متن نامه عضو پیشین مذاکره کننده آمریکا به مذاکره کنندگان ایرانی
رابرت آینهورن، مذاکرهکننده پیشین هستهای آمریکا که از صاحبنظران نزدیک به محافل سیاستگذاری در ایالات متحده شناخته میشود، در اقدامی قابل توجه به مذاکرهکنندگان ایرانی که در مذاکرات هستهای حضور دارند نامه نوشت که متن آن در فضای مجازی قرار گرفت.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
"شاید برخی از شما اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای ایران مرا از زمانی که عضو هیات مذاکرهکننده آمریکا بر سر برنامه هسته ای ایران بودم به خاطر بیاورید؛ اگرچه من از یک سال پیش تاکنون در دولت ایالات متحده نبودهام اما همیشه روند مذاکرات هسته ای با ایران را دنبال کردهام و باید بگویم اراده و جدّیت تیمهای مذاکرهکننده ایران و آمریکا و در واقع همه اعضای 1+5 برای رسیدن به یک توافق جامع بر سر مساله هسته ای ایران من را تحت تأثیر قرار داده است.
تیم مذاکرهکننده ایران با تمدید مذاکرات فرصتی به دست آورده است که درخصوص منافع خود و چگونگی ادامه مذاکرات با افراد مربوطه در تهران مشورت بیشتری انجام دهد.
من معتقدم تمدید چهارماهه مذاکرات نشاندهنده عزم جدی دو طرف برای رسیدن به یک راهحل درخصوص برنامه هسته ای ایران است؛ تیم مذاکرهکننده شما و همچنین 1+5، همگی خواستار رسیدن به یک توافق جامع تا تاریخ 20 جولای بودند که البته به دلیل باقی ماندن اختلافات جدی بر سر راکتور آب سنگین اراک و تأسیسات فردو این امر محقق نشد که به نظر من این وقفه پیش آمده در مذاکرات یک اشتباه تاریخی بود.
شما بهتر از من میدانید که عملا به دلیل تمدید مذاکرات 4 ماهه، برنامه و فعالیتهای هستهای شما نیز به دلایل مختلفی مثل پیچیدگیهای فنی با کندی در جریان است.
در دوره قبلی مذاکرات که قرار بود دوطرف تا ضربالاجل مشخص شده تا 20 جولای به یک توافق جامع درخصوص برنامه هستهیی ایران دست یابند به دلیل آن که تعداد قابلتوجهی از اختلافات، حتی در زمینههایی که پیشرفتهای جدی حاصل شد، باقیمانده بوده این امر محقق نشد.
شاید بتوان گفت که مهمترین اختلاف ایران و 1+5 بر سر میزان ظرفیت غنیسازی اورانیوم است که ایران میخواهد در راستای یک توافق جامع به دست بیاورد. به نظر من، این مساله «کلید مذاکرات هستهای» است. به این صورت که اگر دو طرف بر سر میزان ظرفیت غنیسازی اورانیوم به توافق برسند؛ توافق در همه زمینههای دیگر نیز ممکن خواهد بود؛ اما در صورتی که در اینباره توافقی حاصل شود به معنای شکست مذاکرات است.
اختلاف موجود در مذاکرات، اختلاف قابل توجهی است؛ ایران خواستار تأسیاست غنیسازی اورانیوم است که بتواند سوخت موردنیاز راکتور هستهیی بوشهر را تأمین کند و همچنین بتواند پس از سال 2021 که قرارداد تأمین سوخت با روسیه پایان مییابد، در ایران سوخت هستهای موردنیازش را تأمین کند.
در مقابل کشورهای 1+5 خواستار کاهش تعداد سانتریفیوژها و درصد غنیسازی اورانیوم هستند، آنها معتقدند که چنین ظرفیتی در غنیسازی برای تأمین سوخت چند راکتور تحقیقاتی منطقی نیست و ایران میتواند قراردا تأمین سوخت هستهای با روسیه را پس از اتمام آن تمدید کند. من مطمئن هستم که برای ایرانیان رسیدن به استقلال در تولید سوخت هستهیی در کوتاهترین زمان ممکن متقاعدکننده است. ایران با توجه به آن که هزینه و زمان زیادی را صرف برنامه هستهایاش کرده است به دستاوردهای اخیر دانشمندان هستهایاش افتخار میکند و معتقد است که تحت معاهده ان.پی.تی استفاده از انرژی هستهای حق بلامانع او است. ایرانیها همچنین براین باورند که دلیل مخالفت غرب با برنامه هستهای ایران سیاسی است و غرب میخواهد که ایران در زمینه واردات اورانیوم غنیشده و کالاهای دیگر به کشورهای غربی وابسته باشد. مردم ایران به برنامه هستهای خود به عنوان نمادی از استقلال، غرور و افتخار ملی مینگرند و شدیدا مخالف تلاش غرب برای کندسازی یا توقف برنامه هستهای ایران هستند. اما جوامع کشورهای غربی دید متفاوتی نسبت به برنامه هستهای ایران دارند و تلاش ایران برای بالابردن ظرفیت غنیسازی اورانیوم را غیرمنطقی و مشکوک میدانند و از خود میپرسند که چرا ایران با تمدید قرارداد تأمین سوخت هستهیی با روسیه به این اختلافات پایان نمیدهد. به دلیل آن که تأمین سوخت هستهای از روسیه هم از جنبه اقتصادی و زمانی برای ایران به صرفهتر است؛ و همچنین در صورتیکه کشورهای 1+5 مایلند که به ایران تضمین دهند که واردات سوخت هستهای به ایران قطع نخواهد شد و ایران حتی میتواند به میزان مصرف چند سال خود سوخت هستهای را انبار کند.
آنها همچنین از خود میپرسند با وجود آن که ایران تنها به یک ظرفیت محدود غنیسازی اورانیوم برای تأمین سوخت چند راکتورهای تحقیقاتیاش نیازمند است، چرا حاضر نیست در چارچوب تفاهمنامه مشترک همکاری، ظرفیت غنیسازی و تعداد سانتریفیوژهای خود را کاهش دهد؟
برخی از کارشناسان مذاکرات هستهیی با ایران اما دیدگاه نرمتری نسبت به مواضع ایران دارند و معتقدند غرب نباید به ترس ایران از وابستگی به غرب بیتوجهی کند و از این لحاظ باید ایران را درک کرد؛ به طوریکه کارشناسان و دانشمندان هستهای ایران بر این باورند که پس از سال 2021 قادرند خودشان در ایران سوخت هستهای را تولید کنند؛ غرب همچنین باید به این نکته توجه داشته باشد که دولت روحانی تحت فشارهای داخلی تندروهای مجلس این کشور است که معتقدند دولت روحانی نباید هیچگونه نرمشی به غرب نشان دهند، حتی در مواردی که پیشنهادات غرب تأمینکننده خواست ایران است.
دیدگاه کاملاً متفاوت دیگری نیز در غرب نسبت به برنامه هستهیی ایران وجود دارد که میگوید: ایران درخواست غرب مبنی بر کاهش ظرفیت غنیسازی اورانیوم را رد میکند و بر گسترش برنامه هستهایاش تا پایان سال 2021 پافشاری میکند که با داشتن توانایی غنیسازی اورانیوم با درصد بالا قابلیت خود را برای ساختن سلاح هستهای ظرف مدت چند هفته حفظ کند.
به طور منطقی ایران به دنبال همراه کردن جامعه جهانی با خواسته خود مبنی بر استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای است که تحت چارچوب معاهده ان.پی.تی خواستار رسیدن به آن است.
اما به دلیل حساسیتهایی که حول برنامه هستهای ایران وجود دارد، مانع نگاه غرب و حتی جامعه جهانی به برنامه هستهای ایران به عنوان یک برنامه کاملا صلحآمیز است.
همانطور که ممکن است شما بدانید، ایالات متحده آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر معتقدند که تا سال 2003، ایران به طرز مخفیانه اقدامات و آزمایشاتی در راستای ساخت سلاح هستهیی انجام داده است. علاوه بر این، آمریکا معتقد است حتی در حال حاضر ایران به دنبال آن است که برنامه هستهایاش را به نحوی انجام دهد که در صورت نیاز ظرف مدت کوتاهی قادر به ساخت سلاح هستهای باشد.
من میدانم که تیم مذاکرهکننده هستهیی ایران به هیچ وجه نمیخواهد که این تفکرات غرب بر قضاوت آژانس درخصوص برنامه هستهیی ایران تأثیر بگذارد.
همچنین از این مساله نیز آگاهم که برخی از ایرانیها بر این باورند نگرانی اصلی آمریکا در مورد برنامه هستهای ایران، موضوعی که آن را «خطر ساخت سلاح هستهای توسط ایران» میخواند، نیست و آمریکا از این مساله به عنوان ابزاری برای از بین بردن استقلال ایران، آن را در تضاد با خواستهها و برنامههای خود در خاورمیانه میداند، استفاده میکند.
اما باید گفت که این طرز تفکر کاملا اشتباه است، نگرانی آمریکا کاملا مربوط به بحث هستهای است و مسائلی در پشت پرده میز مذاکرات وجود ندارد.
معتقدم که تا زمانی که ایران حاضر به دادن امتیازهایی به غرب در راستای اعتمادسازی مبنی بر صلحآمیز بودن برنامه هستهایاش نباشد، توافقی صورت نخواهد گرفت.
مقامات ارشد ایرانی بارها اعلام کردهاند که این کشور است حاضر است در راستای اعتمادسازی بیشتر و رفع ابهام از برنامه هستهایاش با غرب همکاری کند؛ اما آنها باید به این نکته توجه داشته باشند پافشاری ایران بر این مساله که دارای تأسیسات غنیسازی با درصد بالا باشد و از سال 2021 سوخت هستهای مورد نیازش را خود تولید کند، در این صورت ایران قادر خواهد بود که ظرف چند هفته سلاح هستهای تولید کند، این اقدامات ایران نه تنها باعث از بین رفتن نگرانیها و ابهامات پیرامون برنامه هستهای ایران نمیشود بلکه آنها را شدیدتر میکند.
این موضوع که ایران بارها به صورت عمومی اعلام کرده است که برنامه هستهایاش صلح آمیز خواهد ماند، نخواهد توانست که غرب را در اینباره قانع کند.
در حال حاضر دو طرف مذاکره در راستای حل بحث درصد غنیسازی اورانیوم و رسیدن به توافق باید تصمیمات مهمی در اینباره اتخاذ کنند. اگر دو طرف مذاکره با همان مواضع قبلی خود که در ماه جولای در وین اتخاذ کرده بودند، در ماه سپتامبر به میز مذاکره بازگردند با این امید که طرف مقابل بالاخره از مواضع خود عقبنشینی کند؛ قطعاً در هنگام فرارسیدن ضربالاجل در 24 سپتامبر بدون آنکه به نتیجه مشخصی دست یافته باشند، یا باید تصمیم به پایان روند مذاکرات بگیرند یا مذاکرات را بار دیگر تمدید کنند که در آن صورت مورد انتقاد شدید داخلی قرار خواهند گرفت.
در حال حاضر با توجه به مواضع اخیر دوطرف که نتیجه درک متفاوت آنها از ابعاد برنامه هستهای ایران است، رسیدن به یک توافق جامع، مشکل به نظر میرسد.
در حال حاضر که دو طرف در تلاش برای نزدیکتر کردن مواضع خود به یکدیگر هستند، توجه به زمان باقیمانده نیز امری ضروری است که نباید فراموش کرد. در همین راستا پیشنهاداتی در این زمینه ارائه میدهم که امیدوارم مورد توجه دو طرف قرار بگیرد:
1- در طول دوره ذکر شده در تفاهمنامه همکاری مشترک، ظرفیت غنیسازی اورانیوم ایران و تعداد سانتریفیوژهای آن باید به تعدادی محدود از سانتریفیوژهای نسل اول یا تعداد کمتری از سانتریفیوژهای نسل دوم محدود شود که برای تأمین سوخت راکتورهای تحقیقاتی ایران کافی است؛ ایران ملزم به اجرای مفاد تفاهمنامه همکاری مشترک و نیز همکاری با آژانس در راستای بازرسی از تأسیسات هستهای و ابعاد نظامی آن در جهت رفع ابهام خواهد بود.
2- در طول مدت تفاهمنامه همکاری مشترک ایران ملزم به همکاری با کشورهای 1+5 در زمینههایی مثل تغییر و اصلاح ساخت و طراحی راکتور آب سنگین اراک و نحوه تامین سوخت راکتور آب سبکی است که قصد ساخت آن را دارد؛ در قبال موافقت ایران با محدودیتها و نظارتهای آژانس، به ایران اجازه داده میشود که تحقیقات، گسترش و آزمایش درخصوص سانتریفیوژها انجام دهد. به علاوه ایران، با حمایت روسیه میتواند متخصصانی در زمینههای طراحی و ساخت راکتورهای هستهای و نحوه تامین سوخت آن به طور مشترک با روسیه، آموزش دهد.
3- در پایان یافتن تفاهمنامه همکاری مشترک، ایران آزاد است که در صورت تمایل ظرفیت غنیسازی اورانیوم را افزایش دهد که همچنین شامل تولید انبوه، نصب و فعالسازی سانتریفیوژهای پیشرفته که در طول مدت تفاهمنامه در این زمینه تحقیقات انجام داده است، میشود. درحالیکه برخی از محدودیتها پس از پایان یافتن زمان تفاهمنامه باقی خواهد ماند که شامل بازرسی آژانس از تأسیسات ایران میشود.
این پیشنهادات در جهت حل مساله میزان غنیسازی اورانیوم در ایران ذکر شد که البته جزییات آن نیاز به بررسی بیشتر دارد؛ یکی از مهمترین این جزییات مدت تفاهمنامه خواهد بود.
ایران در جهت اعتمادسازی برای غرب که برنامه هستهایاش صلحآمیز است و خواهد ماند میتواند در یک دوره 15 ساله در راستای انجام مفاد تفاهمنامه حرکت کند که به نظر میرسد این دوره 15 ساله در جهت اعتمادسازی کامل در رابطه با برنامه هستهای ایران مناسب خواهد بود.
اما من معتقدم که میزان تمایل ایران برای موافقت با چنین دورهای به این مساله بستگی دارد که در طول تفاهمنامه چه میزان محدودیت علیه این کشور اعمال شود و قادر به انجام چه اقداماتی خواهد بود.
در صورتی که این اقدامات از دیدگاه آنها اقدامات ارزشمندی در پیشرفت روند برنامه هستهایاش باشد، با این دوره موافقت خواهند کرد.
من در این طرح از ایرانیان خواستهام که هدفهای هستهای خود را به تعویق بیاندازند و نه آن که اهداف خود را در این زمینه رها کنند.
درواقع در مدت 15 سالهای که پیشنهاد شد ایران میتواند تحقیقاتش را در زمینه تأمین سوخت هستهای گسترش دهد زیرا این که ایران بتواند تا سال 2011 سوخت هستهای تأمین کند، غیرمنطقی به نظر میرسد.
برنامه کنونی ایران پیشرفت سریع در گسترش، آزمایش، تولید انبوه و نصب سانتریفیوژهای پیشرفته را مطرح کرده است که همه این اقدامات باید بدون حمایت روسیه انجام بگیرد که البته این برنامه ایران کاملا غیرمنطقی است؛ ایران در صورت موافقت با یک دوره 15 ساله، با دادن زمان بیشتر به برنامه هستهایاش در راستای رسیدن به اهدافش اطمینان بیشتری از توانایی خود در زمینه تولید سوخت هستهای به دست خواهد آورد.
در برنامه مطرح شده به هیچ وجه حق ایران در انجام تحقیقات هستهای و تولید ایزوتوپ و نیروی برق مورد نیاز نادیده گرفته نشده است؛ حتی در صورت محدودسازی قابل توجه درصد غنیسازی اورانیوم، ایران قادر خواهد بود سوخت کافی موردنیاز راکتورهای تحقیقاتیاش را تأمین کند.
ایران نباید واردات سوخت هستهای از کشورهای غربی را به عنوان نشانهای از ضعف و وابستگی خود در این زمینه بداند، در حال حاضر ژاپن بیشتر سوخت هستهیی مورد نیازش را از کشورهای دیگر وارد میکند؛ کره جنوبی که هماکنون در حال اجرای یکی از بزرگترین برنامههای هستهای است نیز سوخت موردنیاز خود را وارد میکند.
یکی دیگر از مزیتهای برنامه مطرح شده آن است که باعث تسهیل روابط هستهای ایران و کشورهای 1+5 میشود؛ با احترام به دانش دانشمندان هستهای ایران، این کشور خواهد توانست از تجربیات کشورهای دیگر در این زمینه نیز استفاده کند.
من میدانم که طرحی که پیشنهاد دادهام قطعا برای رضایت منتقدان در ایران کافی نخواهد بود. ممکن است ادعا کنند که این طرح حتی محدودیتهای بیشتری از آن چه که کشورهای 1+5 میخواهند علیه ایران مطرح کرده است؛ اما چنین ادعایی اشتباه است؛ در این برنامه خبری از محدودیتهایی که آمریکا و متحدانش هماکنون علیه ایران اعمال کردهاند همچون (غنیسازی، تحریمها و تأسیسات اراک و فردو) نیست.
مخالفت قابل پیشبینی منتقدان ایران با این طرح؛ این موضوع را هم نادیده میگیرد که این فرصتی است که اقتصاد ایران به حالت نرمال گذشته بازگردد. آمریکا و متحدانش بر این مسأله واقفند که نباید خواست ایران در رسیدن به اهداف هستهای که آن را حق مسلم خود میدانند را نادیده بگیرند، اما ایرانیان نیز نباید عزم و جدیت دولت آمریکا در رسیدن به توافقی که همه استانداردهای لازم برای اعتمادسازی درخصوص این که برنامه هستهیی ایران صلحآمیز است و خواهد ماند را نادیده بگیرند.
میتوان گفت دو طرف مذاکره، آمریکا و ایران خواستار رسیدن به یک توافق جامع هستند اما دو طرف نمیخواهند به هر قیمتی این توافق حاصل شود؛ من معتقدم که دو طرف ترجیح میدهند از میز مذاکره دور شوند تا آن که به توافقی دست یابند که با نیازهای آنها در تضاد باشد. در حال حاضر شاید دیدگاههای موجود نسبت به نتیجه مذاکرات مناسب نباشد؛ اما من اطمینان دارم که شما، تیم مذاکرهکننده ایران، به همراه همتایان سیاسی خود در مذاکرات همه تلاش خود را به کار خواهید گرفت تا به توافقی دست یابید که برای دوطرف یک موفقیت محسوب شود.
براساس تجربیاتی که تاکنون کسب کردهام موافق به کاربردن کلمه «آخرین فرصت» نیستم. اما معتقدم که این شاید بهترین فرصتی است که میتوان از آن برای حل مشکلات و مسائلی استفاده کرد که آمریکا و ایران را در بسیاری از زمینهها برای مدت طولانی جدا کرده است؛ در صورت از دست رفتن این فرصت ممکن است مشکلات دیگری نیز پیش آیند و اوضاع نیز بدتر از گذشته شود.
برای شما، تیم مذاکرهکننده ایران و همتایان سیاسی خود که در هفتهها و ماههای آینده در مذاکرات شرکت میکنند، آرزوی موفقیت دارم."