مرگ بی سروصدای حبیبی؛ موتلفه دوباره به دست عسگراولادی ها می افتد؟
محمدنبی حبیبی، دبیرکل حزب موتلفه اسلامی صبح روز سهشنبه دارفانی را وداع گفت. جمعیت موتلفه اسلامی از سال 1382 به عنوان «حزب» فعالیت خود را ادامه داد. اولین دبیرکل حزب با اجماع حبیبالله عسگراولادی بود و سپس این سمت به محمدنبی حبیبی رسید اما حضور حبیبالله عسگراولادی آنقدر پررنگ و جدی بود که اغلب موتلفه اسلامی را با نام او به یاد میآوردند.
به گزارش صدای ایران روزنامه اعتماد نوشت؛ محمدنبی حبیبی، دبیرکل حزب موتلفه اسلامی صبح روز سهشنبه دارفانی را وداع گفت. جمعیت موتلفه اسلامی از سال 1382 به عنوان «حزب» فعالیت خود را ادامه داد. اولین دبیرکل حزب با اجماع حبیبالله عسگراولادی بود و سپس این سمت به محمدنبی حبیبی رسید اما حضور حبیبالله عسگراولادی آنقدر پررنگ و جدی بود که اغلب موتلفه اسلامی را با نام او به یاد میآوردند. پس از درگذشت عسگراولادی در آبان سال 92 «محمدنبی حبیبی» از طریق این تشکیلات 55 ساله فرصت بیشتری یافت تا در زمین سیاست حضور پررنگتری داشته باشد. آخرین اظهارات حبیبی به پایان نشست دبیران کل حزب موتلفه در هشتم بهمن و ساعاتی پیش از درگذشت او بازمیگردد. حبیبی در این نشست از بینتیجه بودن «دلبستن به مارکسیسم به خاطر عدالت و نیز انتظار آزادی از لیبرالیسم» گفت و بار دیگر در مرور بیان مواضع حزب در مورد پیوستن به پالرمو و CFT تاکید کرد که «وقتی دولت و وزارت امور خارجه اظهار میکنند که با پذیرش آنها هیچ تضمینی برای حل مشکلات اقتصادی نیست، چرا برخی هنوز اصرار بر تصویب آنها دارند.» البته در جریان نقد دولت باز هم به برجام اشاره کرد و گفت «در مورد برجام با آن همه وعدههای واهی کاری از پیش نرفت حالا هم که میگویند با این لوایح مشکلی حل نخواهد شد چرا امتیازدهی به دشمن بدون اخذ کوچکترین امتیاز را دنبال میکنند.»
از کرمان تا تهران
از کرمان تا تهران
«از سال ۱۳۴۱ مقلد حضرت امام بودم و مدعی هستم در کف خیابان «یا مرگ یا خمینی» را در زمان جوانی گفتم. در هر تظاهراتی که بنا به نظر حضرت امام تشکیل میشد یا به حمایت ایشان بود حتما حضور پیدا میکردم، بنابراین میل داشتم همسرم هم مقلد حضرت امام باشد.» این جملات توصیف حبیبی از فعالیتهای پیش از انقلاب و حضورش در راهپیماییهای دوران مبارزه است. اولین فعالیت سیاسی حبیبی پس از انقلاب هم به تاریخ دی ماه سال 58 بازمیگردد؛ یعنی درست زمانی که او 34 ساله بود. عباس زارع در آن زمان استاندار کرمان بود و حبیبی نیز به واسطه دوستی همسرش با همسر زارع با او ارتباط داشت. بنا به روایت حبیبی زارع بنا به دوستی که میان آنها وجود داشته از حبیبی درخواست میکند تا در استانداری همراهیاش کند که حبیبی در ابتدا قبول نمیکند. بعد از آن یکبار که حبیبی منزل نبوده زارع یادداشتی با این مضمون را از لای در به داخل خانه میفرستد: «دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشانحالی و درماندگی.» بنابراین اولین حضور رسمی حبیبی در یک منصب سیاسی با این بیت شعر رقم میخورد و حبیبی به سمت معاونت سیاسی استانداری کرمان منصوب میشود. پس از آن حبیبی با توصیه همین استاندار کرمان و دوست خانوادگی به آیتالله مهدویکنی (وزیر کشور وقت) به عنوان گزینه استانداری فارس معرفی شد. پس از 16 ماه استانداری فارس بار دیگر با حکم مهدویکنی به خراسان رفت. درنهایت سابقه استانداریاش هم او را به تهران بازگرداند و سال 62 استاندار و سپس شهردار تهران بزرگ شد. ناطقنوری (وزیر کشور وقت) در سال 62 زمانی که حبیبی استاندار بوده از او میخواهد که شهرداری را بپذیرد. بنابر روایت حبیبی، ناطق به او میگوید که «کفگیر ما درباره شهرداری تهران به ته دیگ خورده است. من با آقای نخستوزیر هم صحبت کردهام. ایشان هم موافق هستند و شما از الان شهردار تهران شوید.» درنهایت ناطقنوری، حبیبی را به عنوان شهردار تهران منصوب میکند. حبیبی که فوقلیسانس جامعهشناسی از دانشگاه تهران داشت پس از یک دوره 4 ساله حضور در شهرداری تهران، مسوولیتهایی چون قائممقام بنیاد بینالمللی غدیر، مدیرعامل شرکت پست جمهوری اسلامی، معاون وزیر راه و ترابری، رییس سازمان هواپیمایی کشور، معاون وزیر بازرگانی، قائممقام رییس بنیاد مستضعفان و جانبازان، رییس ستاد اقامه نماز تهران و... را نیز برعهده گرفت.
دهه 90، زمان دبیرکلی
«من اصولا اعتراف میکنم درک قابلتوجهی از اثرات کار تشکیلاتی در ذهنم شکل نگرفته بود تا زمانی که بیشتر با موتلفه محشور شدم، این اعتراف نتیجه ۲۰ و چند سالی است که در حزب بودم»، این جملات توصیف حبیبی از کار سیاسی است که 14 سال دبیرکل موتلفه بود. نام حبیبی البته سالهای زیادی زیر سایه حبیبالله عسگراولادی که پدر معنوی حزب محسوب میشد، قرار گرفت. پس از تغییر وضعیت موتلفه از «جمعیت» به «حزب» حبیبالله یک سال دبیرکلی این حزب را برعهده داشت اما پس از یک سال دیگر تمایلی به ماندن در این سمت نشان نداد و به بهانه جوانگرایی از سمت خود کنار رفت و حبیبی بر صندلی او نشست. با این حال همان زمان نیز موتلفه به عنوان حزبی متشکل از بازاریهای مسن شناخته میشد.
اما پس از درگذشت «حبیبالله» در سال 92 حضور حبیبی در جایگاه دبیرکلی شکل و شمایل دیگری به خود گرفت و شاید بتوان گفت که دهه 90 بالاخره زمان دبیرکلی حبیبی فرارسید. به گفته برخی از تحلیلگران سیاست داخلی مشی موتلفه اسلامی که همواره به عنوان حزب دست راستی سنتی شناخته میشد پس از درگذشت عسگراولادی و قدرت گرفتن حبیبی تمایلاتی به جریان تندروی اصولگرایی پیدا کرد. گویا که جوانان نواصولگرا معادلات را تغییر داده و موتلفه هم فهمیده بود که در مناسبات سیاسی اصولگرایان بیتاثیر یا کمتاثیر شده است بنابراین با لیدری حبیبی به سمت ائتلاف و همراهی با گروههای تندرو اصولگرا میل پیدا کرد. این موضوع در انتخابات مجلس 94 و حضور موتلفه در تشکیلات «شورای ائتلاف اصولگرایان» نمود عینی پیدا کرد. البته این همراهی موتلفه با سایر اصولگرایان در فهرست انتخاباتی اولیه با پاداشی همراه نبود اما در فهرست نهایی تا اندازهای جبران شد و چهرههایی چون نبی حبیبی در فهرست جای گرفتند. حبیبی گرچه جزو همان گروهی بود که پس از انتخابات 88 با همراهی حبیبالله عسگراولادی به دیدار میرحسین موسوی رفت یا همراه با همسرش با مهدی کروبی در منزلش ملاقات کرد اما همان راهی را نرفت که دبیرکل اسبق در سالهای پایانی عمرش پیش گرفته بود. حبیبی همچنین پس از ریاستجمهوری حسن روحانی با عسگراولادی و چند تن دیگر از اعضای حزب به دیدار او رفتند. بنابر روایتهای موجود عسگراولادی در این جلسه به روحانی میگوید که هم ما میدانیم و هم شما میدانید که شما نامزد ما نبودید و در رقابت پیروز شدید، ما آمدهایم به شما بگوییم در دوره انتخابات رقیب شما بودیم و الان آمدهایم که به شما بگوییم نه تنها با شما مخالفت نمیکنیم، نه تنها چوب لای چرخ شما نمیگذاریم، آمادگی استفاده از ظرفیتهای موتلفه را برای دولت داریم، نمیخواهیم چند وزارتخانه را به ما بدهید، هر نوع پشتیبانی که خود شما مصلحت میدانید. ... از حالا به بعد شما را «منا» میدانیم. با این حال به نظر میرسد این روند فقط تا زمان حیات مرحوم عسگراولادی ادامه داشت و پس از آن حبیبی و حزب متبوعش ترجیح دادند از منتقدان سرسخت حسن روحانی باشند و بهویژه در زمینه سیاست خارجی نقدهای تندی را مطرح کنند. به هر روی به نظر میرسد که هر چه موتلفه در سالهای اخیر تلاش کرده میانگین سنی حزب را کاهش و به جوانگرایی اهمیت دهد اما به همان میزان از راه میانه و معتدلی که دبیرکل اسبق و پدر معنوی حزب در آن قدم میگذاشت، دور شده است.
چه کسی جانشین حبیبی میشود؟
هشتم دی ماه امسال براساس انتخابات صورت گرفته در حزب موتلفه اسلامی محمدنبی حبیبی با رای اعضای شورای مرکزی این حزب بار دیگر به عنوان دبیرکل انتخاب شد. همچنین اکثریت آرا به ریاست اسدالله بادامچیان بر شورای مرکزی و نایبرییسی مصطفی میرسلیم رای دادند و سایر اعضای شورای مرکزی را انتخاب کردند. در این انتخابات بادامچیان با حبیبی برای سمت دبیرکلی رقابت کرد اما با یک رای بیشتر حبیبی ریاست 14 ساله خود را ادامه داد. حالا پس از درگذشت او این سوال مطرح است که در اولین نشست شورای مرکزی موتلفه پس از حبیبی چه کسی به عنوان جایگزین او انتخاب خواهد شد.
به نظر میرسد که از میان اعضا دو نفر گزینههای محتملتری هستند یا دستکم شانس بیشتری خواهند داشت تا یکی از کاندیداها باشند. اسدالله بادامچیان، رییس شورای مرکزی حزب که رقابت را به حبیبی باخت اینبار میتواند یکی از کاندیداهای دبیرکلی باشد. او به تازگی در فضای توییتر حضور پیدا کرده و اتفاقا تلاش دارد که نشان دهد موتلفه همچنان متشکل از بازاریهای سن و سالدار و بیگانه با «جوانگرایی» نیست. بادامچیان که ذیل همه توییتهای خود هشتگ #الفبا را استفاده میکند حتی رویکردهای متفاوتی نسبت به گذشته در پیش گرفته است. گویا میخواهد چهرهای تازه از این حزب قدیمی به نمایش بگذارد یا حداقل وجه سنتی این گروه اصولگرا را تقویت کند. مصطفی میرسلیم هم دیگر چهره عضو شورای مرکزی است که احتمالا یک سوی رقابت قرار خواهد داشت. کسی که سال 96 به عنوان تنها کاندیدای حزبی در انتخابات حضور پیدا کرد اما حزب در ساعات پایانی دست از حمایت او کشیدند. این اتفاق اختلافات درون حزبی را برای موتلفه به همراه داشت. میرسلیم یکبار بخت خود را در قامت رییسجمهوری آزموده و شانس با او یار نبوده اما احتمال آن وجود دارد که قبای دبیرکلی را به تن کند؛ بهخصوص که این روزها و با رویکردهای تازه بادامچیان، احتمالا اعضای شورای مرکزی میرسلیم را گزینه بهتر و شایستهتری بدانند. حالا باید دید آیا دبیرکل جدید «عصر حبیبی» را ادامه خواهد داد یا پایان 14 سال دبیرکلی حبیبی با «موتلفهای» تازه روبهرو خواهیم شد؟ آیا موتلفه بار دیگر به راه عسگراولادی بازخواهد گشت یا ترجیح میدهد که همان راهی را برود که پس از سال 92 طی کرده است؟
سیاسیون در مورد حبیبی چه گفتند؟
حسن روحانی، درگذشت «این فعال عرصه تحزب و سیاست» را که «خدمات صادقانهای» ارایه داد تسلیت گفت. آیتالله محمدعلی موحدی کرمانی دبیرکل موتلفه «همراه همیشگی روحانیت» توصیف کرد و محمدرضا باهنر، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری هم گفت که «جریان اصولگرا با درگذشت حبیبی یک همسنگر فرزانه را از دست داد. همچنین علی لاریجانی رییس قوه مقننه، علی مطهری نایبرییس مجلس شورای اسلامی، همچنین عبدالرضا رحمانیفضلی وزیر کشور، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه، سیدابراهیم رییسی تولیت آستان قدس، علیاکبر ولایتی رییس دانشگاه آزاد اسلامی و جمعی دیگر از مسوولان و فعالان سیاسی و حزبی کشور درگذشت دبیرکل موتلفه را تسلیت گفتند. پس از محمدرضا معتمدیان و محمد مهرآیین،
محمد نبی حبیبی سومین عضو این حزب اصولگرا است که خبر درگذشتش اعلام میشود. در همین راستا روابط عمومی حزب موتلفه اعلام کرده که مراسم تشییع پیکر آن مرحوم قرار است پنجشنبه، ۱۱ بهمن ساعت 30:8 صبح از مسجد امام صادق (ع) واقع در میدان فلسطین برگزار شود.
اولین فعالیت سیاسی حبیبی پس از انقلاب به تاریخ دی ماه سال 58 بازمیگردد که او به سمت معاون سیاسی استانداری کرمان منصوب شد.
حبیبی با توصیه استاندار کرمان به آیتالله مهدویکنی (وزیر کشور وقت) به عنوان گزینه استانداری فارس معرفی شد.
پس از 16 ماه استانداری فارس بار دیگر با حکم مهدویکنی به خراسان رفت. درنهایت سابقه استانداریاش هم او را به تهران بازگرداند و سال 62 استاندار و سپس شهردار تهران بزرگ شد.
پس از درگذشت عسگراولادی در آبان سال 92 «محمدنبی حبیبی» از طریق این تشکیلات 55 ساله فرصت بیشتری یافت تا در زمین سیاست حضور پررنگتری داشته باشد.
نظر شما