يکشنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 20

جوانان کجاي دولت تدبير و اميد قرار دارند؟

کد خبر: ۲۰۴۶۵
تاریخ انتشار: ۰۶ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۸:۱۹

آيت قيصربيگي در روزنامه ابتکار نوشت:

دکتر حسن روحاني در انتخابات رياست جمهوري دور يازدهم شعارها و برنامه‌هاي متنوعي ارائه دادند که مورد اقبال عمومي قرار گرفت. يکي از مقوله‌هايي که روحاني به آن تاکيد و توجه فراواني داشت بحث جوانان بود. جوانان در ايجاد شور و نشاط انتخابات دور يازدهم رياست جمهوري نقشي بي بديل داشتند؛ به طوريکه همپاي ملت شريف ايران اسلامي يک حماسه سياسي بزرگ را رقم زدند تا در نخستين نشست خبري حسن روحاني بعد از برگزيده شدن در انتخابات رياست جمهوري، اظهار کنند که همين ايجاد شور و نشاط و در عين حال، حضور گسترده مردم در پاي صندوق‌هاي راي، نخستين قفلي بود که باز شد. در اين راستا جوانان را بايد موتور محرکه جامعه دانست که شور و نشاط اجتماعي را سبب مي‌شوند.

از نظر دکتر حسن روحاني نگرش به جوانان بايست تغيير اصولي پيدا کند. از اين رو ايشان خواستار تغيير نگرش به مسئله جوانان در عرصه‌‏هاي اجتماعي بوده اند و مبنا قرار دادن توجه به اين سرمايه ملي به عنوان يک فرصت مناسب در سياست‏گذاري‌ها و برنامه ريزي‌ها را غنيمت شمرده اند. به نظر نامزد اعتدالگراي انتخابات دور يازدهم رياست جمهوري بكارگيري و مشاركت همه افراد جامعه بخصوص جوانان در مسائل كشوري و ايجاد زمينه براي حضور فعال آنان در صحنه‌هاي اجتماعي يک ضرورت بحساب مي‌آيد. حسن روحاني بارها اظهار داشته که بايد از جوانان در عرصه‌هاي مختلف استفاده شود به طوريکه در يکي از نشست‌هاي خود مي‌گويد که من به وزرا توصيه کردم که از جوانان، نخبگان و بانوان استفاده کنند.

اما گفته اصلي و معروف دکتر حسن روحاني در باره جوانان در آن روز‌ها شايد اين جمله بود: «روزي که همه جوان‌هاي ما شاغل بودند و بيکار نبودند آن روز را بايد جشن بگيريم.» حال که حدود يک سال از حضور دکتر حسن روحاني در پاستور مي‌گذرد، نگاهي به چالش‌ها و مشکلات امروز جوانان مي‌اندازيم تا ببينيم تدبير دولت براي ارتقاي اميد جوانان چگونه ترسيم مي‌شود.

نيروي انساني جوان در هرکشوري گنج عظيم آن کشور به شمار مي‌رود که اگر از اين نعمت پرتوان خدادادي به موقع استفاده شود شايد سودآوري آن چند ده برابر منابع نفتي و زيرزميني کشور باشد چرا که ساير منابع ابزاري بيش براي خلاقيت در دست اين نيروي پرتوان جامعه نيست. دولت تدبير و اميد در شعارها و برنامه‌هاي خود به کرات از اشتغال و به کارگيري نيروي جوان در رده‌هاي پايين مديريتي سخن به ميان آورده است. شايد امروز وقت آن رسيده باشد اين وعده‌هاي کارگشا عملياتي شوند. شايد اعتدال فرصتي مناسب براي به تعديل کشيدن معضل بيکاري باشد.

 در اين جهت براي رفع چالش بيکاري ضرورت دارد کاري اساسي انجام پذيرد و شايد تنها اکتفا کردن به قرص‌هاي مسکني تحت عنوان بنگاه‌هاي زودبازده و انواع خوداشتغالي‌هاي زودگذر و موقتي کارساز نباشد چرا که فردا گروهي ديگر به جمعيت جوان و جوياي کار کشور اضافه مي‌شود دوباره آش همان آش و کاسه همان کاسه مي‌شود! اگر در سازوکارهايي که با نيروي انساني جامعه سروکار دارد قدري آينده نگري داشته باشيم و از همان بدو تولد براي هرفرد ظرفيت سازي نماييم شايد زماني که همان فرد به سن کار و اشتغال مي‌رسد ديگر دچار سردرگمي براي او نخواهيم شد. امروز به طور کلي چالش‌ها و اميدهايي فراروي دولت يازدهم در مقوله مهم جوانان قابل تصور است که در ادامه به بخشي از آنها اشاره مي‌گردد:

- گستردگي آمار بيکاري جوانان. امروز بيکاري جوانان خصوصا در مناطق محروم يک بيماري مزمن به شمار مي‌رود بطور نمونه آمار بيکاري جوانان در برخي استانهاي محروم کشور مثل ايلام بالاي 40 درصد است! زماني در اوايل انقلاب اسلامي افرادي که مدرک ديپلم يا حتي سيکل داشتند با پيشنهادهاي متعددي از جانب دولت براي به کارگيري مواجه مي‌شدند اما امروز مشاهده مي‌شود گاهي اوقات افراد با مدارک متعدد فوق ليسانيس و دکترا در حسرت پيشنهاد که هيچي، يک کار قراردادي هم دست و پنجه نرم مي‌کنند. امروز معضل بيکاري به صورت پيدا و پنهان ضررها و زيان‌هاي جبران ناپذيري به نيروي انساني جوان کشور وارد مي‌کند که اين موضوع در راستاي توسعه نيست!

- بيکاري قشر کارگر. مساله ديگري که در رابطه با جوانان جوياي کار قابل تامل است به بيکاري در قشر کارگر برمي گردد. امروز بيکاري در ميان قشر کارگر براي خودش هم يک معضل شده است، به طوري که گاهي اوقات حتي براي يک کارگري ساده بايد آشنايي داشته باشيد در حاليکه مشاهده مي‌شود کارگران کشورهاي ديگر به راحتي کار پيدا مي‌کنند. شايد بهتر باشد در اين راستا به نيروي کار بومي نسبت به اتباع خارجي توجه بيشتري شود.

- بالارفتن سن ازدواج. يکي ديگر از چالش‌هاي امروز جوانان بالارفتن سن ازدواج است که در اين امر دلايل متعددي دخيل هست که يکي از اصلي ترين دلايل مي‌تواند عدم وجود شغل و يک منبع درآمدي باشد.

- پارادوکس در برخي از سياست گذاري ها. درحالي دولت سياست افزايش جمعيت دارد که:
الف. با انبوه بيکاران جامعه روبه رو است.
ب. سن ازدواج جوانان به طروق مختلف بالا رفته است.
ج. زوج‌هاي جوان براي دريافت وام ازدواج با مشکلاتي مواجه شده اند. بنابراين، براي اجرايي شدن سياست‌هاي دولت در ارتباط با جوانان بايست پارادوکس‌هاي موجود را برطرف کرد. با اين وجود دولت اعتدال مي‌خواهد فاصله‌ها را کم کند و همه چيز را سرجاي خود قرار دهد و در اين راستا راهبردهايي مي‌تواند کارگشا باشد که به برخي از آنها اشاره مي‌گردد:

- کاهش فاصله مابين تحصيل تا اشتغال. دولت مي‌تواند فاصله ي ايجاد شده از تحصيل تا اشتغال را براي جوانان با يک تغيير نگرش اساسي و اصولي کم کند بطوري که جوانان بتوانند به صورت هدفمند بعد از پايان تحصيلات وارد بازار کار مرتبط با رشته خود شوند. شايد بتوان با هدفمند کردن جذب دانشجو متناسب با نياز روز جامعه از سردرگمي قشر تحصيل کرده جلوگيري کرد. البته برنامه ريزي براي اين مهم باوجود خيل عظيم جوانان جوياي کار و تحصيل نياز به اهتمام جدي دولت‌ها دارد.

- بانک اطلاعاتي درست. امروز اگر بخواهيم براي اشتغال جوانان کاري اساسي انجام دهيم، گام نخست تهيه اطلاعات درست از آمار بيکاران جامعه است تا بتوان متناسب با آن طرحي نظام مند تهيه کرد. فکر نکنيم اگر از ارائه آمار و ارقام واقعي اين معضل اجتماعي چشم پوشي کنيم مشکل خودبخود حل و فصل مي‌شود.

- تدوين يک تعريف بومي از بيکاري. در راستاي حل معضل بيکاري تدوين يک تعريف بومي از بيکاري با توجه به شرايط منطقه و کشور ضروري به نظر مي‌رسد. چگونه مي‌توان بر اساس اين تعريف که 1 ساعت کار در هفته شغل محسوب مي‌شود، اطلاعات درستي در مورد اشتغال و بيکاري امروز کشور به دست آورد و بر اساس آن اطلاعات براي آينده جوانان برنامه ريزي کرد!
در اينجا راهکارهايي براي حل برخي چالش‌ها در حوزه جوانان و به کاربستن اين نيروي محرکه در جامعه پيشنهاد مي‌شود:

- پايين آوردن سن بازنشستگي. شايد بشود با پايين آوردن سن بازنشستگي افراد شاغل به افراد جوياي کار فرصتي تازه داد تا انرژي تازه اي وارد سازمان‌ها و ارگان‌هاي مختلف شود.
- حذف چند شغله ها. در وضعيتي که کشور با مشکل بيکاري روبه رو است مي‌توان دست به حذف چند شغله‌ها زد و از اين طريق فرصت اشتغال به افراد بيکار و جوياي کار داد.

- ضابطه مند کردن تحصيلات آکادميک. امروزه مراکز متعدد علمي به انحاء مختلف سعي در جذب افراد براي ادامه تحصيل دارند و اين رويه که گاهي بدون ضابطه انجام مي‌شود مي‌تواند در آينده باز مشکل ساز شود. وقتي يک فرد تحصيل کرده متحمل هزينه‌هاي زياد تحصيل مي‌شود و دست آخر بيکار مي‌ماند، شايد از دو جهت به او آسيب رسانده ايم؛ يکي اينکه هزينه اي که براي ادامه تحصيل متحمل شده، از دست رفته است و دوم اينکه انتظاراتي در فرد به وجود آورده ايم که وقتي به آنها نمي‌رسد باعث سرخوردگي او مي‌شود.

- کادر سازي. امروز گا‌هي مشاهده مي‌شود نيروي جوان و متخصصِ جامعه را به بهانه‌هاي کم تجربگي به حاشيه مي‌رانند؛ مسئله اي که شايد خود در آن مقصر نباشند! درحاليکه با کادرسازي ضمن اينکه مي‌توانيم جوانان پرانرژي را با تجربه سازيم، در بازه زماني بيشتري از اين نيروي انساني پرتحرک بهرمند شويم.

- ميدان دادن به جوانان در عرصه کشورداري. امروزه در کشورهاي پيشرفته به اهميت نيروي جوان و خلاق بيشتر توجه مي‌شود و همين جابه جايي در پنجره نگاه به نيروي انساني، تفاوت اساسي و معنا داري در ايجاد فاصله با کشورهاي جهان سوم در پارامترهاي توسعه اي ايجاد کرده است. آنها امروز به جوانهاي 25 تا 30 ساله اعتماد مي‌کنند تا حتي در سطح وزير خود را بالا بکشند. اما سوال اين است آيا مي‌شود چنين فرصتي براي جوانان ما نيز مهيا شود؟ آري مي‌شود، در زماني اين فرصت را به وجود آورده ايم؛ نگاهي به سرداران جوان و خلاق دوران جنگ بيندازيد که چه شايسته مسئوليت خطير دفاع از دين و کيان خويش را بر عهده گرفتند. هرگاه ما به اين جوانان اعتماد کرده ايم پاسخي شگفت انگيز گرفته ايم. به هر حال آينده اين کشور متعلق به جوانان است و اگر آينده اي خوب مي‌خواهيم پس امروز جوانان را دريابيم.

جوانها را دريابيم قبل از آنکه جواني از آنها رخت بربندد. جوانان ايراني شايسته اعتماد هستند نبايد از آنان هراسيد. بايست به آنها در عرصه‌هاي اجتماعي و مديريتي بها داد تا خلاقيت و نبوغ خود را بيش از پيش شکوفا سازند! امروز اگر براي جوان بيکار کار پيدا مي‌کنيم، نه تنها نبايد بر او منتي گذاشت بلکه به خاطر استفاده از نيروي خلاق جواني اش بايد از او قدرداني نيز کرد. خوشبختانه در دولت تدبير و اميد بارها به اهميت و ضرورت به کارگيري جوانها اشاره شده است. و سخن آخر اينکه امروز براي دولتي که در فکر تهيه کليد است، استفاده از کليد خلاقيت جوانان ايراني را پيشنهاد مي‌کنيم. شايد امروز تقابل نيروي خلاق جواني در برابر چالش‌ها و مشکلات پيش رو بتواند حکايت کليد در برابر قفل باشد. از اين کليد کارگشا به موقع استفاده کنيم.

نظر شما