نشنال اینترست: شتر که میافتد همه چاقو به دست میگیرند؛ اعراب خلیج فارس عربستان را تنها می گذارند؟
کلیتون کراکت در نشنال اینترست نوشت: یکی از کارمندان وزارت دفاع کویت، من را با اصطلاحی درباره زندگی در حاشیه خلیج فارس آشنا کرد؛ شتر که میافتد، ناگهان همه چاقو به دست میگیرند.
کلیتون کراکت در نشنال اینترست نوشت: یکی از کارمندان وزارت دفاع کویت، من را با اصطلاحی درباره زندگی در حاشیه خلیج فارس آشنا کرد؛ شتر که میافتد، ناگهان همه چاقو به دست میگیرند. شورای همکاری خلیجفارس با هدف تثبیت حق حاکمیت اعضای آن تأسیس شد اما نشست اخیر این شورا که به منظور بررسی ادامه تحریم قطر برگزار شد، حاکی از تجدیدنظر در اولویتهای آمریکا در این منطقه بود. عربستان اخیرا درگیر مشکلات ناشی از قتل خاشقجی، جنگ یمن و رقابتهای قومی و قبیلهای بوده است اما اقدامات اخیر کشورهای باثبات تر در منطقه، حکایت از این دارد که شاید واقعا شتر به زمین خورده باشد.
به گزارش صدای ایران از انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: در سال ۲۰۱۹ انتظار میرود کویت تحت رهبری شیخ صباح، به همکاری نظامی با ترکیه روی بیاورد. این اقدام نه تنها ادامه تلاشهای اخیر رجب طیب اردوغان برای نفوذ در مناطق تحت سیطره عربستان است، بلکه منعکسکننده نگرانیهای کشورهای میانهرو این منطقه نیز میباشد.
اقدام عجولانه ترامپ در حمایت از تحریم قطر توسط سعودیها و نادیده گرفتن قضیه قتل خاشقجی، باعث بروز این نگرانی شده که اگر روزی سعودیها وسوسه شوند که میادین نفتی کویت را تصرف کنند، چه کسی از آنها حمایت خواهد کرد؟ دو سال محاصره اقتصادی قطر توسط سعودیها مانع از میانجیگری موثر کویت در اختلافات شورا شده و اسلام معتدل، دموکراسی دست و پا شکسته و ثبات رهبری در ترکیه، این کشور را به جایگزین مطلوبی برای رهبری خاورمیانه تبدیل کرده است.
توانایی های ترکیه در صنایع گسترده فرهنگی و تفریحی، اتخاذ اسلام میانهرو، سیاست خارجی تهاجمی و تأثیرگذاری بر هر دو سوی جبهه تقابل غرب با روسیه، موجب جذب متحدان بالقوه در سرتاسر منطقه میشود. شورای همکاری خلیجفارس تاسیس شد تا به کشورهای کوچک منطقه که قادر به دفاع از حق حاکمیت خود نبودند، کمک کند. تلاش برای یافتن یک متحد قدرتمند در قالب برادر بزرگتر، از سوی این کشورهای کوچک اجتنابناپذیر است. این کشورهای ضعیف اما ثروتمند به دنبال یک رهبر در اسلام سیاسی هستند که آیندهای روشن در پیش داشته باشد.
ترکیه به خوبی موفق شده خود را به عنوان جایگزین مناسبی برای عربستان سعودی مطرح کند. اعزام نیروهای نظامی به قطر در محاصره، پیامهای متعددی در بر داشت. نخست اینکه اقدامات سعودیها در این منطقه، در جهان خارج نادیده گرفته نمیشود. دوم اینکه استقلال کشورهای کوچک منطقه، صرفنظر از روابطی که باهم دارند، به رسمیت شناخته میشود. سوم اینکه یک کشور مسلمان وجود دارد که حاضر است در به دست گرفتن رهبری جهان اسلام، با عربستان رقابت کند. این پیامها زمانی به خوبی گسترش یافتند که ولیعهد عربستان، بن سلمان، میدان اخلاق را نیز به ترکیه باخت. بحران قطر باعث شده کشورهای کوچک مانند کویت به فکر محافظت از امنیت مبتنی بر ثروت نفتی خود بیفتند. کشورهایی مانند کویت که جمعیت کمی دارند، وابسته به نیروی کار خارجی خود هستند و اکنون با چالش اعطای حقوق بیشتر به این مهاجران بدون نگران کردن جمعیت بومی خود مواجه هستند. اینگونه کشورها به حمایت خارجی نیازمندند.
کویت تنها کشوری نیست که به دنبال رویکردی مخالف با محور اتحاد سعودی-اماراتی و بحرینی است. کشور دیگر عمان است که سلطان قابوس، حاکم آن اخیرا حجم تجارت با قطر را دو برابر کرده است. عمان که فارغ از نقش میانجیگرانه کویت در شورای همکاری است، تلاشهایش برای استقلال مانند اتحاد با انگلستان و دعوت از نخستوزیر اسرائیل چندان به چشم نمیآید. هم عمان و هم کویت با سکوت نسبت به جنایت خاشقجی، نقش خود را در شورای همکاری به خوبی بازی میکنند اما این به معنای عدم نگرانی آنها نیست.
قطر نیز مانند کویت کشور کوچکی است و به غذا و آینده خود پس از اتمام منابع فسیلی محتاج است. علیرغم محاصره اقتصادی، قطر به سرمایهگذاری ۱۵ میلیارد دلاری در ترکیه متعهد شده و ضمن خروج از اوپک، با اعزام نمایندهای دون پایه به نشست شورا، احترام اعضای دیگر را نادیده گرفته است.
همانند تعهد به سرمایهگذاری اعضای شورا در بحرین و سایر کشورها، تعهد قطر به ترکیه نیز با توقعاتی انجام شده است. بیتردید شورای همکاری خلیج فارس، آیندهای توام با فجایع اقتصادی و انسانی در پیش دارد. عربستان سعودی با استفاده ابزاری از میراث اسلامی خود، ادعای فرهنگی دارد که میخواهد آن را صادر کند. اما ترکیه فرهنگی بازتر و جهانیتر عرضه میکند.
طرح ایده شورای همکاری خلیجفارس از سوی خاندان حاکم کویت، صباح انجام شد و گامی منطقی برای تضمین امنیت کشورهای کوچک عرب در منطقه با حمایت ایالات متحده آمریکا بود. واکنش کویت پس از تهاجم عراق برای تامین امنیت به واسطه همکاری، در تلاشهای قطر پس از محاصره و کویت پس از قضیه خاشقجی بار دیگر متبلور شده است. حتی با وجود منابع محدود و جمعیتی که آماده مواجهه با اقتصاد پسانفتی نیستند، کویت و عمان گزینههای متعددی دارند که بدون گره زدن سرنوشت خود به خاندان سعود، متحدان راهبردی در داخل و خارج از شورا بیابند.
به گزارش صدای ایران از انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: در سال ۲۰۱۹ انتظار میرود کویت تحت رهبری شیخ صباح، به همکاری نظامی با ترکیه روی بیاورد. این اقدام نه تنها ادامه تلاشهای اخیر رجب طیب اردوغان برای نفوذ در مناطق تحت سیطره عربستان است، بلکه منعکسکننده نگرانیهای کشورهای میانهرو این منطقه نیز میباشد.
اقدام عجولانه ترامپ در حمایت از تحریم قطر توسط سعودیها و نادیده گرفتن قضیه قتل خاشقجی، باعث بروز این نگرانی شده که اگر روزی سعودیها وسوسه شوند که میادین نفتی کویت را تصرف کنند، چه کسی از آنها حمایت خواهد کرد؟ دو سال محاصره اقتصادی قطر توسط سعودیها مانع از میانجیگری موثر کویت در اختلافات شورا شده و اسلام معتدل، دموکراسی دست و پا شکسته و ثبات رهبری در ترکیه، این کشور را به جایگزین مطلوبی برای رهبری خاورمیانه تبدیل کرده است.
توانایی های ترکیه در صنایع گسترده فرهنگی و تفریحی، اتخاذ اسلام میانهرو، سیاست خارجی تهاجمی و تأثیرگذاری بر هر دو سوی جبهه تقابل غرب با روسیه، موجب جذب متحدان بالقوه در سرتاسر منطقه میشود. شورای همکاری خلیجفارس تاسیس شد تا به کشورهای کوچک منطقه که قادر به دفاع از حق حاکمیت خود نبودند، کمک کند. تلاش برای یافتن یک متحد قدرتمند در قالب برادر بزرگتر، از سوی این کشورهای کوچک اجتنابناپذیر است. این کشورهای ضعیف اما ثروتمند به دنبال یک رهبر در اسلام سیاسی هستند که آیندهای روشن در پیش داشته باشد.
ترکیه به خوبی موفق شده خود را به عنوان جایگزین مناسبی برای عربستان سعودی مطرح کند. اعزام نیروهای نظامی به قطر در محاصره، پیامهای متعددی در بر داشت. نخست اینکه اقدامات سعودیها در این منطقه، در جهان خارج نادیده گرفته نمیشود. دوم اینکه استقلال کشورهای کوچک منطقه، صرفنظر از روابطی که باهم دارند، به رسمیت شناخته میشود. سوم اینکه یک کشور مسلمان وجود دارد که حاضر است در به دست گرفتن رهبری جهان اسلام، با عربستان رقابت کند. این پیامها زمانی به خوبی گسترش یافتند که ولیعهد عربستان، بن سلمان، میدان اخلاق را نیز به ترکیه باخت. بحران قطر باعث شده کشورهای کوچک مانند کویت به فکر محافظت از امنیت مبتنی بر ثروت نفتی خود بیفتند. کشورهایی مانند کویت که جمعیت کمی دارند، وابسته به نیروی کار خارجی خود هستند و اکنون با چالش اعطای حقوق بیشتر به این مهاجران بدون نگران کردن جمعیت بومی خود مواجه هستند. اینگونه کشورها به حمایت خارجی نیازمندند.
کویت تنها کشوری نیست که به دنبال رویکردی مخالف با محور اتحاد سعودی-اماراتی و بحرینی است. کشور دیگر عمان است که سلطان قابوس، حاکم آن اخیرا حجم تجارت با قطر را دو برابر کرده است. عمان که فارغ از نقش میانجیگرانه کویت در شورای همکاری است، تلاشهایش برای استقلال مانند اتحاد با انگلستان و دعوت از نخستوزیر اسرائیل چندان به چشم نمیآید. هم عمان و هم کویت با سکوت نسبت به جنایت خاشقجی، نقش خود را در شورای همکاری به خوبی بازی میکنند اما این به معنای عدم نگرانی آنها نیست.
قطر نیز مانند کویت کشور کوچکی است و به غذا و آینده خود پس از اتمام منابع فسیلی محتاج است. علیرغم محاصره اقتصادی، قطر به سرمایهگذاری ۱۵ میلیارد دلاری در ترکیه متعهد شده و ضمن خروج از اوپک، با اعزام نمایندهای دون پایه به نشست شورا، احترام اعضای دیگر را نادیده گرفته است.
همانند تعهد به سرمایهگذاری اعضای شورا در بحرین و سایر کشورها، تعهد قطر به ترکیه نیز با توقعاتی انجام شده است. بیتردید شورای همکاری خلیج فارس، آیندهای توام با فجایع اقتصادی و انسانی در پیش دارد. عربستان سعودی با استفاده ابزاری از میراث اسلامی خود، ادعای فرهنگی دارد که میخواهد آن را صادر کند. اما ترکیه فرهنگی بازتر و جهانیتر عرضه میکند.
طرح ایده شورای همکاری خلیجفارس از سوی خاندان حاکم کویت، صباح انجام شد و گامی منطقی برای تضمین امنیت کشورهای کوچک عرب در منطقه با حمایت ایالات متحده آمریکا بود. واکنش کویت پس از تهاجم عراق برای تامین امنیت به واسطه همکاری، در تلاشهای قطر پس از محاصره و کویت پس از قضیه خاشقجی بار دیگر متبلور شده است. حتی با وجود منابع محدود و جمعیتی که آماده مواجهه با اقتصاد پسانفتی نیستند، کویت و عمان گزینههای متعددی دارند که بدون گره زدن سرنوشت خود به خاندان سعود، متحدان راهبردی در داخل و خارج از شورا بیابند.
نظر شما