چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 02

متنی از خاطرات هاشمی رفسنجانی

متنی از خاطرات هاشمی رفسنجانی را در زیر می خوانید
کد خبر: ۱۹۳۵۹۵
تاریخ انتشار: ۲۳ تير ۱۳۹۷ - ۱۴:۳۱
 سال60
این‌ روزها خبرهای‌ مهم‌، مربوط به‌ بازداشت‌ و کیفر اعضای‌ گروهکهای‌ مجاهدین‌ خلق‌،پیکار، اقلیت‌ فدائی‌ خلق‌، رنجبران‌، جبهه‌ ملی‌ و دیگر اشرار است‌. هوادارانشان‌ را خیلی‌ترسانده‌ و فعالیتهایشان‌ را کند کرده‌. گاهی‌ پرتاب‌ نارنجک‌ و کوکتل‌ مولوتف‌ در جاهای‌ غیرحساس‌ به‌ چشم‌ می‌خورد. اسلحه‌ها و امکانات‌ خود را در خیابانها می‌گذارند، عواقب‌ این‌ وضع‌را خدا به‌ خیر بگرداند. چه‌ خوب‌ بود، چنین‌ وضعی‌ پیش‌ نمی‌آمد، ولی‌ آنها آوردند.

سال61
عصر روحانیت‌ اهل‌ سنت‌ کردستان‌ آمدند، ازانقلاب‌ راضی‌اند. برایشان‌ صحبت‌ کردم. از محارب‌های‌ کرد خشمگین‌ بودند و گفتند که‌ تا به‌حال‌، بیست‌ نفر از روحانیون‌ اهل‌ سنت‌ را شهید کرده‌اند. امروز در شهرسبزوار بین‌ سپاه‌ و طرفداران‌ امام‌ جمعه‌ درگیری‌ بوده‌ و دو نفر کشته‌ و جمعی‌ زخمی‌ شده‌اند. هیئتی‌برای‌ رسیدگی‌ اعزام‌ کردیم

سال62
با پیشنهاد من‌، نماز عید فطر را [آیت‌الله‌] خامنه‌ای‌، در محل‌ مصلای‌ بزرگ‌ جدید، خواندند.
شب‌، دکتر ولایتی‌ آمددر مورد خواست‌ سوریه‌، برای‌ گرفتن‌ کمک‌از ایران‌، جهت‌ پیدا کردن‌ گروگان‌ آمریکایی‌ در لبنان‌، صحبت‌ شد. می‌گویند، شخصی‌ آمریکایی‌ به‌نام‌ «دوج‌» به‌ گروگان‌ گرفته‌ شده‌ است‌. قرار شد، اگر آنها برای‌ پیدا کردن‌ چهار دیپلمات‌ ایرانی‌ ـ که‌در لبنان‌ ربوده‌ شده‌اند و گفته‌ می‌شود، فالانژها آنها را ربوده‌اند و به‌ عراق‌ یا اسرائیل‌ تحویل‌ داده‌اندـ ما را یاری‌ کنند، ما هم‌ آنها را یاری‌ نماییم‌. درخواست‌ گروه‌ ابونضال‌، برای‌ آمدن‌ به‌ ایران‌ و مذاکره‌ با ما هم‌ بحث‌ شد؛ صلاح‌ ندانستیم‌. گزارشی‌ از تصمیمات‌ درباره‌ نهضتهای‌ آزادیبخش‌ ـقانونی‌ و حق‌ ـ که‌ قرار است‌ تحت‌ نظارت‌ وزارت‌ خارجه‌، به‌ آنها کمک‌ شود، داد.

سال63
آقای‌ [محمدعلی‌]هادی‌ [نجف‌آبادی‌] آمد و از انتخابات‌ شیراز اظهار نگرانی‌ کرد. از من ‌می‌خواست‌ که‌ از آقای‌ [رسول‌]منتجب ‌نیا حمایت‌ کنم‌. آقای‌ امامی‌ کاشانی‌ آمد و گفت‌ که‌ در جبهه‌، آقایان‌ رحیم‌ صفوی‌ و [محسن‌]رضائی‌ به‌ ایشان‌ گفته‌اند، از بالا برای‌ [انجام‌] عملیات‌ فشار می‌آورند و آنها صلاح‌ نمی‌دانند؛ گفتم‌ طرح‌ [عملیات‌]از ارتش‌ است‌. می‌خواست‌ از آقای‌ [میرحسین‌]موسوی‌ بخواهم‌ که‌ بیاید و از مجلس‌ رأی‌ اعتماد بگیرد؛ ممکن‌ است‌ شورای‌ نگهبان‌ در تفسیر اصل‌ ۱۳۵ قانون‌ اساسی‌ بگوید با مجلس‌ جدید،دولت‌ باید رأی‌ اعتماد مجدد بگیرد و من‌ گفتم‌ شورای‌ نگهبان‌، جوری‌ عمل‌ نکند که‌ به‌ نظر برسد،نظراتش‌ تحت‌ تأثیر مخالفت‌ با شخص‌ نخست‌ وزیر شکل‌ می‌گیرد. در ضمن‌ گفت‌ [آقای‌ اسدالله‌لاجوردی‌] دادستان‌ [انقلاب‌] تهران‌ گفته‌ است‌ که‌ از نخست‌ وزیری‌ به‌ فرماندار بهشهر فشار می‌آورند که‌ شکایت‌ خود علیه‌ آقای‌ امامی‌ را تعقیب‌ کند.
احمد آقا از طرف‌ امام‌، پیام‌ آورد که‌ باید دولت‌ [آقای‌ میرحسین‌ موسوی‌] تقویت‌ شود

سال64
تا ساعت ده‏ ونیم صبح برای خطبه‏ ها مطالعه کردم. در دانشگاه تهران نماز جمعه را اقامه نمودم. خطبه‏ای درباره حقوق زن و شخصیت او و خطبه‏ای در خصوص اهداف و نتایج سفر ایراد شدپ‏بستگان مهمانمان بودند. عصر بچه‏ ها به مهمانی رفتند و من در منزل تنها بودم.
حاج احمدآقا آمد و راجع به وضع سپاه و جنگ و آینده سپاه و ارتش و کابینه آینده بعداز انتخاب رئیس ‏جمهور مذاکره کردیم. قرار شد در قسمتی از آنها با امام مشورت شود.

سال65
نامه پاسخ [آقای ری‌شهری] وزیر اطلاعات در خصوص جعلی بودن اسنادی که اخیراً علیه دکتر هادی پخش شده، رسید. گفتم آن را بین نمایندگان توزیع کنند. خوشحال شد.

سال66
آقای ]محسن[ کنگرلو ]مشاور نخست وزیر[ آمد و مطالبی از ]منوچهر[ قربانی فر گفت که او هنوز هم دست برنداشته و می‌خواهد درجریان فرانسه و آلمان هم میانجی‌گیری کند. اسناد گذشته را هم آورد.احمدآقا موضوع آزاد شدن آقای سید هادی هاشمی از تبعید را مطرح کرد؛ قرار است آزادی به طور مشروط انجام ‌شود.

سال67
به مطالب رادیوهای آمریکا و انگلیس گوش دادم. آمریکا تصمیم گرفته به خانواده های شهدای هواپیمای ایرباس ایرانی غرامت بدهد. بیشتر بحث ها درباره عواقب همین حادثه است و شورای امنیت که بنا است امروز به خواست ما جلسه تشکیل دهد ؛ گرچه رادیو انگلیس گفت که دو روز به تأخیر افتاده و بعداً معلوم شد خبر بی بی سی، درست است

سال68
نبیه‌بری رئیس امل لبنان آمد. ملاقات گرمی بود. در بیشتر مسائل از جمله نوع حرکت در لبنان و کیفیت برخورد با سوریه و سنی‌ها و ... تفاهم داشتیم و پیشنهاد کرد شورایی از سران جناح‌های شیعی، تحت اشراف ایران برای هماهنگی تشکیل شود. [آقایان صبحی طفیلی و سید حسن نصرالله] سران حزب‌الله لبنان آمدند. از امل شکایت داشتند. پیشنهاد آقای بری را مطرح کردم، استقبال کردند. به وزارت خارجه گفتم روی آن کار کند.
آقای [علامه] سید [محمد حسین] فضل‌الله آمد. درباره سیاست‌مان بعد از امام پرسید و از نظرمان درباره کیفیت کار در لبنان و نیز پیشنهاد کرد که با نماینده اعزامی آمریکا مذاکره کنند. گفتم براساس همان راه اعلان شده ما خوب است. با ابوموسی [رهبر گروه فلسطینی فتح انتفاضه] و احمد جبرئیل [رهبر گروه جبهه خلق فلسطین] از سران دو جمعیت انقلابی فلسطین ملاقاتی داشتم که نسبت به امام و انقلاب به شدت ابراز وفاداری می‌کردند؛ قول مساعدت به آنها دادم.

سال70
امروز تا ساعت یازده و نیم در خانه بودم و براى خطبه‌هاى نمازجمعه مطالعه مى‌کردم. آقاى [علاءالدین]بروجردى، [معاون وزیر امور خارجه]، تلفنى گزارش سفر به پاکستان را داد و آمادگى آقای غلام‌اسحاق‌خان، [رییس‌جمهور پاکستان] براى سفر به ایران در مهر ماه و سفر آقاى [محسن]رضایى، [فرمانده کل سپاه پاسداران] به کشمیر آزاد را گفت.
در خطبه دوم نمازجمعه، از تفرقه‌افکنى و اختلافات انتقاد کردم. ظهر بستگان مهمان‌مان بودند. عصر به استراحت گذشت. شب محسن – عموزاده- آمد و گزارشی از عملکرد شرکت [تعاونی تولید کنندگان و صادرکنندگان] پسته [رفسنجان] و سود آن با سیاست حمایت دولت از صادرات داد.

سال71
سفیر کوبا، پیام آقای [فیدل] کاسترو، [رهبر کوبا] را آورد و براى جبران مشکلات ناشى از کم شدن مبادلات با شوروى سابق کمک خواست.

سال72
آقاى نظرى، مدیرعامل جدید دخانیات آمد. مقدارى از نقاط ضعف و فساد در کار مدیر سابق و برنامه‌هاى خودش براى تولید و توزیع را گفت و خبر از رشد کاشت و برداشت توتون و راه‌اندازى کارخانه‌هاى عظیم سیگار در گیلان در سال جارى و تعدیل نیروى زاید انسانى داد

نظر شما