ناراحتی آزمون از صحبتهای نژادپرستانه خلیلی
سردار آزمون، مهاجم تیم ملی فوتبال کشورمان که در یک سال اخیر با حاشیههای زیادی دست و پنجه نرم کرده بود، در گفتوگوی تفصیلی با خبرگزاری تسنیم گفت، از روی بیتجربگی وارد برخی حواشی شد و حالا همهی آنها را فراموش کرده است.
سردار آزمون، مهاجم تیم ملی فوتبال کشورمان که در یک سال اخیر با حاشیههای زیادی دست و پنجه نرم کرده بود، در گفتوگوی تفصیلی با خبرگزاری تسنیم گفت، از روی بیتجربگی وارد برخی حواشی شد و حالا همهی آنها را فراموش کرده است.
به گزارش صدای ایران از تسنیم، یکی از ستارههای فوتبال ایران که مدتی اسیر حاشیه شده بود، دوباره در نقش یک ستاره ظاهر شده است. سردار آزمون،
مهاجم جوان تیم ملی که پس از حواشی جام جهانی دوباره خودش را به آمادگی مطلوب رساند تا به تیم ملی بازگردد، در جام ملتها برای تیم ملی گلزنی کرد و با توجه به درخشش در روبینکازان به تیم زنیت سن پترزبورگ پیوست. سردار بلافاصله پس از پیوستن به زنیت هم توانست نقش خود را در این تیم به خوبی ایفا کند و با دو گل و یک پاس گل مقابل فنرباغچه، زمینهساز صعود این تیم به دور بعدی لیگ اروپا شد. این هفته هم زنیت در دیدار با اورال که نخستین بازی نیمفصل دوم لیگ روسیه بود، با گلزنی سردار آزمون به سه امتیاز رسید تا از خرید مهاجم جوان ایرانیاش بیش از پیش خرسند شود.
سردار آزمون درباره درخشش این روزهای در لباس زنیت، محبوبیتی که در این تیم کسب کرده، حواشی که پیش از جام جهانی و پس از آن برای او به وجود آمد، قرار گرفتن مقابل هواداران پرسپولیس، ارتباطش با کارلوس کیروش، حواشی اسبدوانی و صحبتهایی که اخیراً از جانب مسعود خلیلی، رئیس فدراسیون سوارکاری به بیرون درز پیدا کرده، صحبت کرده است. مشروح این گفتوگو را در زیر بخوانید:
این روزها تبدیل به ستاره تیم زنیت شدهای و خیلی زود توانستهای جای خودت را در ترکیب این تیم بازی کنی. بعد از دو گلی که به فنرباغچه در لیگ اروپا زدی، این هفته هم زنیت با گل تو به پیروزی رسید.
خدا را شکر میکنم که در این بازی هم توانستم گل بزنم و این گل من به لطف همهی بازیکنان تیم بود که در زمین زحمت میکشند. از دروازهبان در آخرین نقطه تا من در نوک حمله و حتی بازیکنان روی نیمکت، همه به یک اندازه در موفقیت و عدم موفقیت تیم شریک هستیم. من هم به کمک دوستانم گل زدم که همه در این گل نقش داشتند. اگر گل بزنیم تأثیر همه بازیکنان بوده و اگر هم گل بخوریم، همه مقصر هستیم، اما خوشحالم که گلزنی در این بازی نصیب من شد.
به زودی هم بازی مهمی با ویارئال دارید و فکر میکنم همه از تو انتظار زیادی برای گلزنی داشته باشند. قول گلزنی هم میدهی؟
تمام سعیام را میکنم که بهترین بازی عمرم را مقابل ویارئال انجام دهم. قطعاً بازی کردن در زنیت و در لیگ اروپا برای من افتخار است و امیدوارم بتوانم بازهم هواداران این تیم را خوشحال کنم. ما هواداران خیلی خوبی داریم که امیدوارم آنها را بازهم خوشحال ببینم.
البته ویارئال این روزها در لالیگا اوضاع خوبی ندارد. فکر میکنی بازی آسانی داشته باشید؟
ویارئال تیم خیلی خوب است، یکی از تیمهای خوب لیگ اروپا که مقابلش بازی سختی خواهیم داشت. باید تمام تمرکزمان را روی این بازی بگذاریم و در بازی رفت نتیجه خوب بگیریم که در اسپانیا، بازی خیلی سختی نداشته باشیم. اگر ویارئال در لیگ اسپانیا موفق نبوده، در لیگ اروپا جزو تیمهای موفق بوده است و نباید این بازی را آسان بگیریم.
انگار در زنیت هم به خوبی حمایت میشوی و بعد از انجام سه بازی به بالاترین سطح محبوبیت در این تیم رسیدهای. هم هواداران زنیت و هم هواداران ایرانی هم حسابی در شبکههای اجتماعی از تو حمایت کردهاند.
صددرصد این حمایت آنها برای من یک انرژی خیلی مثبت است. از هواداران زنیت و از تمام ایرانیهایی که از من حمایت میکنند، تشکر میکنم. خیلی خوشحال میشوم و انرژی میگیرم که در صفحه زنیت اینگونه اسم من را مینویسند و حمایت میکنند و خدا را شکر میکنم که پاسخ حمایتهای آنها را اینگونه با گلزنی میدهم. انشاءالله بتوانم این روند را ادامه بدهم.
به نظرم میرسد پس از آن حواشی که برای تو به وجود آمده بود و خیلی از هواداران علیه تو شده بودند، دوباره شرایط در حال عادی شدن است و دوباره سردار در حال رسیدن به محبوبیت سابقش است. خودت میدانی این حواشی در کجا ریشه داشت؟
حاشیههایی که برای من به وجود آمد، خیلی پشت پردهها داشت و آنهایی که دنبال این حواشی بودند، از خیلی چیزها خبر داشتند. میخواستند من را به حاشیه ببرند و این کار را هم کردند، چون من آن زمان هم تجربه لازم را نداشتم و اسیر این حواشی شدم، اما اکنون با این چیزها و حواشی، کنار آمدم و تنها به فوتبالم فکر میکنم.
اما خب بخشی از انتقادات زمانی شدیدتر شد که جام جهانی را پشت سر گذاشتیم و خیلیها میگفتند انتقاد از تو فنی است. آیا اینطور بود؟
واقعاً هنوز هم نمیتوانم درک کنم که چرا در آن مقطع از من باید انتقاد میشد. من وظایفی که کادرفنی از من خواسته بود را به نحو احسن انجام دادم و سرمربی تیم هم از عملکردم راضی بود. هر چیزی که از من خواسته شده بود و تمام وظایفی که از من در زمین فوتبال میخواستند را انجام دادم، برای همین بود که نمیتوانستم درک کنم چرا از من انتقاد شد. با این انتقادات به نوعی مشکل خوردم، آن هم وقتی در بالاترین سطح فوتبال، در جام جهانی که همهی دنیا آن را نظاره میکردند، بازی میکردیم و در آن گروه کار سختی هم داشتیم. نه تنها من، بلکه بازیکنان دیگری هم بودند که از آنها به بدترین شکل انتقاد شد. ما هم ایرانی هستیم و انتظار داشتیم در آن مقطع که بدترین شرایط بود، حمایت شویم. با این حال وقتی از آن روزها فاصله گرفتم، فهمیدم که نباید به خیلی صحبتها گوش بدهم، چون ممکن است هرکسی نظری داشته باشد.
قبول داری که بخشی از حاشیههای ایجاد شده برای تو با هواداران پرسپولیس بود. آن هم وقتی که خبری آمده بود که سردار آزمون قصد دارد مهدی طارمی را با خودش به روستوف ببرد و همان زمان برانکو هم به این موضوع واکنش نشان داد و علیه تو صحبت کرد. در این خصوص توضیح میدهی؟
در آن مقطع من خیلی حرفها شنیدم و خیلی چیزها را تحمل کردم. خیلی از هواداران پرسپولیس در آن مقطع به من فحاشی میکردند، اما خوب میدانم که سوءتفاهم شده بود. میدانستم یک خبر که از اساس دروغ بود، باعث این سوءتفاهم شده است. من نه تنها با پرسپولیسیها مشکلی ندارم، بلکه همیشه به عنوان یکی از بزرگترین تیمها به پرسپولیس احترام گذاشتهام.
شاید اگر در آن مقطع برانکو به خبر رفتن طارمی به روستوف واکنش نشان نمیداد، علیه تو صحبت نمیکرد و پدرت هم پاسخ برانکو را نمیداد، این همه حاشیه هم برای سردار آزمون ایجاد نمیشد. قبول داری؟
من همیشه میگفتم آن موقع که این اتفاقات رخ داد، انتظاری نداشتم جز اینکه کمی حرفهایتر برخورد شود. کاش از خود من میپرسیدند که چنین اتفاقی رخ داده و آیا من میخواهم مهدی طارمی را به روستوف ببرم یا نه. من در سطحی نیستم که بخواهم بازیکنی را از یک تیم بزرگ (پرسپولیس) به تیم دیگری در روسیه ببرم. اصلاً این کار من نیست، چون فقط یک بازیکن هستم. خب وقتی آن صحبتها صورت گرفت، پدر من که واکنش نشان داد، چون دوست نداشت این صحبتها علیه من شود و به عنوان یک پدر، باید او را هم درک کرد. همه داستان یک سوءتفاهم بود و پدر من هم در آن مقطع نمیخواست من را تنها بگذارد و او دوست نداشت، برای من حاشیه ایجاد شود. به همین دلیل پدرم را درک کردم و حتی وقتی با او در این رابطه صحبت کردم، گفت هیچ وقت اجازه نمیدهد علیه من حاشیه ایجاد کنند و تنهایم نمیگذارد. این فقط یک حس پدرانه بود که من پدرم را درک کردم و حسی است که در همه پدران عزیز سرزمین ما وجود دارد.
نگران این نبودی که حاشیههایی که برای تو به وجود آمده، به تو ضربه بزند. آن هم وقتی که اصلاً مهدی طارمی نه تنها به روستوف نیامد، بلکه حتی به فوتبال روسیه هم نرفت و در قطر لژیونر شد.
حواشی به وجود آمد، اما برای خود من مهم نبود. خیلی چیزها هم به من گفتند و فحاشیها کردند، اما مهم نبود، چون من خودم با خدای خودم میدانستم که موضوع مطرح شده راست نیست، پس چرا باید ناراحت شوم؟ هر چقدر هم بد و بیراه گفتند، اهمیت ندادم و هیچ موقع از این نوع فحاشیها و انتقادها، شکست نمیخورم. من تنها نگران خانوادهام بودم که در آن موقع در شبکههای اجتماعی بودند و این فحاشیها را میدیدند، اما خدا را شکر اکنون در شبکه اجتماعی هم نیستند. آنها بودند که نمیتوانستند این اتفاقات را درک کنند و من هم وقتی آنها را نگران میدیدم، ضربه میخوردم. شاید پدرم و من قویترین اعضای خانواده هستیم و در استان کوچکی هم که داریم، میتوانیم این اتفاقات و حواشی درون ورزش را هضم کنیم، اما خب سایر اعضای خانوادهام حساستر بودند. وقتی هم میدانستیم موضوع صحت ندارد، واکنشی نشان ندادیم. تنها واکنش پدر من در آن مقطع به صحبتهای برانکو هم این بود که ای کاش انتقاد درستتر صورت می گرفت و روی یک صحبت راست یا حقیقت از من انتقاد میکرد، نه موضوعی که به دروغ به من نسبت داده شده بود.
یعنی تو یا پدرت هم مشکلی با برانکو نداشتید یا اکنون بین شما دلخوری وجود ندارد؟
هیچ وقت، چون همه چیز فقط سوءتفاهم بود. این موضوع حتی برای پرسپولیس هم حاشیهساز شد، چون اینطور نبود که من بخواهم مهدی را با خودم به روسیه ببرم. هر جایی قانونی دارد، هر باشگاهی ضوابطی دارد و آیا خود شما قبول میکنید که بازیکنی با خودش بازیکن دیگری را به تیمش ببرد؟ پس باشگاه چه کاره است؟ من و خانوادهام هیچ مشکلی با هم نداشتیم و نداریم، چون موضوع پیش آمده فقط یک سوءتفاهم بود. مگر ما با برانکو یا برانکو با ما چه کار داشته که بخواهیم مشکلی داشته باشیم؟ حتی دلخوری هم وجود نداشت و ندارد و اکنون هم اگر برانکو را هر جایی ببینم، به سمت او میروم، سلام میکنم و احترام میگذارم، چون برانکو در زمانی برای تیم ملی ما و فوتبال ایران زحمات کشیده و اکنون هم سرمربی یکی از بزرگترین تیمهای ایران است. نه تنها به برانکو، بلکه من برای همه مربیان احترام قائل هستم.
اخیراً هم گفته شده بود که سردار آزمون و چند بازیکن دیگر تیم ملی کارلوس کیروش را فراموش کردهاند و او را در اینستاگرام آنفالو کرده بودید.
این صحبتها برای من خندهدار است و هیچ حرفی برای من مهم نیست.
در مقطعی هستیم که ممکن است اردوی تیم ملی در فیفادی پیش رو به دلیل انتخاب نشدن سرمربی، لغو شود. به عنوان بازیکن تیم ملی در این خصوص چه نظری داری؟
تیم ملی در این مقطع واقعاً نیاز به آرامش دارد. فکر میکنم هر چقدر با فکر، ایده خوب و در آرامش برای انتخاب سرمربی تیم ملی تصمیمگیری شود، همانقدر برای تیم ملی بهتر است.
نظری درباره انتخاب سرمربی تیم ملی دارید، اینکه مربی ایرانی باشد یا خارجی و فکر میکنی بازیکنان بتوانند با مربی بعدی هم رابطه خوبی مانند رابطه با کیروش داشته باشند؟
فکر میکنم در این مقطع همه بازیکنان تیم ملی به نوعی میگویند ای کاش علی دایی سرمربی تیم ملی شود، با این حال نمیدانم بالاخره چه کسی از سوی فدراسیون انتخاب خواهد شد. فدراسیون باید کسی را به تیم ملی بیاورد که لایق سرمربیگری تیم ملی ایران و پر کردن جای خالی کارلوس کیروش باشد.
اخیراً صحبتهایی هم از سوی مسعود خلیلی، رئیس فدراسیون سوارکاری مطرح شده که در گنبد سر و صدای زیادی به پا کرده است. صحبتهایی علیه مردم و اسبدوانی گنبد که گویا ناراحتی زیادی در شهر شما ایجاد کرده است.
متأسفانه، متأسفانه و متأسفانه این صحبتها را شنیدم و باید بگویم که خیلی از این موضوع ناراحت شدم. ما در ورزش دنیا همیشه یک شعار معروف داریم؛ «نه به نژادپرستی» و از یک آدمی که در ورزش است و در یکی از فدراسیونهای جمهوری اسلامی ایران ریاست میکند، این صحبتهای نژادپرستانه واقعاً زشت بود. کلمات زشتی را از سوی این فرد شنیدم که نمیدانم راجع به آن چه چیزی بگویم. قلب ما از این موضوع درد گرفت. این صحبتها در جایگاه یک رئیس فدراسیون لایق و زیبنده نبود. متأسفانه همهی ما از این موضوع ناراحت شدیم و به نظرم مسئولان ورزش کشور باید تلاش کنند و ببینند موضوع چه بوده است. من حتی در اینستاگرام خودم نوشتم و از آقای سلطانیفر هم درخواست کردم که پیگیر این موضوع باشند. هر قوم و نژادی در ایران قابل احترام است و نباید توهینی صورت بگیرد. پس مگر ما مسلمان نیستیم؟ مگر اسلام را انتخاب نکردهایم، اگر این رفتارها را نشان میدهیم، پس مسلمان واقعی نیستیم. ما ترکمنها، ترکها، لُرها، کردها، فارسها، بلوچها، عربها، گیلکها و مازنیها و همه اقوام ایران، کنار هم یک چیز مشترک داریم و آن هم ایرانی بودن است. باید دست هم را بگیریم و نمیدانم چه کاری است که یک قوم را تا این اندازه بکوبیم. شعار ورزش دنیا «نه به نژادپرستی» است، اما انگار این موضوع در ایران بیداد میکند. آن هم وقتی از سوی یک رئیس فدراسیون این اتفاق رخ میدهد، بیشتر تأسف میخوریم. این در شرایطی است که تمام پول و درآمد فدراسیون هم از طریق سوارکاری گنبد است و نمیدانم این صحبتها چرا از زبان او خارج شده است.
البته خلیلی یک نامهای منتشر کرد و علاوه بر تکذیب صدای منتشر شده از سوی او، از مردم گنبد هم عذرخواهی کرده است. این نامه هم پس از واکنشهای شدید گنبدیها بود که مربیان گنبدی و حتی نمایندگان مجلس آن منطقه به توهینها واکنش نشان دادند.
صد درصد صحبتهای خیلی بدی زده شد که این واکنشها صورت گرفت. البته او یک نامهای نوشته و صحبتهایش را تکذیب کرده و در ادامه هم عذرخواهی کرده است، اما اگر این صحبتها را تکذیب میکنید و میگویید صحبت شما نیست، پس عذرخواهیتان چیست؟ یعنی این صحبتها را کردهاید که عذرخواهی هم میکنید. واقعاً نمیدانم چه بگویم و فقط تأسف میخورم.
علاوه بر آن صحبتها که به نوعی توهین به مردم گنبد بود، خلیلی گفته بود که باید مربی خارجی بیاوریم و مربیان گنبدی را بیرون بریزیم. به نظرم این صحبتها هم واکنش مربیان خارجی را به دنبال داشت.
کسی که با مربی خارجی آوردن مشکل ندارد و قطعاً برای پیشرفت اسبدوانی، باید از تجربه خارجیها هم استفاده کرد، اما اسبدوانی با این افراد در فدراسیون پیشرفت نمیکند. مشکل اسبدوانی این است، چون قطعاً مربی خارجی و چابکسوار خارجی آوردن، باعث پیشرفت اسبدوانی خواهد شد. شما نگاه کنید که حمایتها از همین مربیان هم چگونه است که نزدیک یک سال از مسابقات تهران گذشته، اما پول و جوایز مربیان هنوز واریز نشده است. این مربیان هم زن و بچه دارند و شاید تنها راه درآمدشان همین اسبدوانی باشد. چرا حق آنها داده نمیشود؟ مگر نمیگویید فدراسیون بینالمللی دارید و باید مربی خارجی بیاورید، اما این را بدانید در هیچ کجای دنیا این اتفاقات رخ نمیدهد. اگر فدراسیون بینالمللی بود، این اتفاقات در اسبدوانی رخ نمیداد.
صحبت دیگری در این خصوص داری؟
فقط از مسئولان ورزش کشور، از وزیر ورزش یا نمایندگان محترم یک خواهش و پرسش دارم که چرا هچ وقت یک لحظه برای اسبدوانی گنبد وقت نمیگذارند تا درد هیئت استان و سوارکاری گنبد را ببینند. مگر چقدر نیاز به وقت گذاشتن است، آن هم وقتی همه جا میروند. خب اینها هم گناه دارند و زندگیشان همین اسبدوانی است که به نظرم نیاز به توجه و حمایت بیشتر دارند.
به گزارش صدای ایران از تسنیم، یکی از ستارههای فوتبال ایران که مدتی اسیر حاشیه شده بود، دوباره در نقش یک ستاره ظاهر شده است. سردار آزمون،
مهاجم جوان تیم ملی که پس از حواشی جام جهانی دوباره خودش را به آمادگی مطلوب رساند تا به تیم ملی بازگردد، در جام ملتها برای تیم ملی گلزنی کرد و با توجه به درخشش در روبینکازان به تیم زنیت سن پترزبورگ پیوست. سردار بلافاصله پس از پیوستن به زنیت هم توانست نقش خود را در این تیم به خوبی ایفا کند و با دو گل و یک پاس گل مقابل فنرباغچه، زمینهساز صعود این تیم به دور بعدی لیگ اروپا شد. این هفته هم زنیت در دیدار با اورال که نخستین بازی نیمفصل دوم لیگ روسیه بود، با گلزنی سردار آزمون به سه امتیاز رسید تا از خرید مهاجم جوان ایرانیاش بیش از پیش خرسند شود.
سردار آزمون درباره درخشش این روزهای در لباس زنیت، محبوبیتی که در این تیم کسب کرده، حواشی که پیش از جام جهانی و پس از آن برای او به وجود آمد، قرار گرفتن مقابل هواداران پرسپولیس، ارتباطش با کارلوس کیروش، حواشی اسبدوانی و صحبتهایی که اخیراً از جانب مسعود خلیلی، رئیس فدراسیون سوارکاری به بیرون درز پیدا کرده، صحبت کرده است. مشروح این گفتوگو را در زیر بخوانید:
این روزها تبدیل به ستاره تیم زنیت شدهای و خیلی زود توانستهای جای خودت را در ترکیب این تیم بازی کنی. بعد از دو گلی که به فنرباغچه در لیگ اروپا زدی، این هفته هم زنیت با گل تو به پیروزی رسید.
خدا را شکر میکنم که در این بازی هم توانستم گل بزنم و این گل من به لطف همهی بازیکنان تیم بود که در زمین زحمت میکشند. از دروازهبان در آخرین نقطه تا من در نوک حمله و حتی بازیکنان روی نیمکت، همه به یک اندازه در موفقیت و عدم موفقیت تیم شریک هستیم. من هم به کمک دوستانم گل زدم که همه در این گل نقش داشتند. اگر گل بزنیم تأثیر همه بازیکنان بوده و اگر هم گل بخوریم، همه مقصر هستیم، اما خوشحالم که گلزنی در این بازی نصیب من شد.
به زودی هم بازی مهمی با ویارئال دارید و فکر میکنم همه از تو انتظار زیادی برای گلزنی داشته باشند. قول گلزنی هم میدهی؟
تمام سعیام را میکنم که بهترین بازی عمرم را مقابل ویارئال انجام دهم. قطعاً بازی کردن در زنیت و در لیگ اروپا برای من افتخار است و امیدوارم بتوانم بازهم هواداران این تیم را خوشحال کنم. ما هواداران خیلی خوبی داریم که امیدوارم آنها را بازهم خوشحال ببینم.
البته ویارئال این روزها در لالیگا اوضاع خوبی ندارد. فکر میکنی بازی آسانی داشته باشید؟
ویارئال تیم خیلی خوب است، یکی از تیمهای خوب لیگ اروپا که مقابلش بازی سختی خواهیم داشت. باید تمام تمرکزمان را روی این بازی بگذاریم و در بازی رفت نتیجه خوب بگیریم که در اسپانیا، بازی خیلی سختی نداشته باشیم. اگر ویارئال در لیگ اسپانیا موفق نبوده، در لیگ اروپا جزو تیمهای موفق بوده است و نباید این بازی را آسان بگیریم.
انگار در زنیت هم به خوبی حمایت میشوی و بعد از انجام سه بازی به بالاترین سطح محبوبیت در این تیم رسیدهای. هم هواداران زنیت و هم هواداران ایرانی هم حسابی در شبکههای اجتماعی از تو حمایت کردهاند.
صددرصد این حمایت آنها برای من یک انرژی خیلی مثبت است. از هواداران زنیت و از تمام ایرانیهایی که از من حمایت میکنند، تشکر میکنم. خیلی خوشحال میشوم و انرژی میگیرم که در صفحه زنیت اینگونه اسم من را مینویسند و حمایت میکنند و خدا را شکر میکنم که پاسخ حمایتهای آنها را اینگونه با گلزنی میدهم. انشاءالله بتوانم این روند را ادامه بدهم.
به نظرم میرسد پس از آن حواشی که برای تو به وجود آمده بود و خیلی از هواداران علیه تو شده بودند، دوباره شرایط در حال عادی شدن است و دوباره سردار در حال رسیدن به محبوبیت سابقش است. خودت میدانی این حواشی در کجا ریشه داشت؟
حاشیههایی که برای من به وجود آمد، خیلی پشت پردهها داشت و آنهایی که دنبال این حواشی بودند، از خیلی چیزها خبر داشتند. میخواستند من را به حاشیه ببرند و این کار را هم کردند، چون من آن زمان هم تجربه لازم را نداشتم و اسیر این حواشی شدم، اما اکنون با این چیزها و حواشی، کنار آمدم و تنها به فوتبالم فکر میکنم.
اما خب بخشی از انتقادات زمانی شدیدتر شد که جام جهانی را پشت سر گذاشتیم و خیلیها میگفتند انتقاد از تو فنی است. آیا اینطور بود؟
واقعاً هنوز هم نمیتوانم درک کنم که چرا در آن مقطع از من باید انتقاد میشد. من وظایفی که کادرفنی از من خواسته بود را به نحو احسن انجام دادم و سرمربی تیم هم از عملکردم راضی بود. هر چیزی که از من خواسته شده بود و تمام وظایفی که از من در زمین فوتبال میخواستند را انجام دادم، برای همین بود که نمیتوانستم درک کنم چرا از من انتقاد شد. با این انتقادات به نوعی مشکل خوردم، آن هم وقتی در بالاترین سطح فوتبال، در جام جهانی که همهی دنیا آن را نظاره میکردند، بازی میکردیم و در آن گروه کار سختی هم داشتیم. نه تنها من، بلکه بازیکنان دیگری هم بودند که از آنها به بدترین شکل انتقاد شد. ما هم ایرانی هستیم و انتظار داشتیم در آن مقطع که بدترین شرایط بود، حمایت شویم. با این حال وقتی از آن روزها فاصله گرفتم، فهمیدم که نباید به خیلی صحبتها گوش بدهم، چون ممکن است هرکسی نظری داشته باشد.
قبول داری که بخشی از حاشیههای ایجاد شده برای تو با هواداران پرسپولیس بود. آن هم وقتی که خبری آمده بود که سردار آزمون قصد دارد مهدی طارمی را با خودش به روستوف ببرد و همان زمان برانکو هم به این موضوع واکنش نشان داد و علیه تو صحبت کرد. در این خصوص توضیح میدهی؟
در آن مقطع من خیلی حرفها شنیدم و خیلی چیزها را تحمل کردم. خیلی از هواداران پرسپولیس در آن مقطع به من فحاشی میکردند، اما خوب میدانم که سوءتفاهم شده بود. میدانستم یک خبر که از اساس دروغ بود، باعث این سوءتفاهم شده است. من نه تنها با پرسپولیسیها مشکلی ندارم، بلکه همیشه به عنوان یکی از بزرگترین تیمها به پرسپولیس احترام گذاشتهام.
شاید اگر در آن مقطع برانکو به خبر رفتن طارمی به روستوف واکنش نشان نمیداد، علیه تو صحبت نمیکرد و پدرت هم پاسخ برانکو را نمیداد، این همه حاشیه هم برای سردار آزمون ایجاد نمیشد. قبول داری؟
من همیشه میگفتم آن موقع که این اتفاقات رخ داد، انتظاری نداشتم جز اینکه کمی حرفهایتر برخورد شود. کاش از خود من میپرسیدند که چنین اتفاقی رخ داده و آیا من میخواهم مهدی طارمی را به روستوف ببرم یا نه. من در سطحی نیستم که بخواهم بازیکنی را از یک تیم بزرگ (پرسپولیس) به تیم دیگری در روسیه ببرم. اصلاً این کار من نیست، چون فقط یک بازیکن هستم. خب وقتی آن صحبتها صورت گرفت، پدر من که واکنش نشان داد، چون دوست نداشت این صحبتها علیه من شود و به عنوان یک پدر، باید او را هم درک کرد. همه داستان یک سوءتفاهم بود و پدر من هم در آن مقطع نمیخواست من را تنها بگذارد و او دوست نداشت، برای من حاشیه ایجاد شود. به همین دلیل پدرم را درک کردم و حتی وقتی با او در این رابطه صحبت کردم، گفت هیچ وقت اجازه نمیدهد علیه من حاشیه ایجاد کنند و تنهایم نمیگذارد. این فقط یک حس پدرانه بود که من پدرم را درک کردم و حسی است که در همه پدران عزیز سرزمین ما وجود دارد.
نگران این نبودی که حاشیههایی که برای تو به وجود آمده، به تو ضربه بزند. آن هم وقتی که اصلاً مهدی طارمی نه تنها به روستوف نیامد، بلکه حتی به فوتبال روسیه هم نرفت و در قطر لژیونر شد.
حواشی به وجود آمد، اما برای خود من مهم نبود. خیلی چیزها هم به من گفتند و فحاشیها کردند، اما مهم نبود، چون من خودم با خدای خودم میدانستم که موضوع مطرح شده راست نیست، پس چرا باید ناراحت شوم؟ هر چقدر هم بد و بیراه گفتند، اهمیت ندادم و هیچ موقع از این نوع فحاشیها و انتقادها، شکست نمیخورم. من تنها نگران خانوادهام بودم که در آن موقع در شبکههای اجتماعی بودند و این فحاشیها را میدیدند، اما خدا را شکر اکنون در شبکه اجتماعی هم نیستند. آنها بودند که نمیتوانستند این اتفاقات را درک کنند و من هم وقتی آنها را نگران میدیدم، ضربه میخوردم. شاید پدرم و من قویترین اعضای خانواده هستیم و در استان کوچکی هم که داریم، میتوانیم این اتفاقات و حواشی درون ورزش را هضم کنیم، اما خب سایر اعضای خانوادهام حساستر بودند. وقتی هم میدانستیم موضوع صحت ندارد، واکنشی نشان ندادیم. تنها واکنش پدر من در آن مقطع به صحبتهای برانکو هم این بود که ای کاش انتقاد درستتر صورت می گرفت و روی یک صحبت راست یا حقیقت از من انتقاد میکرد، نه موضوعی که به دروغ به من نسبت داده شده بود.
یعنی تو یا پدرت هم مشکلی با برانکو نداشتید یا اکنون بین شما دلخوری وجود ندارد؟
هیچ وقت، چون همه چیز فقط سوءتفاهم بود. این موضوع حتی برای پرسپولیس هم حاشیهساز شد، چون اینطور نبود که من بخواهم مهدی را با خودم به روسیه ببرم. هر جایی قانونی دارد، هر باشگاهی ضوابطی دارد و آیا خود شما قبول میکنید که بازیکنی با خودش بازیکن دیگری را به تیمش ببرد؟ پس باشگاه چه کاره است؟ من و خانوادهام هیچ مشکلی با هم نداشتیم و نداریم، چون موضوع پیش آمده فقط یک سوءتفاهم بود. مگر ما با برانکو یا برانکو با ما چه کار داشته که بخواهیم مشکلی داشته باشیم؟ حتی دلخوری هم وجود نداشت و ندارد و اکنون هم اگر برانکو را هر جایی ببینم، به سمت او میروم، سلام میکنم و احترام میگذارم، چون برانکو در زمانی برای تیم ملی ما و فوتبال ایران زحمات کشیده و اکنون هم سرمربی یکی از بزرگترین تیمهای ایران است. نه تنها به برانکو، بلکه من برای همه مربیان احترام قائل هستم.
اخیراً هم گفته شده بود که سردار آزمون و چند بازیکن دیگر تیم ملی کارلوس کیروش را فراموش کردهاند و او را در اینستاگرام آنفالو کرده بودید.
این صحبتها برای من خندهدار است و هیچ حرفی برای من مهم نیست.
در مقطعی هستیم که ممکن است اردوی تیم ملی در فیفادی پیش رو به دلیل انتخاب نشدن سرمربی، لغو شود. به عنوان بازیکن تیم ملی در این خصوص چه نظری داری؟
تیم ملی در این مقطع واقعاً نیاز به آرامش دارد. فکر میکنم هر چقدر با فکر، ایده خوب و در آرامش برای انتخاب سرمربی تیم ملی تصمیمگیری شود، همانقدر برای تیم ملی بهتر است.
نظری درباره انتخاب سرمربی تیم ملی دارید، اینکه مربی ایرانی باشد یا خارجی و فکر میکنی بازیکنان بتوانند با مربی بعدی هم رابطه خوبی مانند رابطه با کیروش داشته باشند؟
فکر میکنم در این مقطع همه بازیکنان تیم ملی به نوعی میگویند ای کاش علی دایی سرمربی تیم ملی شود، با این حال نمیدانم بالاخره چه کسی از سوی فدراسیون انتخاب خواهد شد. فدراسیون باید کسی را به تیم ملی بیاورد که لایق سرمربیگری تیم ملی ایران و پر کردن جای خالی کارلوس کیروش باشد.
اخیراً صحبتهایی هم از سوی مسعود خلیلی، رئیس فدراسیون سوارکاری مطرح شده که در گنبد سر و صدای زیادی به پا کرده است. صحبتهایی علیه مردم و اسبدوانی گنبد که گویا ناراحتی زیادی در شهر شما ایجاد کرده است.
متأسفانه، متأسفانه و متأسفانه این صحبتها را شنیدم و باید بگویم که خیلی از این موضوع ناراحت شدم. ما در ورزش دنیا همیشه یک شعار معروف داریم؛ «نه به نژادپرستی» و از یک آدمی که در ورزش است و در یکی از فدراسیونهای جمهوری اسلامی ایران ریاست میکند، این صحبتهای نژادپرستانه واقعاً زشت بود. کلمات زشتی را از سوی این فرد شنیدم که نمیدانم راجع به آن چه چیزی بگویم. قلب ما از این موضوع درد گرفت. این صحبتها در جایگاه یک رئیس فدراسیون لایق و زیبنده نبود. متأسفانه همهی ما از این موضوع ناراحت شدیم و به نظرم مسئولان ورزش کشور باید تلاش کنند و ببینند موضوع چه بوده است. من حتی در اینستاگرام خودم نوشتم و از آقای سلطانیفر هم درخواست کردم که پیگیر این موضوع باشند. هر قوم و نژادی در ایران قابل احترام است و نباید توهینی صورت بگیرد. پس مگر ما مسلمان نیستیم؟ مگر اسلام را انتخاب نکردهایم، اگر این رفتارها را نشان میدهیم، پس مسلمان واقعی نیستیم. ما ترکمنها، ترکها، لُرها، کردها، فارسها، بلوچها، عربها، گیلکها و مازنیها و همه اقوام ایران، کنار هم یک چیز مشترک داریم و آن هم ایرانی بودن است. باید دست هم را بگیریم و نمیدانم چه کاری است که یک قوم را تا این اندازه بکوبیم. شعار ورزش دنیا «نه به نژادپرستی» است، اما انگار این موضوع در ایران بیداد میکند. آن هم وقتی از سوی یک رئیس فدراسیون این اتفاق رخ میدهد، بیشتر تأسف میخوریم. این در شرایطی است که تمام پول و درآمد فدراسیون هم از طریق سوارکاری گنبد است و نمیدانم این صحبتها چرا از زبان او خارج شده است.
البته خلیلی یک نامهای منتشر کرد و علاوه بر تکذیب صدای منتشر شده از سوی او، از مردم گنبد هم عذرخواهی کرده است. این نامه هم پس از واکنشهای شدید گنبدیها بود که مربیان گنبدی و حتی نمایندگان مجلس آن منطقه به توهینها واکنش نشان دادند.
صد درصد صحبتهای خیلی بدی زده شد که این واکنشها صورت گرفت. البته او یک نامهای نوشته و صحبتهایش را تکذیب کرده و در ادامه هم عذرخواهی کرده است، اما اگر این صحبتها را تکذیب میکنید و میگویید صحبت شما نیست، پس عذرخواهیتان چیست؟ یعنی این صحبتها را کردهاید که عذرخواهی هم میکنید. واقعاً نمیدانم چه بگویم و فقط تأسف میخورم.
علاوه بر آن صحبتها که به نوعی توهین به مردم گنبد بود، خلیلی گفته بود که باید مربی خارجی بیاوریم و مربیان گنبدی را بیرون بریزیم. به نظرم این صحبتها هم واکنش مربیان خارجی را به دنبال داشت.
کسی که با مربی خارجی آوردن مشکل ندارد و قطعاً برای پیشرفت اسبدوانی، باید از تجربه خارجیها هم استفاده کرد، اما اسبدوانی با این افراد در فدراسیون پیشرفت نمیکند. مشکل اسبدوانی این است، چون قطعاً مربی خارجی و چابکسوار خارجی آوردن، باعث پیشرفت اسبدوانی خواهد شد. شما نگاه کنید که حمایتها از همین مربیان هم چگونه است که نزدیک یک سال از مسابقات تهران گذشته، اما پول و جوایز مربیان هنوز واریز نشده است. این مربیان هم زن و بچه دارند و شاید تنها راه درآمدشان همین اسبدوانی باشد. چرا حق آنها داده نمیشود؟ مگر نمیگویید فدراسیون بینالمللی دارید و باید مربی خارجی بیاورید، اما این را بدانید در هیچ کجای دنیا این اتفاقات رخ نمیدهد. اگر فدراسیون بینالمللی بود، این اتفاقات در اسبدوانی رخ نمیداد.
صحبت دیگری در این خصوص داری؟
فقط از مسئولان ورزش کشور، از وزیر ورزش یا نمایندگان محترم یک خواهش و پرسش دارم که چرا هچ وقت یک لحظه برای اسبدوانی گنبد وقت نمیگذارند تا درد هیئت استان و سوارکاری گنبد را ببینند. مگر چقدر نیاز به وقت گذاشتن است، آن هم وقتی همه جا میروند. خب اینها هم گناه دارند و زندگیشان همین اسبدوانی است که به نظرم نیاز به توجه و حمایت بیشتر دارند.
خبرهای مرتبط
نظر شما