مام جلال؛ پیشمرگه دیپلمات
جلال طالبانی معروف به «مام جلال»، فرزند شیخ حسامالدین فرزند شیخ نوری فرزند شیخ غفور، تابستان سال ١٩٣٣ در روستای کلکان دامنه کوههای کوسرت به دنیا آمد، چندسال اول کودکیاش را در این روستا سپری کرد و بعدا با انتخاب پدرش بهعنوان مدیر تکیه طالبانی در کویسنجق (کویه) به این شهر آمدند، همانجا وارد مدرسه شد و با موفقیت فارغالتحصیل شد، از همان دوران کودکی نشانههای علاقه به فعالیت سیاسی و اجتماعی در او مشهود بود، در مراسم و مناسبتهای شهرش سرقافله و پیشرو دوستان و همکلاسیهایش بود.
هرچند که برپایی عید نوروز از طرف تمام حکومتهای مختلف عراق ممنوع بود، اما مردم کردستان هرساله این عید ملی را گرامی میداشتند، در سال ١٩٤٥ مراسمی ملی برای نوروز در کویسنجق برگزار شد و در این مراسم جلال طالبانی سخنرانی حماسیای ایراد کرد که تعجب و تحسین معلمان و اهالی شهر را برانگیخت، چون در آن زمان او فقط ١٣سال سن داشت. در سال ١٩٤٦ و در همان سن ١٣سالگی با همراهی تعدادی از دوستان و تشویق یکی از معلمانش، سازمانی آموزشی و محرمانه تاسیس و خود نیز بهعنوان دبیرکل آن انتخاب شد. در همان سال و بعد از تاسیس حزب دموکرات کرد تحت تاثیر فعالیت و برنامههای این حزب قرار گرفت و در چارچوب آن شروع به فعالیت دانشآموزی کرد، همچنین در روزنامه مخفیانه حزب نیز مطالبش با نام مستعار منتشر میشد و بالاخره در سال ١٩٤٧ رسما عضو این حزب شد و فعالیتهایش شکل سازمانی منسجمی به خود گرفت.
در سال ١٩٤٨ بهعنوان نماینده دانشآموزان «کویسنجق» برای شرکت در کنگره ملی دانشآموزان و دانشجویان عراق انتخاب شد. که در زمان شرکت در این کنگره در بغداد، با شاعر نامی عرب مهدی الجواهری آشنا شد و این ابتدای شناخت و دوستی دیرین میان این دو شد. در سال ١٩٤٩ که سیاستهای خشونتآمیز حکومت عراق تمام کردستان و عراق را در برگرفته بود، طالبانی پلههای ترقی حزبی را پیمود و بهعنوان عضو هیات منطقه«کویسنجق» انتخاب شد، در سال١٩٥١ و در کنگره دوم پارتدموکرات کرد بهعنوان عضو کمیته مرکزی انتخاب شد، در همان سال دستگیر شد و به موصل تبعید شد، بعد از این به کرکوک رفت و آنجا نیز به فعالیتهای خود ادامه داد و مسوول تشکیلات حزب در کرکوک شد و در همان سال به شکلی مخفیانه مسوولیت انتشار نشریات حزبی را به عهده گرفت. سال ١٩٥٢ وارد دانشکده حقوق دانشگاه بغداد شد، در آن زمان تشکیلات حزبی در بغداد دچار پراکندگی بودند اما با حضور «مام جلال» این تشکیلات باز از نو به هم پیوستند و توانستند با تشکیلات و سازماندهی جدیدی فعالیتهای خود را در پایتخت عراق از سر بگیرند. در سال١٩٥٢ در کنگره سوم حزب «دموکرات کردستان» به عضویت کمیته مرکزی درآمد و در همان سال سرپرستی اولین کنگره «اتحادیه دانشآموختگان کردستان» را بر عهده گرفت و به سمت دبیرکلی آن انتخاب شد، در همان سال یکی از اعضای «اتحادیه جوانان دموکرات کردستان» نیز بود، همچنین به نمایندگی از طرف حزب دموکرات با بیشتر احزاب پنهان و آشکار عراقی در ارتباط بود، در سال١٩٥٤ به عضویت دفتر سیاسی نیز انتخاب شد، در سال١٩٥٥ اولین سفر خود به خارج از عراق را انجام داد و در جشنواره جوانان و دانشجویان جهان در ورشو شرکت کرد، از آنجا نیز به اتحاد جماهیر شوروی و چین سفر کرد، در سال١٩٥٦ به فعالیت زیرزمینی روی آورد و یکسالی از ادامه تحصیل بازماند، در سال١٩٥٧ در جشنواره جوانان و دانشجویان در «مسکو» شرکت کرد، بعد از بازگشت به عراق مسوولیت چاپ ارگان حزبی یعنی روزنامه خبات را که مخفیانه منتشر میشد بر عهده گرفت. در سال١٩٦١ سردبیر روزنامه «کردستان» شد و در نوروز همان سال با ارایه سخنرانی آتشینی در بغداد از ملامصطفی بارزانی حمایت و عبدالکریم قاسم را به دیکتاتوری متهم کرد، در نتیجه دستور دستگیری وی صادر و مجبور به بازگشت به «سلیمانیه» شد.
در سال١٩٦١ با شروع قیام مردم کردستان مسوول منطقه «سلیمانیه» بود، اولین مرکز قیام را در منطقه «رازان» برپا کرد و بعدا نیز فرمانده نیروی پیشمرگه کردستان شد. در نوروز ١٩٦٢ با فرماندهی وی، منطقه «شارباژر» آزاد شد و توانست منطقه «پنجوین» را نیز آزاد کند، در سالهای ٦٢ و ٦٣ بیشتر مناطق کردستان با فرماندهی وی آزاد شد. در سال١٩٦٣ بهعنوان نماینده جنبش کردستان راهی بغداد شد با هدف گفتوگو با حکومت مرکزی، از آنجا نیز به مصر و الجزایر سفر کرد و از نظر دیپلماتیک توانست پشتیبانی قابلتوجه رهبران منطقه را به جنبش کرد جلب کند، همچنین در سفری که به اروپا داشت در کشورهای فرانسه، آلمان، چکسلواکی، اتریش و همچنین روسیه با برگزاری جلسات متعدد و نشستهای خبری نگاه دنیا را به مساله کُرد جلب کرد. این سفر ثابت کرد که طالبانی علاوه بر اینکه جنگاوری شجاع و جسور است، دیپلماتی دانا و آگاه به مسایل روز است که میتواند مساله کرد را جهانی کند. در سال١٩٦٤ بعد از گشت دیپلماتیک موفقش به کردستان برگشت و مسوول نیروهای آزادیبخش کردستان شد، در سال١٩٦٧ در کنگره «اتحادیه عرب» در الجزایر شرکت کرد و با ارایه سخنرانی مهمی توجه همگان را به مساله کرد جلب کرد و بر دوستی میان کرد و عرب تاکید کرد، در سال١٩٧٠ نقشی اساسی در اتحاد دوجناح حزب دموکرات ایفا کرد، در سال١٩٧٢ به کشورهای لبنان، مصر و سوریه سفر کرد و تا سال١٩٧٥ که قیام کردستان با شکست روبهرو شد در سوریه ماند.
در ١/٦/١٩٧٥ در دمشق «اتحادیه میهنی کردستان »را با دوستانش تاسیس کرد و طرحی نوین برای ادامه قیام کردستان ارایه داد. بعد از شروع قیام جدید در سال١٩٧٦ با دوستانش و نیروهای پیشمرگه در کوههای کردستان شروع به مبارزه کرد و خود در صف اول مبارزه بود و همزمان نقشی مهم در نزدیکی اپوزیسیون عراقی و اتحاد آنها ایفا کرد. در سال١٩٩١ و با حمله متحدین به عراق، نقشی تاریخی در آزادی کردستان و قیام مردم کردستان ایفا کرد و اتحادیه میهنی کردستان در کنار سایر احزاب کردستان در چارچوب جبهه کردستانی اقدام به آزادسازی تمام مناطق کردند. در سال٢٠٠٣ به عضویت «انجمن حکم عراق» درآمد و در مدت یکسال ریاست این انجمن توان و شایستگی خود را به اثباترسانید، به شکلی که در سال٢٠٠٥ با ٢٢٧ رای از مجموع ٢٤٨ رای اعضای پارلمان عراق بهعنوان اولین رییسجمهور منتخب تاریخ عراق انتخاب شد، که در سال٢٠١٠ نیز دوباره این مقام را به دست آورد.
هرچند که برپایی عید نوروز از طرف تمام حکومتهای مختلف عراق ممنوع بود، اما مردم کردستان هرساله این عید ملی را گرامی میداشتند، در سال ١٩٤٥ مراسمی ملی برای نوروز در کویسنجق برگزار شد و در این مراسم جلال طالبانی سخنرانی حماسیای ایراد کرد که تعجب و تحسین معلمان و اهالی شهر را برانگیخت، چون در آن زمان او فقط ١٣سال سن داشت. در سال ١٩٤٦ و در همان سن ١٣سالگی با همراهی تعدادی از دوستان و تشویق یکی از معلمانش، سازمانی آموزشی و محرمانه تاسیس و خود نیز بهعنوان دبیرکل آن انتخاب شد. در همان سال و بعد از تاسیس حزب دموکرات کرد تحت تاثیر فعالیت و برنامههای این حزب قرار گرفت و در چارچوب آن شروع به فعالیت دانشآموزی کرد، همچنین در روزنامه مخفیانه حزب نیز مطالبش با نام مستعار منتشر میشد و بالاخره در سال ١٩٤٧ رسما عضو این حزب شد و فعالیتهایش شکل سازمانی منسجمی به خود گرفت.
در سال ١٩٤٨ بهعنوان نماینده دانشآموزان «کویسنجق» برای شرکت در کنگره ملی دانشآموزان و دانشجویان عراق انتخاب شد. که در زمان شرکت در این کنگره در بغداد، با شاعر نامی عرب مهدی الجواهری آشنا شد و این ابتدای شناخت و دوستی دیرین میان این دو شد. در سال ١٩٤٩ که سیاستهای خشونتآمیز حکومت عراق تمام کردستان و عراق را در برگرفته بود، طالبانی پلههای ترقی حزبی را پیمود و بهعنوان عضو هیات منطقه«کویسنجق» انتخاب شد، در سال١٩٥١ و در کنگره دوم پارتدموکرات کرد بهعنوان عضو کمیته مرکزی انتخاب شد، در همان سال دستگیر شد و به موصل تبعید شد، بعد از این به کرکوک رفت و آنجا نیز به فعالیتهای خود ادامه داد و مسوول تشکیلات حزب در کرکوک شد و در همان سال به شکلی مخفیانه مسوولیت انتشار نشریات حزبی را به عهده گرفت. سال ١٩٥٢ وارد دانشکده حقوق دانشگاه بغداد شد، در آن زمان تشکیلات حزبی در بغداد دچار پراکندگی بودند اما با حضور «مام جلال» این تشکیلات باز از نو به هم پیوستند و توانستند با تشکیلات و سازماندهی جدیدی فعالیتهای خود را در پایتخت عراق از سر بگیرند. در سال١٩٥٢ در کنگره سوم حزب «دموکرات کردستان» به عضویت کمیته مرکزی درآمد و در همان سال سرپرستی اولین کنگره «اتحادیه دانشآموختگان کردستان» را بر عهده گرفت و به سمت دبیرکلی آن انتخاب شد، در همان سال یکی از اعضای «اتحادیه جوانان دموکرات کردستان» نیز بود، همچنین به نمایندگی از طرف حزب دموکرات با بیشتر احزاب پنهان و آشکار عراقی در ارتباط بود، در سال١٩٥٤ به عضویت دفتر سیاسی نیز انتخاب شد، در سال١٩٥٥ اولین سفر خود به خارج از عراق را انجام داد و در جشنواره جوانان و دانشجویان جهان در ورشو شرکت کرد، از آنجا نیز به اتحاد جماهیر شوروی و چین سفر کرد، در سال١٩٥٦ به فعالیت زیرزمینی روی آورد و یکسالی از ادامه تحصیل بازماند، در سال١٩٥٧ در جشنواره جوانان و دانشجویان در «مسکو» شرکت کرد، بعد از بازگشت به عراق مسوولیت چاپ ارگان حزبی یعنی روزنامه خبات را که مخفیانه منتشر میشد بر عهده گرفت. در سال١٩٦١ سردبیر روزنامه «کردستان» شد و در نوروز همان سال با ارایه سخنرانی آتشینی در بغداد از ملامصطفی بارزانی حمایت و عبدالکریم قاسم را به دیکتاتوری متهم کرد، در نتیجه دستور دستگیری وی صادر و مجبور به بازگشت به «سلیمانیه» شد.
در سال١٩٦١ با شروع قیام مردم کردستان مسوول منطقه «سلیمانیه» بود، اولین مرکز قیام را در منطقه «رازان» برپا کرد و بعدا نیز فرمانده نیروی پیشمرگه کردستان شد. در نوروز ١٩٦٢ با فرماندهی وی، منطقه «شارباژر» آزاد شد و توانست منطقه «پنجوین» را نیز آزاد کند، در سالهای ٦٢ و ٦٣ بیشتر مناطق کردستان با فرماندهی وی آزاد شد. در سال١٩٦٣ بهعنوان نماینده جنبش کردستان راهی بغداد شد با هدف گفتوگو با حکومت مرکزی، از آنجا نیز به مصر و الجزایر سفر کرد و از نظر دیپلماتیک توانست پشتیبانی قابلتوجه رهبران منطقه را به جنبش کرد جلب کند، همچنین در سفری که به اروپا داشت در کشورهای فرانسه، آلمان، چکسلواکی، اتریش و همچنین روسیه با برگزاری جلسات متعدد و نشستهای خبری نگاه دنیا را به مساله کُرد جلب کرد. این سفر ثابت کرد که طالبانی علاوه بر اینکه جنگاوری شجاع و جسور است، دیپلماتی دانا و آگاه به مسایل روز است که میتواند مساله کرد را جهانی کند. در سال١٩٦٤ بعد از گشت دیپلماتیک موفقش به کردستان برگشت و مسوول نیروهای آزادیبخش کردستان شد، در سال١٩٦٧ در کنگره «اتحادیه عرب» در الجزایر شرکت کرد و با ارایه سخنرانی مهمی توجه همگان را به مساله کرد جلب کرد و بر دوستی میان کرد و عرب تاکید کرد، در سال١٩٧٠ نقشی اساسی در اتحاد دوجناح حزب دموکرات ایفا کرد، در سال١٩٧٢ به کشورهای لبنان، مصر و سوریه سفر کرد و تا سال١٩٧٥ که قیام کردستان با شکست روبهرو شد در سوریه ماند.
در ١/٦/١٩٧٥ در دمشق «اتحادیه میهنی کردستان »را با دوستانش تاسیس کرد و طرحی نوین برای ادامه قیام کردستان ارایه داد. بعد از شروع قیام جدید در سال١٩٧٦ با دوستانش و نیروهای پیشمرگه در کوههای کردستان شروع به مبارزه کرد و خود در صف اول مبارزه بود و همزمان نقشی مهم در نزدیکی اپوزیسیون عراقی و اتحاد آنها ایفا کرد. در سال١٩٩١ و با حمله متحدین به عراق، نقشی تاریخی در آزادی کردستان و قیام مردم کردستان ایفا کرد و اتحادیه میهنی کردستان در کنار سایر احزاب کردستان در چارچوب جبهه کردستانی اقدام به آزادسازی تمام مناطق کردند. در سال٢٠٠٣ به عضویت «انجمن حکم عراق» درآمد و در مدت یکسال ریاست این انجمن توان و شایستگی خود را به اثباترسانید، به شکلی که در سال٢٠٠٥ با ٢٢٧ رای از مجموع ٢٤٨ رای اعضای پارلمان عراق بهعنوان اولین رییسجمهور منتخب تاریخ عراق انتخاب شد، که در سال٢٠١٠ نیز دوباره این مقام را به دست آورد.
بررسی تاریخ معاصر عراق و منطقه بدون توجه به زندگی طالبانی ناممکن به نظر میرسد، وی در طول زندگی پرفرازونشیبش توانست اعتماد و اطمینان نیروهای سیاسی عراق، منطقه و جهان را به خود جلب کند و در سالهای مبارزهاش برای صلح، آزادی، حقوق بشر، حقوق زنان، آزادی بیان تلاشی خستگیناپذیر داشت و تحت عنوان و مفهوم دسته گل رنگارنگ، عقیده عملی خود به کثرت فکر و اندیشه را همواره ابراز میکرد و توانست بذر دموکراسی و آزادی را در عراق بکارد، اتحادیه میهنی کردستان نیز در طول تاریخ ٣٩ساله خود همواره از این آزادی بیان و کثرت افکار بهره برده است و به جرات تنها حزب کردی است که کثرت فکر و اندیشه و ارزشگذاشتن به مقوله نقد در آن همواره زنده بوده است.
در سال١٩٧٥ نیز که به علت شکست قیام سپتامبر، تمام کردستان دچار یاس و ناامیدی شده بود، توانست با قیام جدید، خونی تازه در رگ مردم و جنبش کردستان تزریق کند که این نقش و برنامه را میتوان از بزرگترین اقدامات زندگی وی برشمرد. یکی از اقدامات دیگر «مامجلال» که در تاریخ به ثبت رسیده است سخنرانی تاریخی وی در انجمن حکم در تاریخ ٩/٢/٢٠٠٤ در دفاع از کردستانیبودن «کرکوک» بود، در این سخنرانی تاریخی «مام جلال» گفت: «در سال١٩٢٥ با تصمیم شورای ملل، کردستان به عراق الحاق شد، انگلستان و کشورهای عضو شورای ملل با تصمیمی اشتباه ولایت «موصل» را به عراق متصل کردند و از این راه خواستند هویت کردی کرکوک نیز خدشهدار شود، صدام نیز با تعریب کرکوک بیشتر کردها و ترکمنهای «کرکوک» را به مناطق دیگر مهاجرت داد و از مناطق دیگر عراق نیز عرب به کرکوک آورد، مزر کردستان جبلالحمرین است و باید این مرز همواره بهعنوان مرز رسمی کردستان عراق به رسمیت شناخته شود.»
جلال طالبانی بهعنوان سیاستمدار، حقوقدان، روزنامهنگار و مدافع آزادی نقش بیبدیلی در تاریخ معاصر منطقه ایفا کرده است، نقشی که وی در دوران ریاستجمهوری داشت باعث شد تمام گروهها و جناحهای سیاسی عراق با تکیه بر توان وی دور میز گفتوگو بنشینند و به حلوفصل مشکلاتشان از راه مسالمتآمیز بپردازند، همچنین ارتباط وی با همسایگان عراق از جمله کشورهای ایران و ترکیه باعث شده بود که سطح همکاری عراق با این دوکشور نیز بهبود یابد، علاوه بر اینکه طالبانی توانسته بود از طریق ارتباط با دولتمردان ترکیه نقشی اساسی در آشتی میان دولت ترکیه و اپوزیسیون کرد آن کشور ایفا کند و اکنون نیز بهعنوان معمار این دوستی که بعد از ٣٠سال جنگ داخلی میرود به صلحی پایدار منتهی شود شناخته میشود، همچنین ارتباط ویژهای با ایران داشت و از طرف مسوولان ایرانی نیز همواره مورد حمایت و پشتیبانی بود. طالبانی در سطح جهانی نیز مورد احترام سیاستمداران کشورهای مختلف بود و توانسته بود این دوستی و ارتباط را در خدمت توسعه کردستان و عراق قرار دهد، دوست و دشمن معترفند که جلال طالبانی در پست ریاستجمهوری عراق به این پست جایگاه ویژهای بخشیده بود.
در سال١٩٧٥ نیز که به علت شکست قیام سپتامبر، تمام کردستان دچار یاس و ناامیدی شده بود، توانست با قیام جدید، خونی تازه در رگ مردم و جنبش کردستان تزریق کند که این نقش و برنامه را میتوان از بزرگترین اقدامات زندگی وی برشمرد. یکی از اقدامات دیگر «مامجلال» که در تاریخ به ثبت رسیده است سخنرانی تاریخی وی در انجمن حکم در تاریخ ٩/٢/٢٠٠٤ در دفاع از کردستانیبودن «کرکوک» بود، در این سخنرانی تاریخی «مام جلال» گفت: «در سال١٩٢٥ با تصمیم شورای ملل، کردستان به عراق الحاق شد، انگلستان و کشورهای عضو شورای ملل با تصمیمی اشتباه ولایت «موصل» را به عراق متصل کردند و از این راه خواستند هویت کردی کرکوک نیز خدشهدار شود، صدام نیز با تعریب کرکوک بیشتر کردها و ترکمنهای «کرکوک» را به مناطق دیگر مهاجرت داد و از مناطق دیگر عراق نیز عرب به کرکوک آورد، مزر کردستان جبلالحمرین است و باید این مرز همواره بهعنوان مرز رسمی کردستان عراق به رسمیت شناخته شود.»
جلال طالبانی بهعنوان سیاستمدار، حقوقدان، روزنامهنگار و مدافع آزادی نقش بیبدیلی در تاریخ معاصر منطقه ایفا کرده است، نقشی که وی در دوران ریاستجمهوری داشت باعث شد تمام گروهها و جناحهای سیاسی عراق با تکیه بر توان وی دور میز گفتوگو بنشینند و به حلوفصل مشکلاتشان از راه مسالمتآمیز بپردازند، همچنین ارتباط وی با همسایگان عراق از جمله کشورهای ایران و ترکیه باعث شده بود که سطح همکاری عراق با این دوکشور نیز بهبود یابد، علاوه بر اینکه طالبانی توانسته بود از طریق ارتباط با دولتمردان ترکیه نقشی اساسی در آشتی میان دولت ترکیه و اپوزیسیون کرد آن کشور ایفا کند و اکنون نیز بهعنوان معمار این دوستی که بعد از ٣٠سال جنگ داخلی میرود به صلحی پایدار منتهی شود شناخته میشود، همچنین ارتباط ویژهای با ایران داشت و از طرف مسوولان ایرانی نیز همواره مورد حمایت و پشتیبانی بود. طالبانی در سطح جهانی نیز مورد احترام سیاستمداران کشورهای مختلف بود و توانسته بود این دوستی و ارتباط را در خدمت توسعه کردستان و عراق قرار دهد، دوست و دشمن معترفند که جلال طالبانی در پست ریاستجمهوری عراق به این پست جایگاه ویژهای بخشیده بود.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما