وضعیت سیاسی کشور در نبود مجلس چگونه می شد؟
یک حساب سرانگشتی نشان میدهد انتخاب هر نماینده حدود ۲ میلیارد تومان روی دست مردم خرج میگذارد، یک حساب سرانگشتی دیگر نشان میدهد هر دقیقه (یا هر ثانیه؟ مهم نیست) اداره مجلس حدود ۳۷۰ میلیون تومان برای مردم آب میخورد.
محمّد منصوری بروجنی| یک حساب سرانگشتی نشان میدهد انتخاب هر نماینده حدود ۲ میلیارد تومان روی دست مردم خرج میگذارد، یک حساب سرانگشتی دیگر نشان میدهد هر دقیقه (یا هر ثانیه؟ مهم نیست) اداره مجلس حدود ۳۷۰ میلیون تومان برای مردم آب میخورد. بعد از این حسابهای سرانگشتی احتمالاً طبق اصول بهرهوری و کارآمدی باید پرسید: «آیا میارزد؟» احتمالاً شما نیز در این روزها با این حسابهای سرانگشتی در حساب تویتر فلان فعال سیاسی یا رسانهای یا هر کس دیگری مواجه شده اید. قصد من در اینجا نشان دادن وجوه ابلهانه این قبیل محاسبات سرانگشتی نیست، بلکه پاسخ به این پرسش است که «آیا میارزد؟»
به گزارش صدای ایران از فرارو، «ارزیدن» یک مفهوم نسبی است. گاهی اوقات شما قادرید بر اساس قیمت تمامشده یک کالا، در مورد ارزیدن یا نیارزیدن آن اظهار نظر کنید. مثلاً قیمت یک کیلوگرم ورق خودرو، حدود ۸هزار تومان است، و وزن یک دستگاه تندر ۹۰، چیزی حدود ۱۱۰۰ کیلوگرم؛ بنابراین تندر ۹۰ چیزی حول و حوش نُه میلیون تومان میارزد و نهایتاً در همین حدود برای خرید آن هزینه خواهید کرد. (آن نحوه محاسبه هزینه انتخابات یا اداره مجلس نیز در همین حد ابلهانه است، اما گفتم که با وجوه ابلهانه این محاسبه کاری ندارم). در اینجا ارزیابی بر اساس قیمت تمامشده انجام میشود. یعنی قیمت تمامشده در قیاس با قیمت بازاری، به ما میگوید میارزد یا نه؟ اما در مورد هزینه اداره مجلس یا انتخابات، قیمت دومی در اختیار نداریم. پس چگونه میتوانیم ارزشش را حساب کنیم؟ در اینجا تنها به کمک «وضعیت جایگزین» میتوان ارزیدن یا نیارزیدن را محاسبه کرد.
اگر مجلس شورای اسلامی و نمایندگان آن نبودند، چه اتفاقی میافتاد؟ سه سال پیش وقتی زبالهها از سر و روی بیروت بالا میرفتند، کسی برای محاسبه کارآمدی پارلمان و دولت پارلمانی چرتکه نیانداخت، زیرا اگر آن پارلمان ضعیف نبود، مردم بیروت به جای تحمل زباله باید جنگ داخلی را تحمل میکردند. مثلاً در کشوری مثل ایران که از تمرکزگرایی و پایتختگرایی شدید رنج میبرد، برای من، به عنوان یک بروجنی، کارکرد مجلس همین است که به جای پیگیری اخبار تقابل قوای چهارمحالی و اصفهانی بر سر زایندهرود یا اخبار خنثی شدن انفجار تونل کوهرنگ توسط نگهبانان غیور بختیاری؛ خبر استعفای نمایندگان آن استان یا تحصن نمایندگان این استان را پیگیری میکنم.
مهمترین کارکرد نهادهای سیاسی که با محاسبات سرانگشتی، «ابوقراضههای آفتابه خرج لحیم» به نظر میرسند پیشگیری از نزاعهای محتمل یا حل و فصل نزاعهای موجود به نحوی متمدنانه و با روشهایی کمهزینهتر از تقابلهای خانمانبرانداز و بدوی است. وقتی مشغول چنین محاسبههایی میشویم باید بپرسیم به جای آن چه چیزی و با چه هزینهای در چنته داریم؟
این دفاع غیر متعارف از مجلس شورای اسلامی، به معنای انکار ضعفهای موجود نیست، بلکه در صدد به دست دادن مبنای درست برای تحلیل عملکرد یک نهاد سیاسی است. سنجه کارآمدی یک نهاد سیاسی، میزان توفیق قابل دستیابی در حل نزاع و صورتبندی متمدنانه «دشمنیِ» مستتر در کنه تعاملات انسانی است. میتوان ضعفهای فراوانی برای مجلسبرشمرد، اما نه بر اساس چرتکه انداختن درباره بودجهاش. راه حل این مشکلات نیز به توپ بستن مجلس نیست، بلکه «افزایش نمایندگی» ِ. نمایندگان مجلس شورای اسلامی است. در این باره سال گذشته در یادداشت «جمهوری اسلامی را به پایان تاریخ حکمرانی ایرانی بدل کنیم» به تفصیل سخن گفته ام.
به گزارش صدای ایران از فرارو، «ارزیدن» یک مفهوم نسبی است. گاهی اوقات شما قادرید بر اساس قیمت تمامشده یک کالا، در مورد ارزیدن یا نیارزیدن آن اظهار نظر کنید. مثلاً قیمت یک کیلوگرم ورق خودرو، حدود ۸هزار تومان است، و وزن یک دستگاه تندر ۹۰، چیزی حدود ۱۱۰۰ کیلوگرم؛ بنابراین تندر ۹۰ چیزی حول و حوش نُه میلیون تومان میارزد و نهایتاً در همین حدود برای خرید آن هزینه خواهید کرد. (آن نحوه محاسبه هزینه انتخابات یا اداره مجلس نیز در همین حد ابلهانه است، اما گفتم که با وجوه ابلهانه این محاسبه کاری ندارم). در اینجا ارزیابی بر اساس قیمت تمامشده انجام میشود. یعنی قیمت تمامشده در قیاس با قیمت بازاری، به ما میگوید میارزد یا نه؟ اما در مورد هزینه اداره مجلس یا انتخابات، قیمت دومی در اختیار نداریم. پس چگونه میتوانیم ارزشش را حساب کنیم؟ در اینجا تنها به کمک «وضعیت جایگزین» میتوان ارزیدن یا نیارزیدن را محاسبه کرد.
اگر مجلس شورای اسلامی و نمایندگان آن نبودند، چه اتفاقی میافتاد؟ سه سال پیش وقتی زبالهها از سر و روی بیروت بالا میرفتند، کسی برای محاسبه کارآمدی پارلمان و دولت پارلمانی چرتکه نیانداخت، زیرا اگر آن پارلمان ضعیف نبود، مردم بیروت به جای تحمل زباله باید جنگ داخلی را تحمل میکردند. مثلاً در کشوری مثل ایران که از تمرکزگرایی و پایتختگرایی شدید رنج میبرد، برای من، به عنوان یک بروجنی، کارکرد مجلس همین است که به جای پیگیری اخبار تقابل قوای چهارمحالی و اصفهانی بر سر زایندهرود یا اخبار خنثی شدن انفجار تونل کوهرنگ توسط نگهبانان غیور بختیاری؛ خبر استعفای نمایندگان آن استان یا تحصن نمایندگان این استان را پیگیری میکنم.
مهمترین کارکرد نهادهای سیاسی که با محاسبات سرانگشتی، «ابوقراضههای آفتابه خرج لحیم» به نظر میرسند پیشگیری از نزاعهای محتمل یا حل و فصل نزاعهای موجود به نحوی متمدنانه و با روشهایی کمهزینهتر از تقابلهای خانمانبرانداز و بدوی است. وقتی مشغول چنین محاسبههایی میشویم باید بپرسیم به جای آن چه چیزی و با چه هزینهای در چنته داریم؟
این دفاع غیر متعارف از مجلس شورای اسلامی، به معنای انکار ضعفهای موجود نیست، بلکه در صدد به دست دادن مبنای درست برای تحلیل عملکرد یک نهاد سیاسی است. سنجه کارآمدی یک نهاد سیاسی، میزان توفیق قابل دستیابی در حل نزاع و صورتبندی متمدنانه «دشمنیِ» مستتر در کنه تعاملات انسانی است. میتوان ضعفهای فراوانی برای مجلسبرشمرد، اما نه بر اساس چرتکه انداختن درباره بودجهاش. راه حل این مشکلات نیز به توپ بستن مجلس نیست، بلکه «افزایش نمایندگی» ِ. نمایندگان مجلس شورای اسلامی است. در این باره سال گذشته در یادداشت «جمهوری اسلامی را به پایان تاریخ حکمرانی ایرانی بدل کنیم» به تفصیل سخن گفته ام.
نظر شما