پالایش گفتمانی ضرورت تداوم اصلاح طلبی
رضا قاسم پور عضو شورای مرکزی حزب اراده ملت ایران در یادداشتی به مناسبت سالروز دوم خرداد نوشت:
رضا قاسم پور عضو شورای مرکزی حزب اراده ملت ایران در یادداشتی به مناسبت سالروز دوم خرداد نوشت:
پیشینه اصلاحطلبی در ایران
بارقه های اولیه تفکر اصلاحطلبی ما به بعد از جنگهای ایران و روس مرتبط است. برداشت نیاکان شکست خورده ما از اصلاح طلبی، تغییرات آرام و تدریجی وضعیت افلیج روز، به وضعیت مطلوب تمدن غرب بود. امیرکبیر، عباس میرزا و... را میتوان از بنیانگذاران فکری و عملی اصلاحات برشمرد
روشنفکران و ترقیخواهان حوالی انقلاب مشروطه، مفهوم اصلاحات را بسط و گسترش دادند. گرچه در اجرای آن توفیق چندانی از سوی مشروطهخواهان حاصل نشد، ولی در تحکیم و نهادینه کردن الزامات و مفاهیم اصلاحطلبی نقش مهمی ایفا نمودند، به طوری که برخی از هدفگذاری های آنها (تجددخواهی، نوسازی و...) خواسته و ناخواسته به دست خاندان پهلوی هرچند به طور نیمبند اجرا شد.
بعد از انقلاب از سال ۶۵ ,۶۶ جریان موسوم به چپ خط امامی با رویکردی محافظهکارانه مدعی اصلاحات شدند و در مجلس سوم با شعار نصبالعین کردن اندیشههای امام خمینی (ره) گفتمان خود را رسمیت بخشیدند
اما اصلاحطلبی دوم خرداد ۷۶ تفاوتهای عمدهای با اصلاحات ۶۵ داشت. دموکراسی خواهی، مردمسالاری، تلفیق سنت و مدرنیته، آزادی احزاب، گردش آزاد اخبار و اطلاعات، تأکید بر تخصصگرایی، شایستهسالاری، تاکید بر دیانت رحمانی اسلام و... حکایت از گفتمانی متفاوت در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... میکرد
اصلاحطلبی؛ روش یا ایدئولوژی؟!
پوپر معتقد است که اصلاحطلبی، تمرکز بر اهداف مشخص و کوتاهمدت و سیاستگذاری برای رسیدن به آنهاست، نه تعقیب ایدهآل های مجرد و دست نیافتنی.
با توجه به این تعریف اصلاح طلبی کوششی برای رفع بدبختیهای عینی است نه تلاش برای برآوردن ایدهآلهای ناکجاآبادی!
وجه تمایز گفتمان اصلاحات از اصولگرایان
برای اصلاحطلبان اصل ششم قانون اساسی (حکومت مبتنی بر رأی مردم) فصلالخطاب میباشد
تلاش برای استیفای حقوق اقوام، اقلیتها، حقوق برابر جنسیتی، پرداختن به مطالبات فرهنگیان و دانشجویان بعنوان موتور محرکه جریان اصلاحات، پایبندی به شاخصهای دموکراسی، پاسخگویی قوای سهگانه، حق مشارکت سیاسی، آزادیهای شهروندی، قانونمداری، انتخابات آزاد، پرهیز از خشونت و توسل به روشهای مدنی، تقدسزدایی از نظام سیاسی و قدرت حاکمه، گردش قدرت با صندوق رای، مبارزه با فساد، توجه به کرامت انسانی، تعامل با دنیا، پاکدستی، سلامت مالی و اخلاقی و... مرز بین اصلاحطلبان با گفتمان اصولگرایان می باشد. فارغ از اینکه دولت احمدینژاد باعث شرمندگی گفتمان اصولگرایی شده است، المانهای یاد شده در گفتمان اصولگرایان یا غایبند و یا کم فروغ
رأی و نظر اکثریت در گفتمان اصلاح طلبی بسان پارادایام اصولگرایی تزئینی تلقی نمی شود.
پیشینه اصلاحطلبی در ایران
بارقه های اولیه تفکر اصلاحطلبی ما به بعد از جنگهای ایران و روس مرتبط است. برداشت نیاکان شکست خورده ما از اصلاح طلبی، تغییرات آرام و تدریجی وضعیت افلیج روز، به وضعیت مطلوب تمدن غرب بود. امیرکبیر، عباس میرزا و... را میتوان از بنیانگذاران فکری و عملی اصلاحات برشمرد
روشنفکران و ترقیخواهان حوالی انقلاب مشروطه، مفهوم اصلاحات را بسط و گسترش دادند. گرچه در اجرای آن توفیق چندانی از سوی مشروطهخواهان حاصل نشد، ولی در تحکیم و نهادینه کردن الزامات و مفاهیم اصلاحطلبی نقش مهمی ایفا نمودند، به طوری که برخی از هدفگذاری های آنها (تجددخواهی، نوسازی و...) خواسته و ناخواسته به دست خاندان پهلوی هرچند به طور نیمبند اجرا شد.
بعد از انقلاب از سال ۶۵ ,۶۶ جریان موسوم به چپ خط امامی با رویکردی محافظهکارانه مدعی اصلاحات شدند و در مجلس سوم با شعار نصبالعین کردن اندیشههای امام خمینی (ره) گفتمان خود را رسمیت بخشیدند
اما اصلاحطلبی دوم خرداد ۷۶ تفاوتهای عمدهای با اصلاحات ۶۵ داشت. دموکراسی خواهی، مردمسالاری، تلفیق سنت و مدرنیته، آزادی احزاب، گردش آزاد اخبار و اطلاعات، تأکید بر تخصصگرایی، شایستهسالاری، تاکید بر دیانت رحمانی اسلام و... حکایت از گفتمانی متفاوت در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... میکرد
اصلاحطلبی؛ روش یا ایدئولوژی؟!
پوپر معتقد است که اصلاحطلبی، تمرکز بر اهداف مشخص و کوتاهمدت و سیاستگذاری برای رسیدن به آنهاست، نه تعقیب ایدهآل های مجرد و دست نیافتنی.
با توجه به این تعریف اصلاح طلبی کوششی برای رفع بدبختیهای عینی است نه تلاش برای برآوردن ایدهآلهای ناکجاآبادی!
وجه تمایز گفتمان اصلاحات از اصولگرایان
برای اصلاحطلبان اصل ششم قانون اساسی (حکومت مبتنی بر رأی مردم) فصلالخطاب میباشد
تلاش برای استیفای حقوق اقوام، اقلیتها، حقوق برابر جنسیتی، پرداختن به مطالبات فرهنگیان و دانشجویان بعنوان موتور محرکه جریان اصلاحات، پایبندی به شاخصهای دموکراسی، پاسخگویی قوای سهگانه، حق مشارکت سیاسی، آزادیهای شهروندی، قانونمداری، انتخابات آزاد، پرهیز از خشونت و توسل به روشهای مدنی، تقدسزدایی از نظام سیاسی و قدرت حاکمه، گردش قدرت با صندوق رای، مبارزه با فساد، توجه به کرامت انسانی، تعامل با دنیا، پاکدستی، سلامت مالی و اخلاقی و... مرز بین اصلاحطلبان با گفتمان اصولگرایان می باشد. فارغ از اینکه دولت احمدینژاد باعث شرمندگی گفتمان اصولگرایی شده است، المانهای یاد شده در گفتمان اصولگرایان یا غایبند و یا کم فروغ
رأی و نظر اکثریت در گفتمان اصلاح طلبی بسان پارادایام اصولگرایی تزئینی تلقی نمی شود.
همچنین شعار مترقی ایرانب رای تمام ایرانیان جبهه مشارکت مهمترین شعار دوره ۸ ساله اصلاحات سیدمحمد خاتمی بود.
فقدان استراتژی اصلاحطلبان
استراتژی، نقشه راه تا رسیدن به هدف است. با این تعریف ساده از استراتژی باید اعتراف کنیم که ما راهکارهای مشخص و مدونی برای برخورد با پدیدههایی چون اختلاسهای نجومی، فساد سازمان یافته، مطالبات فرهنگیان، دروغ، تقلب، رابطه سالاری، فقدان پاسخگویی مسئولین و... نداریم.
اگر هم در مقاطعی واکنشهایی مقطعی برای تسکین موقتی دردهای مردم داشته ایم، تنها تاکتیکهای بدون استراتژی مشخص بودهاند و نتیجه این فقدان راهبرد، سرگردانی و نهایتا سرخوردگی، انفعال و رویگردانی توده مردم و حتی برخی از ترقیخواهان جبهه اصلاح طلبی بوده و است.
اصلاحات مرد زنده باد اصلاحات
این جمله نامیرای حجاریان تئوریسین اصلاحات میباشد. علیرغم تمام اشکالات راهبردی، روشن نبودن مرزبندی ها و فقدان استراتژی مشخص، فرصتطلبی و عافیتطلبی برخی چهرههای سنگر گرفته در زیر عبای سید محمد خاتمی و... اصلاحات کم هزینهترین و عقلانیترین روش برای تحقق دموکراسی در کشور ماست.
وخامت وضعیت اقشار فرودست جامعه و تبلور نارضایتیها در دیماه ۹۶ و عبور اعتراضات از خطوط قرمز نظام و حیطه های اصلاحطلبی، لزوم بازنگری و ضرورت نقد بیرحمانه جریان اصلاح طلبی، تبیین و بازتعریف منطق_اصلاحطلبی را دو چندان میکند.
عبور از رابطه مرید و مرادی و پرهیز از #بتسازی از رهبران اصلاحات و عبور از مرزهای نخنمای #تقدسزایی برای آنها از لوازمات این دگردیسی مثبت می باشد.
اصلاحات قائم به شخص نبوده و منشی است تاریخی و غیرقابلمصادره توسط اشخاص و احزاب مشخص و معین.
محکوم کردن نقادان و نگاه ایدئولوژیک به اصلاحات، باعث انسداد، انفعال و فروپاشی تدریجی اصلاحات راستین خواهد شد.
درصورت عدم سپردن امور به اصلاحطلبان باورمند، عدم توجه بهنگام به مطالبات معیشتی اقشار فرودست، کارگران، فرهنگیان و... باید فاتحه اصلاحات را برای همیشه خواند.
خبرهای مرتبط
نظر شما