پسر 11 ساله به جرم آزار جنسی پسر 7 ساله محاکمه شد
پسر 11 ساله در ایرلند به جرم آزار و اذیت جنسی پسر 7 ساله محاکمه شد.
پسر 11 ساله در ایرلند به جرم آزار و اذیت جنسی پسر 7 ساله محاکمه شد.
به گزارش صدای ایران مادر پسر در شرح این ماجرا گفت: پسرم برای بازی به کوچه رفته بود و من هر چند دقیقه یک بار او را چک می کردم اما بعد از مدتی متوجه شدم که در کوچه نیست اول فکر کردم شاید توپش جایی افتاده و یا با دوست و آشنایی در کوچه کناری در حال بازی است، اما دیروقت شد و از او خبری نبود.
من و پدرش خواستیم با پلیس تماس بگیریم که ناگهان پسرم با وضعیتی ناجور وارد خانه شد . او لباس بر تن نداشت و گریه می کرد . هر چی ازش میپرسیدیم که چه اتفاقی افتاده از شدت ترس و اضطراب فقط می لرزید و گریه می کرد و مثل هذیون بارها با خود تکرار می کرد تورو خدا با من کاری نداشته باش، من اذیت میشم، من میترسم. ما اول متوجه نشدیم پسرم چه اتفاقی برایش افتاده اما حدس این قضیه که چه شده زیاد سخت نبود اما صبر کردیم تا خودش برایمان تعریف کند.
به نقل از رکنا، روز بعد پسرم با کلی ترس و لرز تعریف کرد که وقتی داشت بازی می کرد پسری درشت اندام سمتش آمد و گفت: بیا باهم در زمین فوتبال بازی کنیم، پسر من هم به دلیل تنها بودنش خیلی سریع در خواست او را قبول کرد اما خیلی دیر متوجه شد که پسرجوان به جای زمین فوتبال او را به ساختمان نیمه کاره برده بود. او دست و پای پسرم را با ضرب و شتم بست و مورد آزار و اذیت قرار داده بود.
با اعترافات پسر و تحقیقات پلیس توانستند پسر جوان را دستگیر کنند اما حکم او هنوز مشخص نشده است.
به گزارش صدای ایران مادر پسر در شرح این ماجرا گفت: پسرم برای بازی به کوچه رفته بود و من هر چند دقیقه یک بار او را چک می کردم اما بعد از مدتی متوجه شدم که در کوچه نیست اول فکر کردم شاید توپش جایی افتاده و یا با دوست و آشنایی در کوچه کناری در حال بازی است، اما دیروقت شد و از او خبری نبود.
من و پدرش خواستیم با پلیس تماس بگیریم که ناگهان پسرم با وضعیتی ناجور وارد خانه شد . او لباس بر تن نداشت و گریه می کرد . هر چی ازش میپرسیدیم که چه اتفاقی افتاده از شدت ترس و اضطراب فقط می لرزید و گریه می کرد و مثل هذیون بارها با خود تکرار می کرد تورو خدا با من کاری نداشته باش، من اذیت میشم، من میترسم. ما اول متوجه نشدیم پسرم چه اتفاقی برایش افتاده اما حدس این قضیه که چه شده زیاد سخت نبود اما صبر کردیم تا خودش برایمان تعریف کند.
به نقل از رکنا، روز بعد پسرم با کلی ترس و لرز تعریف کرد که وقتی داشت بازی می کرد پسری درشت اندام سمتش آمد و گفت: بیا باهم در زمین فوتبال بازی کنیم، پسر من هم به دلیل تنها بودنش خیلی سریع در خواست او را قبول کرد اما خیلی دیر متوجه شد که پسرجوان به جای زمین فوتبال او را به ساختمان نیمه کاره برده بود. او دست و پای پسرم را با ضرب و شتم بست و مورد آزار و اذیت قرار داده بود.
با اعترافات پسر و تحقیقات پلیس توانستند پسر جوان را دستگیر کنند اما حکم او هنوز مشخص نشده است.
خبرهای مرتبط
نظر شما