(طنز) چگونه از آمار استفاده نکنیم!
فرزین پورمحبی در ایسنا نوشت:
معمولا وقتی آمار چیزی را می گیریم و یا آمار از چیزی می گیریم، بلافاصله دستمان می آید که تکلیف مان با آن چیز چگونه باشد بهتر است.
به این جور کارها اصطلاحا می گویند:
اجرای هدفمند برنامه ها با استفاده از اطلاعات موثق.
در کشور ما هم مثل همه جای دنیا آمار گرفته می شود اما اهدافش با سایر جاها کمی متفاوت است. ما از داده های آماری معمولا در جهت عکس نتایج بهدست آمده استفاده می کنیم؛ چرا که معتقدیم: همه می توانند در جهت جریان آب شنا کنند. هنر آن است که خلاف جریان آب شنا کنی! بهعبارتی دیگر، برای پیدا کردن راهی که نباید برویم کلی اطلاعات جمع می کنیم و آمار می گیریم تا بتوانیم بی برو برگرد در آن راه قدم بگذاریم. (توضیح: دلیلش را دقیقا خود من هم نمی دانم شاید اینطوری هیجانش بیشتر است)
مثلا وقتی آمار کسانی را که توسط تیمور، چنگیز و اسکندر کشته شده اند می گیریم، در وهله اول به نسبت تعداد آدمهایی که کشته اند به آنها القابی مانند: جهانگشا، خان و کبیر می دهیم، بعد هم نامشان را بر روی فرزندانمان می گذاریم تا یادشان جاودانه بماند!
یا مثلا نام دولتی که آمار فسادش از سر و کولمان بالا می رود «عدالت محور» می گذاریم، بعد هم نتیجه می گیریم، این دولت - که پاک ترین دولت تاریخ بشریت است - حیف است که اقتصاد جهان را هم اداره نکند!
مثال امروزی ترش هم می شود آماری که همین چند روز قبل توسط رییس محترم مرکز پژوهش ها و مطالعات راهبردی وزارت ورزش و جوانان درباره استفاده جوانان از اینترنت منتشر شد ...نتایج این نظر سنجی حاکی از آن بود که 82 درصد جوانان مخالف ازدواج اینترنتی هستند...
خب ، این از آمار ... حالا باید از آن بهره بردای کرد.
در همین راستا ... بلافاصله معاون ساماندهی امور جوانان همان وزارت خانه؛ در اقدامی حساب شده با استفاده از آمار ارایه شده آستین ها را برای جوانان عذب بالا زد و چنین گفت: سایتی با عنوان «همسان گزینی» راه اندازی خواهد شد تا با استفاده از آن، جوانان بتوانند به شکل اینترنتی با یکدیگر آشنا شده و سپس ازدواج کنند!!
البته بنده کوچکتر از آنی هستم که بخواهم در این مورد پیامی داشته باشم ... شما هم باهوش تر از آنی هستید که نیاز به پیام من داشته باشید.
امیدوارم در آینده به نقطه ای برسیم که بعد از گرفتن آمار موی افراد جامعه؛ دیگر به هیچ کچلی نگوییم زلفعلی!
معمولا وقتی آمار چیزی را می گیریم و یا آمار از چیزی می گیریم، بلافاصله دستمان می آید که تکلیف مان با آن چیز چگونه باشد بهتر است.
به این جور کارها اصطلاحا می گویند:
اجرای هدفمند برنامه ها با استفاده از اطلاعات موثق.
در کشور ما هم مثل همه جای دنیا آمار گرفته می شود اما اهدافش با سایر جاها کمی متفاوت است. ما از داده های آماری معمولا در جهت عکس نتایج بهدست آمده استفاده می کنیم؛ چرا که معتقدیم: همه می توانند در جهت جریان آب شنا کنند. هنر آن است که خلاف جریان آب شنا کنی! بهعبارتی دیگر، برای پیدا کردن راهی که نباید برویم کلی اطلاعات جمع می کنیم و آمار می گیریم تا بتوانیم بی برو برگرد در آن راه قدم بگذاریم. (توضیح: دلیلش را دقیقا خود من هم نمی دانم شاید اینطوری هیجانش بیشتر است)
مثلا وقتی آمار کسانی را که توسط تیمور، چنگیز و اسکندر کشته شده اند می گیریم، در وهله اول به نسبت تعداد آدمهایی که کشته اند به آنها القابی مانند: جهانگشا، خان و کبیر می دهیم، بعد هم نامشان را بر روی فرزندانمان می گذاریم تا یادشان جاودانه بماند!
یا مثلا نام دولتی که آمار فسادش از سر و کولمان بالا می رود «عدالت محور» می گذاریم، بعد هم نتیجه می گیریم، این دولت - که پاک ترین دولت تاریخ بشریت است - حیف است که اقتصاد جهان را هم اداره نکند!
مثال امروزی ترش هم می شود آماری که همین چند روز قبل توسط رییس محترم مرکز پژوهش ها و مطالعات راهبردی وزارت ورزش و جوانان درباره استفاده جوانان از اینترنت منتشر شد ...نتایج این نظر سنجی حاکی از آن بود که 82 درصد جوانان مخالف ازدواج اینترنتی هستند...
خب ، این از آمار ... حالا باید از آن بهره بردای کرد.
در همین راستا ... بلافاصله معاون ساماندهی امور جوانان همان وزارت خانه؛ در اقدامی حساب شده با استفاده از آمار ارایه شده آستین ها را برای جوانان عذب بالا زد و چنین گفت: سایتی با عنوان «همسان گزینی» راه اندازی خواهد شد تا با استفاده از آن، جوانان بتوانند به شکل اینترنتی با یکدیگر آشنا شده و سپس ازدواج کنند!!
البته بنده کوچکتر از آنی هستم که بخواهم در این مورد پیامی داشته باشم ... شما هم باهوش تر از آنی هستید که نیاز به پیام من داشته باشید.
امیدوارم در آینده به نقطه ای برسیم که بعد از گرفتن آمار موی افراد جامعه؛ دیگر به هیچ کچلی نگوییم زلفعلی!
نظر شما