خباز:
با انسجام ملی از شرایط سخت عبور میکنیم
ساعتها برای فرارسیدن سال نو به تیکتاک افتاده اما شرایط کشور به گونهای شده که مردم مانند سالهای گذشته ذوق و شوق آنچنانی برای ورود به سال جدید ندارند و حتی برخی از آغاز سالنو ترس و واهمه دارند، چرا که برخی دائما بر طبل ناامیدی کوبیده و مطرح کردهاند که سال 98 مشکلات اقتصادی در کشور از سال 97 بیشتر خواهد شد.
ساعتها برای فرارسیدن سال نو به تیکتاک افتاده اما شرایط کشور به گونهای شده که مردم مانند سالهای گذشته ذوق و شوق آنچنانی برای ورود به سال جدید ندارند و حتی برخی از آغاز سالنو ترس و واهمه دارند، چرا که برخی دائما بر طبل ناامیدی کوبیده و مطرح کردهاند که سال 98 مشکلات اقتصادی در کشور از سال 97 بیشتر خواهد شد.
به گزارش صدای ایران از آرمان امروز، در همین راستا «آرمان» با محمدرضا خباز استاندار سابق خراسان شمالی و فعال سیاسی اصلاحطلب گفتوگویی داشته که میخوانید.
با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر کشور، شرایط اقتصادی را در آینده چگونه پیشبینی میکنید؟
درپاسخ به این سوال باید در ابتدا گفت که آیا کشور در جنگ اقتصادی بسر میبرد یا خیر؟ اگر در جنگ اقتصادی بسر میبریم باید لوازم این جنگ را هم تمام افرادی که دل در گرو عزت کشور دارند، بهکار برند، اما اگر در جنگ بسر نمیبریم باید اعلام شود که این مطلبی که از سوی مسئولان مطرح شده چه بوده و به معنای آن است که جنگ اقتصادی واقعیت ندارد؟ به نظر من کشور در حال حاضر در جنگ اقتصادی بسر میبرد و شرایط بسیار سختی است. در طول انقلاب کشور هیچ زمانی دارای چنین شرایطی نبود یا اگر هم بود، شرایط آسانتر بود. در ابتدای انقلاب، کشور با شرایط اقتصادی بسیار سختی روبهرو شد اما انسجام داخلی بسیار قوی بود. در زمان جنگ تمام ارکان کشور و بلکه تمام مردم به جنگ میاندیشیدند، یعنی سخن اول و گفتمان غالب این کشور جنگ تحمیلی بود اما در حال حاضر به نظر میآید که بسیاری از مسئولان جنگ اقتصادی را نمیپذیرند. به آن معنا که رفتارهای این مسئولان در عمل نشان میدهد که جنگ اقتصادی را قبول ندارد، در این صورت باید گفت که اگر جنگ اقتصادی را قبول دارند باید مانند جنگ نظامی با هم ید واحده بوده و یکصدا، هماهنگ، همدل و همراه برای حفظ کشور باشند. در دوران دفاع مقدس بهیاد دارم که هرچه دولت نیاز داشت، یعنی از جبهه به دولت منتقل میشد، همه خود را موظف میدانستند که آن را تهیه کنند. هیچ کسی سخنی بر خلاف روند جنگ نمیگفت اما در حال حاضر این چنین نیست در حال حاضر عدهای به جهت آنکه با دولت مخالف هستند و از ابتدا در ستاد انتخاباتی دیگری بودند تلاش میکنند که دولت را به ستوه بیاورند. این موضوع نشان دهنده آن است که این افراد یا جنگ اقتصادی را قبول ندارند و یا اگر جنگ اقتصادی را میپذیرند رفتارشان با جنگ مناسبتی ندارد.
برخی معتقدند در سال آینده شرایط سختتر خواهد بود؟
با توجه به تحلیل تمام اقتصاددانها، در شش ماهه اول سال 98 امکان سختتر بودن شرایط وجود دارد، البته اگر هم سختتر شد، ما در قبال این وضعیت چه وظیفهای داریم؟ تکلیف ما در این میان چیست؟ هر شخصی که به سربلندی این کشور میاندیشد چه تکلیفی دارد؟ آیا تکلیفش همدلی، هماهنگی، همصدایی و همنوایی است یا کاری انجام شود که خواسته و آرزوی آمریکا یا اسرائیل است؟ چرا که اسرائیلیها و آمریکاییها چنین انتظاری دارند. در حال حاضر اسرائیل و آمریکا از ما چه درخواستی دارند؟ باید در پاسخ گفت که آنها دنبال بههم ریختگی و عدم انسجام در کشور هستند. آنها از ما چه انتظاری دارند؟ آنها به دنبال هرج و مرج در کل کشور هستند. عدهای طی چهار سال دولت گذشته و نزدیک دو سالی که از دولت دوازدهم میگذرد، در بوق ناامیدی میدمند و دائم برای مردم ساز ناامیدی میزنند، طبیعی است که اگر این شرایط ادامه پیدا کند همان هرج و مرجی که پیشبینی برخی افراد بوده است، به وجود خواهد آمد.
در چه صورتی مردم شرایط کنونی را تحمل خواهند کرد؟
در صورتی که احساس کنند تمام مسئولان کشور تحت رهبری مقام معظم رهبری با یکدیگر در پی رفع مشکلات مردم و خدمت به کشور باشند و برای عبور از این شرایط تلاش میکنند؛ اگر چنین احساسی در مردم به وجود بیاید آن اعتمادی که باید باشد به وجود میآید ولی وقتی که مشاهده میکنند که از هر سَری صدایی بلند میشود و هر گروهی سخنی را مطرح میکند، مشخص است مردم هم ممکن است که خدای ناکرده امیدشان کمکم به ناامیدی تبدیل شود. دوستی به نقل از یکی از شخصیتها تعریف میکرد دوستی داشتیم که میگفت اگر چهار قاچاقفروش قصد داشته باشندکه یک کالای قاچاقی را از جایی به جای دیگر حمل کنند اولین وظیفه آنها چیست؟ من فکر کردم و گفتم، اولین وظیفه آنها این است که با یکدیگر همدل، همراه و همفکر باشند. یعنی برای انجام یک کار خلاف، غیرشرعی یا غیرقانونی باید تمام آن افراد هم با یکدیگر همدل باشند. ما برای یک کار واجب، اسلامی، الهی که شهدا انتظار دارند و امام و امت در انتظار انجام آن هستند همدلی و همراهی خوبی با یکدیگر نداریم و اگر هم همدل و همراه نباشیم باید بگویم که بله آن پیشبینیهایی که مطرح میشود ممکن است محقق شود؛ اما اگر همدل، همراه و به کمک یکدیگر برویم باید بگویم که این کمک مسئولان و ردههای بالای کشور به بدنه مردم هم رسوخ میکند.
به گزارش صدای ایران از آرمان امروز، در همین راستا «آرمان» با محمدرضا خباز استاندار سابق خراسان شمالی و فعال سیاسی اصلاحطلب گفتوگویی داشته که میخوانید.
با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر کشور، شرایط اقتصادی را در آینده چگونه پیشبینی میکنید؟
درپاسخ به این سوال باید در ابتدا گفت که آیا کشور در جنگ اقتصادی بسر میبرد یا خیر؟ اگر در جنگ اقتصادی بسر میبریم باید لوازم این جنگ را هم تمام افرادی که دل در گرو عزت کشور دارند، بهکار برند، اما اگر در جنگ بسر نمیبریم باید اعلام شود که این مطلبی که از سوی مسئولان مطرح شده چه بوده و به معنای آن است که جنگ اقتصادی واقعیت ندارد؟ به نظر من کشور در حال حاضر در جنگ اقتصادی بسر میبرد و شرایط بسیار سختی است. در طول انقلاب کشور هیچ زمانی دارای چنین شرایطی نبود یا اگر هم بود، شرایط آسانتر بود. در ابتدای انقلاب، کشور با شرایط اقتصادی بسیار سختی روبهرو شد اما انسجام داخلی بسیار قوی بود. در زمان جنگ تمام ارکان کشور و بلکه تمام مردم به جنگ میاندیشیدند، یعنی سخن اول و گفتمان غالب این کشور جنگ تحمیلی بود اما در حال حاضر به نظر میآید که بسیاری از مسئولان جنگ اقتصادی را نمیپذیرند. به آن معنا که رفتارهای این مسئولان در عمل نشان میدهد که جنگ اقتصادی را قبول ندارد، در این صورت باید گفت که اگر جنگ اقتصادی را قبول دارند باید مانند جنگ نظامی با هم ید واحده بوده و یکصدا، هماهنگ، همدل و همراه برای حفظ کشور باشند. در دوران دفاع مقدس بهیاد دارم که هرچه دولت نیاز داشت، یعنی از جبهه به دولت منتقل میشد، همه خود را موظف میدانستند که آن را تهیه کنند. هیچ کسی سخنی بر خلاف روند جنگ نمیگفت اما در حال حاضر این چنین نیست در حال حاضر عدهای به جهت آنکه با دولت مخالف هستند و از ابتدا در ستاد انتخاباتی دیگری بودند تلاش میکنند که دولت را به ستوه بیاورند. این موضوع نشان دهنده آن است که این افراد یا جنگ اقتصادی را قبول ندارند و یا اگر جنگ اقتصادی را میپذیرند رفتارشان با جنگ مناسبتی ندارد.
برخی معتقدند در سال آینده شرایط سختتر خواهد بود؟
با توجه به تحلیل تمام اقتصاددانها، در شش ماهه اول سال 98 امکان سختتر بودن شرایط وجود دارد، البته اگر هم سختتر شد، ما در قبال این وضعیت چه وظیفهای داریم؟ تکلیف ما در این میان چیست؟ هر شخصی که به سربلندی این کشور میاندیشد چه تکلیفی دارد؟ آیا تکلیفش همدلی، هماهنگی، همصدایی و همنوایی است یا کاری انجام شود که خواسته و آرزوی آمریکا یا اسرائیل است؟ چرا که اسرائیلیها و آمریکاییها چنین انتظاری دارند. در حال حاضر اسرائیل و آمریکا از ما چه درخواستی دارند؟ باید در پاسخ گفت که آنها دنبال بههم ریختگی و عدم انسجام در کشور هستند. آنها از ما چه انتظاری دارند؟ آنها به دنبال هرج و مرج در کل کشور هستند. عدهای طی چهار سال دولت گذشته و نزدیک دو سالی که از دولت دوازدهم میگذرد، در بوق ناامیدی میدمند و دائم برای مردم ساز ناامیدی میزنند، طبیعی است که اگر این شرایط ادامه پیدا کند همان هرج و مرجی که پیشبینی برخی افراد بوده است، به وجود خواهد آمد.
در چه صورتی مردم شرایط کنونی را تحمل خواهند کرد؟
در صورتی که احساس کنند تمام مسئولان کشور تحت رهبری مقام معظم رهبری با یکدیگر در پی رفع مشکلات مردم و خدمت به کشور باشند و برای عبور از این شرایط تلاش میکنند؛ اگر چنین احساسی در مردم به وجود بیاید آن اعتمادی که باید باشد به وجود میآید ولی وقتی که مشاهده میکنند که از هر سَری صدایی بلند میشود و هر گروهی سخنی را مطرح میکند، مشخص است مردم هم ممکن است که خدای ناکرده امیدشان کمکم به ناامیدی تبدیل شود. دوستی به نقل از یکی از شخصیتها تعریف میکرد دوستی داشتیم که میگفت اگر چهار قاچاقفروش قصد داشته باشندکه یک کالای قاچاقی را از جایی به جای دیگر حمل کنند اولین وظیفه آنها چیست؟ من فکر کردم و گفتم، اولین وظیفه آنها این است که با یکدیگر همدل، همراه و همفکر باشند. یعنی برای انجام یک کار خلاف، غیرشرعی یا غیرقانونی باید تمام آن افراد هم با یکدیگر همدل باشند. ما برای یک کار واجب، اسلامی، الهی که شهدا انتظار دارند و امام و امت در انتظار انجام آن هستند همدلی و همراهی خوبی با یکدیگر نداریم و اگر هم همدل و همراه نباشیم باید بگویم که بله آن پیشبینیهایی که مطرح میشود ممکن است محقق شود؛ اما اگر همدل، همراه و به کمک یکدیگر برویم باید بگویم که این کمک مسئولان و ردههای بالای کشور به بدنه مردم هم رسوخ میکند.
نظر شما