محمد بن سلمان، صعود و افول شتابان ولیعهد
محمد بن سلمان، در ابتدا طرحهای جاهطلبانهای برای آینده عربستان مطرح کرد و توانست جایگاه خود را در قدرت مستحکم کند، اما تصمیمگیریهای نسنجیدهاش، به تدریج او را در سراشیب افول قرار داده است
محمد بن سلمان، در ابتدا طرحهای جاهطلبانهای برای آینده عربستان مطرح کرد و توانست جایگاه خود را در قدرت مستحکم کند، اما تصمیمگیریهای نسنجیدهاش، به تدریج او را در سراشیب افول قرار داده است.
از زمانی ملک سلمان بن عبدالعزیز، بر تخت پادشاهی عربستان تکیه زد، محمد بن سلمان، ولیعهد و پسر او، به تدریج قدرت و اختیارات گستردهای پیدا کرد. بن سلمان، برای هموار کردن مسیر قدرتگیریاش، دو ولیعهد را کنار زد و تعداد فراوانی از شاهزادگان را قلعوقمع کرد. برای جلب حمایت مردم، طرحهای بلندپروازانهای را در دستور کار قرار داد. اما طولی نکشید که بسیاری از طرحها و اقدامات او به شکست انجامید. به طوری که رسانهها، به طور روزافزون از افول او سخن میگویند.
اخیرا مایکل بیرلی، مورخ بریتانیایی، طی یادداشتی در روزنامه تایمز، دوران تظاهر ولیعهد جوان را رو به پایان دانست. بیرلی با اشاره به تلاش شرکتهای تبلیغاتی و لابیگران برای ارائه یک تصویر مثبت از بن سلمان در غرب، تصریح کرد شش ماه پس از سفر پرهیاهوی او به غرب، اقبال بن سلمان رو به افول گذاشته است.
علاوه بر این، روزنامه القدس العربی هم سرمقاله خود را به انحطاط سریع ولیعهد عربستان اختصاص داد. این روزنامه با اشاره به یادداشت بیرلی نوشت:" ابتدا، عنوانی که نویسنده انتخاب کرده، یعنی توصیف بن سلمان به عنوان کسی که به برخی امور تظاهر میکند و برخی امور دیگر را مخفی میکند- عنوان بسیار مناسبی است و بر کل وقایعی که با افزایش سهام شاهزاده و قدرتگیری عجولانه او در عربستان همراه بود، صدق میکند".
به گفته این روزنامه، نقطه شروع ترقی بن سلمان در مارس ۲۰۱۵ بود. یعنی زمانی که به عنوان وزیر دفاع، مداخله نظامی کشورش در یمن را آغاز کرد. پس از آن، همزمان با افزایش سمتهای خطرناک بن سلمان و انتصاب او به عنوان ولیعهد در سال ۲۰۱۷، او به سرعت مدارج ترقی را طی کرد. در این سال، او علاوه بر ولایتعهدی، مناصب زیر را هم در دست داشت: معاون رئیس شورای وزیران (یعنی معاون پادشاه)، وزیر دفاع، رئیس شورای امور سیاسی و امنیتی و رئیس شورای امور اقتصادی و توسعهای.
به طور خلاصه میتوان گفت که با در دست داشتن همه سمتهای مزبور، بن سلمان، مقامی بود که اختیارات مطلق داشت. او طرح بسیار بلندپروازانهای برای آینده کشورش ارائه کرد و قول داد اقتصاد عربستان را بازسازی کند و در این راستا، با خصوصیسازی پنج درصد از ارزش شرکت نفتی آرامکو (که ارزش کلی آن دو تریلیون دلار است) مبلغ بزرگی را تامین کند. شهر تکنولوژی نئوم را برای جلب سرمایهگذاری خارجی تاسیس کرد. مضاف بر این، او تلاش کرد آزادیهای اجتماعی، مانند رانندگی زنان، برگزاری کنسرت و افتتاح سینما، را هم تامین کند.
القدس العربی افزود:" اما آنچه عربستانیها و جهانیان دیدند، انباشتهشدن ناکامیهای بن سلمان بود. مداخله نظامی در یمن، به فاجعه بزرگ یمنیها تبدیل شد و 'پیروزیهای' موردنظر را محقق نکرد. کما اینکه این جنگ هزینههای سرسامآوری به خزانه عربستان تحمیل کرده است. طرح خصوصیسازی سهامها آرامکو متوقف شده و با این توقف، مبالغ بزرگ موردنظر هم منتفی شد و بنا به دلایل زیاد، طرح شکوفا کردن شهر نئوم هم با مانعی برخورد کرده است".
ولعیهد عربستان به جای اتکا بر متحدان منطقهای در جنگ علیه حوثیها، به جنگ جدیدی با قطر وارد شد. او با این کار، سیاست خارجی کشورش را به تابعی از سیاست خارجی امارات تبدیل کرده است. امارات، دشمنی سرسختانهای با قطر دارد.
محققنشدن وعدههای تامین آزادی برای عربستانیها، بن سلمان را رسوا کرد. زیرا اجازه رانندگی به زنان، با سرکوب فعالان زن که برای رانندگی زنان تلاش کرده بودند، همراه شد. این سرکوب، دامن بسیاری از فعالان و دانشگاهیان را گرفته است. کوچکترین انتقاد یا اعتراض در شبکههای اجتماعی، میتواند دلیلی برای بازداشت شود. با بازداشت شاهزادگان بلندپایه و تجار و اخاذی از آنها، وعدههای زیبای رونق اقتصادی و جلب سرمایهگذاریهای خارجی هم بر باد رفت.
به گفته القدس العربی، رزومه کوتاه محمد بن سلمان، اشتباه بزرگ پدرش را آشکار کرد. ملک سلمان، قدرت مطلق را به پسر ششم خود - محمد- بدون اینکه سابقهای داشته باشد، سپرد. مگر آنکه جنگ فاجعهبار یمن را یک سابقه بدانیم. نظام عربستان، باوجود اینکه ماهیت استبدادی داشت، اما در گذشته، مشارکت و مشاوره بزرگان خاندان حاکم، مانع از این میشد که ماجراجوییهای نسنجیده اتفاق بیافتد. اکنون، هیچ نهاد عاقلی، تصمیمگیریها و رفتارهای بن سلمان را کنترل نمیکند.
این روزنامه در پایان تصریح کرد، بزرگترین درسی که ولیعهد عربستان میتواند بگیرد این است که گشایش اقتصادی، برقراری امنیت و پیروزی در جنگها همگی اموری هستند که به توانایی هر نظام به دمکراتیک کردن پایههایش و مشارکت نخبگان سیاسی و اقتصادی در تصمیمگیریها مرتبط هستند.
از زمانی ملک سلمان بن عبدالعزیز، بر تخت پادشاهی عربستان تکیه زد، محمد بن سلمان، ولیعهد و پسر او، به تدریج قدرت و اختیارات گستردهای پیدا کرد. بن سلمان، برای هموار کردن مسیر قدرتگیریاش، دو ولیعهد را کنار زد و تعداد فراوانی از شاهزادگان را قلعوقمع کرد. برای جلب حمایت مردم، طرحهای بلندپروازانهای را در دستور کار قرار داد. اما طولی نکشید که بسیاری از طرحها و اقدامات او به شکست انجامید. به طوری که رسانهها، به طور روزافزون از افول او سخن میگویند.
اخیرا مایکل بیرلی، مورخ بریتانیایی، طی یادداشتی در روزنامه تایمز، دوران تظاهر ولیعهد جوان را رو به پایان دانست. بیرلی با اشاره به تلاش شرکتهای تبلیغاتی و لابیگران برای ارائه یک تصویر مثبت از بن سلمان در غرب، تصریح کرد شش ماه پس از سفر پرهیاهوی او به غرب، اقبال بن سلمان رو به افول گذاشته است.
علاوه بر این، روزنامه القدس العربی هم سرمقاله خود را به انحطاط سریع ولیعهد عربستان اختصاص داد. این روزنامه با اشاره به یادداشت بیرلی نوشت:" ابتدا، عنوانی که نویسنده انتخاب کرده، یعنی توصیف بن سلمان به عنوان کسی که به برخی امور تظاهر میکند و برخی امور دیگر را مخفی میکند- عنوان بسیار مناسبی است و بر کل وقایعی که با افزایش سهام شاهزاده و قدرتگیری عجولانه او در عربستان همراه بود، صدق میکند".
به گفته این روزنامه، نقطه شروع ترقی بن سلمان در مارس ۲۰۱۵ بود. یعنی زمانی که به عنوان وزیر دفاع، مداخله نظامی کشورش در یمن را آغاز کرد. پس از آن، همزمان با افزایش سمتهای خطرناک بن سلمان و انتصاب او به عنوان ولیعهد در سال ۲۰۱۷، او به سرعت مدارج ترقی را طی کرد. در این سال، او علاوه بر ولایتعهدی، مناصب زیر را هم در دست داشت: معاون رئیس شورای وزیران (یعنی معاون پادشاه)، وزیر دفاع، رئیس شورای امور سیاسی و امنیتی و رئیس شورای امور اقتصادی و توسعهای.
به طور خلاصه میتوان گفت که با در دست داشتن همه سمتهای مزبور، بن سلمان، مقامی بود که اختیارات مطلق داشت. او طرح بسیار بلندپروازانهای برای آینده کشورش ارائه کرد و قول داد اقتصاد عربستان را بازسازی کند و در این راستا، با خصوصیسازی پنج درصد از ارزش شرکت نفتی آرامکو (که ارزش کلی آن دو تریلیون دلار است) مبلغ بزرگی را تامین کند. شهر تکنولوژی نئوم را برای جلب سرمایهگذاری خارجی تاسیس کرد. مضاف بر این، او تلاش کرد آزادیهای اجتماعی، مانند رانندگی زنان، برگزاری کنسرت و افتتاح سینما، را هم تامین کند.
القدس العربی افزود:" اما آنچه عربستانیها و جهانیان دیدند، انباشتهشدن ناکامیهای بن سلمان بود. مداخله نظامی در یمن، به فاجعه بزرگ یمنیها تبدیل شد و 'پیروزیهای' موردنظر را محقق نکرد. کما اینکه این جنگ هزینههای سرسامآوری به خزانه عربستان تحمیل کرده است. طرح خصوصیسازی سهامها آرامکو متوقف شده و با این توقف، مبالغ بزرگ موردنظر هم منتفی شد و بنا به دلایل زیاد، طرح شکوفا کردن شهر نئوم هم با مانعی برخورد کرده است".
ولعیهد عربستان به جای اتکا بر متحدان منطقهای در جنگ علیه حوثیها، به جنگ جدیدی با قطر وارد شد. او با این کار، سیاست خارجی کشورش را به تابعی از سیاست خارجی امارات تبدیل کرده است. امارات، دشمنی سرسختانهای با قطر دارد.
محققنشدن وعدههای تامین آزادی برای عربستانیها، بن سلمان را رسوا کرد. زیرا اجازه رانندگی به زنان، با سرکوب فعالان زن که برای رانندگی زنان تلاش کرده بودند، همراه شد. این سرکوب، دامن بسیاری از فعالان و دانشگاهیان را گرفته است. کوچکترین انتقاد یا اعتراض در شبکههای اجتماعی، میتواند دلیلی برای بازداشت شود. با بازداشت شاهزادگان بلندپایه و تجار و اخاذی از آنها، وعدههای زیبای رونق اقتصادی و جلب سرمایهگذاریهای خارجی هم بر باد رفت.
به گفته القدس العربی، رزومه کوتاه محمد بن سلمان، اشتباه بزرگ پدرش را آشکار کرد. ملک سلمان، قدرت مطلق را به پسر ششم خود - محمد- بدون اینکه سابقهای داشته باشد، سپرد. مگر آنکه جنگ فاجعهبار یمن را یک سابقه بدانیم. نظام عربستان، باوجود اینکه ماهیت استبدادی داشت، اما در گذشته، مشارکت و مشاوره بزرگان خاندان حاکم، مانع از این میشد که ماجراجوییهای نسنجیده اتفاق بیافتد. اکنون، هیچ نهاد عاقلی، تصمیمگیریها و رفتارهای بن سلمان را کنترل نمیکند.
این روزنامه در پایان تصریح کرد، بزرگترین درسی که ولیعهد عربستان میتواند بگیرد این است که گشایش اقتصادی، برقراری امنیت و پیروزی در جنگها همگی اموری هستند که به توانایی هر نظام به دمکراتیک کردن پایههایش و مشارکت نخبگان سیاسی و اقتصادی در تصمیمگیریها مرتبط هستند.
منبع: فرارو
نظر شما