يکشنبه ۲۵ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 15
سفیر پیشین امریکا در عربستان:

امریکا به دنبال تغییر رژیم ایران است/ قدرت های بزرگ با امریکا همراهی نمی کنند

"استراتژی" وزیر امور خارجه آمریکا برای برخورد با ایران، درخواست برای تغییر رژیم بود که توسط اسرائیل و چند کشور عربی حوزه خلیج فارس مورد استقبال قرار گرفت، اما قدرت های بزرگ جهان آن را رد کردند، چرا که هیچ کدام از آنها آمادگی همراهی با ایالات متحده برای جنگ نظامی با ایران را ندارند.
کد خبر: ۱۸۹۳۳۳
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۴۴

صدای ایران - سفیر پیشین آمریکا در عربستان درباره استراتژی جدید امریکا علیه ایران به پرشیا دایجست گفت: "استراتژی" وزیر امور خارجه آمریکا برای برخورد با ایران، درخواست برای تغییر رژیم بود که توسط اسرائیل و چند کشور عربی حوزه خلیج فارس مورد استقبال قرار گرفت، اما قدرت های بزرگ جهان آن را رد کردند، چرا که هیچ کدام از آنها آمادگی همراهی با ایالات متحده برای جنگ نظامی با ایران را ندارند.

دونالد ترامپ سرانجام به وعده انتخاباتی خود عمل کرد و از توافق چند جانبه هسته ای ایران خارج شد. اقدام او با مخالفت اکثریت کشورهای جهان از جمله اتحادیه اروپا، چین و روسیه مواجه شد. رئیس جمهور روحانی اعلام کرده اگر سایر اعضای توافق برجام تضمین دهند که منافع ایران حفظ شود، همچنان در توافق می ماند. اما جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، گفته است: "ممکن است" تحریم های ثانویه اعمال شده علیه شرکت های اروپایی در نتیجه خروج آمریکا از توافق هسته ای ایران، وجود داشته باشد. با این حال اتحادیه اروپا از اجرای مقررات بازدارنده در برابر تحریم های ثانویه آمریکا سخن گفته است که البته ظاهرا بیشتر برای شرکت های کوچک و متوسط کاربرد خواهد داشت.

خبرنگار پرشیا دایجست درباره آخرین تحولات توافق برجام گفتگویی با چارلز فریمن دیپلمات پیشین امریکا انجام داده است. فریمن به عنوان سفیر ایالات متحده در عربستان سعودی از سال 1989 تا 1992 خدمت کرده است. متن کامل این مصاحبه را در ادامه می خوانید.

آیا می توان گفت اگر اروپا، روسیه و چین در برابر اقدام غیر حقوقی ترامپ در خروج یک جانبه از یک توافق چند جانبه کوتاه بیایند، پایه یک رویّه بین المللی در نقض تعهدات دولت ها را بنیان خواهند گذاشت؟ به عبارتی بعد از این هر دولتی می تواند در نقض تعهدات بین المللی خود، به اقدام ترامپ در خروج از برجام استناد کند و آن را مشروع جلوه دهد.

اصل PACTA SUNT SERVANDA (توافقنامه ها باید حفظ شوند) پایه و اساس قوانین بین المللی و وحدت است که بدون آن جامعه ملل و صلح و ثبات بین المللی وجود نخواهد داشت. لغو گستره وسیعی از توافقنامه های بین المللی توسط ترامپ به این اصل بی توجهی و آن را با یکجانبه گرایی انحصاری جایگزین می کند. ترامپ استدلال می کند که او مقید به پایبندی به تصمیمات یا تعهدات پیشینیان خود به عنوان یک رئیس جمهور نیست چرا که آنها بر اساس قانون اساسی ایالات متحده از قدرتشان تخطی کرده اند. با این حال، خود او هیچ احترامی برای قانون اساسی یا سنت های جمهوری آمریکا، که قدرت اجرایی را به نهاد ریاست جمهوری اعطا می کند، نه به شخص رییس جمهور، قائل نیست.

اثر عملی موضع ترامپ این است که هر گونه تعهد ایالات متحده را در سطح بین المللی مورد بازخواست قرار دهد تا سرخودانه حق یک جانبه برای اصلاح این تعهدات را به طور قطعی اظهار کند. هم اکنون هیچ کس که در حال عقد قرارداد با مقامات آمریکایی است نمی تواند اطمینان حاصل کند که جانشینان آینده، به تعهدات خود عمل خواهند کرد یا خیر. این امر حتی در مورد حزب گرایی افراطی که سیاست آمریکا را در برگرفته است بیشتر نمود دارد.

بی احترامی ترامپ به قانون اساسی و سایر قوانین از آنجا مشخص شد که سناتور کاتن در مارس 2015 ترتیبی اتخاذ کرد که همکارانش نامه ای به مقامات ایرانی ارسال کنند که در آن قدرت را از رئیس جمهور وقت، باراک اوباما برای منعقد کردن توافقنامه های بین المللی از طرف ایالات متحده سلب کرد. با توجه به نقش مرکزی ایالات متحده در امور جهانی در قرن گذشته، این موضع رئیس جمهور ترامپ و طرفداران او، منجر به از بین رفتن نظم جهانی می شود که آمریکایی ها و دیگران بیش از هشت دهه آن را بنا کرده اند. این موضع دولت ترامپ به شدت از تأثیر نفوذ بین المللی ایالات متحده کاسته است و نظم جهانی را به سوی آشفتگی فزاینده، هم مرز با هرج و مرج سوق می دهد.

توافق هسته ای ایران اکنون به موضوعی حیثیتی برای اتحادیه اروپا نیز تبدیل شده است. اگر اروپا نتواند منافع و دیدگاههای خود را فارغ از رویکرد ترامپ پیش ببرد، جایگاه سیاسی آن در جهان تضعیف خواهد شد. آیا اروپا حاضر است ریسک مخالفت با ترامپ (نه به خاطر ایران، بلکه برای حفظ جایگاه خود) و پیامدهای آن را بپذیرد؟

ضعف بزرگ اروپا ناتوانی آنها در ایجاد و اجرای تصمیمات سیاسی در بازه زمانی مشخص است. ساختارها و شیوه های تصمیم گیری ناکارآمد اتحادیه اروپا مانع از نقش آفرینی آنها در امور بین الملل که متناسب با تاثیر آنها در اقتصاد جهانی، تأثیر تاریخی در سایر مناطق و ارزش های سیاسی قابل تحسین آنها است، شده است. تاکنون، علیرغم تلاش های جدی برخی از رهبران اروپایی برای ایجاد یک پایه مستقل اروپایی در برجام، این کار بی ثمر بوده است.

اتحادیه اروپا برای عملی کردن پیشنهاداتش برای بیرون نگه داشتن خود و ایران از بازگشت تحریم های یک جانبه توسط ایالات متحده، مجبور است با چین و دیگر قدرت های بزرگ اقتصادی برای ایجاد یک سیستم ارزی و بانکی مستقل از دلار آمریکا همکاری کند. سختی های ناشی از تحریم های ایالات متحده احتمالا در زمان مناسب باعث توسعه چنین سیستم بدون دلار برای معاملات تجاری و سرمایه گذاری می شود، اما این نیاز به زمان دارد. هیچ نشانه ای وجود ندارد که چنین سیستمی در کوتاه مدت، یعنی به موقع برای جلوگیری از آسیب شدید روابط اروپا با ایران، ظاهر شود.

مایک پمپئو وزیر خارجه امریکا هفته گذشته به تشریح استراتژی جدید آمریکا در قبال ایران پرداخت و با طرح 12 شرط برای ایران خواستار حمایت دیگر کشورها از این استراتژی و ائتلاف علیه ایران شد. با توجه به باقی ماندن ایران در برجام و حمایت اکثر کشورهای جهان از این توافق، تشکیل ائتلاف جهانی علیه ایران تا چه اندازه موفق خواهد بود؟

"استراتژی" وزیر امور خارجه آمریکا برای برخورد با ایران، درخواست برای تغییر رژیم بود که توسط اسرائیل و چند کشور عربی حوزه خلیج فارس مورد استقبال قرار گرفت، اما قدرت های بزرگ جهان آن را رد کردند، چرا که هیچ کدام از آنها آمادگی همراهی با ایالات متحده برای جنگ نظامی با ایران را ندارند.

بعد از خروج آمریکا از برجام، اسرائیل حملات متعددی علیه مناطقی از سوریه که مستشارین نظامی ایران در آنجا حضور دارند انجام داد که طی آن چندین نظامی ایرانی کشته شدند. هدف اسرائیل از این اقدامات در چنین برهه زمانی چیست؟

اسراییل به برتری نظامی بی قید و شرط و آسیب ناپذیری در منطقه شام عادت دارد. تحکیم نفوذ ایران در سوریه و لبنان، مسلح کردن حزب الله و سایر طرفداران جمهوری اسلامی با سلاح هایی که می تواند به اسرائیل حمله کنند و اعزام نیروهای ایرانی به پایگاه های سوریه، توسط اسرائیل به عنوان یک رویداد تعیین کننده دیده می شود که باید با آن مقابله کرد. اسراییل هرج و مرج و آشفتگی در سوریه و لبنان را به ثبات ترجیح می دهد و قصد آنها از حملاتشان دائمی کردن آشفتگی در آنجا و جلوگیری از برقراری دوباره قدرت دولتی تاثیرگذار است. اسرائیل همچنین تلاش می کند تا ایران را به حملات متقابل تحریک کند تا امریکا را نیز وارد جنگ کند.

در منطقه ما علاوه بر کشورهایی که بمب اتمی دارند (هند، پاکستان، روسیه و اسرائیل) کشورهایی همچون عربستان هستند که موشک هایی با بُرد بسیار بیشتر از بُرد موشک های ایران دارند. چرا مخالفت آمریکا صرفا با موشک های ایران است؟ در حالی که ایران اعلام کرده این موشک ها کاربرد دفاعی دارند.

پایداری احمقانه، آفت ذهن های کوچک است.

نظر شما