آیا محمد بن سلمان رؤیای عربستان در چشم انداز 2030 را محقق می کند؟
چشمانداز 2030 این کشور که توسط محمد بن سلمان در سال 2016 طراحی شده، چارچوبی برای آینده این کشور طراحی کرده که نویدبخش اصلاحاتی اساسی در حوزههای مختلف اقتصادی و اجتماعی است.
به گزارش صدای ایران، مرتضی شکری(*) در راهبرد معاصر نوشت: پادشاهی جدید عربستان سعودی به دنبال گذار اقتصادی و اجتماعی است. چشمانداز 2030 این کشور که توسط محمد بن سلمان در سال 2016 طراحی شده، چارچوبی برای آینده این کشور طراحی کرده که نویدبخش اصلاحاتی اساسی در حوزههای مختلف اقتصادی و اجتماعی است. تنوعبخشی به اقتصاد و رفع وابستگی به نفت، افزایش رقابتپذیری بخشهای غیرنفتی، مانند رفاه و گردشگری، افزایش مشارکت زنان در نیروی کار، جذب سرمایهگذاری خارجی و اعطای برخی آزادیهای مدنی مثل حق رانندگی زنان، حضور زنان در سینما و ورزشگاهها از مهمترین اقدامات عربستان در دو سال اخیر است. باوجود گامهای اولیه برای تحقق بخشی به توسعه اقتصادی و اجتماعی، برنامه ملی توسعه این کشور جهت تحقق رؤیای سعودی با موانع زیادی روبرو است که در ذیل به مهمترین آن اشاره میکنیم.
شوکآور بودن اصلاحات و نبود تضمین تداوم این سیاستها در آینده
سرعت اصلاحات اقتصادی و اجتماعی در عربستان بهاندازهای زیادشده که میتوان برای آن را اصلاحات شوکآور نامید. اعطای حق آزادی رانندگی زنان، حضور زنان در سینما و ورزشگاهها، برگزاری کنسرت موسیقی بهصورت مختلط به مناسبت روز ملی عربستان، آزادی صدور فتوا توسط زنان، پخش موسیقی با صدای خوانندگان زن در شبکه دولتی عربستان و موارد دیگر اگرچه نویدبخش تحقق رؤیای سعودی در سال 2030 است اما باید توجه داشت که این اصلاحات سریع در بستر جامعهای که همچنان مرحله گذار به مدرنیته را طی نکرده است، میتواند تداوم سیاستهای اصلاحی را با چالشهایی اساسی روبرو سازد.
شوکآور بودن اصلاحات و نبود تضمین تداوم این سیاستها در آینده
سرعت اصلاحات اقتصادی و اجتماعی در عربستان بهاندازهای زیادشده که میتوان برای آن را اصلاحات شوکآور نامید. اعطای حق آزادی رانندگی زنان، حضور زنان در سینما و ورزشگاهها، برگزاری کنسرت موسیقی بهصورت مختلط به مناسبت روز ملی عربستان، آزادی صدور فتوا توسط زنان، پخش موسیقی با صدای خوانندگان زن در شبکه دولتی عربستان و موارد دیگر اگرچه نویدبخش تحقق رؤیای سعودی در سال 2030 است اما باید توجه داشت که این اصلاحات سریع در بستر جامعهای که همچنان مرحله گذار به مدرنیته را طی نکرده است، میتواند تداوم سیاستهای اصلاحی را با چالشهایی اساسی روبرو سازد.
باید توجه داشت که روند توسعه اجتماعی اقتصادی در هر کشور مستلزم پیشنیازهای مختلفی مثل فرهنگ توسعه اقتصادی و سیاسی است که نهادینه شدن آن به زمان نیاز دارد. بررسی طرحهای اعلامشده توسط محمد بن سلمان بیانگر شتابزدگی، واقعبینانه نبودن، عدم انطباق با ساختار اجتماعی عربستان و فراهم نبودن مقدمات ضروری برای اجرایی شدن آنها است. جامعه سعودی با چالشهایی مثل نبود فرهنگ توسعه اقتصادی و سیاسی، مخالفت شدید نهادهای مذهبی و ساختار اجتماعی بهشدت سنتی عربستان با هرگونه تغییر و تحول اجتماعی خلاف مظاهر شریعت وهابی و... روبرو است.
در حوزه اقتصاد، سرعت اصلاحات مالی باعث کاهش قابلتوجهی در هزینههای مصرفکنندگان و درنتیجه منجر به کاهش میزان دستمزد بخش دولتی در طی ماههای پس از اجرای چشمانداز شده است. ضمن اینکه عربستان در تلاش است یارانههای گاز را از بین ببرد. طبق برنامه مالی جدید که دسامبر گذشته منتشر شد، همه محصولات انرژی تا سال ۲۰۲۰ بر مبنای قیمتهای جهانی، قیمتگذاری خواهند شد.
علاوه براین، اقتصاد عربستان همچنان به درآمدهای نفتی وابستگی زیادی دارد. طبق اطلاعات صندوق بینالمللی پول، نفت حدود 85 درصد از صادرات و تقریباً 90 درصد درآمد مالی عربستان را تشکیل میدهد. کاهش ذخایر نفتی (که از زمان سقوط قیمت نفت به حدود یکسوم کاهشیافته است) موجب افزایش کسری بودجه این کشور خواهد شد که ممکن است رکود اقتصادی به دنبال داشته باشد. ضمن اینکه اجرای مالیات بر ارزشافزوده و مالیات در اوایل سال 2018 میتواند تورم را تحریک کند تحت چنین شرایطی، صندوق بینالمللی پول ضمن هشدار بهسرعت بالای اصلاحات مالی، یادآور شده که اینگونه اصلاحات سریع اقتصادی ممکن است رشد اقتصادی این کشور را بهمانند سال 2017 به حدود صفر درصد کاهش دهد.
ابهام در مورد نقشآفرینی آرامکو
شرکت سعودی آرامکو بزرگترین شرکت صادرکننده نفت خام جهان و نگین اقتصاد پادشاهی سعودی است. عربستان در تلاش است تا پایان سال 2018، پنج درصد سهام آن را به فروش برساند و پول حاصل از فروش اين سهام را براي سرمایهگذاری مجدد در صنايع غيرنفتي مثل تولید سلاحهای داخلی، معدن، گردشگری، مسکن و سرگرمی هزينه كند. عرضه عمومی سهام بزرگترین شرکت دولتی نفت در جهان، در تحقق بخشی به چشمانداز 2030 عربستان نقش کاتالیزور(شتابدهنده) دارد. بر اساس برآوردهای بهعملآمده رقم در نظرگرفته شده براي فروش اين سهام 100 ميليارد دلار پیشبینیشده است، بااینحال، تردید در مورد ارزش شرکت آرامکو و نگرانی در مورد دستیابی به شفافیت موردنیاز، ازجمله موانعی است که در پیش روی این شرکت قرار دارد. تحت چنین شرایطی بسیاری معتقدند عربستان نمیتواند سهام آرامکو را بهصورت عمومی عرضه کند بلکه آن را به شکل خصوصی به چین خواهد فروخت. این موضوع باعث افزایش نگرانی شرکتهای بزرگ جهانی شده است. مسئله دیگر مربوط به ابهام زمان واگذاری سهام آرامکو است. اگرچه وزیر انرژی عربستان اعلام کرده که همهچیز در دست انجام است و تأخیری انجام نخواهد گرفت بااینحال، تأخیر در عرضه سهام شرکت آرامکو تا سال 2019 ازجمله تهدیداتی است که همچنان از سوی رسانهها و کارشناسان مورد تأکید است. هرگونه تأخیر در اجرای یکی از برنامههای اصلاحات اقتصادی، میتواند زنجیرهای از عقبماندگیها را به همراه داشته باشد.
موانع بازار نفت و اوپک
دو عامل ثبات اقتصادی و موفقیت درفروش سهام آرامکو که در بالا به آن اشاره شد، بر قیمت نفت و توانایی عربستان سعودی برای هدایت اوپک استوار است. عربستان سعودی هنوز بهشدت به درآمدهای نفتی وابسته است. تأکید بر افزایش تولید نفت بهمنظور همراهی با آمریکا جهت اعمال فشار بر ایران، باعث حفظ قیمت نفت شده است. کاهش قیمت نفت چالشی اساسی برای عربستان سعودی است که بر قدرت مانور اقتصادی این کشور تأثیر میگذارد. این در حالی است که این کشور در حال حاضر با کسری شدید بودجه نیز روبهرو است.بهگونهای که کسری بودجه عربستان در پایان سهماهه اول 2018، حدود 9.15 میلیارد دلار اعلامشده است.
عدم قطعیت سیاسی و اجتماعی
ضعف کلیدی چشمانداز 2030 عدم تمرکز آن بر پیامدهای احتمالی سیاسی اصلاحات اقتصادی است. این طرح فرض کرده که جمعیت عربستان سعودی بهراحتی پیامدهای این طرح را تحمل خواهند کرد. صندوق بینالمللی پول معتقد است که شکست احتمالی اصلاحات در ایجاد رشد اقتصادی و درنهایت شغلهای بخش خصوصی برای سعودیها ممکن است به افزایش بیکاری و فشارهای اجتماعی یا افزایش اشتغال عمومی منجر شود که پیامدهای مالی منفی دارد. اگر دولت نتواند سطح فعلی پرداختهای خود را برای مردم حفظ کند، تقریباً بهطور قطعی میتوان گفت منجر به افزایش نارضایتی عمومیخواهد شد.
بهموازات پیگیری سیاستهای اقتصاد ریاضتی که چشمانداز 2030 بر آن تأکید شده است، رابطه میان جامعه و حکومت احتمالاً تحتفشار بیسابقه قرار میگیرد. عربستان سعودی که وابستگی حدوداً هشتاددرصدی به منابع نفتی خویش دارد، نمیتواند در کوتاهمدت اقتصادی بدون اتکا به درآمدهای نفتی به وجود آورد. انتظارهای فزایندهجامعه عربستان برای افزایش سطح رفاه و معیشت خویش از یکسو و در پیش گرفتن اقتصاد ریاضتی از سویی دیگر، تضادی را بین انتظارهای عمومی با سیاست جدید به وجودآورده است. موضوعی که ممکن است منجر به افزایش موج اعتراضها علیه حکومت آل سعود شود. بر اساس گزارش چتم هاوس، اگر دولت میخواهد امنیت خرید عمومی را در تغییرات اجتماعی و اقتصادی به وجود آورد، یک تجدیدنظر اساسی در مورد رابطه دولت با جامعه بسیار مهم است. این بازنگری در حال حاضر صورت میگیرد. درحالیکه بعید است که عربستان سعودی بهزودی دموکراتیزه شود. چهبسا ممکن است تجدیدنظر در ساختار سیاسی ممکن است به معنای راههای بیشتر برای مشارکت مردم در تصمیمگیری و افزایش شفافیت و حساب دهی باشد.
نداشتن نیروی انسانی کارآمد
عربستان سعودی در زمینه تربیت نیروی انسانی که مهمترین محرکه توسعه هر کشوری محسوب میشود ، با چالش مواجه است. از جمعیت سیمیلیونی عربستان در سال۲۰۱۵ بیست میلیون متعلق به اتباع آن کشور و بقیه را اتباع خارجی مقیم آن کشور تشکیل داده است. این افراد نهتنها هیچ درآمدی برای عربستان نداشته بلکه با انجام کارهایی که اتباع عربستان از انجام آن عاجز هستند کسب درآمد کرده و عمده آن را به کشور خود ارسال میکنند. از سوی دیگر بخش عمده جمعیت عربستان تحصیلات کافی دانشگاهی ندارند. این میزان جمعیت تحصیلنکرده و پرتوقع عربستان امکان همراهی با توسعه اقتصادی و تأمین نیازهای فرآیند توسعه را نخواهد داشت.
در حال حاضر با پیگیری دولت برای افزایش اشتغال سعودیها در بخش خصوصی، شرکتهای خصوصی در عربستان با مسئله استخدام و حفظ استعدادهای محلی مناسب مواجه هستند. نظام آموزشی در این کشور، باوجود بسیاری از اصلاحات، همچنان قادر به تربیت فارغالتحصیلان بهاندازه کافی نیست که بتوانند یا تمایل داشته باشند در بخش خصوصی کار کنند. انتظار میرود تا سال 2030، نیمی از جمعیت عربستان سعودی کمتر از 25 سالگی باشند. آموزش، پرورش و قرار دادن این جوانان درزمینهٔ مشاغل اقتصادی بازده، یکی از بزرگترین چالشهای سیاستگذاران سعودی در دهه آتی است. نظام آموزشی فعلی، جوانان را برای کار مولد تربیت نمیکند بهخصوص که در بخش خصوصی، مهارت از اهمیت بیشتری برخوردار است و مهارت کم جوانان سعودی باعث جایگزینی نیروی کار خارجی شده است.
سرمایهگذاریهای قابلتوجه در آموزشوپرورش طی دو دهه گذشته منجر به افزایش شدید شاخصهای ثبتنام دانشگاهی شده است و این کشور را بهعنوان پیشگام کشورهای منطقه ازلحاظ تحصیلات آموزشی تبدیل کرده است. بااینحال، کیفیت آموزش عربستان همچنان یک مسئله کلیدی در تحول ملی این کشور است. آموزش ابتدایی و متوسطه برخلاف حوزههای علوم، فنآوری، مهندسی و ریاضیات گرفتار موضوعات و تعصبات مذهبی است. در سال 2015، در رتبهبندی جهانی رشتههای بینالمللی ریاضی و علوم پایه که هر چهار سال یکبار انجام میشود، دانشجویان سعودی جزء ده کشور پایانی در ریاضیات و علوم قرار داشتند. در سطح دانشگاه، افزایش سرمایهگذاری منجر به افزایش تعداد فارغالتحصیلان شده است، این در حالی است که اقتصاد عربستان قادر به جذب فزاینده آنها بهعنوان نیروی کار نیست.
گسل اختلافات داخلی
اختلافهای درون خاندانی پادشاهی عربستان که از سال 2015 با روی کار آمدن نوادگان آل سعود بالا گرفته است، مانعی جدی برای گذار اقتصادی این کشور است. اختلافات داخلی باعث شده تا درباره سیاستها، هدفها و سازوکارهای اجرای این برنامه در میان نخبگان اجرایی و علمی عربستان اجماعی وجود نداشته باشد. این امر میتواند در طول سالهای پیش رو تشدید شود. این در حالی است که برای تصمیم بزرگی که در سند چشمانداز ۲۰۳۰ ادعاشده، به اجماع نخبگانی در سطوح سیاسی و اقتصادی نیاز است.
اصلاحات در امور آزادی زنان
در گزارش شکاف جنسیتی (The Global Gender Gap Report) در سال 2016 که از سوی «مجمع جهانی اقتصاد» (World Economic Forum) منتشر شد، عربستان سعودی رتبه 141 را به خود اختصاص داده است. گزارش، میزان برابری بین دو جنس در چهار حوزه بهداشت، آموزش، اقتصاد و سیاست بهطور سالانه موردبررسی و مقایسه قرار میدهد. در این گزارش عربستان بالاتر از سوریه، پاکستان و یمن قرار گرفته است. سیستم مردسالاری در نظام پادشاهی عربستان، مانع اصلی برابری زن و مرد است. زنان عربستان سعودی برای تأمین مراقبتهای بهداشتی، ازدواج، مسافرت، کار یا باز کردن یک کسبوکار نیاز به تأیید سرپرست مرد دارند.
در سالهای گذشته، عربستان سعودی پیشرفتهای قابلتوجهی درزمینهٔ آموزش زنان انجام داده و در حال حاضر بیش از نیمی از فارغالتحصیلان دانشگاهها زنان هستند. باوجوداین پیشرفت، نرخ بیکاری برای زنان 32.7 درصد است. زنان عربستان همچنان مواجه با موانع فرهنگی و نظارتی ورود به بازار کار هستند. زنان در تعداد محدودی از بخشها مانند مراقبتهای بهداشتی و آموزشوپرورش تمایل به کار دارند. سند چشمانداز 2030 بیان میدارد که هدف این است که افزایش مشارکت زنان در نیروی کار از 22 تا 30 درصد افزایش یابد. پایان دادن به ممنوعیت رانندگی برای زنان عربستان، گامی در جهت دستیابی به این هدف است و نشاندهنده تمایل دولت برای پیروی از آزادسازی اقتصادی و اقتصادی است.
علاوه بر پایان ممنوعیت رانندگی، دولت برای حذف برخی از محدودیتهای زنان در سالهای گذشته ازجمله توانایی دسترسی به برخی خدمات عمومی و شرکت در مراسمهای ورزشی در استادیومها اقداماتی را انجام داده است. محمد بن سلمان تلاش دارد با ایجاد تغییر در رابطه با زنان عربستان را بهعنوان یک ضرورت اقتصادی مطرح کند. موسسه مرتبط با وی در عربستان به بهانههای مختلف نظیر مسائل کاری و بازرگانی و بررسی تأثیر وسایل ارتباطجمعی، شخصیتهای بینالمللی ازجمله ایوانکا ترامپ را دعوت کرده و با صدور مجوز جلسات مختلط زنان و مردان سعی دارد موانع اجتماعی موجود در این عرصه را از میان بردارد.
نتیجهگیری
اگرچه بسیاری، «برنامه گذار ملی» عربستان را نشانهای از درک راهبردی آل سعود نسبت به محیط نظام بینالملل میدانند که زمینهساز توسعه و گذار این کشور از یک جامعه سنتی به جامعه توسعهیافته خواهد بود؛ اما این کشور در راستای تحقق بخشی به اهداف سند چشمانداز 2030، با موانع ساختاری بلندمدتی در حوزههای مختلف اقتصاد و ساختارهای فرهنگی و نیروی انسانی مواجه بوده که ممکن است حل آنها به تغییر نسلهای آینده موکول شود. اصلاحات سریع اجتماعی و اقتصادی در جامعه سنتی عربستان مشکلاتی به وجود خواهد آورد که ممکن است آبستن تحولاتی اساسی در حوزه سیاسی این کشور باشد. تحقق گذار به جامعه مدرن مستلزم توسعه در ابعاد اقتصاد، سیاست و فرهنگ است که ممکن است چندین دهه طول بکشد. ساختار قبیلهای قدرت در عربستان ظرفیت تحقق چنین اهدافی را در کوتاهمدت نخواهد داشت. جلوگیری از فعالیت انجمنهای حقوق مدنی و سیاسی، نبود احزاب سیاسی و عدم برگزاری انتخابات و مداخله شهروندان در تصمیمگیریهای سیاسی و اجتماعی همچنین سرکوب اقلیتهای دینیو ازجمله مسائلی است میتواند این کشور را با بحران مشروعیت سیاسی مواجه سازد. بنابراین عربستان برای دستیابی به اهداف توسعهای خود در سال 2030 بدون توجه به مؤلفههای یادشده شرایط پیچیدهای را در سالهای آینده پشت سر خواهد گذاشت. بااینحال عربستان سعودی با پیروی از اصول و برنامههای مندرج در برنامه چشمانداز ۲۰۳۰ میلادی و با در پیش گرفتن اقتصاد ریاضتی، بهتدریج زمینه را برای خروج از یک اقتصاد متکی به نفت فراهم کرده است. این کشور در آینده رقیبی جدی درزمینهٔ جذب سرمایهگذاریهای خارجی برای دیگر کشورهای غرب آسیا ازجمله ایران خواهد بود.
در حوزه اقتصاد، سرعت اصلاحات مالی باعث کاهش قابلتوجهی در هزینههای مصرفکنندگان و درنتیجه منجر به کاهش میزان دستمزد بخش دولتی در طی ماههای پس از اجرای چشمانداز شده است. ضمن اینکه عربستان در تلاش است یارانههای گاز را از بین ببرد. طبق برنامه مالی جدید که دسامبر گذشته منتشر شد، همه محصولات انرژی تا سال ۲۰۲۰ بر مبنای قیمتهای جهانی، قیمتگذاری خواهند شد.
علاوه براین، اقتصاد عربستان همچنان به درآمدهای نفتی وابستگی زیادی دارد. طبق اطلاعات صندوق بینالمللی پول، نفت حدود 85 درصد از صادرات و تقریباً 90 درصد درآمد مالی عربستان را تشکیل میدهد. کاهش ذخایر نفتی (که از زمان سقوط قیمت نفت به حدود یکسوم کاهشیافته است) موجب افزایش کسری بودجه این کشور خواهد شد که ممکن است رکود اقتصادی به دنبال داشته باشد. ضمن اینکه اجرای مالیات بر ارزشافزوده و مالیات در اوایل سال 2018 میتواند تورم را تحریک کند تحت چنین شرایطی، صندوق بینالمللی پول ضمن هشدار بهسرعت بالای اصلاحات مالی، یادآور شده که اینگونه اصلاحات سریع اقتصادی ممکن است رشد اقتصادی این کشور را بهمانند سال 2017 به حدود صفر درصد کاهش دهد.
ابهام در مورد نقشآفرینی آرامکو
شرکت سعودی آرامکو بزرگترین شرکت صادرکننده نفت خام جهان و نگین اقتصاد پادشاهی سعودی است. عربستان در تلاش است تا پایان سال 2018، پنج درصد سهام آن را به فروش برساند و پول حاصل از فروش اين سهام را براي سرمایهگذاری مجدد در صنايع غيرنفتي مثل تولید سلاحهای داخلی، معدن، گردشگری، مسکن و سرگرمی هزينه كند. عرضه عمومی سهام بزرگترین شرکت دولتی نفت در جهان، در تحقق بخشی به چشمانداز 2030 عربستان نقش کاتالیزور(شتابدهنده) دارد. بر اساس برآوردهای بهعملآمده رقم در نظرگرفته شده براي فروش اين سهام 100 ميليارد دلار پیشبینیشده است، بااینحال، تردید در مورد ارزش شرکت آرامکو و نگرانی در مورد دستیابی به شفافیت موردنیاز، ازجمله موانعی است که در پیش روی این شرکت قرار دارد. تحت چنین شرایطی بسیاری معتقدند عربستان نمیتواند سهام آرامکو را بهصورت عمومی عرضه کند بلکه آن را به شکل خصوصی به چین خواهد فروخت. این موضوع باعث افزایش نگرانی شرکتهای بزرگ جهانی شده است. مسئله دیگر مربوط به ابهام زمان واگذاری سهام آرامکو است. اگرچه وزیر انرژی عربستان اعلام کرده که همهچیز در دست انجام است و تأخیری انجام نخواهد گرفت بااینحال، تأخیر در عرضه سهام شرکت آرامکو تا سال 2019 ازجمله تهدیداتی است که همچنان از سوی رسانهها و کارشناسان مورد تأکید است. هرگونه تأخیر در اجرای یکی از برنامههای اصلاحات اقتصادی، میتواند زنجیرهای از عقبماندگیها را به همراه داشته باشد.
موانع بازار نفت و اوپک
دو عامل ثبات اقتصادی و موفقیت درفروش سهام آرامکو که در بالا به آن اشاره شد، بر قیمت نفت و توانایی عربستان سعودی برای هدایت اوپک استوار است. عربستان سعودی هنوز بهشدت به درآمدهای نفتی وابسته است. تأکید بر افزایش تولید نفت بهمنظور همراهی با آمریکا جهت اعمال فشار بر ایران، باعث حفظ قیمت نفت شده است. کاهش قیمت نفت چالشی اساسی برای عربستان سعودی است که بر قدرت مانور اقتصادی این کشور تأثیر میگذارد. این در حالی است که این کشور در حال حاضر با کسری شدید بودجه نیز روبهرو است.بهگونهای که کسری بودجه عربستان در پایان سهماهه اول 2018، حدود 9.15 میلیارد دلار اعلامشده است.
عدم قطعیت سیاسی و اجتماعی
ضعف کلیدی چشمانداز 2030 عدم تمرکز آن بر پیامدهای احتمالی سیاسی اصلاحات اقتصادی است. این طرح فرض کرده که جمعیت عربستان سعودی بهراحتی پیامدهای این طرح را تحمل خواهند کرد. صندوق بینالمللی پول معتقد است که شکست احتمالی اصلاحات در ایجاد رشد اقتصادی و درنهایت شغلهای بخش خصوصی برای سعودیها ممکن است به افزایش بیکاری و فشارهای اجتماعی یا افزایش اشتغال عمومی منجر شود که پیامدهای مالی منفی دارد. اگر دولت نتواند سطح فعلی پرداختهای خود را برای مردم حفظ کند، تقریباً بهطور قطعی میتوان گفت منجر به افزایش نارضایتی عمومیخواهد شد.
بهموازات پیگیری سیاستهای اقتصاد ریاضتی که چشمانداز 2030 بر آن تأکید شده است، رابطه میان جامعه و حکومت احتمالاً تحتفشار بیسابقه قرار میگیرد. عربستان سعودی که وابستگی حدوداً هشتاددرصدی به منابع نفتی خویش دارد، نمیتواند در کوتاهمدت اقتصادی بدون اتکا به درآمدهای نفتی به وجود آورد. انتظارهای فزایندهجامعه عربستان برای افزایش سطح رفاه و معیشت خویش از یکسو و در پیش گرفتن اقتصاد ریاضتی از سویی دیگر، تضادی را بین انتظارهای عمومی با سیاست جدید به وجودآورده است. موضوعی که ممکن است منجر به افزایش موج اعتراضها علیه حکومت آل سعود شود. بر اساس گزارش چتم هاوس، اگر دولت میخواهد امنیت خرید عمومی را در تغییرات اجتماعی و اقتصادی به وجود آورد، یک تجدیدنظر اساسی در مورد رابطه دولت با جامعه بسیار مهم است. این بازنگری در حال حاضر صورت میگیرد. درحالیکه بعید است که عربستان سعودی بهزودی دموکراتیزه شود. چهبسا ممکن است تجدیدنظر در ساختار سیاسی ممکن است به معنای راههای بیشتر برای مشارکت مردم در تصمیمگیری و افزایش شفافیت و حساب دهی باشد.
نداشتن نیروی انسانی کارآمد
عربستان سعودی در زمینه تربیت نیروی انسانی که مهمترین محرکه توسعه هر کشوری محسوب میشود ، با چالش مواجه است. از جمعیت سیمیلیونی عربستان در سال۲۰۱۵ بیست میلیون متعلق به اتباع آن کشور و بقیه را اتباع خارجی مقیم آن کشور تشکیل داده است. این افراد نهتنها هیچ درآمدی برای عربستان نداشته بلکه با انجام کارهایی که اتباع عربستان از انجام آن عاجز هستند کسب درآمد کرده و عمده آن را به کشور خود ارسال میکنند. از سوی دیگر بخش عمده جمعیت عربستان تحصیلات کافی دانشگاهی ندارند. این میزان جمعیت تحصیلنکرده و پرتوقع عربستان امکان همراهی با توسعه اقتصادی و تأمین نیازهای فرآیند توسعه را نخواهد داشت.
در حال حاضر با پیگیری دولت برای افزایش اشتغال سعودیها در بخش خصوصی، شرکتهای خصوصی در عربستان با مسئله استخدام و حفظ استعدادهای محلی مناسب مواجه هستند. نظام آموزشی در این کشور، باوجود بسیاری از اصلاحات، همچنان قادر به تربیت فارغالتحصیلان بهاندازه کافی نیست که بتوانند یا تمایل داشته باشند در بخش خصوصی کار کنند. انتظار میرود تا سال 2030، نیمی از جمعیت عربستان سعودی کمتر از 25 سالگی باشند. آموزش، پرورش و قرار دادن این جوانان درزمینهٔ مشاغل اقتصادی بازده، یکی از بزرگترین چالشهای سیاستگذاران سعودی در دهه آتی است. نظام آموزشی فعلی، جوانان را برای کار مولد تربیت نمیکند بهخصوص که در بخش خصوصی، مهارت از اهمیت بیشتری برخوردار است و مهارت کم جوانان سعودی باعث جایگزینی نیروی کار خارجی شده است.
سرمایهگذاریهای قابلتوجه در آموزشوپرورش طی دو دهه گذشته منجر به افزایش شدید شاخصهای ثبتنام دانشگاهی شده است و این کشور را بهعنوان پیشگام کشورهای منطقه ازلحاظ تحصیلات آموزشی تبدیل کرده است. بااینحال، کیفیت آموزش عربستان همچنان یک مسئله کلیدی در تحول ملی این کشور است. آموزش ابتدایی و متوسطه برخلاف حوزههای علوم، فنآوری، مهندسی و ریاضیات گرفتار موضوعات و تعصبات مذهبی است. در سال 2015، در رتبهبندی جهانی رشتههای بینالمللی ریاضی و علوم پایه که هر چهار سال یکبار انجام میشود، دانشجویان سعودی جزء ده کشور پایانی در ریاضیات و علوم قرار داشتند. در سطح دانشگاه، افزایش سرمایهگذاری منجر به افزایش تعداد فارغالتحصیلان شده است، این در حالی است که اقتصاد عربستان قادر به جذب فزاینده آنها بهعنوان نیروی کار نیست.
گسل اختلافات داخلی
اختلافهای درون خاندانی پادشاهی عربستان که از سال 2015 با روی کار آمدن نوادگان آل سعود بالا گرفته است، مانعی جدی برای گذار اقتصادی این کشور است. اختلافات داخلی باعث شده تا درباره سیاستها، هدفها و سازوکارهای اجرای این برنامه در میان نخبگان اجرایی و علمی عربستان اجماعی وجود نداشته باشد. این امر میتواند در طول سالهای پیش رو تشدید شود. این در حالی است که برای تصمیم بزرگی که در سند چشمانداز ۲۰۳۰ ادعاشده، به اجماع نخبگانی در سطوح سیاسی و اقتصادی نیاز است.
اصلاحات در امور آزادی زنان
در گزارش شکاف جنسیتی (The Global Gender Gap Report) در سال 2016 که از سوی «مجمع جهانی اقتصاد» (World Economic Forum) منتشر شد، عربستان سعودی رتبه 141 را به خود اختصاص داده است. گزارش، میزان برابری بین دو جنس در چهار حوزه بهداشت، آموزش، اقتصاد و سیاست بهطور سالانه موردبررسی و مقایسه قرار میدهد. در این گزارش عربستان بالاتر از سوریه، پاکستان و یمن قرار گرفته است. سیستم مردسالاری در نظام پادشاهی عربستان، مانع اصلی برابری زن و مرد است. زنان عربستان سعودی برای تأمین مراقبتهای بهداشتی، ازدواج، مسافرت، کار یا باز کردن یک کسبوکار نیاز به تأیید سرپرست مرد دارند.
در سالهای گذشته، عربستان سعودی پیشرفتهای قابلتوجهی درزمینهٔ آموزش زنان انجام داده و در حال حاضر بیش از نیمی از فارغالتحصیلان دانشگاهها زنان هستند. باوجوداین پیشرفت، نرخ بیکاری برای زنان 32.7 درصد است. زنان عربستان همچنان مواجه با موانع فرهنگی و نظارتی ورود به بازار کار هستند. زنان در تعداد محدودی از بخشها مانند مراقبتهای بهداشتی و آموزشوپرورش تمایل به کار دارند. سند چشمانداز 2030 بیان میدارد که هدف این است که افزایش مشارکت زنان در نیروی کار از 22 تا 30 درصد افزایش یابد. پایان دادن به ممنوعیت رانندگی برای زنان عربستان، گامی در جهت دستیابی به این هدف است و نشاندهنده تمایل دولت برای پیروی از آزادسازی اقتصادی و اقتصادی است.
علاوه بر پایان ممنوعیت رانندگی، دولت برای حذف برخی از محدودیتهای زنان در سالهای گذشته ازجمله توانایی دسترسی به برخی خدمات عمومی و شرکت در مراسمهای ورزشی در استادیومها اقداماتی را انجام داده است. محمد بن سلمان تلاش دارد با ایجاد تغییر در رابطه با زنان عربستان را بهعنوان یک ضرورت اقتصادی مطرح کند. موسسه مرتبط با وی در عربستان به بهانههای مختلف نظیر مسائل کاری و بازرگانی و بررسی تأثیر وسایل ارتباطجمعی، شخصیتهای بینالمللی ازجمله ایوانکا ترامپ را دعوت کرده و با صدور مجوز جلسات مختلط زنان و مردان سعی دارد موانع اجتماعی موجود در این عرصه را از میان بردارد.
نتیجهگیری
اگرچه بسیاری، «برنامه گذار ملی» عربستان را نشانهای از درک راهبردی آل سعود نسبت به محیط نظام بینالملل میدانند که زمینهساز توسعه و گذار این کشور از یک جامعه سنتی به جامعه توسعهیافته خواهد بود؛ اما این کشور در راستای تحقق بخشی به اهداف سند چشمانداز 2030، با موانع ساختاری بلندمدتی در حوزههای مختلف اقتصاد و ساختارهای فرهنگی و نیروی انسانی مواجه بوده که ممکن است حل آنها به تغییر نسلهای آینده موکول شود. اصلاحات سریع اجتماعی و اقتصادی در جامعه سنتی عربستان مشکلاتی به وجود خواهد آورد که ممکن است آبستن تحولاتی اساسی در حوزه سیاسی این کشور باشد. تحقق گذار به جامعه مدرن مستلزم توسعه در ابعاد اقتصاد، سیاست و فرهنگ است که ممکن است چندین دهه طول بکشد. ساختار قبیلهای قدرت در عربستان ظرفیت تحقق چنین اهدافی را در کوتاهمدت نخواهد داشت. جلوگیری از فعالیت انجمنهای حقوق مدنی و سیاسی، نبود احزاب سیاسی و عدم برگزاری انتخابات و مداخله شهروندان در تصمیمگیریهای سیاسی و اجتماعی همچنین سرکوب اقلیتهای دینیو ازجمله مسائلی است میتواند این کشور را با بحران مشروعیت سیاسی مواجه سازد. بنابراین عربستان برای دستیابی به اهداف توسعهای خود در سال 2030 بدون توجه به مؤلفههای یادشده شرایط پیچیدهای را در سالهای آینده پشت سر خواهد گذاشت. بااینحال عربستان سعودی با پیروی از اصول و برنامههای مندرج در برنامه چشمانداز ۲۰۳۰ میلادی و با در پیش گرفتن اقتصاد ریاضتی، بهتدریج زمینه را برای خروج از یک اقتصاد متکی به نفت فراهم کرده است. این کشور در آینده رقیبی جدی درزمینهٔ جذب سرمایهگذاریهای خارجی برای دیگر کشورهای غرب آسیا ازجمله ایران خواهد بود.
* پژوهشگر مطالعات بین الملل اندیشکده مطالعات حاکمیت و سیاستگذاری
خبرهای مرتبط
نظر شما