جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 26
کد خبر: ۲۳۴۴۶۶
تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۸ - ۱۷:۱۲
به گزارش صدای ایران روزنامه شرق نوشت: اولین‌بار در ماه‌های اخیر بود که غلامعلی حدادعادل از تقسیم‌بندی جدیدی در عرصه سیاست به‌جای اصلاح‌طلب و اصولگرا سخن گفت؛ «انقلابی غیرانقلابی». همین خط را دیگران هم گرفته و ادامه می‌دهند؛ مثل احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان و رئیس مجلس خبرگان که روز گذشته گفته است امیدی به مدیران فعلی ندارد و منتظر است جوانان انقلابی جایگزین شوند! علیرضا پناهیان، سخنور تندرو اصولگرا که سخنان اخیرش علیه پارلمان و دولت بسیار واکنش‌برانگیز بود نیز گفته است دعوای انقلابی و غیر‌انقلابی، دعوای عقلانیت و توهم است. این یعنی از نگاه او، متصفان به انقلابی با تفسیر او عاقل و دیگران متوهم‌اند. سعید جلیلی نیز همسو با یاران اصولگرایش گفته بود انقلابی‌ها کسانی هستند که کار متقن و محکم انجام می‌دهند. دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی، شهید چمران، شهید احمدی‌روشن و شهید مطلبی را مصادیق انقلابی ذکر کرد و گفته بود: تفاوت انقلابی با غیر‌انقلابی آنجاست که انقلابی هزینه می‌دهد، اما غیر‌انقلابی هزینه می‌کند. بیژن نوباوه، از اعضای جبهه پایداری، هم گفته خط قرمز کشور انقلابی‌گری و غیرانقلابی‌گری است که جامعه باید واقعیات را درک کند. به نظر می‌رسد اصولگرایان تمایل دارند واژه «انقلابی» را مصادره به مطلوب کنند و کنش و تفکر خود و اعوان و انصارشان را در خط و مسیر انقلابی تعبیر و رقیب را غیر‌انقلابی جا بزنند.

اصراری بر اصولگرایی نداریم

می‌گویند واضع عبارت اصولگرایی غلامعلی حدادعادل بود که در روزگار جوانه‌زدن اصلاح‌طلبی از دل جریان چپ، او هم ‌دنبال نامی برای جریان راست بود و در برابر آنها که دنبال اصلاحات بودند، گفت ما اصراری بر اصلاح اصول نداریم و نامشان اصولگرا شد. حالا او به‌تازگی گفته است: «احمدی‌نژاد در تمام دوران هشت‌ساله خود حتی یک‌ بار هم نگفت اصولگراست و از همان اول راه خود را از اصولگرایان جدا کرد و ما هم مدام با او درگیر بودیم؛ چون از اجرای برخی مصوبات مجلس خودداری می‌کرد و می‌گفت من باید تشخیص دهم که کدام مصوبات اجرا شود و کدام اجرا نشود؛ البته ما هم امروز اصراری بر کلمه اصولگرایی نداریم و مراد ما از آن، انقلابی‌عمل‌کردن است». اصولگرایان که سال‌ به ‌سال در حال تعویض نام برای ائتلاف‌ها و جبهه‌های خود هستند، گویا هر 20 سال یک ‌بار هم نام جریان خود را عوض می‌کنند؛ راست، اصولگرا، انقلابی. اگرچه حدادعادل توضیح بیشتری درباره شاخص‌های انقلابی‌بودن اصولگرایان نداده است، اما کنش‌های هم‌کیشانش نشان می‌دهند آنها دقیقا خود را مصداق انقلابی می‌دانند. در واقع آنها از این تعبیر و کلام نیز سوء‌استفاده‌های جناحی خود را می‌برند؛ آن‌هم با هدف کنارزدن رقیب در آینده به بهانه غیرانقلابی‌‌بودن. با توجه به اینکه دبیر شورای نگهبان هم در گفته‌های دیروز خود همین خط را پی گرفته است، این نگرانی وجود دارد که در انتخابات آتی، عده‌ای دیگر این بار به بهانه «انقلابی»‌نبودن با تفسیر شورای نگهبان، رد صلاحیت شوند.

روز گذشته مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی، پاسخ همه اینها را داده و به خبرآنلاین گفته است: به‌طور‌‌کلی با این تقسیم‌بندی‌ها که موجب کنارزدن انقلابیون واقعی می‌شود، مخالف هستم. او گفته: این باعث می‌شود کسانی که باید برای نظام خدمت‌ کنند و انگیزه لازم را برای خدمت دارند، کنار گذاشته شوند و افرادی جایگزین‌ آنها می‌شوند که سابقه‌ای در انقلاب ندارند و امروز هم که می‌خواهند بگویند ما انقلابی هستیم، انقلاب را به صورتی تعریف می‌کنند که معنای آن دفع هرکسی است که می‌خواهد با انقلاب همراهی کند.‌او در پاسخ به این سؤال که چرا برخی تلاش دارند چنین تقسیم‌بندی‌هایی را وارد ادبیات سیاسی کشور کنند، گفته است: «افرادی که این تقسیم‌ها را انجام می‌دهند، خود‌اسلام‌پندار، خود‌انقلاب‌پندار و خود‌حق‌پندار هستند و ما امروز از این رهگذر ضررهای زیادی می‌بینیم؛ یعنی کسانی که خود را اسلامی می‌دانند، دیگرانی را که مانند آنها فکر نمی‌کنند، دور از اسلام معرفی می‌کنند. همچنین کسانی که خود را انقلابی می‌دانند، افرادی را که مانند آنها فکر نمی‌کنند، دور از انقلاب می‌شناسند و همین‌طور افرادی هستند که خود را حق می‌دانند و هر کسی را که مانند آنها فکر و عمل نمی‌کند، ناحق می‌دانند. متأسفانه امروز ما با چنین افرادی سروکار داریم و همین افراد هستند که دست به چنین تقسیم‌بندی‌هایی می‌زنند». او گفته اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، درگیری نیروهای انقلاب با خودشان بیشتر می‌شود و این تبدیل به یک خودزنی می‌شود که برای نظام و انقلاب خطرناک است.

محسن غرویان، استاد حوزه، نیز چندی پیش با اشاره به اینکه دسته‌بندی‌های موجود در اجتماع مانند انقلابی و غیرانقلابی، گنگ و مبهم است، گفته: در اینکه ما باید انقلابی باشیم هیچ‌کس حرفی ندارد، اما تفسیر ما از انقلابی‌گری چیست؟ هر فرد و گروهی برای خودش ملاکی دارد و همه از حرف‌های امام و رهبری می‌آورند و می‌گویند تفسیر انقلابی‌گری این است. این حرف بی‌ثمر، گنگ و مبهم است که بگوییم ما انقلابی هستیم؛ گروه رقیب هم همین را می‌گوید. ما راهی جز گفت‌وگو نداریم و در نهایت باید رأی ملت انقلابی را ملاک قرار دهیم. راهی جز توجه به رأی اکثریت مردم نداریم؛ همه مردم با هر جناح و دسته‌ای می‌گویند ما انقلابی و ارزشی هستیم، باید ببینیم تفسیر ما از ارزش‌ها چه هست؟ اینکه هر فردی بخواهد خود را ملاک ارزش و انقلابی‌گری بداند، به جایی نرسیده و نخواهد رسید.
نظر شما