رهایی دو اعدامی از حکمشان
دو متهم به قتل که از سوی قضات دادگاه محکوم به مرگ شده بودند با جلب رضایت خانواده مقتول از مجازات قصاص رهایی یافتند.
دو متهم به قتل که از سوی قضات دادگاه محکوم به مرگ شده بودند با جلب رضایت خانواده مقتول از مجازات قصاص رهایی یافتند.
به گزارش صدای ایران از باشگاه خبرنگاران، رسیدگی به این پرونده از مرداد سال ۹۰ بهدنبال قتل پسر جوانی به نام میثم در باغی واقع در شهریار شروع شد.
خیلی زود تنها مظنون پرونده که فرید نام داشت دستگیر شد، او در شرح ماجرا گفت: من در میدان ترهبار کار میکنم و دیروقت به خانه میروم، یک شب که به خانهام رفتم مرد غریبهای را آنجا دیدم بلافاصله در خانه را قفل کردم و همسرم و مرد غریبه را زندانی کردم و به پلیس زنگ زدم. اما وقتی کار به شکایت و دادگاه کشیده شد قضات دادگاه میثم و همسرم را تبرئه کردند.
من همسرم را طلاق دادم، اما ماجرا به اینجا ختم نشد، چون عموی همسرم دست بردار نبود، او میگفت: باید آن مرد غریبه را میکشتم.
چند روز بعد او به من زنگ زد و گفت سارا -همسر سابقم - و میثم را به باغی در شهریار کشانده و از من هم خواست آنجا بروم. وقتی رفتم متوجه شدم عموی سارا به میثم جوهرنمک خورانده و در حال شکنجه او است سپس وی را خفه کرد و از من خواست جسدش را به باغ دیگری ببریم. بهدنبال اظهارات این متهم، عموی همسر او نیز بازداشت شد.
این دو متهم پس از محاکمه به اتهام مشارکت در قتل به قصاص و زن جوان هم به اتهام معاونت در قتل به ۱۵ سال حبس محکوم شدند.
این درحالی بود که حکم از سوی قضات دیوانعالی تأیید نشد و بار دیگر این پرونده در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران رسیدگی شد، اما این بار هم بهدنبال دفاعیات هر سه متهم، قضات بار دیگر این دو متهم را به قصاص محکوم کردند.
اما هردو متهم درحالیکه یک قدم با چوبه دار فاصله داشتند توانستند با جلب رضایت اولیای دم از قصاص نجات یابند، بنابراین قرار است بزودی در دادگاه کیفری از نظر جنبه عمومی محاکمه شوند.
به گزارش صدای ایران از باشگاه خبرنگاران، رسیدگی به این پرونده از مرداد سال ۹۰ بهدنبال قتل پسر جوانی به نام میثم در باغی واقع در شهریار شروع شد.
خیلی زود تنها مظنون پرونده که فرید نام داشت دستگیر شد، او در شرح ماجرا گفت: من در میدان ترهبار کار میکنم و دیروقت به خانه میروم، یک شب که به خانهام رفتم مرد غریبهای را آنجا دیدم بلافاصله در خانه را قفل کردم و همسرم و مرد غریبه را زندانی کردم و به پلیس زنگ زدم. اما وقتی کار به شکایت و دادگاه کشیده شد قضات دادگاه میثم و همسرم را تبرئه کردند.
من همسرم را طلاق دادم، اما ماجرا به اینجا ختم نشد، چون عموی همسرم دست بردار نبود، او میگفت: باید آن مرد غریبه را میکشتم.
چند روز بعد او به من زنگ زد و گفت سارا -همسر سابقم - و میثم را به باغی در شهریار کشانده و از من هم خواست آنجا بروم. وقتی رفتم متوجه شدم عموی سارا به میثم جوهرنمک خورانده و در حال شکنجه او است سپس وی را خفه کرد و از من خواست جسدش را به باغ دیگری ببریم. بهدنبال اظهارات این متهم، عموی همسر او نیز بازداشت شد.
این دو متهم پس از محاکمه به اتهام مشارکت در قتل به قصاص و زن جوان هم به اتهام معاونت در قتل به ۱۵ سال حبس محکوم شدند.
این درحالی بود که حکم از سوی قضات دیوانعالی تأیید نشد و بار دیگر این پرونده در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران رسیدگی شد، اما این بار هم بهدنبال دفاعیات هر سه متهم، قضات بار دیگر این دو متهم را به قصاص محکوم کردند.
اما هردو متهم درحالیکه یک قدم با چوبه دار فاصله داشتند توانستند با جلب رضایت اولیای دم از قصاص نجات یابند، بنابراین قرار است بزودی در دادگاه کیفری از نظر جنبه عمومی محاکمه شوند.
نظر شما