چالش انتخاباتی اصلاحطلبان در اسفند ماه
اصلاحطلبان با توجه به نزدیک شدن انتخابات مجلس در اسفندماه باید اقدامی را که ظرف 22 سال گذشته انجام میدادند، عمل کنند.
به گزارش صدای ایران از آرمان ملی، اصلاحطلبان با توجه به نزدیک شدن انتخابات مجلس در اسفندماه باید اقدامی را که ظرف 22 سال گذشته انجام میدادند، عمل کنند. چون ظرف 22 سال گذشته بهواسطه کاریزما و محبوبیتی که جریان اصلاحات و شخص رئیس دولت اصلاحات داشته توانستهاند از عوارض برنداشتن این گامها مصون بمانند. اما با توجه به عملکرد فراکسیون امید و دولت دکتر روحانی که هر دو نیز به دعوت اصلاحطلبان مورد اقبال رای مردم قرار گرفتند، اصلاحطلبان آن محبوبیت و کاریزما را از دست دادهاند. هیچ کس بهتر از رئیس دولت اصلاحات متوجه از دست دادن این محبوبیت نشده است. بنابراین اگراصلاحطلبان همچنان بخواهند همانند 22 سال گذشته دست روی دست بگذارند و صحبتها و مواضع کلی همچون وفاق ملی و آشتی ملی را مطرح کنند و از سوی دیگر مسائلی همچون مذاکره با وزیر کشور و شورای نگهبان را مطرح کرده و با این گونه سخنان و مواضع، خودشان را دلگرم کنند، از آن جمعیت 24 میلیون نفری که به دکتر روحانی رای دادند و در انتخابات مجلس دهم شرکت کرده بودند، بعید به نظر میرسد در خوشبینانهترین حالت بیشتر از 20 درصد آن جمعیت به فهرست نامزدهای مورد تایید اصلاحطلبان در مراکز استانها و شهرهای بزرگ همچون تهران، مشهد، اصفهان، شیراز، تبریز، رشت و... رای بدهند.
هر چند در شهرستانهای کوچک به دلیل آنکه رقابتهای قومی، قبیلهای و منطقهای وجود دارد، مشارکت بالاتر خواهد بود و خیلی به فعالیتهای اصلاحطلبان ربط ندارد. ضمن اینکه بیش از دو سوم کرسیهای مجلس اینگونه است. اما در حوزههای بزرگتر اگر اصلاحطلبان گامهای درستی برندارند با توجه به مسائل گفته شده موفق نخواهند بود. اما دو گامی که اصلاحطلبان 22 سال است که برنداشته و میبایستی این گامها را بردارند، این است که در گام اول باید در جامعه به عنوان علمداران و پیشگامان سرسخت آزادی و دموکراسی شناخته شوند که در حال حاضر با این عنوان شناخته نمیشوند. گام دوم تشکیلات است. اصلاحطلبان متاسفانه تشکیلات، انسجام، یکپارچگی و رهبری ندارند. بنابراین نداشتن تشکل، سازماندهی و استراتژی که به عنوان یک جریان آزادیخواه و دموکراسیخواه در ایران شناخته شوند. در این مدت بهواسطه محبوبیت، به اصلاحطلبان صدمه و آسیب جدی وارد نشده، اما با توجه به آنکه عملکرد دولت روحانی و فراکسیون امید موجب کاهش این محبوبیت شده، به نظر میرسد اگر اصلاحطلبان این دو گام را برندارند، مردم به نامزدهای اصلاحطلبان اقبال پیشین را نشان نخواهند داد. البته برداشتن این گامها و رفتن به این سمت و سو به این معنا نیست که محبوبیت اصلاحطلبان در حدود 6 ماه آینده سرجای خود برمیگردد، خیر! فقط از ضعیفتر شدن پایگاه اجتماعی و ریزش بیشتر حامیان اصلاحطلبان جلوگیری خواهد کرد.
هر چند در شهرستانهای کوچک به دلیل آنکه رقابتهای قومی، قبیلهای و منطقهای وجود دارد، مشارکت بالاتر خواهد بود و خیلی به فعالیتهای اصلاحطلبان ربط ندارد. ضمن اینکه بیش از دو سوم کرسیهای مجلس اینگونه است. اما در حوزههای بزرگتر اگر اصلاحطلبان گامهای درستی برندارند با توجه به مسائل گفته شده موفق نخواهند بود. اما دو گامی که اصلاحطلبان 22 سال است که برنداشته و میبایستی این گامها را بردارند، این است که در گام اول باید در جامعه به عنوان علمداران و پیشگامان سرسخت آزادی و دموکراسی شناخته شوند که در حال حاضر با این عنوان شناخته نمیشوند. گام دوم تشکیلات است. اصلاحطلبان متاسفانه تشکیلات، انسجام، یکپارچگی و رهبری ندارند. بنابراین نداشتن تشکل، سازماندهی و استراتژی که به عنوان یک جریان آزادیخواه و دموکراسیخواه در ایران شناخته شوند. در این مدت بهواسطه محبوبیت، به اصلاحطلبان صدمه و آسیب جدی وارد نشده، اما با توجه به آنکه عملکرد دولت روحانی و فراکسیون امید موجب کاهش این محبوبیت شده، به نظر میرسد اگر اصلاحطلبان این دو گام را برندارند، مردم به نامزدهای اصلاحطلبان اقبال پیشین را نشان نخواهند داد. البته برداشتن این گامها و رفتن به این سمت و سو به این معنا نیست که محبوبیت اصلاحطلبان در حدود 6 ماه آینده سرجای خود برمیگردد، خیر! فقط از ضعیفتر شدن پایگاه اجتماعی و ریزش بیشتر حامیان اصلاحطلبان جلوگیری خواهد کرد.
نظر شما