستانه فروپاشی فاصله زیادی دارد. این درحالی است تولید ناخالص داخلی بخش غیرنفتی که سطح فعالیت اقتصادی داخلی را نشان می دهد فقط 2.4 درصد افت داشته است.
اقتصاد ایران آسیب دیده اما آنطور که ترامپ تشریح می کند فاجعه ای رخ نداده است. برای بیشتر ایرانیان اظهارات ترامپ مبنی بر این که ایرانی ها حتی پول خرید نان را هم ندارند نشان می دهد که او چقدر با پیامدهای سیاست خودش ناآشناست. کسانی که به ایران سفر می کنند دیده اند که قفسه های فروشگاه ها مملو از کالاست (اگرچه کالاهای تولید داخل و گرانقیمت) و در مراکز توزیع دولتی از صف های طولانی که معیاری برای اقتصادهای مصیبت زده مانند ونزوئلا است، خبری نیست.
اگرچه افزایش قیمت ها همراه با سه برابر شدن ارزش دلار درآمدهای خانوارها را در مناطق شهری (6.7 درصد) و روستایی (9.1 درصد) کاهش داده است اما این کاهش ها آن قدر چشمگیر نیست که طبق انتظار دولت ترامپ آتش اعتراضات در مناطق شهری را شعله ور کند.
تندروهای آمریکا با این باور که ایرانی ها با به بن بست رسیدن و نیافتن مفری، سرانجام 180 درجه دگرش رفتار خواهند داشت، به ادامه فشار حداکثری تاکید می کنند، اما اگر ایران راه رهایی بیابد چه؟ اگر ایران بتواند اقتصاد خود را بازسازی کند و وابستگی به واردات را کاهش دهد و خود را با افت صادرات نفت وفق دهد، آنگاه چه خواهد شد؟ چه بسا رهبران ایران بر این سناریو متمرکز شوند و به این باور برسند که می توان با نپذیرفتن گفت وگوها بدترین شرایط را وارونه کرد.
آنها در این راستا می توانند از صندوق بین المللی پول کمک بگیرند. طبق پیش بینی صندوق بین المللی پول در گزارش "چشم انداز اقتصادی جهان"، رشد منفی اقتصادی در ایران در 2020 میلادی پایان خواهد یافت و رشد مثبت یک درصدی سالانه تا 2024 محقق خواهد شد. اگرچه این پیش بینی چندان نویدبخش نیست اما برای متقاعد کردن رهبران ایران به تسلیم نشدن کافی است.
یافته های پژوهش های اخیر درباره بازار کار ایران نشان می دهد که نرخ اشتغال در بهار 2019 میلادی در مقایسه با بهار 2018 میلادی (پیش از بازگشت تحریم ها) 324 هزار مورد افزایش و تعداد بیکاران 365 هزار مورد کاهش یافته است. مهمتر این که، نیمی از این افزایش اشتغال به بخش صنعت مربوط است که به دلیل وابستگی به واردات نهاده های میانی بیش از سایر بخش ها در معرض آسیب تحریم ها قرار دارد.
اما چرخش به سوی تولید بومی با دو مانع روبه روست. مانع نخست تحریم های آمریکاست. حفظ سازگاری ساختاری مورد نیاز برای راه اندازی دوباره تولید صنعتی نیازمند دسترسی به بازارهای جهانی است که تحریم های تجاری مانع از آن است. دوم این که، تولید بومی مستلزم این است که نظام بانکی سرمایه لازم برای بازسازی کسب و کارها را تامین کند. سیستم بانکی ایران در حال حاضر برای این کار بسیار ضعیف است.
اگرچه چشم اندازهای احیای اقتصادی نامشخص است اما با اطمینان می توان فرضیه قرار داشتن اقتصاد ایران در "سراشیبی مرگ" را تکذیب کرد. اگرچه شرایط اقتصادی برای ایرانی های نیازمند شغل و دارو دلسردکننده است اما این شرایط برای رهبران ایران به اندازه ای سخت نشده که آنها ریسک کشیده شدن به جنگی هزینه بر با همسایگان جنوبی خود را بپذیرند و ایالات متحده باید به تنهایی به بن بست کنونی پایان بدهد. آیت الله علی خامنه ای، رهبر عالی ایران، که گفت وگو با ترامپ را رد کرده، بسیار مشتاق یافتن راهی برای رشد اقتصادی کشور و به چالش کشیدن تحریم هاست تا به این ترتیب "مقاومت اقتصادی" که او سالها از آن دفاع کرده است به بار بنشیند.
به گزارش صدای ایران از دیپلماسی ایرانی، داده های تازه نشان می دهد به رغم این که سیاست "فشار حداکثری" دونالد ترامپ صادرات نفت ایران را به صفر نزدیک کرده و به اقتصاد ایران آسیب جدی زده است، نتوانسته چیزی شبیه فروپاشی اقتصادی را در این کشور ایجاد کند. این داده ها همچنین حاکی است که اقتصاد در آنچنان سراشیبی تندی قرار ندارد که به این زودی ها بتواند ایران را به تسلیم شدن وادارد.
طبق داده های مرکز آمار ایران، تولید ناخالص داخلی بخش نفت کشور در سال جاری شمسی 4.9 درصد افت داشته که از آستانه فروپاشی فاصله زیادی دارد. این درحالی است تولید ناخالص داخلی بخش غیرنفتی که سطح فعالیت اقتصادی داخلی را نشان می دهد فقط 2.4 درصد افت داشته است.
اقتصاد ایران آسیب دیده اما آنطور که ترامپ تشریح می کند فاجعه ای رخ نداده است. برای بیشتر ایرانیان اظهارات ترامپ مبنی بر این که ایرانی ها حتی پول خرید نان را هم ندارند نشان می دهد که او چقدر با پیامدهای سیاست خودش ناآشناست. کسانی که به ایران سفر می کنند دیده اند که قفسه های فروشگاه ها مملو از کالاست (اگرچه کالاهای تولید داخل و گرانقیمت) و در مراکز توزیع دولتی از صف های طولانی که معیاری برای اقتصادهای مصیبت زده مانند ونزوئلا است، خبری نیست.
اگرچه افزایش قیمت ها همراه با سه برابر شدن ارزش دلار درآمدهای خانوارها را در مناطق شهری (6.7 درصد) و روستایی (9.1 درصد) کاهش داده است اما این کاهش ها آن قدر چشمگیر نیست که طبق انتظار دولت ترامپ آتش اعتراضات در مناطق شهری را شعله ور کند.
تندروهای آمریکا با این باور که ایرانی ها با به بن بست رسیدن و نیافتن مفری، سرانجام 180 درجه دگرش رفتار خواهند داشت، به ادامه فشار حداکثری تاکید می کنند، اما اگر ایران راه رهایی بیابد چه؟ اگر ایران بتواند اقتصاد خود را بازسازی کند و وابستگی به واردات را کاهش دهد و خود را با افت صادرات نفت وفق دهد، آنگاه چه خواهد شد؟ چه بسا رهبران ایران بر این سناریو متمرکز شوند و به این باور برسند که می توان با نپذیرفتن گفت وگوها بدترین شرایط را وارونه کرد.
آنها در این راستا می توانند از صندوق بین المللی پول کمک بگیرند. طبق پیش بینی صندوق بین المللی پول در گزارش "چشم انداز اقتصادی جهان"، رشد منفی اقتصادی در ایران در 2020 میلادی پایان خواهد یافت و رشد مثبت یک درصدی سالانه تا 2024 محقق خواهد شد. اگرچه این پیش بینی چندان نویدبخش نیست اما برای متقاعد کردن رهبران ایران به تسلیم نشدن کافی است.
یافته های پژوهش های اخیر درباره بازار کار ایران نشان می دهد که نرخ اشتغال در بهار 2019 میلادی در مقایسه با بهار 2018 میلادی (پیش از بازگشت تحریم ها) 324 هزار مورد افزایش و تعداد بیکاران 365 هزار مورد کاهش یافته است. مهمتر این که، نیمی از این افزایش اشتغال به بخش صنعت مربوط است که به دلیل وابستگی به واردات نهاده های میانی بیش از سایر بخش ها در معرض آسیب تحریم ها قرار دارد.
اما چرخش به سوی تولید بومی با دو مانع روبه روست. مانع نخست تحریم های آمریکاست. حفظ سازگاری ساختاری مورد نیاز برای راه اندازی دوباره تولید صنعتی نیازمند دسترسی به بازارهای جهانی است که تحریم های تجاری مانع از آن است. دوم این که، تولید بومی مستلزم این است که نظام بانکی سرمایه لازم برای بازسازی کسب و کارها را تامین کند. سیستم بانکی ایران در حال حاضر برای این کار بسیار ضعیف است.
اگرچه چشم اندازهای احیای اقتصادی نامشخص است اما با اطمینان می توان فرضیه قرار داشتن اقتصاد ایران در "سراشیبی مرگ" را تکذیب کرد. اگرچه شرایط اقتصادی برای ایرانی های نیازمند شغل و دارو دلسردکننده است اما این شرایط برای رهبران ایران به اندازه ای سخت نشده که آنها ریسک کشیده شدن به جنگی هزینه بر با همسایگان جنوبی خود را بپذیرند و ایالات متحده باید به تنهایی به بن بست کنونی پایان بدهد. آیت الله علی خامنه ای، رهبر عالی ایران، که گفت وگو با ترامپ را رد کرده، بسیار مشتاق یافتن راهی برای رشد اقتصادی کشور و به چالش کشیدن تحریم هاست تا به این ترتیب "مقاومت اقتصادی" که او سالها از آن دفاع کرده است به بار بنشیند.
نظر شما