علل موثر در فروپاشی یک زندگی
استاد دانشگاه مازندران گفت: هرچند برخی انسان ها به خاطر وضعیت بد اقتصادی دچار مشکلاتی شده و به طلاق متمایل می شوند، اما مشکلات اقتصادی با همه اهمیتی که دارد، آیتم نخست در فروپاشی یک زندگی نیست.
به گزارش صدای ایران از ایسنا، استاد دانشگاه مازندران گفت: هرچند برخی انسان ها به خاطر وضعیت بد اقتصادی دچار مشکلاتی شده و به طلاق متمایل می شوند، اما مشکلات اقتصادی با همه اهمیتی که دارد، آیتم نخست در فروپاشی یک زندگی نیست.
جواد کیاکجوری با بیان این که در دنیای جدید و امروزی باید بر مقوله ازدواج تمرکز بیشتری داشت، اظهار کرد: وقتی از ازدواج صحبت می کنیم؛ توجه ما به سمت تاسیس مفهومی با عنوان خانواده می‌رود؛ نهادی که قدمت آن به درازای تاریخ است.
وی با اشاره به تعریف "مالینوفسکی" از خانواده یادآور شد: ازدواج و خانواده واحدی مرکب از پدر و مادر است که از طریق پیمانی قانونی با هم وصلت کرده و توسط آیین‌های دینی که خانواده را به صورت یک واحد اخلاقی در می‌آورد، محاط شده‌اند.
کیاکجوری با اشاره به این که زمانی انسان سنتی پا به عالم و ساحت مدرن می گذارد تغییرات بسیاری در زندگی اش اتفاق می افتد، خاطرنشان کرد: ازدواج نیز با ورود انسان سنتی به دنیای مدرن و فراتر از آن در پسامدرن دچار تحولات بسیاری شد. یکی از ویژگی‌های زیستن انسان مدرن و فرا مدرن بی رونق شدن نهاد است؛ خانواده که ظاهرا از مفاهیم اصلی و اصیل تاریخ، خاصه در دنیای سنت بود در دنیای عصر مدرنیته کم رونق و در عصر پسامدرن به سمت بی‌رونقی می‌رود و پدیده طلاق و نرخ بالای آن جدی‌ترین پیامد آن است.
کیاکجوری با اشاره به این‌که شاید مفهومی که امروزه سریعا از ذهن مردم در مورد علت طلاق می‌گذرد، عامل اقتصاد است، افزود: هرچند برخی انسان ها به خاطر وضعیت بد اقتصادی دچار مشکلاتی شده و به طلاق متمایل می شوند، اما مشکلات اقتصادی با همه اهمیتی که دارد، آیتم نخست در فروپاشی یک زندگی نیست.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: قطعا رونق اقتصادی باعث رونق زندگی خواهد بود اما اقتصاد عامل دست چندم در مورد علل طلاق در این عصر است؛ با یک مشاهده میدانی در دادگاه های خانواده می توان دریافت غالب زوج هایی که از هم جدا می‌شوند وضعیت مالی مطلوبی هم داشته‌اند.
کیاکجوری با اشاره به این نکته که در گذشته انسان ها هبوط شان به این دنیا را دارای هدف و غایتی می دانستند خاطرنشان کرد: اما در دنیای پست مدرن این مفاهیم شکسته می شود و در آن انسان ها گمان می کنند که تعهدی برای سعادت بشری ندارند. با این تفکر یکی از ارکان سعادت بشری که در گرو ترویج نهاد خانواده و ازدواج است بی معنی تلقی می شود و چون در دنیای پست مدرن، فرد رابطه ای بین ازدواج خود و سعادت بشری نمی‌بیند، هرگاه از زندگی لذتی نبرد به آسانی بطلان پیمان ازدواج را اعلام کرده و طلاق می‌گیرد.
جواد کیاکجوری با بیان این که در دنیای جدید و امروزی باید بر مقوله ازدواج تمرکز بیشتری داشت، اظهار کرد: وقتی از ازدواج صحبت می کنیم؛ توجه ما به سمت تاسیس مفهومی با عنوان خانواده می‌رود؛ نهادی که قدمت آن به درازای تاریخ است.
وی با اشاره به تعریف "مالینوفسکی" از خانواده یادآور شد: ازدواج و خانواده واحدی مرکب از پدر و مادر است که از طریق پیمانی قانونی با هم وصلت کرده و توسط آیین‌های دینی که خانواده را به صورت یک واحد اخلاقی در می‌آورد، محاط شده‌اند.
کیاکجوری با اشاره به این که زمانی انسان سنتی پا به عالم و ساحت مدرن می گذارد تغییرات بسیاری در زندگی اش اتفاق می افتد، خاطرنشان کرد: ازدواج نیز با ورود انسان سنتی به دنیای مدرن و فراتر از آن در پسامدرن دچار تحولات بسیاری شد. یکی از ویژگی‌های زیستن انسان مدرن و فرا مدرن بی رونق شدن نهاد است؛ خانواده که ظاهرا از مفاهیم اصلی و اصیل تاریخ، خاصه در دنیای سنت بود در دنیای عصر مدرنیته کم رونق و در عصر پسامدرن به سمت بی‌رونقی می‌رود و پدیده طلاق و نرخ بالای آن جدی‌ترین پیامد آن است.
کیاکجوری با اشاره به این‌که شاید مفهومی که امروزه سریعا از ذهن مردم در مورد علت طلاق می‌گذرد، عامل اقتصاد است، افزود: هرچند برخی انسان ها به خاطر وضعیت بد اقتصادی دچار مشکلاتی شده و به طلاق متمایل می شوند، اما مشکلات اقتصادی با همه اهمیتی که دارد، آیتم نخست در فروپاشی یک زندگی نیست.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: قطعا رونق اقتصادی باعث رونق زندگی خواهد بود اما اقتصاد عامل دست چندم در مورد علل طلاق در این عصر است؛ با یک مشاهده میدانی در دادگاه های خانواده می توان دریافت غالب زوج هایی که از هم جدا می‌شوند وضعیت مالی مطلوبی هم داشته‌اند.
کیاکجوری با اشاره به این نکته که در گذشته انسان ها هبوط شان به این دنیا را دارای هدف و غایتی می دانستند خاطرنشان کرد: اما در دنیای پست مدرن این مفاهیم شکسته می شود و در آن انسان ها گمان می کنند که تعهدی برای سعادت بشری ندارند. با این تفکر یکی از ارکان سعادت بشری که در گرو ترویج نهاد خانواده و ازدواج است بی معنی تلقی می شود و چون در دنیای پست مدرن، فرد رابطه ای بین ازدواج خود و سعادت بشری نمی‌بیند، هرگاه از زندگی لذتی نبرد به آسانی بطلان پیمان ازدواج را اعلام کرده و طلاق می‌گیرد.
نظر شما