حمزه بنلادن به آخر خط رسید
در سالهای پیش از مرگش، اسامه بنلادن روزهای زندگی خود را در پس دیوارهای مجتمعی در پاکستان سپری میکرد و از فرزندش سخن میگفت که هزاران مایل دورتر از او بود.
در سالهای پیش از مرگش، اسامه بنلادن روزهای زندگی خود را در پس دیوارهای مجتمعی در پاکستان سپری میکرد و از فرزندش سخن میگفت که هزاران مایل دورتر از او بود.
به گزارش صدای ایران از دنیای اقتصاد، او نامه پشت نامه میفرستاد و در این نامهها از درس فرزندش حمزه میپرسید که در آن زمان ۲۳ ساله بود، از این مینوشت که او باید درس بخواند و ویژگیهایی بهدست آورد و اقدامات ایمنیبخش را رعایت کند. «روکمینی کالیماچی» در گزارش اول اوت برای نیویورکتایمز نوشت: در نامهای دیگر رهبر القاعده به فرزندش نوشت و از این بحث کرد که آیا میتواند به پدر در پاکستان ملحق شود یا خیر. با این حال، بنلادن به فرزندش توصیه کرد که اگر میخواهد به پدر ملحق شود حتما در روز ابری باشد؛ زیرا در روزهای ابری ردیابی او از سوی هواپیماهای بدون سرنشین دشوار میشود. او پروتکلهای امنیتی دشواری را برای فرزندش چیده بود و از او میخواست که در درون تونلها، خودروهایش را عوض کند تا موجب فریب سرویسهای اطلاعاتی بالای سرش شود.
مراقبتی که رهبر القاعده انتظارش را داشت فقط مراقبت پدر از فرزند نبود، بلکه چنین به نظر میرسد که این کار تلاشی از سوی یکی از تحت تعقیبترین تروریستهای جهان برای تضمین میراث پس از خود بود. تحلیلگران بر این باورند که لااقل از سال ۲۰۱۰ به این سو، القاعده در خفا مشغول آماده کردن حمزه بنلادن برای بهدست گرفتن رهبری این سازمان بود؛ اما به نظر میرسد این اقدام اکنون بیاثر شده است. به گفته سه مقام آمریکایی، بنلادن جوان طی دو سال اول دولت ترامپ کشته شد. اگر این خبر صحت داشته باشد، مرگ او ضربه بزرگ دیگری بر پیکر القاعده بود که با ضربات متعدد آمریکاییها و ظهور داعش دچار خلأ قدرت شده و احتمالا روندی رو به افول گرفته است. این شبکه تروریستی قدیمی اکنون در معرض یک چالش بزرگ قرار گرفته است: نسل جوانتر این گروه تمایل بیشتری دارد که به داعش بپیوندد. زمانی که رهبران و پیرمردان القاعده سخنرانیهای طولانی و کسلکننده برای حامیان جوانشان ایراد میکردند، نیروهای داعش با پهپاد از کشتارهای خود عکس و فیلم تهیه میکردند. اکنون جذابیت داعش برای نیروهای القاعده بسی بیشتر از ماندن در این گروه است.
به نوشته گزارشگر نیویورکتایمز، بنلادن جوان قرار بود برخی از دشوارترین مشکلات القاعده را سروسامان دهد. او که کمتر از ۳۰ سال سن داشت تقریبا ۴ دهه جوانتر از ایمن الظواهری، رهبر فعلی این گروه بود. رهبران داعش الظواهری را «رهبری تاریخ گذشته» و «غیرقابل دسترس» توصیف میکردند. از آنجا که حمزه معروفترین نام در میان رهبران جوان القاعده بود، انتظار این بود که جهادیون به او همچون پدرش وفادار بمانند؛ زیرا او وارث پدری بود که برای نیروهای افراطی در سراسر دنیا چهرهای کاریزماتیک بهشمار میرفت. به این دلایل، القاعده امیدوار بود که حمزه بنلادن نقش «متحدکننده» را برای این گروه ایفا کند؛ آن هم در زمانهای که جذابیت داعش برای پیروان القاعده بیشتر شده است. اما اکنون بسیاری از همین نیروها در یک دوراهی قرار گرفتهاند: از یکسو رهبر دلخواه را در القاعده نمیبینند و از سوی دیگر شاهد از دست رفتن سرزمینهای داعش و خلافت این گروه هستند و در یک سردرگمی دچارند.
«علی سوفان»، عامل سابق FBI و متخصص ضد تروریسم و نویسنده کتابی در مورد «رهبر آینده القاعده» میگوید: «اگر مرگ حمزه درست باشد، در این صورت القاعده آینده خود را از دست داده؛ زیرا حمزه آینده این گروه بود.» این تحلیلگر میافزاید: «او قرار بود رهبری این سازمان را بهدست گیرد و از بیانیهها و مواضعش آشکار بود که تمرکزش احیای پیام پدرش بود.» اما شرایط مرتبط با مرگ او همچون دوران زندگانیاش مملو از ابهام و زوایای تاریک است. ایالاتمتحده به درستی نمیداند آیا واقعا او کشته شده یا نه. یک حمله هوایی از سوی آمریکا در منطقهای میان افغانستان و پاکستان در مه یا ژوئن ۲۰۱۷ بنلادن جوان را هدف گرفت. برخی مقامهای فعلی و قبلی آمریکایی به شرط فاش نشدن نام، گفتند آمریکاییها فرزند بنلادن را کشتند؛ اما نه لزوما حمزه را. این مقامها میگویند حمزه شاید در این حملات زخمی شده باشد. یک مقام دیگر آمریکایی میگوید حمزه در دسامبر ۲۰۱۷ بعد از یک حمله از سوی آمریکا بهدلیل شدت جراحات وارده درگذشت. در ماه فوریه، وقتی وزارت خارجه پاداش یک میلیون دلاری در مورد یافتن مخفیگاه او را اعلام کرد، مقامهای اطلاعاتی گفتند که او کشته شده است. اکنون این مقامها با اطمینانی بالا میگویند که او کشته شده هرچند اطلاعات دقیقی از شرایط مرگ او وجود ندارد.
پیش از این به اشتباه اعلام شده بود که حمزه بنلادن کشته شده است؛ یعنی زمانی که نیروهای ویژه آمریکایی میکوشیدند رهبر القاعده را از میان بردارند. القاعده که معمولا خبر کشته شدن رهبر خود را در بیانیهای اعلام و او را شهید تلقی میکرد هیچ سخن یا بیانیهای دال بر تایید یا تکذیب مرگ حمزه منتشر نکرده است. یکی از مقامهای آمریکایی میگوید القاعده خبر مرگ حمزه را پنهان نگه داشته؛ زیرا از این نگران است که این خبر موجب از دست رفتن منابع تامین مالیاش شود. تصور بر این بود که حمزه جایی میان افغانستان و پاکستان زندگی میکرد؛ اما گزارشهای مبهمی در مورد مشاهده شدن او هم وجود دارد. محمد اسماعیل، فرماندار ولسوالی وایگل که منطقهای است کوهستانی در شرق افغانستان نزدیک مرز پاکستان میگوید: «گزارشهای اطلاعاتی ما نشان میدهد که حمزه آنجا بود؛ اما مطمئن نبودیم. برخی میگویند او یک پاکستانی است و برخی دیگر هم او را عرب میدانند.» به گفته یک مقام وزارت خارجه آمریکا، حمزه پس از کشته شدن پدرش در ابوت آباد- پاکستان- در سال ۲۰۱۱ وعده انتقام داد و خواستار حمله به پایتختهای غربی شد و به آمریکاییها هشدار داد که «شما آمریکاییها در کشورتان و در خارج از کشورتان هدف قرار خواهید گرفت.»
در یک پیام صوتی که از سوی القاعده در اوایل سال ۲۰۱۵ منتشر شد، حمزه خواستار سرنگونی پادشاهی سعودی شده و از گروههای جهادی سوری به اصرار میخواست برای آزادی فلسطین متحد بمانند. تحلیل مجله Long War Journal که در واشنگتن مستقر است، نشان میدهد که در یک پیام صوتی، حمزه به جهادگرایان توصیه کرده بود که «به راه شهادتطلبان پیش از خود بروند.» حمزه ۱۳ ساله بود که پدرش او و دیگر فرزندانش را ترک کرد و به میان کوههایی در افغانستان رفت. پس از حادثه ۱۱ سپتامبر، رهبر القاعده میدانست که انتقام در پیش است؛ دیر یا زود دارد اما در نهایت ممکن است برای همیشه از صفحه روزگار محو شود. او به هر یک از فرزندانش تسبیحی بهعنوان یادگاری داد و به آنها یادآور شد که در باور خود ثابت قدم باشند. سالها بعد حمزه در نامهای به پدرش نوشت: «تو با ما وداع کردی و رفتی اما گویی قلب ما را از سینهمان بیرون کشیدی و با خود به آنجا بردی.» او نمیدانست که روزی به همان جایی میرود که پدرش رفت.
به گزارش صدای ایران از دنیای اقتصاد، او نامه پشت نامه میفرستاد و در این نامهها از درس فرزندش حمزه میپرسید که در آن زمان ۲۳ ساله بود، از این مینوشت که او باید درس بخواند و ویژگیهایی بهدست آورد و اقدامات ایمنیبخش را رعایت کند. «روکمینی کالیماچی» در گزارش اول اوت برای نیویورکتایمز نوشت: در نامهای دیگر رهبر القاعده به فرزندش نوشت و از این بحث کرد که آیا میتواند به پدر در پاکستان ملحق شود یا خیر. با این حال، بنلادن به فرزندش توصیه کرد که اگر میخواهد به پدر ملحق شود حتما در روز ابری باشد؛ زیرا در روزهای ابری ردیابی او از سوی هواپیماهای بدون سرنشین دشوار میشود. او پروتکلهای امنیتی دشواری را برای فرزندش چیده بود و از او میخواست که در درون تونلها، خودروهایش را عوض کند تا موجب فریب سرویسهای اطلاعاتی بالای سرش شود.
مراقبتی که رهبر القاعده انتظارش را داشت فقط مراقبت پدر از فرزند نبود، بلکه چنین به نظر میرسد که این کار تلاشی از سوی یکی از تحت تعقیبترین تروریستهای جهان برای تضمین میراث پس از خود بود. تحلیلگران بر این باورند که لااقل از سال ۲۰۱۰ به این سو، القاعده در خفا مشغول آماده کردن حمزه بنلادن برای بهدست گرفتن رهبری این سازمان بود؛ اما به نظر میرسد این اقدام اکنون بیاثر شده است. به گفته سه مقام آمریکایی، بنلادن جوان طی دو سال اول دولت ترامپ کشته شد. اگر این خبر صحت داشته باشد، مرگ او ضربه بزرگ دیگری بر پیکر القاعده بود که با ضربات متعدد آمریکاییها و ظهور داعش دچار خلأ قدرت شده و احتمالا روندی رو به افول گرفته است. این شبکه تروریستی قدیمی اکنون در معرض یک چالش بزرگ قرار گرفته است: نسل جوانتر این گروه تمایل بیشتری دارد که به داعش بپیوندد. زمانی که رهبران و پیرمردان القاعده سخنرانیهای طولانی و کسلکننده برای حامیان جوانشان ایراد میکردند، نیروهای داعش با پهپاد از کشتارهای خود عکس و فیلم تهیه میکردند. اکنون جذابیت داعش برای نیروهای القاعده بسی بیشتر از ماندن در این گروه است.
به نوشته گزارشگر نیویورکتایمز، بنلادن جوان قرار بود برخی از دشوارترین مشکلات القاعده را سروسامان دهد. او که کمتر از ۳۰ سال سن داشت تقریبا ۴ دهه جوانتر از ایمن الظواهری، رهبر فعلی این گروه بود. رهبران داعش الظواهری را «رهبری تاریخ گذشته» و «غیرقابل دسترس» توصیف میکردند. از آنجا که حمزه معروفترین نام در میان رهبران جوان القاعده بود، انتظار این بود که جهادیون به او همچون پدرش وفادار بمانند؛ زیرا او وارث پدری بود که برای نیروهای افراطی در سراسر دنیا چهرهای کاریزماتیک بهشمار میرفت. به این دلایل، القاعده امیدوار بود که حمزه بنلادن نقش «متحدکننده» را برای این گروه ایفا کند؛ آن هم در زمانهای که جذابیت داعش برای پیروان القاعده بیشتر شده است. اما اکنون بسیاری از همین نیروها در یک دوراهی قرار گرفتهاند: از یکسو رهبر دلخواه را در القاعده نمیبینند و از سوی دیگر شاهد از دست رفتن سرزمینهای داعش و خلافت این گروه هستند و در یک سردرگمی دچارند.
«علی سوفان»، عامل سابق FBI و متخصص ضد تروریسم و نویسنده کتابی در مورد «رهبر آینده القاعده» میگوید: «اگر مرگ حمزه درست باشد، در این صورت القاعده آینده خود را از دست داده؛ زیرا حمزه آینده این گروه بود.» این تحلیلگر میافزاید: «او قرار بود رهبری این سازمان را بهدست گیرد و از بیانیهها و مواضعش آشکار بود که تمرکزش احیای پیام پدرش بود.» اما شرایط مرتبط با مرگ او همچون دوران زندگانیاش مملو از ابهام و زوایای تاریک است. ایالاتمتحده به درستی نمیداند آیا واقعا او کشته شده یا نه. یک حمله هوایی از سوی آمریکا در منطقهای میان افغانستان و پاکستان در مه یا ژوئن ۲۰۱۷ بنلادن جوان را هدف گرفت. برخی مقامهای فعلی و قبلی آمریکایی به شرط فاش نشدن نام، گفتند آمریکاییها فرزند بنلادن را کشتند؛ اما نه لزوما حمزه را. این مقامها میگویند حمزه شاید در این حملات زخمی شده باشد. یک مقام دیگر آمریکایی میگوید حمزه در دسامبر ۲۰۱۷ بعد از یک حمله از سوی آمریکا بهدلیل شدت جراحات وارده درگذشت. در ماه فوریه، وقتی وزارت خارجه پاداش یک میلیون دلاری در مورد یافتن مخفیگاه او را اعلام کرد، مقامهای اطلاعاتی گفتند که او کشته شده است. اکنون این مقامها با اطمینانی بالا میگویند که او کشته شده هرچند اطلاعات دقیقی از شرایط مرگ او وجود ندارد.
پیش از این به اشتباه اعلام شده بود که حمزه بنلادن کشته شده است؛ یعنی زمانی که نیروهای ویژه آمریکایی میکوشیدند رهبر القاعده را از میان بردارند. القاعده که معمولا خبر کشته شدن رهبر خود را در بیانیهای اعلام و او را شهید تلقی میکرد هیچ سخن یا بیانیهای دال بر تایید یا تکذیب مرگ حمزه منتشر نکرده است. یکی از مقامهای آمریکایی میگوید القاعده خبر مرگ حمزه را پنهان نگه داشته؛ زیرا از این نگران است که این خبر موجب از دست رفتن منابع تامین مالیاش شود. تصور بر این بود که حمزه جایی میان افغانستان و پاکستان زندگی میکرد؛ اما گزارشهای مبهمی در مورد مشاهده شدن او هم وجود دارد. محمد اسماعیل، فرماندار ولسوالی وایگل که منطقهای است کوهستانی در شرق افغانستان نزدیک مرز پاکستان میگوید: «گزارشهای اطلاعاتی ما نشان میدهد که حمزه آنجا بود؛ اما مطمئن نبودیم. برخی میگویند او یک پاکستانی است و برخی دیگر هم او را عرب میدانند.» به گفته یک مقام وزارت خارجه آمریکا، حمزه پس از کشته شدن پدرش در ابوت آباد- پاکستان- در سال ۲۰۱۱ وعده انتقام داد و خواستار حمله به پایتختهای غربی شد و به آمریکاییها هشدار داد که «شما آمریکاییها در کشورتان و در خارج از کشورتان هدف قرار خواهید گرفت.»
در یک پیام صوتی که از سوی القاعده در اوایل سال ۲۰۱۵ منتشر شد، حمزه خواستار سرنگونی پادشاهی سعودی شده و از گروههای جهادی سوری به اصرار میخواست برای آزادی فلسطین متحد بمانند. تحلیل مجله Long War Journal که در واشنگتن مستقر است، نشان میدهد که در یک پیام صوتی، حمزه به جهادگرایان توصیه کرده بود که «به راه شهادتطلبان پیش از خود بروند.» حمزه ۱۳ ساله بود که پدرش او و دیگر فرزندانش را ترک کرد و به میان کوههایی در افغانستان رفت. پس از حادثه ۱۱ سپتامبر، رهبر القاعده میدانست که انتقام در پیش است؛ دیر یا زود دارد اما در نهایت ممکن است برای همیشه از صفحه روزگار محو شود. او به هر یک از فرزندانش تسبیحی بهعنوان یادگاری داد و به آنها یادآور شد که در باور خود ثابت قدم باشند. سالها بعد حمزه در نامهای به پدرش نوشت: «تو با ما وداع کردی و رفتی اما گویی قلب ما را از سینهمان بیرون کشیدی و با خود به آنجا بردی.» او نمیدانست که روزی به همان جایی میرود که پدرش رفت.
نظر شما