نظر یک مرجع تقلید درباره غزل های حافظ
آیت الله جوادی آملی می گوید: «ترانه لذتی کاذب ایجاد می کند؛ اما غزل شهدی است که لذت صادق را به همراه دارد و تا پایان عمر با انسان همراه است. غزل های حافظ و سعدی چنین است.»
شفقنا نوشت: آیت الله جوادی آملی در پاسخ به پرسشی درباره موسیقی از ویژگی های غزل و علاقه ایرانیان به آواز خواندن می گوید.
این مرجع تقلید در پاسخ به پرسش "موسيقي هاي متداول چه تأثيري بر روان آدمي مي گذارد؟" از سخنان ابن سینا بهره گرفته و می گوید: «ابن سينا(رحمهالله) در نمط نهم اشارات و تنبيهات مي نويسد: گاهي عارف به «نغمه رخم»، يعني آهنگ ملايم نياز دارد تا او را متّعظ كند.
در درس مرحوم الهي قمشه اي(قدسسرّه)، وقتي به اين قسمت از شرح اشارات رسيديم (سه نفر در آن درس حاضر بوديم)، پس از درس، از استاد اجازه گرفتيم تا جناب آقاي رباني خراساني كه از علماي بزرگ تهران بود (يكي از آن سه نفر)، هر شب پس از درس، يكي از غزل هاي استاد را براي ما بخوانند كه ايشان هم اجازه دادند.
آیت الله جوادی آملی درباره تفاوت غزل و ترانه و اهمیت غزل های شعرای ایرانی می گوید: «گاه مناجات يك جوان را اداره مي كند. گاه نيز يك غزل يا قصيده، كمبودهاي دروني او را ترميم مي كند؛ اما لذت غزل هرگز در ترانه يافت نمي شود.
ترانه لذتي كاذب ايجاد مي كند؛ اما غزل شهدي است كه لذت صادق را به همراه دارد و تا پايان عمر با انسان همراه است. غزل هاي حافظ و سعدي چنين است. به هر حال، اگر كسي خود را با ترانه سرگرم كند، در سنين بالاتر، خود متوجه مي شود كه با ذائقه او هماهنگ نيست، در حالي كه انسان با مناجات و غزل انس ديگري دارد. غزل حافظ هميشه مي ماند و هرچه سن بالاتر برود، انسان با آن بيشتر مأنوس مي شود.»
وی موسیقی ها را به چند دسته تقسیم کرده و توضیح می دهد: «همه مي دانيم كه آهنگ هاي طرب انگيز خوي حيواني را در ما زنده مي كند. آهنگ هايي كه فرشته مَنِشي را در آدم احيا مي كند، به انسان سبكباري مي دهد و بشر را از شهوت و غضب دور مي كند نيز مي شناسيم.
به آهنگ اي مشكوك گوش نمي دهيم. از اين نظر موسيقي بر سه قسم است: 1. موسيقي هايي كه حالتي روحاني در انسان ايجاد مي كند كه اشكال ندارد. 2. موسيقي هايي كه به مجالس لهو و لعب اختصاص دارد و شهوت را تحريك مي كند كه اين دسته نامشروع است. 3. دسته اي از موسيقي ها هم مشكوك است، پس با داشتن راه صحيح، ديگر به دنبال مشكوك نمي رويم.»
استاد فلسفه و اخلاق در پایان درباره ویژگی ما ایرانی ها در مواجه با موسیقی می گوید: «خواندن غزل ها و مناجات ها با صداي خوب، خصيصه ما ايرانيان است. ما ايرانيان به آواز بيش از نواختن علاقه داريم كه بسيار خوب است و بيش از آن هم نياز نيست. در فرهنگ شيعي ما، مستحب است كسي كه اذان مي گويد، «صيّت»، يعني خوش صوت باشد تا نياز قوه سامعه تأمين شود. اشعار خوبي وجود دارد كه اگر با صداي خوش خوانده شود، اين نياز انسان را تأمين مي كند. از طرفي، اشعاري كه در اثر پيمودن اين راه فرا گرفته، همه عمر براي او مي ماند و هرچه سن بالاتر مي رود، بهره او از اين اشعار بيشتر مي شود.»
شفقنا نوشت: آیت الله جوادی آملی در پاسخ به پرسشی درباره موسیقی از ویژگی های غزل و علاقه ایرانیان به آواز خواندن می گوید.
این مرجع تقلید در پاسخ به پرسش "موسيقي هاي متداول چه تأثيري بر روان آدمي مي گذارد؟" از سخنان ابن سینا بهره گرفته و می گوید: «ابن سينا(رحمهالله) در نمط نهم اشارات و تنبيهات مي نويسد: گاهي عارف به «نغمه رخم»، يعني آهنگ ملايم نياز دارد تا او را متّعظ كند.
در درس مرحوم الهي قمشه اي(قدسسرّه)، وقتي به اين قسمت از شرح اشارات رسيديم (سه نفر در آن درس حاضر بوديم)، پس از درس، از استاد اجازه گرفتيم تا جناب آقاي رباني خراساني كه از علماي بزرگ تهران بود (يكي از آن سه نفر)، هر شب پس از درس، يكي از غزل هاي استاد را براي ما بخوانند كه ايشان هم اجازه دادند.
آیت الله جوادی آملی درباره تفاوت غزل و ترانه و اهمیت غزل های شعرای ایرانی می گوید: «گاه مناجات يك جوان را اداره مي كند. گاه نيز يك غزل يا قصيده، كمبودهاي دروني او را ترميم مي كند؛ اما لذت غزل هرگز در ترانه يافت نمي شود.
ترانه لذتي كاذب ايجاد مي كند؛ اما غزل شهدي است كه لذت صادق را به همراه دارد و تا پايان عمر با انسان همراه است. غزل هاي حافظ و سعدي چنين است. به هر حال، اگر كسي خود را با ترانه سرگرم كند، در سنين بالاتر، خود متوجه مي شود كه با ذائقه او هماهنگ نيست، در حالي كه انسان با مناجات و غزل انس ديگري دارد. غزل حافظ هميشه مي ماند و هرچه سن بالاتر برود، انسان با آن بيشتر مأنوس مي شود.»
وی موسیقی ها را به چند دسته تقسیم کرده و توضیح می دهد: «همه مي دانيم كه آهنگ هاي طرب انگيز خوي حيواني را در ما زنده مي كند. آهنگ هايي كه فرشته مَنِشي را در آدم احيا مي كند، به انسان سبكباري مي دهد و بشر را از شهوت و غضب دور مي كند نيز مي شناسيم.
به آهنگ اي مشكوك گوش نمي دهيم. از اين نظر موسيقي بر سه قسم است: 1. موسيقي هايي كه حالتي روحاني در انسان ايجاد مي كند كه اشكال ندارد. 2. موسيقي هايي كه به مجالس لهو و لعب اختصاص دارد و شهوت را تحريك مي كند كه اين دسته نامشروع است. 3. دسته اي از موسيقي ها هم مشكوك است، پس با داشتن راه صحيح، ديگر به دنبال مشكوك نمي رويم.»
استاد فلسفه و اخلاق در پایان درباره ویژگی ما ایرانی ها در مواجه با موسیقی می گوید: «خواندن غزل ها و مناجات ها با صداي خوب، خصيصه ما ايرانيان است. ما ايرانيان به آواز بيش از نواختن علاقه داريم كه بسيار خوب است و بيش از آن هم نياز نيست. در فرهنگ شيعي ما، مستحب است كسي كه اذان مي گويد، «صيّت»، يعني خوش صوت باشد تا نياز قوه سامعه تأمين شود. اشعار خوبي وجود دارد كه اگر با صداي خوش خوانده شود، اين نياز انسان را تأمين مي كند. از طرفي، اشعاري كه در اثر پيمودن اين راه فرا گرفته، همه عمر براي او مي ماند و هرچه سن بالاتر مي رود، بهره او از اين اشعار بيشتر مي شود.»
نظر شما