همکاری با FATF مانند برجام است؟
سرانجام در نیمه مهرماه بعد از مدتها جنجال بر سر تصویب لایحه CFT یا کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم، این لایحه در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید تا شروعی برای قرار گرفتن ایران در فهرست کشورهای همکار گروه ویژه اقدام مالی «FATF» باشد.
سرانجام در نیمه مهرماه بعد از مدتها جنجال بر سر تصویب لایحه CFT یا کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم، این لایحه در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید تا شروعی برای قرار گرفتن ایران در فهرست کشورهای همکار گروه ویژه اقدام مالی «FATF» باشد.
به گزارش صدای ایران از مثلث، درواقع شکلگیری گروه ویژه اقدام مالی که 37 عضو اصلی دارد با هدف شفافسازی مسیر پول در گردش، مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم بود. جمهوری اسلامی ایران هم در چند سال اخیر وارد گفتوگو با مسئولین این سازمان شده و وعدههایی غیررسمی هم داده بود.
اما در این میان مساله برجام مطرح شد و مشکلاتی که در خصوص مراودات مالی با کشورهای اروپایی وجود داشت، بر اهمیت تصویب FATF افزود، لذا در خصوص همکاری با این سازمان در داخل کشور بحثهای زیادی صورت گرفت؛ برخی اکیدا پیوستن به این سازمان را رد میکردند و در مقابل برخی از لزوم وقوع چنین امری صحبت میکردند.
از طرف دیگر سازوکار جدیدی که اتحادیه اروپا بعد از خروج آمریکا از برجام شکل داده، این الزام را برای ایران به وجود آورده که برای همکاری با اروپا، حتما به این سازمان بپیوندد. لذا موافقان اظهار میکنند که به دلیل مشکلات اقتصادی در کشور و تحریمها باید به این سازوکار جدید اولویت دهیم. ضمن اینکه ایران مشکلی برای پیوستن به این سازمان ندارد و همه اقداماتش شفاف و مشخص است؛ به عنوان مثال کمک به گروههای مقاومت را به صورت علنی انجام میدهد و نیازی به پنهانکاری ندارد. اما مخالفین بیان میدارند که امور مالی و بانکی کشور را نباید در اختیار سازمانهای بینالمللی قرار دهیم، زیرا آنها نهتنها بر مشکلات کشور میافزایند، بلکه به خط مشی جمهوری اسلامی پی میبرند.
اما در نهایت نظام و نمایندگان مجلس به این نتیجه رسیدند که با توجه به شرایط موجود تصویب این لایحه به نفع کشور است تا هم سیستم بانکی شفافتر شود، هم بهانهای برای اتحادیه اروپا با سازوکار جدیدش برای همکاری با ایران باقی نماند. ضمن اینکه در گذشته نیز قول و قرارهای مثبتی میان مسئولین این سازمان با جمهوری اسلامی گذاشته شده بود.
علیرغم تاخیر ایران در تصویب لایحه CFT توسط نمایندگان مجلس، بعد از تصویب این لایحه برخی از مسئولین FATF نظرات مثبتی اظهار کردند که به نظر میرسد تمایل به همکاری ایران و تبعیت از مقررات این سازمان دارند.
لذا به عقیده من در صورت تایید شورای نگهبان و تصویب نهایی این لایحه و ادامه این روند، دلیلی برای خلف وعده توسط اروپاییان و دیگر کشورها یا خارج نکردن ایران از لیست سیاه وجود ندارد. اما برخی مخالفان این موضوع را هم با مساله برجام مقایسه میکنند و ابراز میکنند که چه تضمینی وجود دارد که با تصویب این لوایح در ایران، آنها به وعدههای خود عمل کنند و اتفاقاتی که در برجام افتاد تکرار نشود. اما واقعیت این است که برجام انجام شد و منافع خوبی هم داشت کمااینکه جمهوریخواهان، سعودیها و رژیم صهیونیستی در تلاش برای برهم زدن آن هستند. اما در میانه اجرای برجام فردی غیرقابل پیشبینی با ویژگیهای شخصیتی و رفتاری خاص و پوپولیستی در آمریکا به قدرت رسید و از برجام خارج شد. اگرچه ایالات متحده از برجام خارج شد اما کل کشورهای اروپایی و کشورهای عضور این معاهده در مقابل این اقدام ترامپ قرار گرفتند و برای حمایت از ایران و این قرارداد هزینه کردند. اما نکته قابل توجه اینجاست که آمریکای فعلی اگر برجام را هم نداشت از طریقی دیگر با ایران وارد تنش میشد. لذا اولا این دو موضوع با هم قابل مقایسه نیستند، ثانیا پیوستن به این سازمان و تصویب لوایحش در باطن امر مشکلی برای ایرانیان ندارد، بلکه برخی اختلافات داخلی و سوءتفسیرها منجر به بروز چنین نظارتی گشته است.
از دیگر مواضعی که در خصوص FATF اتخاذ میشود، تعریف تروریسم از منظر این سازمان است. برخلاف آمریکا و سعودیها و برخی کشورهای اروپایی، اکثر کشورهای جهان که عضو سازمان ملل هستند، گروههای فلسطینی مانند حماس، انصارالله یمن، حشدالشعبی در عراق و حزبالله لبنان را نهتنها تروریست نمیدانند، بلکه آنها را گروههای مقاومتی میدانند که از خاک کشورشان دفاع میکنند، زیرا تعریف تروریسم و همین طور گروههای تروریستی مشخص است؛ داعش، طالبان و القاعده تروریست هستند که به وضوح اقدامات تروریستی انجام میدهند. اما سازمانی که از خود دفاع میکند، تشکیلات رسمی و قانونی دارد، عضو کابینه است و رسانههای رسمی دارد که تروریسم محسوب نمیشود. این مغالطههایی که صورت میگیرد به جنگ نرم سیاسی میان کشورها مربوط است. در این بین ایران هم از این گروههای مقاومت که از خاک کشورشان در برابر تجاوز دفاع میکنند، حمایت میکند و با تصویب لوایح FATF هم مشکلی در این مساله به وجود نخواهد آمد.
با وجود همه این مسائل همچنان جنجال بر سر تصویب CFT در داخل کشور بالاست که این موضوع از چند مساله نشات میگیرد. یک ناآگاهی و اطلاعات کم و نادرست، دوم اختلافات جناحی داخلی بدون توجه به اصل قضیه و در نهایت منافعی که اقلیتی از عدم تصویب این لایحه به دست میآورند و با آن مخالفت میکنند. اما به نظر من با توجه به شرایطی که اکنون در آن قرار داریم و سازوکاری که اروپا برای ادامه برجام به وجود آورده، لازم است که این همکاری صورت بگیرد.
از سوی دیگر مخالفان اظهار میدارند که تصویب این لوایح به استقلال سیاسی و حقوقی کشور لطمه میزند و منجر به خودتحریمی و احاطه بیگانگان بر جریان مالی کشور میشود. در پاسخ به این مطلب باید گفت مگر استقلال همه کشورهای دنیا بهجز ایران و چند کشور دیگر که با FATF همکاری میکنند صدمه خورده است که ایران بخواهد دچارش شود.
به عبارت دیگر اگر قرار بود پیوستن به این سازمان و رعایت قوانین و مقررات آن به استقلال سیاسی و حقوقی کشورها خدشهای وارد کند که پیش از این، این سازمان منحل شده بود. این سازمان هم مانند سازمان ملل و خیلی نهادهای بینالمللی قواعدی دارد و خط قرمزهایی که به دنبال آن توصیهها و ایراداتی را برای کشورها مطرح میکند اما این موضوع باعث نمیشود آنها را در لیست سازمانهای اشغالگر و ضد منافع ملی قرار داد.
به گزارش صدای ایران از مثلث، درواقع شکلگیری گروه ویژه اقدام مالی که 37 عضو اصلی دارد با هدف شفافسازی مسیر پول در گردش، مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم بود. جمهوری اسلامی ایران هم در چند سال اخیر وارد گفتوگو با مسئولین این سازمان شده و وعدههایی غیررسمی هم داده بود.
اما در این میان مساله برجام مطرح شد و مشکلاتی که در خصوص مراودات مالی با کشورهای اروپایی وجود داشت، بر اهمیت تصویب FATF افزود، لذا در خصوص همکاری با این سازمان در داخل کشور بحثهای زیادی صورت گرفت؛ برخی اکیدا پیوستن به این سازمان را رد میکردند و در مقابل برخی از لزوم وقوع چنین امری صحبت میکردند.
از طرف دیگر سازوکار جدیدی که اتحادیه اروپا بعد از خروج آمریکا از برجام شکل داده، این الزام را برای ایران به وجود آورده که برای همکاری با اروپا، حتما به این سازمان بپیوندد. لذا موافقان اظهار میکنند که به دلیل مشکلات اقتصادی در کشور و تحریمها باید به این سازوکار جدید اولویت دهیم. ضمن اینکه ایران مشکلی برای پیوستن به این سازمان ندارد و همه اقداماتش شفاف و مشخص است؛ به عنوان مثال کمک به گروههای مقاومت را به صورت علنی انجام میدهد و نیازی به پنهانکاری ندارد. اما مخالفین بیان میدارند که امور مالی و بانکی کشور را نباید در اختیار سازمانهای بینالمللی قرار دهیم، زیرا آنها نهتنها بر مشکلات کشور میافزایند، بلکه به خط مشی جمهوری اسلامی پی میبرند.
اما در نهایت نظام و نمایندگان مجلس به این نتیجه رسیدند که با توجه به شرایط موجود تصویب این لایحه به نفع کشور است تا هم سیستم بانکی شفافتر شود، هم بهانهای برای اتحادیه اروپا با سازوکار جدیدش برای همکاری با ایران باقی نماند. ضمن اینکه در گذشته نیز قول و قرارهای مثبتی میان مسئولین این سازمان با جمهوری اسلامی گذاشته شده بود.
علیرغم تاخیر ایران در تصویب لایحه CFT توسط نمایندگان مجلس، بعد از تصویب این لایحه برخی از مسئولین FATF نظرات مثبتی اظهار کردند که به نظر میرسد تمایل به همکاری ایران و تبعیت از مقررات این سازمان دارند.
لذا به عقیده من در صورت تایید شورای نگهبان و تصویب نهایی این لایحه و ادامه این روند، دلیلی برای خلف وعده توسط اروپاییان و دیگر کشورها یا خارج نکردن ایران از لیست سیاه وجود ندارد. اما برخی مخالفان این موضوع را هم با مساله برجام مقایسه میکنند و ابراز میکنند که چه تضمینی وجود دارد که با تصویب این لوایح در ایران، آنها به وعدههای خود عمل کنند و اتفاقاتی که در برجام افتاد تکرار نشود. اما واقعیت این است که برجام انجام شد و منافع خوبی هم داشت کمااینکه جمهوریخواهان، سعودیها و رژیم صهیونیستی در تلاش برای برهم زدن آن هستند. اما در میانه اجرای برجام فردی غیرقابل پیشبینی با ویژگیهای شخصیتی و رفتاری خاص و پوپولیستی در آمریکا به قدرت رسید و از برجام خارج شد. اگرچه ایالات متحده از برجام خارج شد اما کل کشورهای اروپایی و کشورهای عضور این معاهده در مقابل این اقدام ترامپ قرار گرفتند و برای حمایت از ایران و این قرارداد هزینه کردند. اما نکته قابل توجه اینجاست که آمریکای فعلی اگر برجام را هم نداشت از طریقی دیگر با ایران وارد تنش میشد. لذا اولا این دو موضوع با هم قابل مقایسه نیستند، ثانیا پیوستن به این سازمان و تصویب لوایحش در باطن امر مشکلی برای ایرانیان ندارد، بلکه برخی اختلافات داخلی و سوءتفسیرها منجر به بروز چنین نظارتی گشته است.
از دیگر مواضعی که در خصوص FATF اتخاذ میشود، تعریف تروریسم از منظر این سازمان است. برخلاف آمریکا و سعودیها و برخی کشورهای اروپایی، اکثر کشورهای جهان که عضو سازمان ملل هستند، گروههای فلسطینی مانند حماس، انصارالله یمن، حشدالشعبی در عراق و حزبالله لبنان را نهتنها تروریست نمیدانند، بلکه آنها را گروههای مقاومتی میدانند که از خاک کشورشان دفاع میکنند، زیرا تعریف تروریسم و همین طور گروههای تروریستی مشخص است؛ داعش، طالبان و القاعده تروریست هستند که به وضوح اقدامات تروریستی انجام میدهند. اما سازمانی که از خود دفاع میکند، تشکیلات رسمی و قانونی دارد، عضو کابینه است و رسانههای رسمی دارد که تروریسم محسوب نمیشود. این مغالطههایی که صورت میگیرد به جنگ نرم سیاسی میان کشورها مربوط است. در این بین ایران هم از این گروههای مقاومت که از خاک کشورشان در برابر تجاوز دفاع میکنند، حمایت میکند و با تصویب لوایح FATF هم مشکلی در این مساله به وجود نخواهد آمد.
با وجود همه این مسائل همچنان جنجال بر سر تصویب CFT در داخل کشور بالاست که این موضوع از چند مساله نشات میگیرد. یک ناآگاهی و اطلاعات کم و نادرست، دوم اختلافات جناحی داخلی بدون توجه به اصل قضیه و در نهایت منافعی که اقلیتی از عدم تصویب این لایحه به دست میآورند و با آن مخالفت میکنند. اما به نظر من با توجه به شرایطی که اکنون در آن قرار داریم و سازوکاری که اروپا برای ادامه برجام به وجود آورده، لازم است که این همکاری صورت بگیرد.
از سوی دیگر مخالفان اظهار میدارند که تصویب این لوایح به استقلال سیاسی و حقوقی کشور لطمه میزند و منجر به خودتحریمی و احاطه بیگانگان بر جریان مالی کشور میشود. در پاسخ به این مطلب باید گفت مگر استقلال همه کشورهای دنیا بهجز ایران و چند کشور دیگر که با FATF همکاری میکنند صدمه خورده است که ایران بخواهد دچارش شود.
به عبارت دیگر اگر قرار بود پیوستن به این سازمان و رعایت قوانین و مقررات آن به استقلال سیاسی و حقوقی کشورها خدشهای وارد کند که پیش از این، این سازمان منحل شده بود. این سازمان هم مانند سازمان ملل و خیلی نهادهای بینالمللی قواعدی دارد و خط قرمزهایی که به دنبال آن توصیهها و ایراداتی را برای کشورها مطرح میکند اما این موضوع باعث نمیشود آنها را در لیست سازمانهای اشغالگر و ضد منافع ملی قرار داد.
نظر شما