آیت الله هاشمی به ناطق رای داد یا خاتمی؟
محمد هاشمی می گوید که همه تصور می کردند آیت الله هاشمی در انتخابات 76 به آقای خاتمی رای می دهد، اما این طور نبود.
محمد هاشمی می گوید که همه تصور می کردند آیت الله هاشمی در انتخابات 76 به آقای خاتمی رای می دهد، اما این طور نبود.
به گزارش صدای ایران از روزنامه شرق نوشت: محمد هاشمی برادر آیتالله هاشمی رفسنجانی درباره انتشار تازه ترین کتاب خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی مصاحبه کرد و رأی آقای هاشمی در انتخابات 76 را افشا کرد.
جلد تازه کتاب خاطرات آیتالله هاشمیرفسنجانی اخیرا رونمایی شد. این کتاب مربوط به روزنوشتهای این شخصیت سیاسی در سال 1375 است که بخش عمدهای از یادداشتهای روزانه آن به دو رویداد سیاسی انتخابات مجلس پنجم و ریاستجمهوری هفتم اختصاص دارد. مرحوم هاشمی در این جلد از خاطرات خود با ذکر جزئیات از مراودات شخصیتهای سیاسی برای تعیین نامزد نهایی انتخابات ریاستجمهوری سال 76 سخن میگوید. با خواندن این جلد از خاطرات ایشان میتوان به وضوح دریافت که جناحهای سیاسی وقت بر کدامیک از نامزدها نظر داشتند. محمد هاشمیرفسنجانی، برادر آیتالله هاشمی ضمن تأیید تمام خاطرات برادرش میگوید که حزب کارگزاران در پیروزی محمد خاتمی نقش بسیار مهمی را ایفا کرد اما اصلاحطلبان پس از پیروزی حمایت این حزب را از یاد بردند و به آقای هاشمی به شدت تاختند. برای بررسی مهمترین رویدادهای اشارهشده در این کتاب با این فعال سیاسی ساعتی را بهگفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
اکنون که جلد اخیر خاطرات آیتالله هاشمیرفسنجانی منتشر شده است، قدری از شیوه خاطرهنویسی ایشان و اهمیت این کار از نگاه آن مرحوم بفرمایید.
مرحوم هاشمیرفسنجانی در نوشتن خاطرات روزانه خود بسیار مقید بودند و معمولا آخر شبها که به خانه میرفتند، مختصری از وقایعی را که در طول روز رخ داده بود، یادداشت میکردند. من تصور میکنم اگر نگوییم بینظیر، بیتردید خاطرهنویسی یک سیاستمدار به چنین شیوهای کمنظیر است. یکی از مهمترین ویژگیهای خاطرهنویسی ایشان، حقیقتمحوربودن وقایعی است که رخ داده است. مرحوم هاشمی حتی در جزئیات نیز سعی میکرد بیکموکاست آنچه اتفاق افتاده را روایت کند؛ مثلا در خاطرات خود آوردهاند که امروز کباب خوردیم. برخی به ایشان خرده میگرفتند که چرا از کباب سخن گفتهای و نیاوردهای آبگوشت که آن مرحوم میگفت اگر کباب خوردهام باید همان را روایت کنم و نباید با زهدگرایی مردم را فریب دهم یا آنکه فردی از مقامات میآمد و از مسئولی دیگر گلایه میکرد؛ آقای هاشمی حتی گله آن فرد را نیز قید میکرد.
بخش عمده روایات آقای هاشمی در جلد اخیر کتاب خاطراتشان معطوف به انتخابات ریاستجمهوری سال 76 است. حزب کارگزاران در آن انتخابات حساس چه نقشی ایفا کرد؟
اکثریت فضای سیاسی آن روزها در اختیار جناح راست بود. نیروهای جناح راست حتی در دولت آقای هاشمی نیز حضور داشتند و حتی نیروهای نظامی و انتظامی نیز در سمت آنها قرار داشتند. تمام تریبونها تا حد نماز جمعه هم در دستان آنها بود. از سوی دیگر جناح چپ در انتخابات مجلس چهارم شکست خورده بود و در انزوای کامل به سر میبرد. وقتی به انتخابات مجلس پنجم رسیدیم، تصمیم گرفتیم که در انتخابات حضور داشته باشیم تا فضای سیاسی کشور یکسویه پیش نرود. ما به روحانیت مبارز لیست تهران را ارائه دادیم. قرار شد از 10 نفر جدیدی که قرار است در لیست 30نفره حضور داشته باشند، پنج نفر سهم کارگزاران و پنج نفر سهم روحانیت مبارز باشد. در نهایت آنها نپذیرفتند زیرا کارگزاران حزب تازهتأسیسی بود و تصور میکردند خودشان میتوانند رأی بیاورند؛ بنابراین قرار شد که هر کدام لیست خودمان را بدهیم. کارگزاران لیست خودش را داد و رسما وارد رقابت انتخاباتی شد و کارگزاران توانست 35 نماینده خود را وارد عرصه انتخابات کند. نظر ما برای ریاست مجلس آقایان عبدالله نوری و ناطق نوری بودند که در نهایت آقای ناطق به ریاست انتخاب شد. جناح چپ یا همان اصلاحطلبانی که در انزوا به سر میبردند، با تغییراتی که در مجلس پدید آمد، راغب به مشارکت در فضای سیاسی شدند و خود را برای انتخابات ریاستجمهوری سال 76 آماده کردند و آقای خاتمی را به عنوان نماینده خود برگزیدند و به عرصه سیاسی ارائه دادند و ایشان نیز توانست با رأی بالا برنده انتخابات شود؛ به نحوی که آقای خاتمی حدود 20 میلیون و آقای ناطق حدود هفت میلیون رأی آوردند. با چنین فعل و انفعالاتی عرصه سیاسی کشور تغییر کرد و دولت در اختیار جناح چپ قرار گرفت و مجلس پنجم نیز تا حد زیادی یکدست بود و همکاری میکرد.
حزب کارگزاران در انتخابات ریاستجمهوری پیش از آنکه بر آقای خاتمی اتفاق نظر پیدا کند، بر آقای حبیبی اصرار میکرد. چه شد که او کنار رفت و کارگزاران به سمت آقای هاشمی گرایش پیدا کرد؟
کارگزاران در ابتدا بر آقای حسن حبیبی اصرار داشت و او کاندیدای نخست ما بود؛ اما ایشان در نهایت قبول نکردند. به یاد دارم او در سفر استانی خود به اراک در مقام معاوناول رئیسجمهور گفت که نامزد انتخابات نخواهم شد و هنگامی که چنین موضعی در رسانهها اعلام شد، ما نیز دیگر اصرار نکردیم. بعد هم افراد دیگری را در نظر داشتیم که در نهایت با معرفی آقای خاتمی از سوی روحانیون مبارز او را شایسته دیدیم. آقای خاتمی در نشستی با اعضای کارگزاران از برنامههای خود سخن گفت و ما نیز رویکرد کلی او را جویا شدیم که در نهایت به این نتیجه رسیدیم که از ایشان حمایت کنیم.
اگر منصفانه به موضوع بنگریم، درمییابیم که کارگزاران همهجانبه از آقای خاتمی حمایت کرد تا حدی که آقای هاشمی در آخرین خطبه نماز جمعه پیش از انتخابات گفتند اجازه نخواهیم داد رأی مردم خوانده نشود و همانی را اعلام میکنیم که از صندوقها درآید. این سخنان در آن مقطع حساس به منزله حمایت آقای هاشمی از آقای خاتمی برداشت شد و توانست رأی مردم را به سمت آقای خاتمی بکشاند.
رأی خود آقای هاشمی چه بود؟
آقای هاشمی به آقای ناطق رأی دادند؛ اما پیش از انتخابات همه تصور میکردند که ایشان حامی آقای خاتمی است و شاهد مثالش را آن نماز جمعه مهم میدانستند.
خود شما هم در مقطعی قصد نامزدشدن در انتخابات سال 76 را داشتید. مرحوم هاشمی نیز خاطرات خود درباره این موضوع را قید کردهاند. چه اتفاقی افتاد که از نامزدشدن در انتخابات صرفنظر کردید؟
وقتی آقای حبیبی نامزد کارگزاران بود، بههیچوجه تمایل نداشتم وارد انتخابات شوم. هنگامی که او همه را مطمئن کرد که در انتخابات شرکت نمیکند، من وارد عرصه شدم. در تمام نظرسنجیها رأی من بالاتر از بقیه نامزدها بود؛ بهنحویکه من 33 درصد رأی داشتم و نامزدهای دیگر هیچیک به بالای 20 درصد نمیرسیدند. آقای خاتمی که نامزد شدند، مرحوم هاشمی به من گفت که صلاح نیست انتخابات سهقطبی شود؛ زیرا پیشبینی میکردند که در چنان فضایی آرا شکسته شود؛ موضوعی که در انتخابات سال 84 رخ داد و اصلاحطلبان به شکستهشدن آرا توجه نکردند. بههرروی با توصیه مرحوم هاشمی من از صحنه انتخابات کنار رفتم.
شما میگویید که حمایت کارگزاران از آقای خاتمی یکی از علتهای پیروزی ایشان در انتخابات بود؛ اما اصلاحطلبان پس از پیروزی در اجماعی نسبی به آقای هاشمی حمله کردند. بهعنوان بحث پایانی قدری دراینباره توضیح بدهید.
از بخش تأسفبار آن سالها سخن گفتید که تمایل نداشتم دربارهاش سخن بگویم. بله! بعد از رویکارآمدن آقای خاتمی اصلاحطلبان در حمله به آقای هاشمی کم نگذاشتند که البته بعدها فهمیدند که مسیر نادرستی رفتهاند و اکنون همانهایی که روزگاری به او میتاختند، از خدماتش میگویند. در آن مقطع آنها فکر میکردند که آقای هاشمی در همه عرصهها اعم از مجلس و ریاستجمهوری مهمترین آلترناتیو است و همهچیز را میتواند تعیین کند؛ بههمیندلیل او را یک خطر بالقوه میدانستند و سعی کردند با تخریبهای متعدد و بیوقفه او را نزد مردم خراب کنند.
ما هیچگاه کتابهایی را که آنها نوشتند، از یاد نمیبریم. اصلاحطلبان اشتباه بسیار بزرگی کردند و هنگامی که به مجلس ششم رسیدند، در تخریب آیتالله هاشمیرفسنجانی از هیچ کوششی کم نگذاشتند. بههرروی تاریخ ثابت کرد که آن عالیجناب سرخپوش چه خدماتی برای مردم و کشور ایران کرده است.
نظر شما