شمارش معكوس براي اعدام پدرخوانده
مرد جنايتكار كه فرزندخوانده خود را به طرز هولناكي در مدرسه به قتل رسانده بود با تاييد حكم اعدامش به زودي به دار مجازات آويخته ميشود.
مرد ميانسال نگاهي به تابلو انداخت. روي آن نوشته شده بود «رييس» چند ضربهيي به در زد و وارد اتاق شد. مردي با لباس نظامي پشت ميز نشسته بود. مرد ميانسال چند قدمي جلو رفت و بدون آنكه سوالي از او پرسيده شود، گفت: «پسر همسر سابقم را كشتهام.» مرد ميانسال نگاهي به رييس كلانتري انداخت و ادامه داد: «پشيمانم و ميخواهم خودم را تسليم كنم.» به اين ترتيب مرد ميانسال بازداشت و در تحقيقات صورت گرفته مشخص شد كه ساعاتي قبل او دست به جنايتي هولناك زده است.
جنايت براي انتقام
17 شهريور امسال و لحظاتي پس از به صدا درآمدن زنگ مدرسهيي در قزوين مرد ميانسالي درحالي كه كلاه كاسكت به سر داشتم وارد حياط مدرسه شد و به سمت پسر بچهيي رفت. اميد، پسر همسر سابقش بود و او دست اميد را گرفت و به بهانه آب خوردن او را به سمت آبخوري مدرسه برد. لحظاتي بعد مرد ميانسال درحالي كه دستها و لباسهايش خوني بود از سرويس بهداشتي بيرون آمد و مدرسه را ترك كرد. پنج دقيقه بعد جسد خونين اميد در سرويس بهداشتي پيدا شد و به اين ترتيب كارآگاهان جنايي و بازپرس ويژه قتل قزوين وارد عمل شدند و تحقيقات آغاز شد. بررسيها براي يافتن مرد ميانسال ادامه داشت تا اينكه ساعاتي بعد او خود را به كلانتري در قزوين رساند و تسليم شد.
مرد ميانسال كه قاسم نام داشت در رابطه با انگيزه خود از اين جنايت هولناك گفت: «چند سال قبل پدر اميد، در تصادف جانش را از دست داد و من با اينكه متاهل بودم با مادر اميد به طور موقت ازدواج كردم. اما بعد از مدتي به خاطر مشكلات مالي از هم جدا شديم، بعد از آن چندين بار به سراغ مادر اميد رفتم تا دوباره با هم ازدواج كنيم اما او قبول نكرد. من و مادر اميد برسر همين موضوع با هم اختلاف داشتيم و اين اختلاف و درگيري به جايي كشيد كه مادر اميد از من به اتهام تهديد و ايجاد مزاحمت شكايت كرد. با اينكه شكايت او به جايي نرسيد اما من از او كينه به دل گرفتم، او تمام محبتهايي كه در حقش كرده بودم را فراموش كرده بود. سرانجام وقتي ديدم اصرارهاي من به جايي نميرسد تصميم گرفتم از او انتقام بگيرم. روز حادثه به مدرسه اميد رفتم و در مقابل مدرسه منتظر ماندم تا مدرسه تعطيل شود. وقتي زنگ تعطيلي مدرسه خورد با كلاه كاسكتي كه بر سر داشتم وارد مدرسه شدم و اميد را به داخل سرويس بهداشتي برده و به قتل رساندم. بعد از آن هم فرار كردم اما عذاب وجدان باعث شد تا خودم را معرفي كنم.
با اعتراف قاسم به جنايت او به بازسازي صحنه جنايت پرداخت و پرونده او پس از صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري استان قزوين رفت تا قاسم در مقابل 5 قاضي به دفاع از خود بپردازد. باتوجه به حساس بودن مساله، رسيدگي به اين پرونده به صورت ويژه انجام و او در وقت فوقالعاده محاكمه شد.
قاسم صبح چهارشنبه 21خرداد در شعبه دوم دادگاه كيفري استان قزوين پاي ميز محاكمه رفت. مادر و پدر بزرگ اميد خواستار قصاص قاتل شدند و قاسم هم پس از پذيرفتن جرمش جزييات جنايت را بيان كرد. درنهايت دادگاه حكم قصاص او را در ملأ عام صادر كرد. با تاييد اين حكم از سوي قضات ديوان عالي كشور قرار است به زودي اين مرد در ملأ عام به دار مجازات آويخته شود.