ماجرای خودکشی نجفی
عباس عبدی درخصوص عدم انتشار خودکشی نجفی نوشت: اگر خبر خودکشی در زمان خودش منتشر شده بود بدون تردید مساله در سطح عمومی مورد بحث و گفتوگو قرار میگرفت و بهطور طبیعی خانم استاد هم مجبور میشد وارد گفتوگو شود و به احتمال زیاد این ماجرا همان زمان مختومه میشد و کار به قتل و جنایت و دادگاه امروز نمیرسید.
عباس عبدی درخصوص عدم انتشار خودکشی نجفی نوشت: اگر خبر خودکشی در زمان خودش منتشر شده بود بدون تردید مساله در سطح عمومی مورد بحث و گفتوگو قرار میگرفت و بهطور طبیعی خانم استاد هم مجبور میشد وارد گفتوگو شود و به احتمال زیاد این ماجرا همان زمان مختومه میشد و کار به قتل و جنایت و دادگاه امروز نمیرسید.
به گزارش صدای ایران از اعتماد، عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: بخشی از گزارش دادستان درباره قتل خانم استاد، به وضعیت شخصیتی متهم اختصاص داده شده و درباره آقای نجفی آورده است که«پس از ازدواج دوم با مقتوله یک فقره اقدام به خودکشی ناموفق در هتل لاله با خوردن ۲۰ عدد قرص کلونازپام در سال 1397 میکند که به بیمارستان شهید رجایی منتقل که نجات پیدا میکند که انگیزه او همین مشکلات خانوادگی و شرایط جنجالی زندگی با مقتوله بوده است.»
قصد ورود به پرونده و ویژگیهای شخصیتی ایشان را ندارم. ولی نکته مهمتری در این میان وجود دارد که اهمیت آن بیشتر است. آن طور که در گزارش مزبور آمده، میتوان حدس زد که حداقل 20 نفر از مساله خودکشی ایشان مطلع بودهاند. خانواده خود و همسرش و نیز مسوولان هتل و بیمارستان و نیز همکاران و دوستان نزدیکش حتما از جزییات دقیق ماجرا اطلاع داشتهاند.
بیایید فرض کنیم که رسانههای کشور در وضعیت مناسبی بودند و در قید و بند حکومت و سیاست نبودند. در این صورت خودکشی آقای نجفی تیتر اول بسیاری از رسانهها میشد. مگر ممکن است این خبر از دید رسانههای حرفهای پنهان بماند یا مگر ممکن است هنگامی که رسانهای مطلع میشود، به سادگی از کنار آن بگذرد؟ یا تیتر بزرگ و گزارش و خبر تکمیلی درباره آن ننویسد؟ همچنان که درباره خبر قتل نوشتند. اینگونه اخبار خوراک مطبوعات و رسانههاست.
اتفاقا انتشار آن درباره آقای نجفی، خبر زرد محسوب نمیشود. به نظر میرسد که اهمیت اخلاقی، سیاسی و اجتماعی این خبر خیلی زیاد بود و اگر منتشر میشد، به احتمال فراوان قتل خانم استاد رخ نمیداد، زیرا زندگی آنان را در مسیر دیگری قرار میداد. اگر این خبر منتشر میشد، آقای نجفی مجبور بود بیرون از زندان درباره اینکه چرا چنین کاری را کرده توضیح دهد.
فراموش نکنیم که اهمیت خودکشی به ویژه برای چنین اشخاصی کمتر از قتل دیگران نیست اگر بیشتر نباشد. ظاهرا خودکشی هم جدی بوده و چنین نیست که صحنهسازی باشد. بنابراین اگر خبر خودکشی در زمان خودش منتشر شده بود بدون تردید مساله در سطح عمومی مورد بحث و گفتوگو قرار میگرفت و بهطور طبیعی خانم استاد هم مجبور میشد وارد گفتوگو شود و به احتمال زیاد این ماجرا همان زمان مختومه میشد و کار به قتل و جنایت و دادگاه امروز نمیرسید.
البته این فقط یک ادعاست. ما نمیدانیم که اگر این خبر هم منتشر میشد در نهایت و بهطور حتم چه اتفاقی رخ میداد، ولی در هر حال این وظیفه رسانهها بود که پیگیر شوند و خبر خودکشی را منتشر کنند و طبعا در ادامه خبر نیز تحلیل و چرایی آن در دستور کار قرار میگرفت. از این نوع اخبار در ایران بسیار است که هیچ یک در زمان خود در رسانهها منتشر نمیشوند. اخبار فسادهای مالی، اخبار رفتارهای غیرقانونی و اخبار مشابه فقط هنگامی منتشر میشوند که کار از کار گذشته و اثرگذاری رسانه در آن مورد به حداقل رسیده است.
به گزارش صدای ایران از اعتماد، عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: بخشی از گزارش دادستان درباره قتل خانم استاد، به وضعیت شخصیتی متهم اختصاص داده شده و درباره آقای نجفی آورده است که«پس از ازدواج دوم با مقتوله یک فقره اقدام به خودکشی ناموفق در هتل لاله با خوردن ۲۰ عدد قرص کلونازپام در سال 1397 میکند که به بیمارستان شهید رجایی منتقل که نجات پیدا میکند که انگیزه او همین مشکلات خانوادگی و شرایط جنجالی زندگی با مقتوله بوده است.»
قصد ورود به پرونده و ویژگیهای شخصیتی ایشان را ندارم. ولی نکته مهمتری در این میان وجود دارد که اهمیت آن بیشتر است. آن طور که در گزارش مزبور آمده، میتوان حدس زد که حداقل 20 نفر از مساله خودکشی ایشان مطلع بودهاند. خانواده خود و همسرش و نیز مسوولان هتل و بیمارستان و نیز همکاران و دوستان نزدیکش حتما از جزییات دقیق ماجرا اطلاع داشتهاند.
بیایید فرض کنیم که رسانههای کشور در وضعیت مناسبی بودند و در قید و بند حکومت و سیاست نبودند. در این صورت خودکشی آقای نجفی تیتر اول بسیاری از رسانهها میشد. مگر ممکن است این خبر از دید رسانههای حرفهای پنهان بماند یا مگر ممکن است هنگامی که رسانهای مطلع میشود، به سادگی از کنار آن بگذرد؟ یا تیتر بزرگ و گزارش و خبر تکمیلی درباره آن ننویسد؟ همچنان که درباره خبر قتل نوشتند. اینگونه اخبار خوراک مطبوعات و رسانههاست.
اتفاقا انتشار آن درباره آقای نجفی، خبر زرد محسوب نمیشود. به نظر میرسد که اهمیت اخلاقی، سیاسی و اجتماعی این خبر خیلی زیاد بود و اگر منتشر میشد، به احتمال فراوان قتل خانم استاد رخ نمیداد، زیرا زندگی آنان را در مسیر دیگری قرار میداد. اگر این خبر منتشر میشد، آقای نجفی مجبور بود بیرون از زندان درباره اینکه چرا چنین کاری را کرده توضیح دهد.
فراموش نکنیم که اهمیت خودکشی به ویژه برای چنین اشخاصی کمتر از قتل دیگران نیست اگر بیشتر نباشد. ظاهرا خودکشی هم جدی بوده و چنین نیست که صحنهسازی باشد. بنابراین اگر خبر خودکشی در زمان خودش منتشر شده بود بدون تردید مساله در سطح عمومی مورد بحث و گفتوگو قرار میگرفت و بهطور طبیعی خانم استاد هم مجبور میشد وارد گفتوگو شود و به احتمال زیاد این ماجرا همان زمان مختومه میشد و کار به قتل و جنایت و دادگاه امروز نمیرسید.
البته این فقط یک ادعاست. ما نمیدانیم که اگر این خبر هم منتشر میشد در نهایت و بهطور حتم چه اتفاقی رخ میداد، ولی در هر حال این وظیفه رسانهها بود که پیگیر شوند و خبر خودکشی را منتشر کنند و طبعا در ادامه خبر نیز تحلیل و چرایی آن در دستور کار قرار میگرفت. از این نوع اخبار در ایران بسیار است که هیچ یک در زمان خود در رسانهها منتشر نمیشوند. اخبار فسادهای مالی، اخبار رفتارهای غیرقانونی و اخبار مشابه فقط هنگامی منتشر میشوند که کار از کار گذشته و اثرگذاری رسانه در آن مورد به حداقل رسیده است.
نظر شما