اوضاع درهم مدیریتی پرسپولیس
«امسال قهرمان نمیشویم، یعنی نمیگذارند که قهرمان شویم» این جمله نا امید کنندهای است که برخی هواداران پرسپولیس این روزها به زبان میآورند.
«امسال قهرمان نمیشویم، یعنی نمیگذارند که قهرمان شویم» این جمله نا امید کنندهای است که برخی هواداران پرسپولیس این روزها به زبان میآورند.
به گزارش صدای ایران از آخرین خبر، تغییرات رخ داده در ساختار کادر فنی و مدیریتی پرسپولیس باعث شده تا برخی از هواداران، این تغییرات را عمدی و نوعی توطئه در راستای متوقف کردن روند موفقیتهای تیم بدانند. هر چند آن دسته از هوادارانی که پیرو تئوری توطئه به دنبال دستهای پشت پرده و ارادههای قدرتمند در تضعیف پرسپولیس میگردند، حواسشان نیست که با پر و بال دادن به این تئوری، موفقیتهای سه فصل اخیر خود را هم زیر سوال برده و زلف به زلف آن دسته از هواداران رقیبی میزنند که قصد داشتهاند قهرمانیهای پرسپولیس را با نسبت دادن حمایتهای پشت پرده از این تیم کم ارزش جلوه دهند. مصاحبه اخیر برانکو با یک خبرگزاری داخلی نیز میتواند به قدرتمند شدن تئوریهای توطئه کمک کند. برانکو در این مصاحبه، بدقولیها و ناکارآمدی مدیریت فعلی پرسپولیس را دلیل جداییاش از پرسپولیس میخواند. هر چند میتوان حدس زد که این مصاحبه برانکو به هدف پس گرفتن مطالبات مالی اش از باشگاه صورت گرفته، وگرنه برانکو محافظهکارتر از آن است که خود را وارد حواشی این چنینی کند. با این حال هدف برانکو از این مصاحبه هر چه باشد نتیجه آن فشار بیشتر افکار عمومی بر مدیران فعلی پرسپولیس است.
در کنار عاملی به نام جدایی برانکو، نوع یارگیری پرسپولیس در فصل نقل و انتقالات نیز مزید بر علت شده تا هواداران این تیم به عملکرد مدیران تیم معترض باشند. مدیرانی که ادعا میکردند طبق لیست برانکو خرید کردهاند، حالا با فاش شدن لیست خرید برانکو توسط این مربی مواجه شدهاند. لیست خریدی که در آن نامی از فرشاد احمدزاده و کنعانیزادگان نیست. همین موضوع باعث شده تا این سوال مطرح شود که چه کسانی برای پرسپولیس در فصل نقل و انتقالات تصمیم میگیرند. این نوع تصمیمات که منبع آن مشخص نیست باعث شده تا تردیدها به عملکرد مدیران پرسپولیس افزایش یابد و در نهایت بخشی از هواداران پرسپولیس به دامن تئوری توطئه پناه ببرند.
از مدتها قبل مشخص بود که پرسپولیس در فردای جدایی برانکو، دچار یک نوع آشفتگی در تصمیمگیری خواهند شد. پروسه جدایی برانکو نه به صورت تدریجی که به یکباره رخ داد و مدیریتی که ظاهرا آمادگی این جدایی را نداشت هنوز و حتی پس از مشخص شدن سرمربی جدید نتوانسته به ثبات در تصمیمگیری برسد. هنوز رابطه سرمربی جدید و مدیریت به حدی از نزدیکی نرسیده تا این مربی بتواند طبق لیست خود بازیکن جذب کند. اینها ضعفهایی است که مدیریت باعث و بانی آن است. مدیرعامل باشگاه هنوز اشراف صد در صدی بر اوضاع مدیریتی باشگاه ندارد و مشخص است که باشگاه نه فقط با نظر او که با دو تیم مدیریتی اداره میشود. در شرایطی که انتقادات به مدیریت افزایش یافته، مدیران این باشگاه تقلای بینتیجهای برای جلب نظر هواداران به راه انداختهاند اما مشخص است که تلاشهای پراکنده آنها و عجله شان برای بستن قرارداد با دو بازیکنی که در لیست برانکو نبودهاند و هواداران پرسپولیس نیز چندان تمایلی به حضور آنها در تیمشان نداشته اند، سوتفاهمات را در مورد عملکرد آنها افزایش داده است. اما اینکه از مجموعه این اتفاقات این طور نتیجهگیری شود که نیرویی بیرونی به عمد خواهان تضعیف پرسپولیس است تا تیمهای دیگری را قهرمان لیگ کند، بازی کردن در تیم کسانی است که عمده موفقیتهای پرسپولیس را به حمایتهای پشت پرده ربط دادهاند.
اگر قرار است پیرو بخشی از هواداران تیمهای مختلف، نتایج در فوتبال ایران را حاصل بازیهای مدیریتی پشت پرده بدانند، بهتر است عطای دنبال کردن این نوع فوتبال را به لقایش بخشید. اما این نکته را هم باید پذیرفت که اوضاع مدیریتی سرخابیها تاثیر بسزایی در روند نتیجهگیری آنها داشته است. هر چند به سختی میتوان در دو دهه اخیر مدیری موفق که حداقل شاخصههای باشگاهداری نوین را رعایت کرده و نتیجه هم گرفته باشند را نام برد اما سرخابیها در زمانهایی که نتیجه گرفتهاند تیم مدیریتی موفقتر و کاربلدتری نسبت به سایر فصول در اختیار داشته اند. بنابراین نمیتوان از نقش مدیریت در کسب موفقیت غافل شد همانطور که مربیان کاربلدی نیز نتوانستند به خاطر آشفتگی مدیریتی در این دو تیم نتیجه بگیرند. تا زمانی که مدیریت دو باشگاه محبوب کشور توسط نهادهای بالادستی مثل وزارت ورزش تعیین شوند تئوری توطئه هم در فوتبال ایران خریدار دارد اما دل سپردن به مبلغان این تئوری تنها باعث میشود تا لذت بردن از فوتبال رخت بربندد. ضمن اینکه این نوع تحلیل بدبینانه اتفاقات فوتبالی وقتی با تعصب همراه شود به نتیجهاش نوعی بلاهت است که در سالهای اخیر در فضای طرفداری فوتبال ایران زیاد دیده شده است.
به گزارش صدای ایران از آخرین خبر، تغییرات رخ داده در ساختار کادر فنی و مدیریتی پرسپولیس باعث شده تا برخی از هواداران، این تغییرات را عمدی و نوعی توطئه در راستای متوقف کردن روند موفقیتهای تیم بدانند. هر چند آن دسته از هوادارانی که پیرو تئوری توطئه به دنبال دستهای پشت پرده و ارادههای قدرتمند در تضعیف پرسپولیس میگردند، حواسشان نیست که با پر و بال دادن به این تئوری، موفقیتهای سه فصل اخیر خود را هم زیر سوال برده و زلف به زلف آن دسته از هواداران رقیبی میزنند که قصد داشتهاند قهرمانیهای پرسپولیس را با نسبت دادن حمایتهای پشت پرده از این تیم کم ارزش جلوه دهند. مصاحبه اخیر برانکو با یک خبرگزاری داخلی نیز میتواند به قدرتمند شدن تئوریهای توطئه کمک کند. برانکو در این مصاحبه، بدقولیها و ناکارآمدی مدیریت فعلی پرسپولیس را دلیل جداییاش از پرسپولیس میخواند. هر چند میتوان حدس زد که این مصاحبه برانکو به هدف پس گرفتن مطالبات مالی اش از باشگاه صورت گرفته، وگرنه برانکو محافظهکارتر از آن است که خود را وارد حواشی این چنینی کند. با این حال هدف برانکو از این مصاحبه هر چه باشد نتیجه آن فشار بیشتر افکار عمومی بر مدیران فعلی پرسپولیس است.
در کنار عاملی به نام جدایی برانکو، نوع یارگیری پرسپولیس در فصل نقل و انتقالات نیز مزید بر علت شده تا هواداران این تیم به عملکرد مدیران تیم معترض باشند. مدیرانی که ادعا میکردند طبق لیست برانکو خرید کردهاند، حالا با فاش شدن لیست خرید برانکو توسط این مربی مواجه شدهاند. لیست خریدی که در آن نامی از فرشاد احمدزاده و کنعانیزادگان نیست. همین موضوع باعث شده تا این سوال مطرح شود که چه کسانی برای پرسپولیس در فصل نقل و انتقالات تصمیم میگیرند. این نوع تصمیمات که منبع آن مشخص نیست باعث شده تا تردیدها به عملکرد مدیران پرسپولیس افزایش یابد و در نهایت بخشی از هواداران پرسپولیس به دامن تئوری توطئه پناه ببرند.
از مدتها قبل مشخص بود که پرسپولیس در فردای جدایی برانکو، دچار یک نوع آشفتگی در تصمیمگیری خواهند شد. پروسه جدایی برانکو نه به صورت تدریجی که به یکباره رخ داد و مدیریتی که ظاهرا آمادگی این جدایی را نداشت هنوز و حتی پس از مشخص شدن سرمربی جدید نتوانسته به ثبات در تصمیمگیری برسد. هنوز رابطه سرمربی جدید و مدیریت به حدی از نزدیکی نرسیده تا این مربی بتواند طبق لیست خود بازیکن جذب کند. اینها ضعفهایی است که مدیریت باعث و بانی آن است. مدیرعامل باشگاه هنوز اشراف صد در صدی بر اوضاع مدیریتی باشگاه ندارد و مشخص است که باشگاه نه فقط با نظر او که با دو تیم مدیریتی اداره میشود. در شرایطی که انتقادات به مدیریت افزایش یافته، مدیران این باشگاه تقلای بینتیجهای برای جلب نظر هواداران به راه انداختهاند اما مشخص است که تلاشهای پراکنده آنها و عجله شان برای بستن قرارداد با دو بازیکنی که در لیست برانکو نبودهاند و هواداران پرسپولیس نیز چندان تمایلی به حضور آنها در تیمشان نداشته اند، سوتفاهمات را در مورد عملکرد آنها افزایش داده است. اما اینکه از مجموعه این اتفاقات این طور نتیجهگیری شود که نیرویی بیرونی به عمد خواهان تضعیف پرسپولیس است تا تیمهای دیگری را قهرمان لیگ کند، بازی کردن در تیم کسانی است که عمده موفقیتهای پرسپولیس را به حمایتهای پشت پرده ربط دادهاند.
اگر قرار است پیرو بخشی از هواداران تیمهای مختلف، نتایج در فوتبال ایران را حاصل بازیهای مدیریتی پشت پرده بدانند، بهتر است عطای دنبال کردن این نوع فوتبال را به لقایش بخشید. اما این نکته را هم باید پذیرفت که اوضاع مدیریتی سرخابیها تاثیر بسزایی در روند نتیجهگیری آنها داشته است. هر چند به سختی میتوان در دو دهه اخیر مدیری موفق که حداقل شاخصههای باشگاهداری نوین را رعایت کرده و نتیجه هم گرفته باشند را نام برد اما سرخابیها در زمانهایی که نتیجه گرفتهاند تیم مدیریتی موفقتر و کاربلدتری نسبت به سایر فصول در اختیار داشته اند. بنابراین نمیتوان از نقش مدیریت در کسب موفقیت غافل شد همانطور که مربیان کاربلدی نیز نتوانستند به خاطر آشفتگی مدیریتی در این دو تیم نتیجه بگیرند. تا زمانی که مدیریت دو باشگاه محبوب کشور توسط نهادهای بالادستی مثل وزارت ورزش تعیین شوند تئوری توطئه هم در فوتبال ایران خریدار دارد اما دل سپردن به مبلغان این تئوری تنها باعث میشود تا لذت بردن از فوتبال رخت بربندد. ضمن اینکه این نوع تحلیل بدبینانه اتفاقات فوتبالی وقتی با تعصب همراه شود به نتیجهاش نوعی بلاهت است که در سالهای اخیر در فضای طرفداری فوتبال ایران زیاد دیده شده است.
نظر شما