باهنر در مقابل مصباح یزدی
محمدرضا باهنر در آخرین اظهارات انتخاباتی اش پالسهایی به همقطارانش در جریان اصولگرایی فرستاد اما تیر خلاص را به سمت جمنا و پایداری پرتاب کرد.
محمدرضا باهنر در آخرین اظهارات انتخاباتی اش پالسهایی به همقطارانش در جریان اصولگرایی فرستاد اما تیر خلاص را به سمت جمنا و پایداری پرتاب کرد.
به گزارش صدای ایران از خبرآنلاین، این روزها که بازار اظهار نظرهای سیاسی بر سر انتخابات 98 داغ شده است و هر روز از گوشهای صدایی درباره چند و چون انتخابات اسفند ماه به گوش میرسد صحبتهای چهرههای شناخته شده از هر دو طیف اصولگرا و اصلاحطلب بیش از هر زمان دیگری در کانون توجه قرار گرفته است. گویی همه به دنبال آن هستند تا سرنخ تحرکات انتخاباتی دو جریان را از خلال صحبت های چهره های شاخص هر جریان بدست گیرند.
صحبتهای امروز محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه مهندسین انقلاب اسلامی نمونه بارز این اظهارات است؛ صحبتهایی که از یک سو شامل پالسهایی برای جریان اصولگرایی بود و از سوی دیگر به قول خودش رجزخوانی یا هشدارهایی هم به جناح رقیب میدهد.
اصولگرایان با آغاز هر ماراتن انتخاباتی پرونده وحدت را روی میز می گذارند اما دود سفید وحدت مدتهاست از خیمه اصولگرایان بالا نرفته است. اصولگراها حتی تا گام اخر انتخابات را هم گاها با وحدت و همنشینی پیش رفته اند اما بازهم قدم آخر به اختلاف و وحدت شکنی رسیده است. ائتلاف سه گانه 1+2 انتخابات سال 92 یا لیست ائتلافی انتخابات مجلس دهم که از دل آن چند لیست دیگر منشعب شد حکایت تصمیمهای ناموفق اصولگرایان برای رسیدن به وحدت است.
اواخر سال 95 اصولگرایان برای آنکه مشکلشان در وحدت برطرف کنند خیمه جمنا را برپا کردند،تشکیلاتی که در جریان انتخابات ریاست جمهوری توانست تا حدودی موفق عمل کند اما بعد از انتخابات دایره اختلافات بر سر بود و نبود جمنا آنچنان بالا گرفت که تعیین جایگزین برای آن قوت گرفت و عملا با طرح تشکیل «شورای وحدت» این اتفاق رخ داد. موضوعی که چندان به مذاق جمناییها خوش نیامده و همچنان تلاش میکنند تا جمنا را به عنوان تشکیلاتی فراتر از همه تشکیلات اصولگرایی معرفی کنند.
صحبتهای امروز باهنر آب پاکی را روی دست جمناییها ریخت و به آنها این پالس را داد که دیگر خبری از لیدری جمنا نیست. او میگوید: «محتوا و جنس فعالیت مشخص است و مجموعه نیروهای اصولگرا تلاش میکنند با هم کار کنند، ولی در هر مقطعی میتواند نام این تشکیلات تغییر کند. تشکیلات میخواهد بزرگتر شود و بنابراین نام جمنا نخواهد داشت. مجموعه جمنا هم در این تشکیلات حضور دارند ولی مجموعه فراتر از جمناست نه اینکه شعبهای از جمنا زده شود.»
باهنر در این اظهارات هم تکلیف مناسبات جبهه پیروان با جمنا را مشخص کرده است هم با نام نبردن صریح از شورای وحدت این گمانه را ایجاد کرده است که آن تشکیلات فراتر از جمنا ممکن است تشکیلاتی جدا از شورای وحدت باشد. تشکیلاتی که شاید خود او در همراهی با برخی چهره های شاخص اصولگرا که هنوز پا به جلسات شورای وحدت نگذاشته اند خیمه آن را برپا کند.
قصه تکراری صالح مقبول یا اصلح غیرمقبول
اختلافات اصولگرایان سنتی و اصولگرایان موسوم به پایداری ماجرای امروز و دیروز نیست، سنتی هایی که نه با سهم خواهی پایداری ها کنار آمده اند نه با بازی های تک روانه آنها روی خوش نشان می دهند. کاندیدای اصلح و صالح هم از دیگر مباحث اختلافی بین این دو طیف از اصولگرایان است. پایداری ها با تکیه بر نگاه انتخاباتی پدر معنوی خود معتقد به کاندیدای اصلح هستند و سنتی های اصولگرا تاکید بر صالح مقبول دارند.
همین چند روز پیش بود که با داغ شدن موضوع تلاش اصولگرایان برای رسیدن به یک لیست واحد در انتخابات مجلس آیتالله مصباح یزدی، پدر معنوی جبهه پایداری در دیدار با اعضای شورای مرکزی این جبهه پای انتخاب اصلح را به میان میآورد او گفته بود: انقلاب اسلامی محصول انتخاب اصلح توسط مردم بوده و استمرار آن نیز محصول انتخاب مجدد اصلح در مدیریت کلان کشور است. باید بنایمان بر این باشد که افراد اصلح را بشناسیم. سهمخواهی یعنی دنیاطلبی؛ سهمخواهی چیست؟! یعنی اگر من میدانم فردی از یک گروه دیگر اصلح است، به او رأی ندهم بلکه به همگروهی خود رأی بدهم. اما چرا او را انتخاب نکنم؟! فردا که خودم بخواهم رأی بدهم اگر به او رأی ندهم چه حجتی پیش خدا دارم؟!» نقطه قابل توجه صحبتها مصباح یزدی آنجایی است که میگوید «فرض کنید حتی در بین اصلاحطلبان فردی بود که من دانستم که او اصلح از کاندیدای اصولگرا است؛ چه حجتی دارم که به او رأی ندهم؟! من باید به اصلح رأی بدهم.»(اینجا)
حال محمدرضا باهنر انتقاداتش را به این طیف و این اظهارات علنی کرده و میگوید: «آیت الله مصباح معتقد است باید از اصلح حمایت شود حتی اگر رأی نیاورد که ما موافق این موضع نیستیم؛ زیرا فعالیت سیاسی باید به نتیجه ختم شود. ما در انتخابات صالح مقبول را بر اصلح غیر مقبول ترجیح میدهیم.» اظهارات باهنر به وضوح خط افتراق فکری بین دو طیف را بر سر کاندیداها مشخص کرد. تا شاید اینبار زودتر از موعد انتخابات به پایداری ها این پالس را بدهد که دیگر پای لیستی که کاندیدای اصلح غیرمقبول باشد را امضا نخواهد کرد.
خط و نشان برای رقیب اصلاح طلب
«شاید عقلانیترین راهبرد را بتوان در «مشارکت مشروط» جست؛ از فرصت انتخابات استفاده کرد ولی چنان چه شروط مطرح شده برآورده نشد، عطای انتخابات را به لقایش بخشید.» این جملهای است که سعید حجاریان به زبان میآورد. همان موضوعی که سر و صدای زیادی به پا کرد و برخی از درون جریان اصلاحطلبی لب به اعتراض باز کردند و برخی دیگر موافقتشان را با مشارکت مشروط اعلام کردند. حال باهنر در آخرین اظهاراتش به صحبتهای حجاریان واکنش نشان میدهد و آن را یک موضوع نخنما شده معرفی میکند. باهنر میگوید: «حجاریان در انتخاباتهای اخیر بر لزوم مشارکت تاکید کرده بود. حضور مشروط یک موضع نخنما شده و تکراری است و نمی دانم چرا حجاریان دوباره آن را مطرح کرده است. هیچکس از تحریم انتخابات سودی نبرده است.»
البته او تلویحا در اظهاراتش خط و نشان انتخاباتی هم برای اصلاح طلبان کشید و گفت که فضای جامعه به سمت اصولگرایان است نه اصلاح طلبان و شانس اکثریت بودن اصولگرایان در مجلس آینده زیاد است.
به گزارش صدای ایران از خبرآنلاین، این روزها که بازار اظهار نظرهای سیاسی بر سر انتخابات 98 داغ شده است و هر روز از گوشهای صدایی درباره چند و چون انتخابات اسفند ماه به گوش میرسد صحبتهای چهرههای شناخته شده از هر دو طیف اصولگرا و اصلاحطلب بیش از هر زمان دیگری در کانون توجه قرار گرفته است. گویی همه به دنبال آن هستند تا سرنخ تحرکات انتخاباتی دو جریان را از خلال صحبت های چهره های شاخص هر جریان بدست گیرند.
صحبتهای امروز محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه مهندسین انقلاب اسلامی نمونه بارز این اظهارات است؛ صحبتهایی که از یک سو شامل پالسهایی برای جریان اصولگرایی بود و از سوی دیگر به قول خودش رجزخوانی یا هشدارهایی هم به جناح رقیب میدهد.
اصولگرایان با آغاز هر ماراتن انتخاباتی پرونده وحدت را روی میز می گذارند اما دود سفید وحدت مدتهاست از خیمه اصولگرایان بالا نرفته است. اصولگراها حتی تا گام اخر انتخابات را هم گاها با وحدت و همنشینی پیش رفته اند اما بازهم قدم آخر به اختلاف و وحدت شکنی رسیده است. ائتلاف سه گانه 1+2 انتخابات سال 92 یا لیست ائتلافی انتخابات مجلس دهم که از دل آن چند لیست دیگر منشعب شد حکایت تصمیمهای ناموفق اصولگرایان برای رسیدن به وحدت است.
اواخر سال 95 اصولگرایان برای آنکه مشکلشان در وحدت برطرف کنند خیمه جمنا را برپا کردند،تشکیلاتی که در جریان انتخابات ریاست جمهوری توانست تا حدودی موفق عمل کند اما بعد از انتخابات دایره اختلافات بر سر بود و نبود جمنا آنچنان بالا گرفت که تعیین جایگزین برای آن قوت گرفت و عملا با طرح تشکیل «شورای وحدت» این اتفاق رخ داد. موضوعی که چندان به مذاق جمناییها خوش نیامده و همچنان تلاش میکنند تا جمنا را به عنوان تشکیلاتی فراتر از همه تشکیلات اصولگرایی معرفی کنند.
صحبتهای امروز باهنر آب پاکی را روی دست جمناییها ریخت و به آنها این پالس را داد که دیگر خبری از لیدری جمنا نیست. او میگوید: «محتوا و جنس فعالیت مشخص است و مجموعه نیروهای اصولگرا تلاش میکنند با هم کار کنند، ولی در هر مقطعی میتواند نام این تشکیلات تغییر کند. تشکیلات میخواهد بزرگتر شود و بنابراین نام جمنا نخواهد داشت. مجموعه جمنا هم در این تشکیلات حضور دارند ولی مجموعه فراتر از جمناست نه اینکه شعبهای از جمنا زده شود.»
باهنر در این اظهارات هم تکلیف مناسبات جبهه پیروان با جمنا را مشخص کرده است هم با نام نبردن صریح از شورای وحدت این گمانه را ایجاد کرده است که آن تشکیلات فراتر از جمنا ممکن است تشکیلاتی جدا از شورای وحدت باشد. تشکیلاتی که شاید خود او در همراهی با برخی چهره های شاخص اصولگرا که هنوز پا به جلسات شورای وحدت نگذاشته اند خیمه آن را برپا کند.
قصه تکراری صالح مقبول یا اصلح غیرمقبول
اختلافات اصولگرایان سنتی و اصولگرایان موسوم به پایداری ماجرای امروز و دیروز نیست، سنتی هایی که نه با سهم خواهی پایداری ها کنار آمده اند نه با بازی های تک روانه آنها روی خوش نشان می دهند. کاندیدای اصلح و صالح هم از دیگر مباحث اختلافی بین این دو طیف از اصولگرایان است. پایداری ها با تکیه بر نگاه انتخاباتی پدر معنوی خود معتقد به کاندیدای اصلح هستند و سنتی های اصولگرا تاکید بر صالح مقبول دارند.
همین چند روز پیش بود که با داغ شدن موضوع تلاش اصولگرایان برای رسیدن به یک لیست واحد در انتخابات مجلس آیتالله مصباح یزدی، پدر معنوی جبهه پایداری در دیدار با اعضای شورای مرکزی این جبهه پای انتخاب اصلح را به میان میآورد او گفته بود: انقلاب اسلامی محصول انتخاب اصلح توسط مردم بوده و استمرار آن نیز محصول انتخاب مجدد اصلح در مدیریت کلان کشور است. باید بنایمان بر این باشد که افراد اصلح را بشناسیم. سهمخواهی یعنی دنیاطلبی؛ سهمخواهی چیست؟! یعنی اگر من میدانم فردی از یک گروه دیگر اصلح است، به او رأی ندهم بلکه به همگروهی خود رأی بدهم. اما چرا او را انتخاب نکنم؟! فردا که خودم بخواهم رأی بدهم اگر به او رأی ندهم چه حجتی پیش خدا دارم؟!» نقطه قابل توجه صحبتها مصباح یزدی آنجایی است که میگوید «فرض کنید حتی در بین اصلاحطلبان فردی بود که من دانستم که او اصلح از کاندیدای اصولگرا است؛ چه حجتی دارم که به او رأی ندهم؟! من باید به اصلح رأی بدهم.»(اینجا)
حال محمدرضا باهنر انتقاداتش را به این طیف و این اظهارات علنی کرده و میگوید: «آیت الله مصباح معتقد است باید از اصلح حمایت شود حتی اگر رأی نیاورد که ما موافق این موضع نیستیم؛ زیرا فعالیت سیاسی باید به نتیجه ختم شود. ما در انتخابات صالح مقبول را بر اصلح غیر مقبول ترجیح میدهیم.» اظهارات باهنر به وضوح خط افتراق فکری بین دو طیف را بر سر کاندیداها مشخص کرد. تا شاید اینبار زودتر از موعد انتخابات به پایداری ها این پالس را بدهد که دیگر پای لیستی که کاندیدای اصلح غیرمقبول باشد را امضا نخواهد کرد.
خط و نشان برای رقیب اصلاح طلب
«شاید عقلانیترین راهبرد را بتوان در «مشارکت مشروط» جست؛ از فرصت انتخابات استفاده کرد ولی چنان چه شروط مطرح شده برآورده نشد، عطای انتخابات را به لقایش بخشید.» این جملهای است که سعید حجاریان به زبان میآورد. همان موضوعی که سر و صدای زیادی به پا کرد و برخی از درون جریان اصلاحطلبی لب به اعتراض باز کردند و برخی دیگر موافقتشان را با مشارکت مشروط اعلام کردند. حال باهنر در آخرین اظهاراتش به صحبتهای حجاریان واکنش نشان میدهد و آن را یک موضوع نخنما شده معرفی میکند. باهنر میگوید: «حجاریان در انتخاباتهای اخیر بر لزوم مشارکت تاکید کرده بود. حضور مشروط یک موضع نخنما شده و تکراری است و نمی دانم چرا حجاریان دوباره آن را مطرح کرده است. هیچکس از تحریم انتخابات سودی نبرده است.»
البته او تلویحا در اظهاراتش خط و نشان انتخاباتی هم برای اصلاح طلبان کشید و گفت که فضای جامعه به سمت اصولگرایان است نه اصلاح طلبان و شانس اکثریت بودن اصولگرایان در مجلس آینده زیاد است.
نظر شما