محمدرضا تاجیک: مرگ بر آمریکا میگوییم و نخبه هایمان را به آمریکا میفرستیم
محمدرضا تاجیک از ایده پردازهای اصلاح طلب به روزنامه اعتماد گفت: زمانی که بالاخره ترامپ رای آورد یک ادبیات خاص در جامعه ما شکل گرفت. یک فضای خاص شخصیتی برای او ترسیم شد و فرض بر این بود که احمق است.
به گزارش صدای ایران محمدرضا تاجیک از ایده پردازهای اصلاح طلب به روزنامه اعتماد گفت: زمانی که بالاخره ترامپ رای آورد یک ادبیات خاص در جامعه ما شکل گرفت. یک فضای خاص شخصیتی برای او ترسیم شد و فرض بر این بود که احمق است.
اگر او يك احمق و يك آدم سخيف است و موفق ميشود در يك تسابق بزرگ و پيچيده سياسي پيروز ميدان شده تصميمها و تدبيرات احمقانه خود را بر جهان عاقلي تحميل و سياستهاي خود را ديكته كند؛ آن جهان بايد يكبار در آيينه خود را نگاه كند و ببيند كه كيست و چيست كه توسط يك احمق به اين راحتي در بازي قرار ميگيرد.
اگر او يك احمق و يك آدم سخيف است و موفق ميشود در يك تسابق بزرگ و پيچيده سياسي پيروز ميدان شده تصميمها و تدبيرات احمقانه خود را بر جهان عاقلي تحميل و سياستهاي خود را ديكته كند؛ آن جهان بايد يكبار در آيينه خود را نگاه كند و ببيند كه كيست و چيست كه توسط يك احمق به اين راحتي در بازي قرار ميگيرد.
ترديد ندارم كه اروپاي امروز با كارت ترامپ بازي خواهد كرد و حركت امروز اروپا قسمتي از بازي بزرگي است كه قبلا مشخص شده است. ترديد ندارم كه يكي از طراحان بزرگ اين بازي ترامپ و تيم ترامپ است.
بستگي دارد كه در اين شرايط پيچيده جهاني ما چه نقشي براي خود قايل هستيم و چه نقاشي براي خود ترسيم ميكنيم. تابلويي كه مقابل خود ميگذاريم چيست و به كجا ميرويم؟ اگر به بن بست رسيديم چه خواهيم كرد؟ اگر به شرايطي رسيديم كه يكي بعد از ديگري آشكارا در بازي ترامپ رفتند، چه خواهيم كرد؟
اين امر نيازمند اين است كه علاوه بر داشتن يك رويكرد بيروني عقلايي، بر درون تمركز كنيم. در دورن بايد تلاش كنيم كه سرمايه اجتماعي را تقويت كنيم. اين سرمايه اجتماعي كه هر روز كمتر ميشود را ميتوان تقويت كرد. بايد همبستگي ملي كه به اشكال گوناگون در حال خدشهدار شدن است را ترميم كنيم. بايد روح ملي و هويت ملي را تقويت كرد و قدري از حاشيههاي بازي و قدرت زمختي كه در جامعه هست كم كنيم. بايد از خروج سرمايه انساني و اقتصادي جلوگيري كنيم. نبايد اجازه دهيم كه نخبگان جوان گروه گروه بروند و به همان كشورهايي بپيوندند كه ما با مشت گره كرده عليه آنها شعار ميدهيم و هر روز مرگ برايشان ميخواهيم. پرچمشان را زير پا گذاشته و سرودها ميسازيم. اينها پارادوكس است. پارادوكس امروز جامعه ما اين است كه بر اساس سياستهاي اعلامي هيچ كشوري نيست كه مثل ايران عليه غرب و خصوصا امريكا باشد. اما هيچ كشوري نيست كه به اندازه ايران امروز نخبه و سرمايه اقتصادي به امريكا بفرستد. آيا ما عملا امريكا را فربه نميكنيم؟ آيا ما هر روز با فرستادن بهترين فكرها و نخبهها و سرمايهداران خود امريكا را تقويت نميكنيم؟ آيا نبايد جلوي خروج سرمايههاي ملي از كشور را بگيريم؟ بايد به اينها توجه كنيم. بايد مقداري با خود و آنچه هستيم فاصله نقادانه بگيريم.
نظر شما