تحلیل ناصر هادیان از تصمیم امریکا علیه سپاه
یک استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران اظهار داشت: «تصمیم آمریکا در قرار دادن سپاه در لیست گروههای تروریستی فقط شرایط درگیری نظامی بین دو کشور را آماده می کند و "احتمال" برخورد چنین مساله ای را افزایش می دهد. در این رابطه فعالیت های دیپلماتیک و ساماندهی به افکار عمومی دنیا می تواند بر سیاست های ترامپ تاثیر بگذارد، اما الزاما قدرت تغییر آن را ندارد.»
صدای ایران - یک استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران اظهار داشت: «تصمیم آمریکا در قرار دادن سپاه در لیست گروههای تروریستی فقط شرایط درگیری نظامی بین دو کشور را آماده می کند و "احتمال" برخورد چنین مساله ای را افزایش می دهد. در این رابطه فعالیت های دیپلماتیک و ساماندهی به افکار عمومی دنیا می تواند بر سیاست های ترامپ تاثیر بگذارد، اما الزاما قدرت تغییر آن را ندارد.»
چند روز قبل دولت ترامپ سپاه پاسداران را در لیست گروه های تروریستی آمریکا قرار داد. در مقابل، ایران نیز نیروهای نظامی آمریکا در غرب آسیا را تروریستی نامید. این مساله گمانه زنی های زیادی در مورد احتمال وقوع درگیری نظامی بین دو کشور به وجود آورد.
دکتر ناصر هادیان، استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران در این باره به پرشیا دایجست گفت: «دلایل آمریکا برای قرار دادن سپاه پاسداران در لیست گروههای تروریستی یکسری دلایل چهل ساله، یکسری دلایل دو ساله و یکسری دلایل دو سه روزه دارد. دلایل چهل ساله آن به برداشتی برمی گردد که ایالات متحده از جمهوری اسلامی دارد. از نگاه رهبران این کشور جمهوری اسلامی یک دولت انقلابی است که نظم جهان و منطقه را قبول ندارد و لذا آمریکا به عنوان کشوری که خود را مهمترین برقرار کننده نظم در دنیا می داند با چنین کشوری اختلاف نظر دارد.»
وی ادامه داد: «دلیل دو ساله آن به روی کار آمدن ترامپ و تیمی در قدرت مربوط است که فکر می کند راه حل ایران، تغییر نظام است و تلاش دارد با استفاده از دو استراتژی تقابل و توافق، این مساله را عملیاتی سازد. استراتژی توافق یعنی خود رژیم، خودش را تغییر دهد و استراتژی تقابل یعنی استفاده از ابزارهایی که در نهایت مردم باعث تغییر نظام شوند. انزوای دیپلماتیک، ائتلاف سازی، جنگ روانی، فعال سازی اختلافات قومی - مذهبی - طبقاتی، فشار حداکثری، تحریم و در نهایت جنگ، ابزارهای استراتژی تقابل است. قرار دادن سپاه در لیست گروههای تروریستی هم در همین راستا صورت گرفت. در واقع آمریکا مهمترین ابزار اعمال سیاست خارجی ایران در منطقه و قسمت هایی که امریکا از آن ناراضی است را هدف قرار داد.»
این کارشناس مسائل بین الملل در مورد دلایل کوتاه مدت اتخاذ چنین تصمیمی بیان کرد: «آمریکا در نظر داشت با این کار پیغامی به اسرائیل بدهد و در آستانه انتخابات پارلمانی آن عنوان کند که این کشور حامی نتانیاهو است. بنابراین همان طور که ظریف گفت این تصمیم هدیه ای به نتانیاهو بود.»
هادیان در مورد احتمال وقوع درگیری میان ایران و آمریکا پس از این اقدام در منطقه و خلیج فارس گفت: «در این رابطه من حداقل سه بُعد نظامی، اقتصادی و روانی را مدنظر قرار می دهم. در بُعد روانی آمریکا به دنبال آن است تا مردم ایران را در مقابل سپاه قرار دهد و بگوید مشکلات کشور به خاطر سپاه است تا مردم نسبت به آن دچار هراس شوند. در بُعد اقتصادی چون عملکردهای اقتصادی ایران شفاف نیست، خارجی ها هم از ترس درگیر شدن با مشکلات احتمالی، وارد مناسبات اقتصادی با برخی موسسات در ایران نشوند. بُعد نظامی این درگیری در حال حاضر امکان وقوع ندارد. تصمیم اخیر آمریکا علیه سپاه فقط شرایط آن را آماده می کند و "احتمال" برخورد چنین مساله ای را افزایش می دهد. اما در حال حاضر بنای ایالات متحده بر این موضوع نیست.»
وی افزود: «بر این اساس من در سال 2019 نگران چنین مواجه ای نیستم، بلکه نگران جنگ های تصادفی و برنامه ریزی نشده هستم. برای مثال حادثه ای در خلیج فارس اتفاق بیفتد که نه تنها این حادثه خودش مهم است بلکه تصاعدی ممکن است افزایش یابد و خطرناک شود. بنابراین جنگ تصادفی خیلی مهم است. اما راه حل هایی برای این موضوع وجود دارد. از جمله اینکه توافقاتی در دریا شکل بگیرد تا رخ دادن چنین حوادثی را کاهش دهد و یا از افزایش شدت آن جلوگیری کند.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: «در چارچوب بُعد نظامی، جنگ های نوع دومی وجود دارد. در این راستا اسرائیل و عربستان تلاش می کنند آمریکا را ترغیب کنند تا وارد این درگیری شود. زیرا اسرائیل و عربستان توان درگیری مستقیم با ایران را ندارند و اگر اقدام نظامی کنند به جایی نخواهند رسید و فقط ایالات متحده است که چنین توانمندی دارد. این نوع جنگ های ترغیبی است که "احتمالا" در سال جاری رخ دهد.»
هادیان اظهار داشت: «اما در سال 2020 اگر جنگی رخ دهد، جنگ برنامه ریزی شده است؛ آن هم در شرایطی که ترامپ در انتخابات موقعیت خوبی نداشته باشد. لذا ترامپ برای بهبود وضعیت خود وارد جنگ با ایران می شود تا مردم آمریکا را به این نتیجه برساند که الان زمان خوبی برای تغییر رئیس جمهور نیست و باید از او حمایت کنند. پس چنانچه در آن زمان یعنی تابستان 2020، شرایط به ضرر ترامپ باشد "احتمال" افزایش این درگیری افزایش می یابد. اما کار ساده ای هم نخواهد بود.»
وی در خصوص اینکه آیا قرار گرفتن سپاه در لیست گروه های تروریستی می تواند وقوع جنگ های تصادفی را تقویت کند گفت: «با این تصمیم امریکا برخورد میان ایران و امریکا دیگر در زمره جنگ تصادفی نمی گنجد، بلکه در قالب جنگ برنامه ریزی شده خواهد بود. جنگ تصادفی یعنی جنگی کاملا غیرقابل پیش بینی. جنگی که دو طرف نمی خواهد این اتفاق رخ دهد و برنامه ای برای آن ندارند.»
وی در مورد نیاز دولت ترامپ به تایید کنگره برای اجرایی کردن تصمیم خود علیه سپاه پاسداران خاطرنشان کرد: «اجرای این تصمیم در اختیار قوه مجریه آمریکا است. در حال حاضر در داخل ایالات متحده دعوا بر سر این است که آیا این اقدام در چارچوب قانون مصوب سال 2001 قرار دارد یا خیر. زیرا کنگره در سال 2001 قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن به رئیس جمهور اختیار داده شد تا بتواند بدون نیاز به اجازه کنگره، با تروریسم بجنگد. در حالی که اعلان جنگ در قانون اساسی این کشور، در اختیار کنگره است.»
هادیان ادامه داد: «با قانون سال 2001 دولت ترامپ نیازی به مجوز کنگره برای مقابله با سپاه در قالب گروه های تروریستی ندارد. اما من مبهم گذاشتن این مساله از جانب پمپئو که توسط خبرنگار سی ان ان پرسیده شد را عملیات روانی می دانم. پمپئو می خواهد رهبران ایران را وارد حدس زنی کند و حساسیت ها را در دنیا افزایش دهد. برداشت من این است که وقتی قوه مجریه در آمریکا تصمیم به جنگ می گیرد، راهی برای آن خواهد یافت و بعد هم سعی می کند توجیهاتی قانونی برای آن بتراشد؛ علی رغم اینکه ممکن است آن توجیهات در آینده مورد نقد واقع شود. بر این اساس فرض کنیم حتی اگر فردا کنگره قانونی را تصویب کند که مطابق آن رئیس جمهور نتواند این کار را انجام دهد، اگر دولت درصدد انجام آن باشد جنگ اتفاق می افتد. پس ایران بهتر است خود را درگیر دعواهای حقوقی داخل آمریکا نکند که آیا کنگره این تصمیم را تایید می کند یا خیر.»
وی درباره مبنای حقوقی اعلام نیروی نظامی یک کشور به عنوان یک گروه تروریستی در حقوق بین الملل گفت: «من به موضوعات از دیدگاه روابط بین الملل نگاه می کنم و زاویه دید من هم قدرت است. حتی اگر همه دنیا هم مانع این اقدام آمریکا شود، این کار صورت می گیرد. پس ایران نباید خود را درگیر این مسائل حقوقی کند و باید به مسائلی بپردازد که مهم است. آنچه احتمال دارد رویکرد دولت ترامپ را تغییر دهد، ملاحظات دیگری است، ملاحظاتی از قبیل قدرت، بازدارندگی نرم و سخت، منافع اقتصادی.»
هادیان تاکید کرد: «نمی خواهم بگویم بحث های حقوقی مهم نیست و نباید به آن پرداخت اما از دید من کاملا ثانویه است. برای من خیلی مهمتر است که به نیروهای ضد جنگ دنیا در قالب مقاله، تظاهرات و اعتصابات سامان داد. اینها میتوانند در سیاست ترامپ تاثیر بگذارند، البته نه اینکه الزاما قدرت تغییر آن را داشته باشند. از این رو اولویت من تکیه بر بحث های حقوقی نیست.»
این استاد دانشگاه تصریح کرد: «واکنش کشورهایی مانند انگلیس به این اقدام آمریکا هم در چارچوب اقدامات دیپلماتیک و در همان راستا می تواند موثر باشد. در واقع فعالیت های دیپلماتیک، فعالیت های بازدارندگی نظامی، بازدارندگی نرم (افکار عمومی دنیا و منطقه) مهم است و در محاسبات استراتژیک تاثیرگذار است و ایران باید این عرصه ها را فعال کند.»
نظر شما