علی کریمی جان پیشنهادت کارایی ندارد!
تحریم خرید کالا از سوی مردم در مواقع گرانی در هر جامعهای ممکن است اتفاق بیفتد. در بعضی مواقع گرانی کالا آنچنان سر به فلک میگذارد که برای مردم چارهای جز تحریم و راهاندازهای پویشهایی برای عدم خرید باقی نمیماند. شاید بهترین راهکار در چنین مواقعی همین باشد.
تحریم خرید کالا از سوی مردم در مواقع گرانی در هر جامعهای ممکن است اتفاق بیفتد. در بعضی مواقع گرانی کالا آنچنان سر به فلک میگذارد که برای مردم چارهای جز تحریم و راهاندازهای پویشهایی برای عدم خرید باقی نمیماند. شاید بهترین راهکار در چنین مواقعی همین باشد.
به گزارش صدای ایران فرارو در گزارشی داستان معروف گرانی شیر در آلمان را تعریف کرده و در ادامه نوشت: «یک روز صبح در کشور آلمان، مردمی که برای خرید شیر آمده بودند، در کمال تعجب دیدند شیر به یکباره و بدون دلیل گرانتر از روز قبل عرضه میشود؛ هیچکس سروصدا و اغتشاشی نکرد، اما هیچکس هم شیر نخرید. بطریهای شیر به کارخانه مرجوع شد و چند روز این اتفاق افتاد تا تولیدکنندگان بابت این گرانی عذرخواهی کرده و شیر را دوباره به قیمت قبل توزیع کنند؛ این داستانی است که سالهاست در ایران به مناسبت گرانیهای مختلف میان مردم دست به دست میشود تا به فرهنگ خرید مردم ایران نهیبی بزند.
سالهاست که مردم این داستان را روایت میکنند تا به هم بیاموزند که اقتصاد، در عرضه و تقاضا خلاصه میشود و تعیینکننده قیمت، همین نظام است و بس! این درسی است که مردم تلاش دارند در چنین اقتصادی به یکدیگر بدهند تا تولیدکنندهها هم بدانند که باید از دست دادن مشتریان و بازار مصرفی را جدی بگیرند و به مشتری احترام بگذارند. درسی که به آنها جرئت افزایش بیدلیل قیمت محصولات تولیدی و گرانفروشی را نمیدهد.»
یک ماه خرید نکنید
اما در ایران این داستان تنها دهن به دهن میشود. عملی در کار نیست. گرانی بیداد میکند و قیمتها کاملا بیحساب و کتاب بالا میرود. و باز هم مردم فقط میگویند اگر ما نخریم، کالا روی دست تولیدکننده باد میکند و تولیدکننده مجبور میشود که قیمتها کاهش دهد. این جملات توسط قشر وسیعی از مردم تکرار میشود اما در عمل اتفاقی نمیافتد. بلکه در چنین روزهایی از ترس گران شدنهای بعدی، عطش مردم برای خرید بیشتر هم میشود. این داستان همیشگی خریداران ایرانی است.
یک ماه خرید نکنید
اما در ایران این داستان تنها دهن به دهن میشود. عملی در کار نیست. گرانی بیداد میکند و قیمتها کاملا بیحساب و کتاب بالا میرود. و باز هم مردم فقط میگویند اگر ما نخریم، کالا روی دست تولیدکننده باد میکند و تولیدکننده مجبور میشود که قیمتها کاهش دهد. این جملات توسط قشر وسیعی از مردم تکرار میشود اما در عمل اتفاقی نمیافتد. بلکه در چنین روزهایی از ترس گران شدنهای بعدی، عطش مردم برای خرید بیشتر هم میشود. این داستان همیشگی خریداران ایرانی است.
این روزها نیز قیمت بسیاری از کالاها افزایش یافته است. هفتهای نیست که با بالا رفتن شگفتآور قیمت چیزی روبهرو نشویم. قسمت سکه و طلا به شکل بیرحمانهای افزایش یافت. از دلار هم لازم نیست چیزی نوشت؛ دو ماه است که با این معضل دست و پنجه نرم میکنیم. اخیرا نیز قیمت خودرو، نور علی نور شد. این گرانیها باعث شد تا علی کریمی فوتبالیست نامآشنای ایران، دست به راهاندازی پویشی برای تحریم خرید کالاهای گران بزند. این بازیکن در همین رابطه پیامی را در صفحهی اینستاگرامش منتشر کرد و از مردم خواست تا یک ماه هیچیک از کالاهای گرانشده را خریداری نکنند. پس از علی کریمی چند تن دیگر از شخصیتهای هنری و ورزشی نیز به این پویش پیوستند و پیام علی کریمی را در صفحات اینستاگرامیشان قرار دادند.
به نقل از تابناک، اما این پویش نیز مانند پویشهای قبلی مشابه با شکست مواجه شد. دلیل این شکست اقدام شرکت ایران خودرو برای پیش فروش خودرو بود. در این پیش فروش، چند خودرو به فروش گذاشته شدهاند. پرطرفدارترین این خودروها، پژوی 206 است که با قیمت حدود 34 میلیون تومان به فروش برسد. مبلغ پیش پرداخت آن نزدیک به 27 میلیون و بقیهی مبلغ را میتوان طی یک یا دو و یا سه چک پرداخت کرد. گزارشها حاکی از استقبال شدید مردم از این طرح است.
استقبال از پیش فروش خودرو
چند سالی است که مردم با قیمت غیرمنصفانهی خودرو روبهرو هستند و خودروهایشان را چند برابر قیمت تمام شده ساخت و عرضهی آن، خریداری میکنند. در شهریور سال 94 نیز پویشی تحت عنوان خرید خودروی صفر ممنوع به راه افتاد. علت ایجاد این پویش افزایش بیرویهی قیمت خودرو در عین تنزل کیفیت آن بود. این پویش فروش خودروها را بسیار کاهش داد و بسیاری از فروشندگان مجبور به نگهداری خودروها در انبارها شدند. حالا تاریخ تکرار میشود. باز هم عدهای دم از پویش تحریم میزنند و عدهای دیگر سرمست از لطفی که شرکت خودروسازی با پیش فروش خودروها در حقشان نموده است!
استقبال از پیش فروش خودرو
چند سالی است که مردم با قیمت غیرمنصفانهی خودرو روبهرو هستند و خودروهایشان را چند برابر قیمت تمام شده ساخت و عرضهی آن، خریداری میکنند. در شهریور سال 94 نیز پویشی تحت عنوان خرید خودروی صفر ممنوع به راه افتاد. علت ایجاد این پویش افزایش بیرویهی قیمت خودرو در عین تنزل کیفیت آن بود. این پویش فروش خودروها را بسیار کاهش داد و بسیاری از فروشندگان مجبور به نگهداری خودروها در انبارها شدند. حالا تاریخ تکرار میشود. باز هم عدهای دم از پویش تحریم میزنند و عدهای دیگر سرمست از لطفی که شرکت خودروسازی با پیش فروش خودروها در حقشان نموده است!
سامان یکی از کسانی است که از پیش فروش خودرو استقبال کرده و قصد خرید دارد. آفتاب یزد با این معلم 43 ساله گفتوگو کرد و دلایلش را برای خرید خودرو با وجود پویش تحریم جویا شد. سامان میگوید: «من میخوام یک خودروی 206 بخرم، البته نه برای اینکه از آن استفاده کنم. میخوام بعد از تحویل بفروشم. این پویش چه سودی برای من دارد؟ کسی که پول دارد خودرو را میخرد، و آن کسی که پولدارتر است خودروی خارجی میخرد. کسی هم که پول کمی دارد، پول جور میکند تا بتواند چند صباح بعد خودرویش را گرانتر بخرد. این فرمول در مورد همه چیز در این مملکت صدق میکند. پس چرا من این کار را نکنم؟ وقتی من میتوانم با خرید طلا پولی را که در عرض 10 سال ممکن است با زحمت به دست آورم، چرا با یک خرید ظرف چند ماه به دست نیاورم؟ عدهای هم این خودروها را به خاطر این که بتوانند پس سالها خودروی صفر سوار شوند، میخرند. شما نمیتوانید هیچ کدام این افراد را منصرف کنید. نه کسانی را که به فکر سود بیشتر هستند و نه کسانی را که در آرزوی راندن خودرویی نشستهاند. فکر اقتصادی بر فکر اجتماعی و فرهنگی غلبه میکند. وقتی من 40 سال در سختی زندگی کردم و حالا فرصتی برای افزایش سرمایهام وجود دارد، چرا تن به این پویش بدهم؟ این را هم اضافه کنم که خودروسازها همین فکرها را میخوانند و میدانند که مردم به تنها چیزی که فکر میکنند بهبود وضعیت اقتصادی است، به همین دلیل دست به پیش فروش میزنند.»
تحریم با تحلیل همراه باشد
آفتاب یزد در این باره با سهیل رضایی روانشناس به گفتوگو نشست. رضایی میگوید: « نمیشود به عدم استقبال از این تحریمها، عدم اتحاد بگوییم. سال 94 هم تحریم خودرو صورت گرفت، چون درست انجام شد و مقطع زمانی آن مناسب بود، پاسخ مثبت گرفت. نمیشود جلوی مرد را گرفت؛ سالها به مردم گفتند چهارشنبه سوری را جشن نگیرید، کسی گوشش بدهکار نبود. الان چهارشنبه سوری پذیرفته شده است. در ضمن هر چیزی را که نمیشود با اتحاد درست کرد. باید تحلیل هم چاشنی آن شود. آقای کریمی مسئول عدم پیشرفت مالی مردم است. یک خانواده ممکن بود با خرید طلا و سکه بتواند کمی وضعیتش را بهبود دهد، اما این تحریمها به آن خانواده ضربه خواهد است. در اثر تحریمهای خارجی که برای ایران اتفاق افتاد، پول ملی ارزشش را از دست میدهد، پس طلا کم میشود. بانک مرکزی با نهایت اشتباه سکه را فروخت و لطمه بزرگ به اقتصاد کشور زد. من خرید سکه را توصیه میکنم.»
در این برهه تحریم بیمعناست
این روانشناس در ادامه میافزاید: «باید تحریم بجا باشد؛ زمانی تولید وجود دارد و در اثر احتکار قیمت بالا میرود، در آن صورت میتوان با نخریدن احتکارکنندگان را به چالش کشید. آقای کریمی به طور ناخواسته باعث زمین خوردن ملت میشود و این افزایش قیمت متوقف میشود. سکه و طلا با خریدن ما بالا و پایین نمیرود. نگرانی از آینده باعث میشود که مردم دنبال خرید طلا و سکه برود. طلا کالای دوران ناامنی است. طلا سرمایه است. وقتی انسان حس کند که به روز مبادا نزدیک میشود، طلا میخرد. اتفاقات نشان میدهد مردم از رئیس بانک مرکزی باهوشتر بودند رییس بانک مرکزی گفت سکه نخرید، ولی کسی گوش نداد. مردم به خاطر پیشبینیناپذیر بودن شرایط، سکه و طلا خریدند. مطلقا نمیتوانیم بگوییم جامعه متحدی نداریم. افراد بهتر است دیگران را وارد هر پویشی نکنند. میخواهند کنترل کنند. باید به ریشهی گرانی برسیم. اگر نگرانی بابت احتکار باشد با تحریم موافقم. باید بفهمیم چه چیزی باعث افزایش قیمت شده است؛ متغیرهای مداخلهای اقتصادی یا مدیریتی؟ اگر متغیرها اقتصادی باشد تحریم معنایی ندارد. مگر در این برهه یک عده طلا را انبار و احتکار کردهاند؟ برای بهبود اوضاع بانک مرکزی را تخلیه کردند ولی نتوانستند اوضاع را کنترل کنند. پس تحریم چه چیزی را درست خواهد کرد؟»
مخاطبان را بشناسیم
در این رابطه با یک جامعهشناس نیز گفتوگو کردیم. امیرمحمد حریرچی در این خصوص به آفتاب یزد میگوید: « باید ببینیم مخاطب تحریم چه کسی است؟ چه علی کریمی چه ایران خودرو باید مخاطب خود را بشناسند. مگر چند درصد مردم سکه و دلار میخرند؟ در این پویش مخاطبان ثروتمند فرض شدهاند. اگر برای یک ماه کالاهای مورد نظر را نخریم، چه دردی را دوا میکند؟ مشکل ما عموم مردم و مایحتاج آنهاست. آیا سکه و دلار در سبد کالای مردم است؟ سال 94 مردم به طور جدی خرید خودرو صفر را تحریم کردند که نتیجه هم داد. ولی الآن مسیر را اشتباه میرویم و تحریمها مخاطبان را در نظر ندارند؛ باید دید تحریم روی چه قشری اثر میگذارد. باید روی سبد کالا تمرکز کنیم؛ خوراک، پوشاک، بهداشت، مسکن، آموزش و درمان و نهایتا تفریحات و فراغت سبد کالای مردم است. مگر چند درصد سکه میخرند؟ طبقهی پایین که خرج و دخلش با هم نمیخواند که دنبال سکه نمیرود. نه مسئولان و نه مشاهیر نمیدانند با چه کسی طرف هستند. اصلا تحریمکردن را جایز نمیدانم. بارها پیش آمده که مردم کالایی را نخرند که از روی ناچاری است. در اثر تورم سلامتی مردم را به خطر میافتد. مردم از خوراک و بهداشت و درمانشان میزنند. اما نام این تحریم نیست؛ ناخواسته اتفاق میافتد.»
تحریم منجر به اتحاد نمیشود
این جامعهشناس در ادامه افزود: «از نظر من تحریم اتحاد مردم را بیشتر نمیکند. مردم مجبورند مسکن اجاره کنند، از خدمات بهداشتی و درمانی استفاده کنند، بچهشان را به مدرسه بفرستند و شیر بخرند. ممکن است یکی برای سفر دلار لازم داشته باشد، چه تحریمی؟ بررسیها نشان میدهد که در ایران تنها 0.6 درصد خرج تفریحات میشود. کسی پول تفریح ندارد. درحالی که نیاز است و باید جزء سبد کالا باشد. در کشورهای دیگر یارانه سفر وجود دارد؛ به ویژه برای سالمندان. آدمها یا از روی نیاز یا از سر سودجویی گوششان بدهکار تحریم نیست. مگر اینکه مانند سال 94 بگویند این کالا با این قیمت بنجل است و باید تحریم شود. باید نیازهای مردم را باید بشناسیم و بهانهای به دست مسئولان مملکتی ندهیم که به مردم انگ بزنند. مشکل اصلی رویکردها و نگاه مسئولان و مشاهیر و عدم اعتماد مردم به آینده است.»
خوب یا بد، درست یا نادرست این تحریمها در جامعهای که با گرانی مواجه است اتفاق میافتد. ناچاری انسان را به هر تدبیری ممکن است بکشاند. عدهای هم در این میان احساس مسئولیت میکنند و برای بهبود شرایط دست به اقداماتی میزنند. عدهای دیگر نیز این اقدامات را حرکاتی میدانند که به طور ناخواسته مردم را به اشتباه خواهد انداخت. در هرصورت این پویش با استقبال بخشی از مشاهیر و مردم روبرو و در یک روز چندین بار کپی شد. اما آنچه مهم است، این است که اگر جامعهای از نظر معیشتی امن باشد، نه تحریمی اتفاق میافتد و نه تحریمِ تحریم.
خبرهای مرتبط
نظر شما