«با عملیات کربلای چهار به دشمن وانمود کردیم که عملیات سالانه ما تنها همین بوده است. 10 روز بعد در همان نقطه و در زمانی که نیروهای ارتش بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات کربلای پنج را انجام دادیم. عملیات کربلای چهار برای فریب دشمن انجام شد
به گزارش صدای ایران روزنامه اعتماد نوشت؛ «با عملیات کربلای چهار به دشمن وانمود کردیم که عملیات سالانه ما تنها همین بوده است. 10 روز بعد در همان نقطه و در زمانی که نیروهای ارتش بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات کربلای پنج را انجام دادیم. عملیات کربلای چهار برای فریب دشمن انجام شد. اگر تحلیلگر تاریخی در فهم آن فریب بخورد، پس وای به حال نوشتههای او.» این جملات را محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران در زمان جنگ در توییتر خود منتشر کرد و سبب شد باردیگر موضوع عملیات کربلای4 بر سر زبانها بیفتد. کربلای4 از آن دسته عملیاتهای جنگی ایران در دوران 8سال دفاع مقدس است که همواره حرف و حدیث پیرامون آن زیاد بود و اینبار دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در سالگرد این عملیات ابعاد جدیدی از این عملیات شکست خورده را بازگو میکند.
«کربلای٤» یکی از غمبارترین عملیاتهای جنگ هشتساله ایران و عراق بود. 5دی 1365 کربلای4 با رمز «محمد رسولالله(ص)» به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در محور ابوالخصیب آغاز شد. عملیاتی که قرار بود در آن با استفاده از تاریکی شب به صورت ناگهانی برگزار شود ولی دشمن هوشیار و انگار منتظر بود و در همان ساعات اولیه آسمان اروند را با منورها مثل روز روشن کرد. هدف این عملیات گرفتن نقطه اتکایی در ساحل غربی آبراه اروندرود بود. پس از تسخیر ساحل غربی قرار بود تهاجم تا اشغال بصره ادامه یابد .درواقع این عملیات بخشی از عملیات کربلای ۵ بود که به دلیل لو رفتن کربلای4، کربلای پنج 15 روز بعد به صورت جداگانه انجام شد. یکی از ابهامات کربلای4 نحوه لو رفتن عملیات است. به گفته مسوولان وقت جنگ، نیروهای نفوذی مجاهدین خلق، ستون پنجم و پناهنده شدن برخی افراد ردهبالای سیاسی به خارج از کشور از دلایل لو رفتن عملیات ذکر شده است.
شنیدهها و اظهارنظرهایی درباره آگاهی برخی از فرماندهان جنگ از لو رفتن عملیات کربلای4 که یکی از سنگینترین شکستهای نظامی ما در دوران 8 سال دفاع مقدس بود، وجود دارد. مرحوم آیتالله طاهری اصفهانی در مصاحبه با روزنامه اعتماد ملی در 9 خرداد ماه 1385 به مقاطع مهمی از جنگ اشاره کرد و سخنان مهمی را در این باره گفت.وی در آن زمان امام جمعه اصفهان بود و نقش مهمی در اعزام نیرو به جبهههای جنگ داشت. آیتالله طاهری اصفهانی که از نزدیک در جریان آن عملیات بوده است پیرامون کربلای4 در خاطرات خود گفته بود: «عملیات کربلای چهار بود. [...] به خط مقدم که رسیدیم، دیدم که عراقیها از منورهایی استفاده میکنند که شب را مانند روز روشن میکند. به خرازی گفتم خودت را به آقایهاشمی برسان و بگو که عملیات لو رفته است. خرازی رفت و برگشت و گفت که آقایهاشمی گفته که من مقلد امام هستم و باید عملیات انجام شود. من پاسخ دادم که امام هم اگر شرایط را ببینند، اجازه عملیات نخواهند داد. اما به هر حال عملیات انجام شد. بچههای ما چند دسته بودند، گروهی که زیر آب میرفتند و یک لولههایی برای نفسکشیدن از بالای سرشان روی آب بیرون میآمد و عدهای هم که با قایق میرفتند. عراقیها این لولهها را میزدند و وقتی بچههای ما مجبور میشدند سرشان را بالا بیاورند، آنان را شهید میکردند. خلاصه تعداد زیادی از بچههای ما را شهید کردند.» مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی فرمانده وقت جنگ نیز در گفتوگو با ایسنا در سال 94 درباره لو رفتن عملیات کربلای4 گفت:« همهچیز، آماده بود. حتی وقتی میخواستم به جبهه بروم، احتیاط کردم و به خوزستان نرفتم. دو سه روز قبل از عملیات به بوشهر رفتم و به شکل کاملا ناشناس، غروب شبی که قرار بود عملیات شود، زمینی به طرف خوزستان آمدم و از اهواز و سه راهی آبادان خرمشهر به سوی امیدیه رفتم که آقایان رحیم صفوی و دکتر روحانی با من بودند. شب را در پایگاه امیدیه ماندم. آنجا بود که خبر لو رفتن عملیات را شنیدم. آقای سنجقی را با یکی از محافظانم به منطقه فرستادم تا خبرهای جدیدتری را براساس مشاهدات بگیرم. ایشان گفتند دشمن در جریان عملیات ما است.» در عملیات کربلای4 نزدیک به شش هزار تن از نیرویهای نظامی جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند و همچنین نزدیک به هفت هزار نیرو مجروح شدند. حال سوالی که در تمام این سالها درباره کربلای4 وجود دارد آن است که چرا یک عملیات نظامی با وجود لو رفتن یا درجریان بودن دشمن از اجرای آن، چنین عملیاتی باید انجام شود؟ این سوالی است که از همان سالهای نخست پایان جنگ وجود دارد اما پاسخی به آن داده نمیشود. همانطور که پیشتر به آن اشاره شد عملیات کربلای4 یکی از غمبارترین عملیاتهای ایران در دوران جنگ 8 ساله بود تا جایی که پس از گذشت 30 سال از این عملیات کمیته جستوجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح ایران اعلام کرد که اجساد ۱۷۵ غواص ایرانی را که با دستان بسته شهید شدهاند، در منطقه ابوفلوس عراق کشف کرده است. فرمانده این ستاد همچنین اعلام کرد که برخی از اجساد کشف شده دارای هیچ جراحتی نیستند و نیروهای بعثی آنها را زنده به گور کردهاند. پیکر این غواصان که در عملیات کربلای4 به شهادت رسیده بودند به همراه ۱۰۰ رزمنده گمنام دیگر طی مراسمی در روز ۲۶ خرداد ۱۳۹۴ در تهران تشییع شد.
عملیات فریب چه زمانی مطرح شد؟
محسن رضایی نخستین فردی نیست که از اصطلاح عملیات فریب برای عملیات کربلای4 استفاده میکند بلکه پیش از او، مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی فرمانده وقت این اصطلاح را به این عملیات اتلاق کرده بود. پس از صدور دستور توقف عملیات کربلای4 به دلیل وجود شهدا و مجروحین زیاد، بحث بر سر عقبنشینی نیروها یا ادامه حضور در میدان جنگ در اتاق فرماندهی میان هاشمیرفسنجانی و محسن رضایی آغاز میشود. مرحوم آیتالله هاشمی در این باره در خاطرات خود میگوید: «گفتیم که این شاخه شکست خورد، اما شاخه دیگر که در دست ارتش بود و قرار بر این بود که آنها عمل کنند، چون آنها شناساییهای خودشان را کرده بودند. من و آقای رضایی، تصمیم گرفتیم همین الان فلش دوم را عملیاتی کنیم و نگذاریم نیروها برگردند. به همین دلیل به گونهای خبر را اعلام کردیم که این یک عملیات فریب بود؛ یعنی اینگونه آن تبلیغات را خنثی کردیم و به گونهای در منطقه هور تحرک پیدا کردیم که عراق فکر کند عملیات اصلی را میخواهیم در آنجا، انجام دهیم. همان عملیات خیبر را که نیمهکاره مانده بود، دوباره انجام دهیم و از آن طرف راه بصره را قطع کنیم.
«کربلای٤» یکی از غمبارترین عملیاتهای جنگ هشتساله ایران و عراق بود. 5دی 1365 کربلای4 با رمز «محمد رسولالله(ص)» به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در محور ابوالخصیب آغاز شد. عملیاتی که قرار بود در آن با استفاده از تاریکی شب به صورت ناگهانی برگزار شود ولی دشمن هوشیار و انگار منتظر بود و در همان ساعات اولیه آسمان اروند را با منورها مثل روز روشن کرد. هدف این عملیات گرفتن نقطه اتکایی در ساحل غربی آبراه اروندرود بود. پس از تسخیر ساحل غربی قرار بود تهاجم تا اشغال بصره ادامه یابد .درواقع این عملیات بخشی از عملیات کربلای ۵ بود که به دلیل لو رفتن کربلای4، کربلای پنج 15 روز بعد به صورت جداگانه انجام شد. یکی از ابهامات کربلای4 نحوه لو رفتن عملیات است. به گفته مسوولان وقت جنگ، نیروهای نفوذی مجاهدین خلق، ستون پنجم و پناهنده شدن برخی افراد ردهبالای سیاسی به خارج از کشور از دلایل لو رفتن عملیات ذکر شده است.
شنیدهها و اظهارنظرهایی درباره آگاهی برخی از فرماندهان جنگ از لو رفتن عملیات کربلای4 که یکی از سنگینترین شکستهای نظامی ما در دوران 8 سال دفاع مقدس بود، وجود دارد. مرحوم آیتالله طاهری اصفهانی در مصاحبه با روزنامه اعتماد ملی در 9 خرداد ماه 1385 به مقاطع مهمی از جنگ اشاره کرد و سخنان مهمی را در این باره گفت.وی در آن زمان امام جمعه اصفهان بود و نقش مهمی در اعزام نیرو به جبهههای جنگ داشت. آیتالله طاهری اصفهانی که از نزدیک در جریان آن عملیات بوده است پیرامون کربلای4 در خاطرات خود گفته بود: «عملیات کربلای چهار بود. [...] به خط مقدم که رسیدیم، دیدم که عراقیها از منورهایی استفاده میکنند که شب را مانند روز روشن میکند. به خرازی گفتم خودت را به آقایهاشمی برسان و بگو که عملیات لو رفته است. خرازی رفت و برگشت و گفت که آقایهاشمی گفته که من مقلد امام هستم و باید عملیات انجام شود. من پاسخ دادم که امام هم اگر شرایط را ببینند، اجازه عملیات نخواهند داد. اما به هر حال عملیات انجام شد. بچههای ما چند دسته بودند، گروهی که زیر آب میرفتند و یک لولههایی برای نفسکشیدن از بالای سرشان روی آب بیرون میآمد و عدهای هم که با قایق میرفتند. عراقیها این لولهها را میزدند و وقتی بچههای ما مجبور میشدند سرشان را بالا بیاورند، آنان را شهید میکردند. خلاصه تعداد زیادی از بچههای ما را شهید کردند.» مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی فرمانده وقت جنگ نیز در گفتوگو با ایسنا در سال 94 درباره لو رفتن عملیات کربلای4 گفت:« همهچیز، آماده بود. حتی وقتی میخواستم به جبهه بروم، احتیاط کردم و به خوزستان نرفتم. دو سه روز قبل از عملیات به بوشهر رفتم و به شکل کاملا ناشناس، غروب شبی که قرار بود عملیات شود، زمینی به طرف خوزستان آمدم و از اهواز و سه راهی آبادان خرمشهر به سوی امیدیه رفتم که آقایان رحیم صفوی و دکتر روحانی با من بودند. شب را در پایگاه امیدیه ماندم. آنجا بود که خبر لو رفتن عملیات را شنیدم. آقای سنجقی را با یکی از محافظانم به منطقه فرستادم تا خبرهای جدیدتری را براساس مشاهدات بگیرم. ایشان گفتند دشمن در جریان عملیات ما است.» در عملیات کربلای4 نزدیک به شش هزار تن از نیرویهای نظامی جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند و همچنین نزدیک به هفت هزار نیرو مجروح شدند. حال سوالی که در تمام این سالها درباره کربلای4 وجود دارد آن است که چرا یک عملیات نظامی با وجود لو رفتن یا درجریان بودن دشمن از اجرای آن، چنین عملیاتی باید انجام شود؟ این سوالی است که از همان سالهای نخست پایان جنگ وجود دارد اما پاسخی به آن داده نمیشود. همانطور که پیشتر به آن اشاره شد عملیات کربلای4 یکی از غمبارترین عملیاتهای ایران در دوران جنگ 8 ساله بود تا جایی که پس از گذشت 30 سال از این عملیات کمیته جستوجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح ایران اعلام کرد که اجساد ۱۷۵ غواص ایرانی را که با دستان بسته شهید شدهاند، در منطقه ابوفلوس عراق کشف کرده است. فرمانده این ستاد همچنین اعلام کرد که برخی از اجساد کشف شده دارای هیچ جراحتی نیستند و نیروهای بعثی آنها را زنده به گور کردهاند. پیکر این غواصان که در عملیات کربلای4 به شهادت رسیده بودند به همراه ۱۰۰ رزمنده گمنام دیگر طی مراسمی در روز ۲۶ خرداد ۱۳۹۴ در تهران تشییع شد.
عملیات فریب چه زمانی مطرح شد؟
محسن رضایی نخستین فردی نیست که از اصطلاح عملیات فریب برای عملیات کربلای4 استفاده میکند بلکه پیش از او، مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی فرمانده وقت این اصطلاح را به این عملیات اتلاق کرده بود. پس از صدور دستور توقف عملیات کربلای4 به دلیل وجود شهدا و مجروحین زیاد، بحث بر سر عقبنشینی نیروها یا ادامه حضور در میدان جنگ در اتاق فرماندهی میان هاشمیرفسنجانی و محسن رضایی آغاز میشود. مرحوم آیتالله هاشمی در این باره در خاطرات خود میگوید: «گفتیم که این شاخه شکست خورد، اما شاخه دیگر که در دست ارتش بود و قرار بر این بود که آنها عمل کنند، چون آنها شناساییهای خودشان را کرده بودند. من و آقای رضایی، تصمیم گرفتیم همین الان فلش دوم را عملیاتی کنیم و نگذاریم نیروها برگردند. به همین دلیل به گونهای خبر را اعلام کردیم که این یک عملیات فریب بود؛ یعنی اینگونه آن تبلیغات را خنثی کردیم و به گونهای در منطقه هور تحرک پیدا کردیم که عراق فکر کند عملیات اصلی را میخواهیم در آنجا، انجام دهیم. همان عملیات خیبر را که نیمهکاره مانده بود، دوباره انجام دهیم و از آن طرف راه بصره را قطع کنیم.
در اینجا، دشمن فریب خورد؛ یعنی ما این دفعه توانستیم او را فریب دهیم. دشمن خیال کرد منطقه اصلی ما در عملیات بعدی، آنجاست. لذا آنها خیلی از نیروهایشان را به این سمت بردند و تمام همتشان را بر این گذاشتند که کشف کنند ما میخواهیم چگونه عمل کنیم. همه بچهها که آماده و پای کار بودند، یک استراحت کوتاه و یک تجدید قوا و تجدید روحیه کردند تا اینکه عملیات کربلای ۵ شروع شد.»
اگر عملیات کربلای4 عملیات فریب بود و دشمن در عملیات کربلای5 غافلگیر شد، چرا از یک عملیات لو رفته با آن همه شهید و مجروح و خسارت زرهی باید به عنوان عملیات فریب استفاده شود؟ سوال دیگر آن است که اگر کربلای4 عملیات فریب کربلای5 بوده، چرا تعداد شهدا، اسرا و مفقودالاثرهای ایران در کربلای5 آنقدر زیاد بود؟ مگر نه آنکه عملیات فریب همانطور که از اسمش پیدا است برای فریب دادن دشمن است پس چرا کربلای5 هزینه گزافی از نظر نیروی انسانی برای ایران به همراه داشت؟ بر اساس آمار منتشر شده در عملیات کربلای5، ۷ هزار و ۶۵۱ نیروی نظامی کشورمان (از جمله حسین خرازی، فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین اصفهان و اسماعیل دقایقی، فرمانده لشکر ۹ بدر) شهید، ۳ هزار و ۵۲۲ نفر مفقودالاثر و ۵۳ هزار و ۲۹۹ نفر زخمی شدند. با توجه به این آمار آیا میتوان به کربلای4 نام عملیات فریب برای کربلای5 داد؟
در رابطه با توییت محسن رضایی تلاش کردیم با افراد مرتبط با این موضوع گفتوگو کنیم اما برخی از چهرهها همچون سردار حسین علایی، سردار جوانی، سردار آسودی و سردار کوثری تمایلی به صحبت در این باره نداشتند و سردار رمضانشریف نیز پاسخگوی تلفن خود نبود.
آقای رضایی پاسخگو باشید
محسن رضایی در توییتی که کربلای4 را عملیات فریب خواند از فریب خوردن یک تحلیلگر تاریخی سخن میگوید و این یعنی توییت منتشر شده در واکنش به یک اظهارنظر است. جعفر شیرعلینیا، پژوهشگر جنگ همان فردی است که رضایی برای او اظهار تاسف کرده است. ماجرا از آن قرار است که شیرعلینیا که کانال تلگرامیاش همواره مورد توجه علاقهمندان به تاریخ دفاع مقدس قرار دارد، چند روز گذشته طی مقالهای از گزارش اخیر مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه درباره ابهامات عملیات کربلای4 انتقاد کرد و نوشت: «در یادداشت مرکز اسناد سپاه در مورد عملیات کربلای 4 با اشاره به هوشیاری دشمن در زمان انجام این عملیات آمده است: «اجرای عملیات کربلای 4 در مرحله اول با توجه به موانع موجود در همان ساعتهای اولیه متوقف شد.» اگر دوستان به کتابهای منتشر شده در مرکز خودشان نیز رجوع میکردند، چنین ادعایی مطرح نمیکردند.» وی در ادامه انتقادات دیگری را نیز نسبت به این یادداشت مطرح میکند که به دلیل مفصل بودن امکان انتشار کامل آن در این گزارش مقدور نبود. وی در پایان این یادداشت نوشت: «در شرایط جدید که مخاطبان بهراحتی به روایتهای گوناگون دسترسی پیدا میکنند نمیتوان با یادداشتهای بیانیهگونه دهه شصتی مسائل را حل کرد. اگر اسنادی هست آن را منتشر کنید.»
اظهارات شیرعلینیا سبب شد تا محسن رضایی پس از هاشمیرفسنجانی دومین نفری باشد که به کربلای4 میگوید عملیات فریب. جعفر شیرعلینیا، پژوهشگر جنگ درباره توییت محسن رضایی، فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس به «اعتماد» گفت: «فارغ از آنکه قصد ورود به فضای تحلیلی عملیات کربلای4 را داشته باشم باید بگویم برخی میپرسند اساسا توییتر شرایط مناسب برای بررسی یک موضوع تخصصی را دارد یا خیر؟ واقعیت آن است که متاسفانه مسوولان ما هنوز از ظرفیتهای رسانههای متنوع فضای مجازی آگاهی لازم را کسب نکردهاند. از زمانی که توییت آقای رضایی منتشر شد، بسیاری از خانوادههای شهدا و همچنین رزمندهها به من پیام دادهاند که منظور آقای محسن رضایی از این توییت چیست؟ آیا فرزند ما در یک عملیات فریب به شهادت رسیده است؟ و پیامهایی با چنین مضمونی که واقعا اشک مرا درآورده است. برخی از حاضرین در عملیات کربلای4 از شدت محاصره و همچنین نحوه شهادت همراهانشان در این عملیات گفتهاند و سوالی که برایشان به وجود آمده آن است که آیا تمام این سختیها برای یک عملیات فریب بود؟»
شیرعلینیا در ادامه گفت: «آقای رضایی باید توضیح دهند که منظورشان از عملیات فریب چیست؟ وقتی ایشان درباره عملیات فریب و کم و کیف چنین عملیاتهایی توضیح دهند میتوان راحتتر در این باره اظهارنظر کرد. نکته دوم آن است که اکنون با توجه به آنچه در داخل و خارج از کشور توسط محققان درباره جنگ مطرح میشود، دیگر دوره آنکه فردی به دلیل حضور در یک جایگاه خاص موضوعی را درباره جنگ مطرح کند، گذشته است. آقای رضایی باید درباره اظهاراتشان اسناد متقن ارایه کنند.»
وی در ادامه ضمن انتقاد از عدم مطرح شدن این موضوع در کتابهایی که توسط نزدیکان محسن رضایی نگارش شده است، افزود: «آقای رضایی میگوید کربلای4 عملیات فریب بوده است. در سالهای اخیر کتابهایی منتشر شده است که نویسندگان آن یا به آقای رضایی دسترسی داشتند یا کتابهایشان را زیر نظر او نوشتهاند. به عنوان نمونه دیباچه کتاب «تنبیه متجاوز» به قلم آقای رضایی است. اگر واقعا کربلای4 عملیات فریب بود، خوب نبود که آقای رضایی به این موضوع در یکی از این کتابها اشاره میکردند تا در همان کتابها به این موضوع بیشتر پرداخته شود و موضوع برای مخاطبان تشریح شود؟ چرا چنین مطلبی در کتاب سردار علایی که یکی از فرماندهان ارشد سپاه در جنگ هستند، مطرح نشده است؟ چرا آقای رضایی موضوع به این مهمی را حتی به سردار علایی نگفتهاند که ایشان در کتاب خود به آن اشاره کنند؟ از آقای رضایی باید پرسید این موضوع پیش از این در کدام کتاب تحلیلی که توسط سپاه نوشته شده، آمده است؟»
این پژوهشگر جنگ در ادامه خواستار پاسخگویی محسن رضایی شد و گفت: «در زمان جنگ موضوعاتی مطرح شده که پاسخ آقای رضایی را طلب میکند. آقای درودیان به عنوان راوی دفتر سیاسی سپاه و همچنین راوی همراه آقای رضایی در عملیات کربلای4 که همه موضوعات را ثبت و ضبط میکرده، رسما اعلام کردهاند زمانی که خبرهای اولیه عملیات رسید آقای رضایی گفتند عملیات از رده به کلی سری لو رفته است. آقای رضایی در موارد به این مهمی نه توضیحی میدهند و نه تکذیب میکنند. اینها موضوعاتی است که باید روی آن بحث شود. اگر کربلای4 عملیات فریب بوده، پس چرا لو رفتن یک عملیات فریب برای برخی حایز اهمیت است؟ چرا پس از سالها از گذشت یک عملیات فریب، لو رفتن این عملیات بر گردن برخی گروههای سیاسی یا افراد میافتد؟»
شیرعلینیا درباره دلایل حساسیت افکار عمومی نسبت به موضوعات اینچنینی گفت: «این روزها تمامی مسوولان زیر ذرهبین افکار عمومی قرار دارند. مردم بهواسطه رسانههای جدید قدرت و ابزار جدیدی برای اظهارنظر پیدا کرده و از آن استفاده میکنند و مسوولان باید از این موضوع آگاه شوند.»
وی افزود: «وقتی مرکز معتبری مانند مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه، بیانیهای میدهد که در آن اشارهای به اسناد ندارد و آمارهایی میدهد که با آمارهایی که در منابع خودش منتشر شده در تناقض است، گواه این مدعا است که ما راه مناسب برای پاسخ به افکار عمومی را نمیدانیم. مسوولان ما باید طی دورهای فضای رسانههای جدید را آموزش ببینند.»
شیرعلینیا درباره مطرح شدن اصطلاح عملیات فریب توسط مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی گفت: «آنچه امروز از توییت آقای رضایی برداشت میشود آن است که عملیات کربلای4 اساسا عملیات فریب بوده است. اما آنچه از سخنان هاشمی برداشت میشود این است که وقتی عملیات لو رفت و شکست خورد تصمیم گرفتند یک طراحی جدید برای فریب دشمن داشته باشند. اما این موضوع در مقایسه با توییت آقای رضایی یک بحث کاملا مجزا است.»
وی در پایان درباره دلایل غافلگیری عراق در عملیات کربلای5 گفت: «واقعیت آن است که عراق از عملیات کربلای5 غافلگیر میشود اما بر اساس مصاحبه افسران عراقی و همچنین تاریخنگاریهایی که در این زمینه صورت گرفته، آنچه باعث غافلگیر شدن عراق شد حاکم بودن فضای چاپلوسی و اغراق در اطراف صدام بود. مقصود آن است که افسران عراقی چنان آمار اغراقآمیزی از شهدا و مجروحان ما در عملیات کربلای4 به صدام دادند که دیکتاتور عراق باورش شد ایران دیگر نای بلند شدن ندارد. این از دلایل اصلی غافلگیری ارتش بعث بود.»
رضایی درست میگوید، کربلای4 عملیات فریب بود
حسینالله کرم رییس شورای هماهنگی حزبالله درباره توییت محسن رضایی به «اعتماد» گفت: از آنجایی که زمان عملیات کربلای چهار 25 ساعت بیشتر به طول نینجامید بحث محسن رضایی درباره عملیات فریب را میتوان قابل قبول دانست. او در پاسخ به این سوال که با توجه به تعداد کشتهها آیا این عملیات لو رفته بود یا خیر گفت: ما قبل از عملیات هورالعظیم متوجه شدیم که عملیاتهای ما بدون عملیات فریب پیروز نخواهد شد بنابراین اولین عملیاتمان که با این دیدگاه انجام شد عملیات خیبر بود. عملیاتی در یک حفاظت بسیار بالا، قوی انجام شد ضمن آنکه این عملیات با تشکیل یک قرارگاه کاملا سری با نام قرارگاه نصرت دنبال شد. در آن مقطع شهید علی هاشمی به عنوان فرمانده قرارگاه و شهید حمید رمضانی به عنوان مسوول اطلاعات این عملیات را انجام دادند اما با این حال متوجه شدیم این عملیاتها هرچقدر هم با حفاظت بالا مانند عملیات خیبر انجام بشود باز ما را بینیاز از عملیات فریب نخواهد کرد. حداقل عملیات فریب و عملیات پشتیبانی این بود که نیروی دشمن را در 48 ساعت بعد از عملیات در آن منطقه نگه میداشت؛ از اینرو در عملیات «ولفجر 8» و تصرف «فاو» این کار دنبال شد. در این راستا یک عملیات فریب در هورالعظیم صورت گرفت تا دشمن تصور کند تک اصلی در فاو نیست و در جزایر مجنون شکل خواهد گرفت؛ و دیگری عملیات پشتیبانی بود که در جزایرام الرصاص و امالبابی صورت گرفت تا بتوانیم دشمن را فریب بدهیم و موفق هم بودیم. بنابراین برای عملیات بعدی نیز باید این حرکت را دنبال میکردیم از آنجایی که عملیات کربلای5 در شرق بصره به مدت 17 روز بعد از عملیات کربلای4 انجام شد و همچنین زمان محدودی که کربلای4 (25 ساعت) انجام شد میتوان اظهارات محسن رضایی را پذیرفت که در تداوم فریب دشمن ما باید هزینه بیشتری نسبت به عملیات والفجر8 میدادیم.
او ادامه داد: در آنجا یک عملیات فریب در جزایر مجنون و یک عملیات پشتیبانی در منطقهام الرصاص و امالبابی بود لذا بعد از آن باید هزینه بیشتری میدادیم که هزینه بیشتر میتواند همین عملیات کربلای4 باشد.
او درباره اینکه اگر عملیات کربلای4 لو رفته بود انجام آن چه توجیه جنگی میتواند داشته باشد گفت: مرز لو رفتن عملیات و عملیات فریب بسیار نزدیک است و تقریبا همپوشانی دارد. به هر حال ادله بنده در پذیرش حرف ایشان همان مدت زمان عملیات است که تنها 25 ساعت است؛ دوم آنکه به مدت چند روز عملیات کربلای 5 انجام میشود و سوم اینکه محسن رضایی فرمانده آن عملیات بود لذا حرف ایشان قابل پذیرش است.
الله کرم در پاسخ به این سوال که چرا این صحبت امروز مطرح میشود درحالی که میتوانست همان زمان توضیح داده شود گفت: شاید دلیل آن این است که ما همچنان از این شیوه استفاده میکنیم و بهتر بود امروز هم این صحبت عنوان نمیشد.
او در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه تحلیلتان از شهادت و مجروح شدن نزدیک به 13 هزار نفر در 25 ساعت در یک عملیاتی که قرار است عملیات فریب باشد گفت: به هرحال من بحث هزینه را مطرح کردم و گفتم در عملیات فاو صدها دستگاه مهندسی مشغول خاکریزی در جزایر مجنون مشغول به کار بود تا عملیات فریب را واقعی جلوه دهد و از سوی دیگر عملیات پشتیبانی در جزایر امالرصاص انجام شد که همانجا هم هزینه زیادی دادیم. بنابراین ما برای رسیدن به شرق بصره و عبور از این خطوط متعدد پدافندی به نظر میرسد هزینهای که داده شده نیز قابل پذیرش است.
نظر شما