يکشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 06

نماز جمعه از آیت الله طالقانی تا احمد خاتمی

40 سال پیش در چنین روزی نخستین نماز جمعه تهران به امامت آیت‌الله طالقانی برگزار شد. آیت‌الله تا پیش از درگذشتش در ۱۹ شهریور ۱۳۵۸، در تهران پنج نماز جمعه را برگزار کرد. 
کد خبر: ۲۲۹۸۸۷
تاریخ انتشار: ۰۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۲
40 سال پیش در چنین روزی نخستین نماز جمعه تهران به امامت آیت‌الله طالقانی برگزار شد. آیت‌الله تا پیش از درگذشتش در ۱۹ شهریور ۱۳۵۸، در تهران پنج نماز جمعه را برگزار کرد. 

به گزارش صدای ایران روزنامه شرق نوشت: روز جمعه پنجم مرداد سال 1358 برابر با سوم ماه رمضان سال 1399 بود. امام خمینی(ره)، چند روز قبل از این تاریخ، برگزاری نماز جمعه نخستین را به آیت‌الله طالقانی سپرده بود.

محمد‌مهدی جعفری، از شاگردان آیت‌الله طالقانی می‌گوید: چون آن زمان امام(ره) در قم مستقر بودند. پیغام دادند به سیداحمدآقا که به امام بگویید حالا که نظام جمهوری اسلامی برقرار شده است، دستور فرمایید نماز جمعه هم اقامه شود. احمدآقا پیام را رسانده بود و امام‌(ره) گفته بودند خودشان (مرحوم طالقانی) این کار را انجام دهند و نماز جمعه را بخوانند. اما آیت‌الله طالقانی گفتند امام ولی‌امر هستند. برای این کار حکم بدهند و امام هم گفته بودند شما این جمعه را بخوانید تا من حکم شما را بنویسم و بفرستم». به‌گفته جعفری، برپایی نماز در دانشگاه تهران هم پیشنهاد آیت‌الله طالقانی بوده است. جعفری همچنین نکات جالبی را درباره طیف‌هایی که به نماز جمعه آیت‌الله می‌رفتند، آورده است: «همه تفکرات در آن نماز‌ها حضور داشتند؛ اما ظهور و بروزی نداشتند. مثلا خاطرم هست که برخی از توده‌ای‌ها به نماز جمعه می‌آمدند و وقتی به آنها می‌گفتیم شما که اعتقادی ندارید، چرا شرکت می‌کنید، می‌گفتند چون تجمعی است و می‌توان پشت آیت‌الله طالقانی جمع شد، ما می‌آییم».

دکتر احمد جلالی، از فعالان دانشجویی پیش از انقلاب که در برگزاری اولین نماز جمعه تهران نقش داشت، در خاطراتش از آن روز می‌گوید: «شب پنجشنبه سوم مرداد ماه ۱۳۵۸ بود و شب اول ماه رمضان. نماز مغرب را با مرحوم آیت‌الله طالقانی گزارده بودم و در سکوت اتاق، از نیمرخ، در حال‌و‌‌هوای مردی فرو رفته بودم که با خشوع تمام، تعقیبات نماز را به جای می‌آورد. سکوت اتاق با زنگ تلفن شکسته شد. گوشی را برداشتم. مرحوم حاج‌احمد‌آقا بود. گفتند آقا (امام) همین الان گفتند که به آقا سیدمحمود بگو پس‌فردا نماز جمعه بخوانند. همین امشب، زود بگو تلویزیون اعلام کند. گوشه و کنار کار را هم خودت بگیر. باید مطلب جا بیفتد. گوشی تلفن را به آقای طالقانی دادم. بالطبع حرف‌های آن طرف خط را نمی‌شنیدم، اما می‌شنیدم که آقای طالقانی می‌گفتند آخر من مریض هستم، خسته‌ام، پاهایم درد می‌کند... حالا آقا مهلتی به ما بدهند تا فکری بکنیم. آخر همین پس‌فردا که نمی‌شود. این کار تدارکات می‌خواهد... بعد هم تعارفات و تواضع‌هایی داشتند و دیگران را برای این مهم پیشنهاد کردند، اما حاج‌احمد‌آقا سعی می‌کرد ایشان را قانع کند. بعد از اتمام صحبت تلفنی، از آقا پرسیدم چرا نگران هستند؟ گفتند اولا باید مردم را آماده کنیم. 

بعد هم به فکر محل و مکانی باشیم». جلالی معتقد است که فکر محل برگزاری نماز جمعه از آن او بوده است: «‌عرض کردم آقا! دانشگاه تهران خوب است. هم مرکزیت دارد، هم محیط زیبایی است، هم بسیار با معناست که‌ چون شمایی که از پیشتازان دعوت دانشگاه به مسجد و اتصال مسجد به دانشگاه بوده‌اید، در صحن دانشگاه نمازی بخوانید که در هیئت و حرمت نماز، امور زندگی سیاسی و اجتماعی مردم در آن مطرح شود. مگر نه اینکه آرزوی شما همین بوده است؟ پس چرا لیت و لعل در کار می‌آورید؟ مسجد هدایت شما پایگاه دانشگاهیان متدین بود. حالا به برکت انقلاب، امام مسجد هدایت، به حکم امام انقلاب، خطابه‌های هدایت خود را به صحن دانشگاه می‌برد. حالا چرا حضرتعالی اِن‌قُلت در کار می‌آورید؟ نگران نباشید. تدارکات هم با بنده. از امکانات تلویزیون استفاده می‌کنیم. حل می‌شود. ایشان فکری کردند و گفتند آخر آقای خوانساری در بازار (مسجد امام) نماز جمعه می‌خواند، باید فاصله از شش کیلومتر کمتر نباشد. عرض کردم اگر هم فاصله کمتر از شش کیلومتر باشد، می‌شود با حضرت ایشان صحبت و راه‌حلی پیدا کرد، چون حاکم اسلامی به شما حکم کرده است. سکوت کردند که علامت رضا بود. سفارش حاج‌احمد‌آقا این بود که خبر برگزاری نمازجمعه، همان شب اعلام شود...».

حاج‌محمود مرتضایی‌فر، مکبر نماز‌های جماعت آیت‌الله طالقانی در مسجد هدایت تهران هم درباره فلسفه انتخاب آیت‌الله طالقانی به امامت جمعه گفته است: «‌باید عرض کنم ایشان یک روحانی مبارز و روشنفکر بودند که سال‌ها در زندان‌ها و تبعید‌ها زجر کشیده و بسیار مورد علاقه مردم بودند. نفس انتخاب ایشان به این سمت، موجب توجه مردم به نماز جمعه و رونق آن می‌شد؛ ضمن اینکه خود ایشان از سال‌ها قبل در حسرت برقراری یک نماز جمعه باشکوه بوده و در چند مورد هم به صورت محدود آن را انجام داده بودند. آقای طالقانی بعد از پیروزی انقلاب خدمت امام پیام فرستاده بودند: اینک که الحمدلله جناب‌عالی در رأس حکومت اسلامی هستید، جا دارد نماز جمعه اقامه شود. امام هم فرموده بودند: از همین هفته خودتان نماز جمعه را اقامه کنید... امام این موضوع را شفاهی فرمودند: و حکم ندادند. مرحوم طالقانی هم روز چهارشنبه اعلام کردند روز جمعه همان هفته، نماز در دانشگاه تهران برگزار خواهد شد».

‌طالقانی درنخستین نماز چه گفت؟

آیت‌الله طالقانی این نماز جمعه را در بحبوحه درگیری‌های جناح‌های سیاسی برای ایجاد انسجام در بین مردم مسلمان ایران اقامه کرد. در خطبه اول، فلسفه اقامه نماز جمعه را تشریح کرد و در خطبه دوم، به بحث درباره مسائل سیاسی روز پرداخت. آیت‌الله طالقانی در خطبه اول نماز گفت: «نماز جمعه صف عبادت و صف حق‌پرستی، صف قنوت و وجدان‌های بیدار خداپرستان، در عین حال صف فرماندهی، صف جنگ و فرمانبرداری است... آن صف مختصری که در ابتدای هجرت و در آغاز تأسیس مجتمع قسط و عدل اسلامی در بیابان‌های مدینه تأسیس شد، گسترش پیدا کرد، ادامه یافت و شرق و غرب دنیا را فرا گرفت...». 

اولین خطیب جمعه تهران در خطبه دوم به مهم‌ترین مسئله سیاسی روز که انتخابات مجلس خبرگان جهت تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بود،‌ پرداخت و راهنمایی‌ها و تذکراتی را در این زمینه ارائه داد. ایشان در آن خطبه بعد از خواندن آیه‌‌اى از سوره مبارکه جمعه، درباره نماز جمعه گفت: «این آیه دستور اجتماع توحیدى و عظیم جمعه است؛ همین اجتماعى که سال‌ها در متن ما مسلمانان ایران به صورت نیمه‌تعطیل درآمده بود. امروز طلیعه انجام این فریضه بزرگ الهى، این صف بزرگ توحید و جهاد است». مسئله دیگرى که در اولین خطبه مرحوم آیت‌الله طالقانى‌(ره) اهمیت فوق‌العاده‏اى دارد، مسئله وحدت مسلمین بود. مرحوم طالقانى‌(ره) در خطبه اول این نماز جمعه گفت: «این صفى است که اکنون در یک گوشه تهران با نبود امکانات لازم و در این‌چنین شرایطى تأسیس شده است و باید در این کشور شیعى و اسلامى ارتباطمان را با همه برادران سنى محکم کنیم و در همه‌جا کسانى که داراى چنین شرایطى که در فقه ما بیان شده است، هستند نماز جمعه را با جمعیت اقامه کنند. این صفى است که نه تنها در داخل مرزهاى ایران باید به هم پیوسته شود، بلکه حلقه‏اى است که با دیگر کشورهاى اسلامى سست ‏یا قطع شده بود و باید پیوسته شود».
نظر شما