شیرزاد: توقع بیشتری از مجلس اصولگرا نبود!
روز گذشته سرانجام مجلس اصولگرا تاب وزیر دانای دولت را نیاورد و مردم را
از همراهی دکتر فرجیدانا محروم کرد تا به احتمال زیاد امسال هم بسان سال
قبل اول مهر در دانشگاهها بدون حضور وزیر علوم آغاز شود. با این حال همین
چند ماه نیز کارنامه درخشانی از «دکتر فرجیدانا» به جاگذاشت. بازگشت فضای
شور و نشاط به دانشگاه و استفاده بهینه از نیروهای نخبه برای مدیریت دانش و
دانشگاه از فرجیدانا چهرهای ماندگار در حافظه ایرانیان ثبت کرد. شاید
آخرین رفتار او پیام تبریکی بود به مریم میرزاخانی که یکی از انبوه نخبگان
ایرانی است که به دلایل شخصی جلای وطن کرده است.
به نوشته آرمان،
با این حال سیاستهای دولت در حوزه وزارت علوم تغییری نخواهد کرد. انتخاب
دکتر نجفی بهعنوان سرپرست وزارتخانه علوم و دکتر فرجیدانا بهعنوان مشاور
رئیسجمهور با کلماتی چون «دانشمند پرتلاش» و «فرصت ارزشمند» «اتکاء به
ایمان، دانش و تجربیات ارزشمند نشان از اصرار دولت به پیمودن مسیر خود در
عرصه دانشگاه است. اما وقتی قرار نیست سیاستهای دولت با این استیضاح تغییر
کند، چرا نمایندگان مجلس به استیضاح وزیر دانشمند دولت اصرار داشتند؟
آرمان در این زمینه گفتوگویی داشته با دکتر احمد شیرزاد، رئیس کمیسیون آموزش مجلس ششم:
آقای دکتر نظر شما درباره استیضاح وزیر علوم چه بود؟
این
استیضاح سیاسی بود. اگر به مشروح مذاکرات جلسه استیضاح نگاه کنید، تکرار
واژه فتنه توسط استیضاحکنندگان یا تعبیر «اتاق جنگ» که توسط نادران،
نماینده تهران استفاده شد، نشانه خوبی بود از اینکه این استیضاح بیشتر از
آنکه بر سر مسائل مدیریتی دانشگاه باشد، یک استیضاح سیاسی بود. نمایندگان
اگر بخواهند در حوزه کاری یک وزیر قضاوت کنند باید به مسائلی نظیر
آئیننامهها و دستورالعملها توجه کنند با این حال همانطور که دیدید مباحث
به سمتی دیگر رفت و نمایندگان مجلس نگران بازگشت دانشجویانی بودند که به
آنها لقب «ردصلاحیت شده» را داده بودند.
پیش
از این نیز نمایندگان مجلس درباره وزارت علوم حساسیتهایی داشتند و مجموع
این حساسیتها باعث شده بود تا «دکتر نیلیمنفرد» رای اعتماد نمایندگان را
برای وزارت به دست نیاورد. فکر میکنید استفاده از این افراد در مدیریت
وزارت علوم تا چه اندازه در رای نمایندگان تاثیر داشت؟
متاسفانه
فضای تنگنظری باعث شد تا اتفاقاتی در مجلس شکل بگیرد که همه شاهد آن
بودیم. با این حال دکتر نیلیمنفرد وقتی به عنوان وزیر علوم معرفی شد افراد
زیادی به وی رای اعتماد دادند و دکتر توفیقی نیز اصلا در معرض رای
نمایندگان قرار نگرفته بود و این به معنای ضعف این افراد در حوزه مدیریت
وزارت علوم نیست. با این حال به نظر میرسد جمعی از نمایندگان مجلس سعی
کردند با مطرح کردن مسائل فتنه بار دیگر نمایندگان را در همراهی با خود
قانع کنند و اصولگرایان را در برابر دولت متحد کنند.
اگر آقای روحانی در جلسه استیضاح حضور داشت، فضای مجلس به نفع وزیر علوم تغییر نمیکرد؟
نمیشود
با قاطعیت به این سوال جواب داد. چون از یک طرف این استیضاح یک استیضاح
سیاسی بود و از طرف دیگر فعل و انفعالات و رفتارهای نمایندگان مجلس و
فراکسیونهای آن قابل پیشبینی نیست. معمولا در مجلس افراد با نفوذی هستند
که روی رای تعدادی از نمایندگان اثر میگذارند و با مطلع شدن از رای آنان
میشد رای نمایندگان مجلس را پیشبینی کرد. نمایندگان فعلی مجلس رای سیال
دارند و ساز و کارهای موثر بر رای نمایندگان مشخص نیست. نگاهی به جلسه
دیروز رای اعتماد نیز نشان میداد که آرای بلاتکلیف در مجلس زیاد است و
افراد زیادی ممکن است تحت تاثیر جوسازیها رای خود را تغییر دهند. اگر
رئیسجمهور نیز در این جلسه حضور پیدا میکرد و تصمیم نمایندگان از قبل
گرفته شده بود ممکن بود تعبیر یک شکست سخت برای رئیس جمهور به وجود بیاید
که زیبنده نبود و دولت وارد این بازی نشد.
حامیان دولت در مجلس به وظیفه خود عمل کردند؟
متاسفانه
این یک نقطه ضعف است که نمایندگان حامی دولت هنوز سازوکار درستی برای
حمایت از دولت ندارند و توانایی تاثیر بر دیگر نمایندگان مجلس را ندارند.
از سویی دیگر از رفتوآمد لابهلای صندلیهای مجلس میشود فهمید چقدر از
این نمایندگان به صورت آنی رای دادند و چند نفر در اثر کنشهای
درونسازمانی یا برونسازمانی رای خود را به صندوق انداختند.
فکر میکنید با این استیضاح دولت در روند حرکتی خود شکست خورده است؟
در
واقع فکر میکنم که مجلس شکستخورده این استیضاح بود! هرچند شاید در ظاهر
بازنده روند استیضاح دکتر فرجی دانا بود اما اگر به روند انتخاب ایشان نگاه
کنید، میبینید که ایشان هیچ ادعایی نداشت. در زمانی که دولت تشکیل شده
بود ایشان مشغول استفاده از فرصت مطالعاتی خود در خارج از کشور بودند. با
این حال شایعاتی مطرح بود که اگر ایشان بهعنوان وزیر علوم معرفی شود،
حساسیتها نسبت به ایشان کمتر خواهد بود و خواهند توانست وزارت علوم را با
مشکلات کمتری مدیریت کند. خواسته رئیسجمهور باعث شد این استاد ارجمند فرصت
مطالعاتی خود را که برای هر استاد و محققی ارزشمند است، نیمهکاره رها کند
و به خاطر حسننیتی که داشت به ایران بازگردد. بعد از رای عدم اعتماد نیز
ایشان بار دیگر به فضای دانشگاه بازخواهند گشت. ایشان رهبر یک حزب سیاسی
نبود که رای عدم اعتماد به ایشان را بهعنوان یک شکست برای او قلمداد کنیم.
برخی در مجلس گمان میکند هرطور که بخواهد میتواند بر دانشگاه مدیریت کند
با این حال دانشگاه هر نوع مدیریتی را برنمیتابد. فضای فرهنگی جامعه
بسیار فعال است و این فضا علیه این نمایندگان وارد عرصه خواهد شد.
نظر شما درباره عملکرد رئیسمجلس در جریان استیضاح چه بود؟
لاریجانی
نیز فکر میکرد که اگر علنی وارد بحث استیضاح شود، ممکن است برای او
هزینههایی داشته باشد. او نیز اگر علیه استیضاح صحبت میکرد و استیضاح رای
میآورد وجهه خوبی نداشت.
فکر
میکنید بعد از این استیضاح دکتر روحانی به خواسته نیروهای تندروی مجلس
توجه میکند و گزینهای نزدیک به خط فکری آنها را برای وزارت علوم معرفی
میکند؟
آقای روحانی گرچه یک روحانی هستند اما تحصیلات
دانشگاهی هم دارند و با محیط دانشگاه آشنا هستند. در عین حال ایشان یک
سیاستمدار زبردست هستند و میدانند با روشهای اصولگرایان تندرو نمیشود
اوضاع را اداره کرد. شما اگر به ترکیب کابینه نگاه کنید، میبینید افرادی
از هر دو جناح فکری در کابینه حضور دارند اما حساسیت رئیسجمهور برای حضور
فردی نزدیک به گرایش فکری اصلاحطلبان در راس وزارت علوم نشان از آن دارد
که رئیسجمهور به دنبال گزینهای در این وزارتخانه است که مورد قبول نسل
جوان باشد. اگر رئیسجمهور بخواهند در این زمینه کوتاه بیایند و افرادی
مانند دکتر وزرای دولتهای نهم و دهم را در این وزارتخانه منصوب کنند قسمتی
از محبوبیت و جایگاه خود را در بین نسل جوان از دست خواهد داد. وزیر علوم
نباید یک چهره تندرو چه اصلاحطلب و چه اصولگرا باشد و باید با محیط
دانشگاه و مشکلات و نحوه مدیریت آن کاملا آشنا باشد. خوشبختانه هم دکتر
توفیقی و هم دکتر فرجیدانا این خصایص را داشتند و البته افراد دیگری هم
هستند که این محاسن را دارند و میتوانند در راس وزارت علوم قرار بگیرند.
نظر شما درباره دکتر نجفی که بهعنوان سرپرست وزارت علوم معرفی شده چیست؟
مشخص
نیست که ایشان به عنوان سرپرست در این مجموعه خدمت کنند یا با توجه به
مشکلات جسمی که دارند تنها به عنوان سرپرست در وزارتخانه حضور داشته باشند.
با این حال حتی اگر دکتر نجفی به مدت سه ماه بهعنوان سرپرست در وزارت
علوم حضور داشته باشند برای کشور منشا خیر خواهد بود و بدون شک با توجه به
سابقه درخشانی که ایشان در مدیریت وزارت آموزش و پرورش سابق داشتند، وزارت
علوم در این زمینه بسیار موفق عمل خواهد کرد.
تعداد
نمایندگان جبهه پایداری و افرادی که در جریانات سیاسی با آنها همراه
میشوند عموما بین 50 تا 80 نفر است. با این حال نزدیک به 150 نفر از
نمایندگان رای به عدم صلاحیت وزیر علوم دادند. به نظر شما دلیل این تغییر
در چینش آرا ضعف دولت بود یا جوسازی مخالفان؟
بههر حال این
مجلس یک مجلس اصولگراست و بدنه آن را نمایندگان اصولگرا تشکیل میدهند. ما
هم توقع نداریم این مجلس در تمام عقاید خود تجدیدنظر کند. بخش عمدهای از
نمایندگان این مجلس در بعضی عقاید خود مثل سیاست خارجی و مسائل اقتصادی
تجدیدنظر کردهاند و پذیرفتند سیاستهای احمدینژاد درست نبوده است. اما به
هر حال در حوزه فرهنگی هنوز با تنگنظریهایی مواجه هستیم و این شاید ضعف
نیروهای اصولگرا باشد که گمان میکنند با مدیریت فرهنگی میتوانند عرصه
فرهنگ را به نفع خود تغییر دهند. البته عرصه فرهنگ قابل تغییر است اما نه
توسط سیاستمداران بلکه توسط اهالی فرهنگ. خلاقیت فرهنگی میتواند در فرهنگ
تغییراتی به وجود بیاورد اما متاسفانه برخی از اصولگرایان به دنبال مهندسی
فرهنگی هستند. آنها فکر میکنند که با تغییر یک مدیر فرهنگی میتوان فرهنگ
جامعه را تغییر داد و این یکی از مواردی است که اصلاحطلبان با اصولگرایان
زاویه دارند. به هر حال نمایندگان مجلس برای یارگیری در عرصه فرهنگ راحتتر
وارد عمل میشوند. در دوره گذشته تلاشهای بسیاری صورت گرفت تا دانشگاهی
بسازند که مستقل نباشد و زیر نفوذ یک جناح سیاسی خاص باشد و خط سیاسی خاصی
را دنبال کند، اما نهاد دانشگاهها همواره در برابر این فشارها مقاومت
میکند و دانشگاهیان نمیگذارند فشارهای نابهجا مسیر تحول و حرکت مثبت را
تغییر دهد.
عملکرد دکتر فرجیدانا را چطور ارزیابی میکنید و میراث او را برای دانشگاهیان چه میدانید؟
بههر
حال راهی که دکتر فرجیدانا شروع کرد راه مهمی بود و بهنظرم این وظیفه
رسانههاست که برخی مسائل را که ایشان مطرح کرده بود، پیگیری کنند. بحث
بورسهای تحصیلی بحث بسیار مهمی است و بسیاری افراد به این مساله توجه
نمیکنند که رانت علمی میتواند بر سرنوشت ده سال بعد کشور چه تاثیرات
نامطلوبی برجا بگذارد. باید مشخص شود چه افرادی و با چه انگیزههایی
سخاوتمندانه این بورسیهها را به دوستان خود دادهاند و افرادی بدون
برخورداری از حداقل صلاحیتهای علمی، سخاوتمندانه از موهبت رانت بهره
بودند. دکتر فرجیدانا فرد بسیار ارزشمندی بود با این حال ارزشش را داشت
که اگر جامعه علمی کشور ایشان را در جایگاه مدیر از دست میدهد با این حال
ابعاد بسیاری از فسادهای علمی برای جامعه روشن شده است. در بحث بورسیههای
غیرقانونی که صورت گرفته و مطرح است مسئولان قبلی وزارت علوم باید پاسخگو
باشند و بگویند بر چه مبنایی این تعداد را فرستادهاند. باید تخلفات به
دادگاهها فرستاده شده و مواردی که تخلفات حالت سوءاستفادههای شخصی و
گروهی و خانوادگی داشته باشد، وظیفه دولت است که به دادگاه ارجاع داده و
بعدا که مشخص شد مردم در جریان قرار گیرند. برخی متوجه نمیشوند که رانت
علمی بسیار خطرناکتر از رانت اقتصادی است. رانت علمی از قدیم وجود داشت و
افرادی به اسم گزینش و... صلاحیت افراد را برای حضور در مراتب بالاتر
دانشگاهی رد میکردند با این حال استفاده از این رانت در هشت سال گذشته به
اوج خود رسید و این دکتر فرجیدانا بود که باصلابت در برابر این تخلفات
ایستادگی کرد.