روایتی از زندگی عروس 19 ساله داعشی
روایتی از یک عروس ۱۹ ساله داعش و دو فرزند شیرخوارش منتشر شده است، روایتی تلخ از بازداشتگاهی در سوریه.
روایتی از یک عروس ۱۹ ساله داعش و دو فرزند شیرخوارش منتشر شده است، روایتی تلخ از بازداشتگاهی در سوریه.
به گزارش صدای ایران از روزنامه سازندگی به نقل از سی ان ان لنورا لامکه داخل ماشین نشسته، اطرافش با وسایلش احاطه شده. این ماشین با فرشی که روی سقفش آویخته شده او و فرزندانش را از آفتاب تند بیابان در امان نگه میدارد. حجاب به سر دارد و صورت رنگ پریدهاش جلب توجه میکند. سعی میکند به یاد بیاورد آخرین باری که حمام کرده کی بوده. به خاطر میآورد که تقریبا ۲۰ روز قبل بود که بعد از بدنیا آمدن دختر کوچکش ماریا حمام کرده.
"بعد از اینکه بچه بدنیا آمد آب را گرم کردم و خودم را شستم." اینها را میگوید و با خجالت سرش را پایین میاندازد. نگاهش به سمت دختر بزرگترش حبیبه برمیگردد؛ شانزده ماهه است و موهای بلوندش چهرهاش را متفاوت میکند. پاسپورت آلمانی دارد با نقش عقاب طلایی که روی جلد آن خودنمایی میکند. در ذهنش این اطمینان را داشت که میتواند روزگاری نزدیک و خیلی زود با فرزندانش به خانه یعنی آلمان بازگردد.
میگوید: "بسیار امیدوارم که حالا آینده خوبی در انتظار این بچهها باشد. خیلی امیدوارم بخصوص برای او" به دختر کوچکش که تازه بدنیا آمده نگاه میکند و ادامه میدهد: "او هرگز یک خانه واقعی نداشته است. نه اسباببازی، نه غذایی، نه شیری. میخواهم این چیزها را به او بدهم. من بسیار امیدوارم که این زندگی محقق شود و او زندگی یک بچه طبیعی را داشته باشد. خوشحال باشد، بدون هیچ بمبی!"
لامکه یکی از هزاران اعضای داعش است که در بازداشت شورشیان سوریه به پشتیبانی امریکا بوده؛ به نظر میرسد صدها نفر از این اعضا از کشورهای اروپایی آمده باشند. با وجود این در حالیکه قرار است امریکا نیروهایش را از سوریه خارج کند، مشخص نیست نیروهای سوری ظرفیت نگهداری از اعضای داعش در بازداشتگاه را داشته باشند بنابراین شاید مجبور شوند آنها را رها کنند.
گزارش جدید پنتاگون حاکی از این است که دولت امریکا دیگر کشورها را تشویق میکند تا تلاشها برای بازگرداندن این نیروها را به خانه و کشورهایی که در آن متولد شدهاند بازگردانند و به محض بازگشت تحت پیگرد قانونی قرار بدهند.
آلمان هم مانند بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی تمایلی به قبول کردن اعضای داعش ندارد. در واقع فقط تعداد محدودی از کشورها مانند روسیه، اندونزی، لبنان و سودان اجازه دادهاند که اعضای داعش به کشورهای خودشان بازگردند.
با این حال پیشتر بازداشت اعضای داعش تحت قانون کشور عراق انجام میشد با این حال اتحادیه اروپا به سیستم قضایی سوریه اعتمادی را که به سیستم عراقی داشت ندارد.
در مورد بخصوص لامکه و همسرش یعنی مارتین لامکه وزارت خارجه آلمان میگوید به هیچ چیزی دست نیافته و برای همین ارائه کمکهای کنسولی همچنان عملا غیر ممکن است.
صرفنظر از این موضوع، دولت فدرال آلمان در حال بررسی امکانهای مختلف است تا آلمانیها بتوانند سوریه را ترک کنند. بخصوص در موارد انسان دوستانه وزرات امور خارجه آلمان میگوید: "ما بر حسب وظیفه مراقب ۹ شهروند آلمانی که تحت بازداشت عراقیها قرار دارند هستیم. همچنین بچههای آنها که در مراکز بازداشت نگهداری میشوند اگر رضایت والدینشان مهیا باشد میتوانند به آلمان بازگردانده شوند و به اقوامشان سپرده شوند."
جدل بین داعشیها!
لامکه ۱۵ ساله بود وقتی از آلمان فرار کرد و به سوریه رفت. او چند روز بعد از اینکه به مناطق تحت تسلط داعش رسید با مارتین لامکه ازدواج کرد و به جمع دیگر همسران او بین جماعت خارجیهای داعش اضافه شد. با این حال زمانی که داعش عقب نشینی کرد بسیاری از خانوادههای منتسب به خود را پشت سرش جا گذاشت!
لنورا دانکه درباره اختلاف نظر و جدلها بین جناحهای مختلف داعشی توضیح میدهد؛ بخصوص بین نیروهای خارجی با نیروهای سوری و عراقی. او میگوید در نهایت این ماجرا خانوادههای داعشیها برای آب و غذا به گدایی افتاده بودند.
او میگوید: "وقتهایی است که شما یک نان را برای دو روز میخورید و کودکتان برای یکسال نمیتواند راه برود چون گرسنه است، او هیچ دندانی ندارد برای اینکه به اندازه کافی ویتامین دریافت نمیکند. هیچ مادری نمیتواند چنین چیزی را قبول کند."
لنورا اینطور ادامه میدهد: "بار اول شما میگویید این برای الله است، من اینکار را برای الله انجام میدهم، برای خدای خودم. اما وقتی فرزند شما گریه میکند و بر روی زمین غلت میخورد، با خودتان میگویید: دیوانه شدهام؟ این چه ارتباطی با اسلام دارد؟"
همسر آلمانی لامکه از جنگ نجات پیدا کرده و حالا در بازداشت نیروهای سوریه است. لنورا اصرار دارد که همسرش برای داعش نمیجنگیده اما صرفا برنامههای مرتبط با آیتی را برای آنها اجرا میکرده و خودش هم فقط یک زن خانهدار بوده است.
"من هیچ کاری نمیکردم، همسرم هم یک جنگجو نیست. او فقط یک نیروی فنی است. او لپتاپها را راه میانداخت، همسرم هیچکسی را نکشته." لنورا اگرچه اینها را میگوید اما در عین حال معتقد است دنبال کردن و پیروی از داعش یک اشتباه بوده. "با این حال ما یک بخشی از این جریان بودیم. آنها را حمایت کردیم. با آنها زندگی کردیم. با این حال من متوجه شدم؛ اوضاع خوب نیست، من اینجا زندگی میکنم، زندگی خودم را دارم، اما ما بخشی از تروریسم هستیم که مردم را میکشد."
دست کم درباره لنورا و مارتین اوضاع اینطور است که آنها در آلمان بابت پیوستن به یک سازمان تروریستی محکوم و متهم میشوند، جرمی که مجازات زندان بین ۶ ماه تا ۱۰ سال برایش تعریف شده است. بر اساس گفتههای دادستان محلی کلوز وایخمان لنورا به عنوان یک نوجوان تحت بازجویی قرار میگیرد چون زمانی که آلمان را ترک کرده کودک (صغیر) بوده؛ با این حال برای اینکه تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد باید به آلمان بازگردانده شود."همکاری بین پلیس و سوریه وجود ندارد. هیچ مساعدت قانونی هم با سوریه در کار نیست. تحقیقات فقط زمانی میتواند از سر گرفته شود که متهمان به آلمان بازگردانده شوند. ما هیچ اطلاعات رسمی نداریم که او (لنورا) کجاست و کی به کشور بازمیگردد."
لنورا لامکه میداند که همسرش احتمالا باید مدتی را در زندان بگذارند؛ اما چیزی که او نمیداند این است که او هم در نهایت محاکمه میشود. با این حال بیشترین نگرانیاش این است که چه اتفاقی برای فرزندانش میافتد. در برخی معدود موارد فرزندان اعضای آلمانی داعش که در دادگاههای عراق محاکمه شدهاند به آلمان بازگردانده شدند تا همراه اقوام خود زندگی کنند اگرچه همچنان چندین نفر دیگر در انتظار بازگشت به میهنشان هستند.
با این وجود وزارت خارجه آلمان بر این موضوع تاکید میکند که برنامهای برای بازگرداندن فرزندان اعضای داعش ندارد.
اگرچه پدر لنورا حاضر نشد با CNN صحبت کند اما او به پیغامی که دخترش برایش فرستاد گوش کرد. لنورا درباره پدرش میگوید: "او هرگز دست از من نکشیده، او گفته میدانم که دخترم زنده است و برمیگردد. آنها به زودی ما را میبینند. من هم امیدوارم." سپس خطاب به دوربین و البته پدرش این جملهها را به آلمانی اضافه میکند:"امیدوارم که بزودی ببینمت، من واقعا دوستت دارم، امید دارم که ما همگی به زودی دور هم جمع شویم."
کورنلیا لیابائو، شهردار شهر پدری لنورا لامکه میگوید: "او فقط نوزده سال دارد با دو بچه کوچک، من فکر میکنم مستحق یک شانس دوباره است."
به گزارش صدای ایران از روزنامه سازندگی به نقل از سی ان ان لنورا لامکه داخل ماشین نشسته، اطرافش با وسایلش احاطه شده. این ماشین با فرشی که روی سقفش آویخته شده او و فرزندانش را از آفتاب تند بیابان در امان نگه میدارد. حجاب به سر دارد و صورت رنگ پریدهاش جلب توجه میکند. سعی میکند به یاد بیاورد آخرین باری که حمام کرده کی بوده. به خاطر میآورد که تقریبا ۲۰ روز قبل بود که بعد از بدنیا آمدن دختر کوچکش ماریا حمام کرده.
"بعد از اینکه بچه بدنیا آمد آب را گرم کردم و خودم را شستم." اینها را میگوید و با خجالت سرش را پایین میاندازد. نگاهش به سمت دختر بزرگترش حبیبه برمیگردد؛ شانزده ماهه است و موهای بلوندش چهرهاش را متفاوت میکند. پاسپورت آلمانی دارد با نقش عقاب طلایی که روی جلد آن خودنمایی میکند. در ذهنش این اطمینان را داشت که میتواند روزگاری نزدیک و خیلی زود با فرزندانش به خانه یعنی آلمان بازگردد.
میگوید: "بسیار امیدوارم که حالا آینده خوبی در انتظار این بچهها باشد. خیلی امیدوارم بخصوص برای او" به دختر کوچکش که تازه بدنیا آمده نگاه میکند و ادامه میدهد: "او هرگز یک خانه واقعی نداشته است. نه اسباببازی، نه غذایی، نه شیری. میخواهم این چیزها را به او بدهم. من بسیار امیدوارم که این زندگی محقق شود و او زندگی یک بچه طبیعی را داشته باشد. خوشحال باشد، بدون هیچ بمبی!"
لامکه یکی از هزاران اعضای داعش است که در بازداشت شورشیان سوریه به پشتیبانی امریکا بوده؛ به نظر میرسد صدها نفر از این اعضا از کشورهای اروپایی آمده باشند. با وجود این در حالیکه قرار است امریکا نیروهایش را از سوریه خارج کند، مشخص نیست نیروهای سوری ظرفیت نگهداری از اعضای داعش در بازداشتگاه را داشته باشند بنابراین شاید مجبور شوند آنها را رها کنند.
گزارش جدید پنتاگون حاکی از این است که دولت امریکا دیگر کشورها را تشویق میکند تا تلاشها برای بازگرداندن این نیروها را به خانه و کشورهایی که در آن متولد شدهاند بازگردانند و به محض بازگشت تحت پیگرد قانونی قرار بدهند.
آلمان هم مانند بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی تمایلی به قبول کردن اعضای داعش ندارد. در واقع فقط تعداد محدودی از کشورها مانند روسیه، اندونزی، لبنان و سودان اجازه دادهاند که اعضای داعش به کشورهای خودشان بازگردند.
با این حال پیشتر بازداشت اعضای داعش تحت قانون کشور عراق انجام میشد با این حال اتحادیه اروپا به سیستم قضایی سوریه اعتمادی را که به سیستم عراقی داشت ندارد.
در مورد بخصوص لامکه و همسرش یعنی مارتین لامکه وزارت خارجه آلمان میگوید به هیچ چیزی دست نیافته و برای همین ارائه کمکهای کنسولی همچنان عملا غیر ممکن است.
صرفنظر از این موضوع، دولت فدرال آلمان در حال بررسی امکانهای مختلف است تا آلمانیها بتوانند سوریه را ترک کنند. بخصوص در موارد انسان دوستانه وزرات امور خارجه آلمان میگوید: "ما بر حسب وظیفه مراقب ۹ شهروند آلمانی که تحت بازداشت عراقیها قرار دارند هستیم. همچنین بچههای آنها که در مراکز بازداشت نگهداری میشوند اگر رضایت والدینشان مهیا باشد میتوانند به آلمان بازگردانده شوند و به اقوامشان سپرده شوند."
جدل بین داعشیها!
لامکه ۱۵ ساله بود وقتی از آلمان فرار کرد و به سوریه رفت. او چند روز بعد از اینکه به مناطق تحت تسلط داعش رسید با مارتین لامکه ازدواج کرد و به جمع دیگر همسران او بین جماعت خارجیهای داعش اضافه شد. با این حال زمانی که داعش عقب نشینی کرد بسیاری از خانوادههای منتسب به خود را پشت سرش جا گذاشت!
لنورا دانکه درباره اختلاف نظر و جدلها بین جناحهای مختلف داعشی توضیح میدهد؛ بخصوص بین نیروهای خارجی با نیروهای سوری و عراقی. او میگوید در نهایت این ماجرا خانوادههای داعشیها برای آب و غذا به گدایی افتاده بودند.
او میگوید: "وقتهایی است که شما یک نان را برای دو روز میخورید و کودکتان برای یکسال نمیتواند راه برود چون گرسنه است، او هیچ دندانی ندارد برای اینکه به اندازه کافی ویتامین دریافت نمیکند. هیچ مادری نمیتواند چنین چیزی را قبول کند."
لنورا اینطور ادامه میدهد: "بار اول شما میگویید این برای الله است، من اینکار را برای الله انجام میدهم، برای خدای خودم. اما وقتی فرزند شما گریه میکند و بر روی زمین غلت میخورد، با خودتان میگویید: دیوانه شدهام؟ این چه ارتباطی با اسلام دارد؟"
همسر آلمانی لامکه از جنگ نجات پیدا کرده و حالا در بازداشت نیروهای سوریه است. لنورا اصرار دارد که همسرش برای داعش نمیجنگیده اما صرفا برنامههای مرتبط با آیتی را برای آنها اجرا میکرده و خودش هم فقط یک زن خانهدار بوده است.
"من هیچ کاری نمیکردم، همسرم هم یک جنگجو نیست. او فقط یک نیروی فنی است. او لپتاپها را راه میانداخت، همسرم هیچکسی را نکشته." لنورا اگرچه اینها را میگوید اما در عین حال معتقد است دنبال کردن و پیروی از داعش یک اشتباه بوده. "با این حال ما یک بخشی از این جریان بودیم. آنها را حمایت کردیم. با آنها زندگی کردیم. با این حال من متوجه شدم؛ اوضاع خوب نیست، من اینجا زندگی میکنم، زندگی خودم را دارم، اما ما بخشی از تروریسم هستیم که مردم را میکشد."
دست کم درباره لنورا و مارتین اوضاع اینطور است که آنها در آلمان بابت پیوستن به یک سازمان تروریستی محکوم و متهم میشوند، جرمی که مجازات زندان بین ۶ ماه تا ۱۰ سال برایش تعریف شده است. بر اساس گفتههای دادستان محلی کلوز وایخمان لنورا به عنوان یک نوجوان تحت بازجویی قرار میگیرد چون زمانی که آلمان را ترک کرده کودک (صغیر) بوده؛ با این حال برای اینکه تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد باید به آلمان بازگردانده شود."همکاری بین پلیس و سوریه وجود ندارد. هیچ مساعدت قانونی هم با سوریه در کار نیست. تحقیقات فقط زمانی میتواند از سر گرفته شود که متهمان به آلمان بازگردانده شوند. ما هیچ اطلاعات رسمی نداریم که او (لنورا) کجاست و کی به کشور بازمیگردد."
لنورا لامکه میداند که همسرش احتمالا باید مدتی را در زندان بگذارند؛ اما چیزی که او نمیداند این است که او هم در نهایت محاکمه میشود. با این حال بیشترین نگرانیاش این است که چه اتفاقی برای فرزندانش میافتد. در برخی معدود موارد فرزندان اعضای آلمانی داعش که در دادگاههای عراق محاکمه شدهاند به آلمان بازگردانده شدند تا همراه اقوام خود زندگی کنند اگرچه همچنان چندین نفر دیگر در انتظار بازگشت به میهنشان هستند.
با این وجود وزارت خارجه آلمان بر این موضوع تاکید میکند که برنامهای برای بازگرداندن فرزندان اعضای داعش ندارد.
اگرچه پدر لنورا حاضر نشد با CNN صحبت کند اما او به پیغامی که دخترش برایش فرستاد گوش کرد. لنورا درباره پدرش میگوید: "او هرگز دست از من نکشیده، او گفته میدانم که دخترم زنده است و برمیگردد. آنها به زودی ما را میبینند. من هم امیدوارم." سپس خطاب به دوربین و البته پدرش این جملهها را به آلمانی اضافه میکند:"امیدوارم که بزودی ببینمت، من واقعا دوستت دارم، امید دارم که ما همگی به زودی دور هم جمع شویم."
کورنلیا لیابائو، شهردار شهر پدری لنورا لامکه میگوید: "او فقط نوزده سال دارد با دو بچه کوچک، من فکر میکنم مستحق یک شانس دوباره است."
نظر شما