شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 19

روایتی از کارمندی و زندگی روی‌ خط فقر

کد خبر: ۲۰۱۲۰
تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۷:۵۳

تشکیل دولت مدرن در ایران قدمت چندانی ندارد. نخستین‌بار در دوره رضا شاه و به‌دنبال تغییرات اجتماعی اداراتی تحت عنوان ادارات دولتی شکل گرفتند. شروع به کار ادارات دولتی و به‌دنبال آن، حاکم‌شدن سیستم گسترده و عریض و طویل بوروکراسی با شکل‌گیری طبقه جدیدی به نام کارمند که در ادارات مسئولیت پیشبرد بوروکراسی و پاسخگویی به ارباب رجوع را داشتند، همراه بود. به تدریج، طبقه کارمند که ماموران دولت در جامعه محسوب می‌‌شدند و از حقوق و مقرری دولتی ثابت برخوردار بودند، جایگاه و اعتبار خوبی در میان مردم پیدا کردند.

به گزارش آرمان، به طور حتم، از آن زمان تاکنون جامعه ایران از حیث امور اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شده است. تحول در ساخت جامعه با گذشت زمان همراه با راه‌اندازی و فعالیت ادارات بسیاری بود. البته برخلاف گذشته از آنجا که ادارات تحت تکفل دولت توانایی تامین نیاز و پاسخگویی به خواسته‌های مردم و حکومت را نداشتند، در کنار ادارات دولتی، بخش‌های خصوصی نیز شروع به فعالیت کردند. این سیاست که در راستای سیاست‌های جهانی اتخاذ شده است درحال حاضر تاکید بر کوچک‌ساختن دولت و کارمندان دولتی و به جای آن تقویت کارمندان بخش خصوصی دارد. در تقویم رسمی ایران امروز ( چهارم شهریور) روز کارمند نامگذاری شده است.

 تناسب حقوق کارمندان با خط فقر

بنابر آخرین آمارهای موجود، تا پایان اسفند سال گذشته حدود دو میلیون  و400 هزار نفر در دستگاه‌های دولتی فعال بوده‌اند. به این تعداد باید بخش قابل‌توجهی از کارمندان بخش خصوصی را اضافه کرد. اگرچه هیچ‌گونه آماری از تعداد کارمندان این بخش در دسترس نیست، برآورد‌ها حاکی از آن است که حداقل 17 میلیون نفر در بخش خصوصی فعالیت می‌‌کنند. به‌رغم آنکه در گذشته، تعلق افراد به طبقه کارمند از ارج و قربی برخوردار بود، در سال‌های اخیر، افزایش میزان تورم و تغییر اندک درآمد کارمندان چه در بخش‌های خصوصی و چه در ادارات دولتی انتقادات بسیاری را متوجه دولت‌ها کرده است. در سال 92، حداقل حقوق کارمندان ۴۹۰ هزار و حداکثر سه میلیون و ۴۳۰ هزار تومان از سوی دولت در نظر گرفته شد. پرداخت این میزان حقوق درحالی است که به گفته سازمان آمار، متوسط کل هزینه خالص سالانه یک خانوار شهری در سال 92، 206 میلیون و 34 هزار ریال بوده است که نسبت به رقم مشابه در سال قبل 4/25 درصد افزایش داشت. بر اساس گزارش نهاد‌های دولتی در آن سال، پایین‌ترین نرخ خط فقر برای خانواده‌ای که پنج فرزند داشته‌باشد در تهران دو میلیون و 200 هزار تومان بود. بر اساس آمارهای فوق، می‌‌توان گفت که بخش قابل‌توجهی از کارمندان در مرز این خط زندگی می‌‌کنند.

 نردبان بلند ارتقای شغلی

علاوه بر مشکلات اقتصادی و عدم تناسب میان حقوق کارمندان با درآمد‌ها و تورم، کم‌توجهی به شایسته‌سالاری و شرایط سخت برای ارتقای کارمندان در پست‌ها از دیگر مشکلاتی است که چند تن از کارمندان دستگاه‌های دولتی در گفت‌وگو با آرمان به آن اشاره کردند. یکی از کارمندان بخش روابط عمومی اداره برق در گفت‌وگو با آرمان با اشاره به شرایط کاری خود می‌‌گوید: 15 سال سابقه کار دارم. از شرایط کاری ناراضی نیستم اما کارها کاملا شکل روزمره به خود گرفته‌اند و هیچ نوآوری در کار ما وجود ندارد. او در ادامه عنوان می‌‌کند: وضعیت حقوق و مزایای اداره ما نسبت به ادارات دیگر چندان بد نیست. اما هزینه‌ها امروز بسیار بالا است و به طور کلی حقوق کارمندی کفاف زندگی ما را نمی‌دهد.

همچنین، یکی از کارمندان اداره آب و فاضلاب یکی از شهرهای شمالی درباره شرایط کاری خود می‌‌گوید: مشکلات مربوط به حقوق دیگر مشکلی قدیمی شده و ما به گونه‌ای با آن کنار آمده‌ایم. فکر می‌‌کنم علاوه بر این مشکل، بحث عدم پویایی در اداره و شرایط سخت برای ارتقا و گرفتن پست یکی از مسائل جدی است. هر مدیری که می‌‌آید یک سری از افراد موردنظر خود را معاون و مدیر می‌‌کند، بی‌توجه به اینکه این فرد تخصص کافی دارد یا نه. او اضافه می‌‌کند: شاید باورش سخت باشد اما مدرک تحصیلی من از ما فوقم بالاتر است و گاهی مجبورم دستورات او را با وجود آنکه می‌‌دانم اشتباه است اجرا کنم. مشکلات کارمندان شاغل در بخش خصوصی اما تا حدی با کارمندان بخش دولتی متفاوت است. دختر جوانی که نزدیک به پنج سال است در یکی از شرکت‌های واردات دارو فعالیت می‌‌کند در انتقاد به شرایط کار خود می‌‌گوید: تنها امید من برای ادامه کار در این شرکت، حق بیمه است. تقریبا روزی 9 ساعت در این شرکت همه کار می‌‌کنم با حداقل حقوق. البته شرایط من نسبت به برخی از اطرافیانم که کارفرما حق بیمه برای آنان پرداخت نمی‌کند، بهتر است. اما در کل هیچ توجهی به شرایط من نمی‌شود. ضمن اینکه، استفاده از مرخصی که حق هر کارمند است تقریبا برای من جز تحت شرایطی خاص ممکن نیست.

 ادارات، مکانی برای گذران وقت

مشکلات اقتصادی و بی‌علاقگی افراد به انجام کار را شاید بتوان ازجمله آسیب‌های ناشی از محیط کار در کشور معرفی کرد. آمارهای مربوط به میزان ساعات کار مفید در کشور و مقایسه آن با بسیاری از کشورهای پیشرفته حاکی از همین امر است.

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در گفت‌وگو با آرمان با اشاره به پایین‌بودن ساعات کار مفید در ادارات می‌‌گوید:  مشکل بهره‌وری از کار تنها خاص کارمندان نیست و در بسیاری از بخش‌های کشور رخ می‌‌دهد. محسن علیمردانی در ادامه تصریح می‌‌کند: مشکل ما در این مورد بیشتر مربوط به امور فرهنگی و تربیتی است. ضمن اینکه نابسامانی‌های مدیریتی و سوءمدیریت گاه به بی‌انگیزگی کارمندان و به دنبال آن کاهش ساعت‌های مفید کار دامن می‌‌زند.

او با اشاره به عواملی که بر شرایط کاری کارمندان تاثیرگذار است، تصریح می‌‌کند: زمانی که تبعیض و بی‌عدالتی در سازمان حاکم باشد، انتصابات مبتنی بر شایسته‌سالاری نباشد، پست‌ها براساس سوابق به افراد داده نشود و مهم‌تر از همه سر رشته کار از روال علمی خارج شود و براساس برنامه پیش نرود، انگیزه کارمند برای فعالیت و رشد سازمان کاملاً از بین می‌‌رود و اداره تنها به مکانی برای گذراندن وقت تبدیل می‌‌شود.

همچنین، غلامعباس توسلی، جامعه‌شناس کار و شغل در گفت‌وگو با آرمان با اشاره به مشکلات پیش‌روی کارمندان می‌‌گوید:به طور کلی، مشکلات مربوط به حقوق و تامین معیشت از مهم‌ترین مشکلاتی است که بارها کارمندان از طریق رسانه‌های مختلف سعی کرده‌اند آن را به گوش مسئولان برسانند. زمانی که حقوق یک کارمند با تورم تناسب نداشته باشد، فرد چاره‌ای جز رو آوردن به شغل دوم و تحمل فشار زیاد ندارد. این استاد دانشگاه در ادامه تصریح می‌‌کند: از لحاظ جامعه‌شناسی، کارمندان ما در نهایت با مشکل از خود بیگانگی روبه‌رو هستند. در ایران کارها به درستی صورت نمی‌گیرد و تخصص فرد با شغلی که دارد همخوانی ندارد. نویسنده کتاب جامعه‌شناسی کار و شغل با اشاره به حاکم‌شدن سیستم بوروکراسی در ادارات می‌‌گوید: ازخودبیگانگی می‌‌تواند ناشی از حاکم‌شدن سیستم بوروکراسی دقیق باشد. تحت این شرایط، افراد جایگاه درست خود را نمی‌دانند و هدفی در زندگی شغلی ندارند. در واقع کار برای این افراد تبدیل به امری بی‌معنی می‌‌شود. او در پایان با تاکید بر لزوم بازبینی بر نظام کار و تغییر زیرساخت‌ها می‌‌گوید: برای آنکه از وضعیت فعلی نجات پیدا کنیم لازم است تا در مرحله اول مسائل اقتصادی حل شود و در وهله بعد تعریف ما از کار تغییر کند، یعنی کار در ذات خود امری ارزشمند برای جامعه محسوب شود.

نظر شما