واکنش روزنامه ها به خروج ترامپ از برجام
خروج مزاحم از برجام، نقش امارات در بحران ارزی ایران، ضرب الاجل ایران برای خروج از برجام، حسینی مکارم و افشانی در فینال «بهشت»، سرقت مسلحانه با شگرد جاسوسی!، رای اعتماد لبنان به مقاومت، مسئولیت انسداد تلگرام با قوه قضاییه، ۳۰۰۰ بار دروغ ترامپ به روایت سناتور آمریکایی، الاکلنگ سکه روی نرخ ۲ میلیون تومان، دوئل دو ایرانی در کن و زخم بی دارویی بر تن تالاسمیها از مواردی است که موضوع یادداشتها و گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
روزنامههای امروز چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت در حالی چاپ و منتشر شدند که اظهارات ترامپ، روحانی و موگرینی حول محور برجام اصلیترین محور خبری آنها محسوب میشود. تقریبا همه روزنامههای امروز تیترهای اول خود را به موضوع خروج آمریکا از برجام و واکنشها به آن اختصاص داده اند و به فراخور نگاههای سیاسی خود نسبت به برجام عناوینی متنوعی را برای گزارشهای خود انتخاب کرده اند.
روزنامه ایران که روزنامه دولت محسوب میشود واکنش روحانی به تصمیم ترامپ در خروج از توافق هستهای را با عنوان برجام بدون مزاحم منعکس کرد و علاوه بر قرار دادن تصویر رئیس جمهور روحانی اظهارات ترامپ را با عنوان ترامپ سند خروج از برجام را امضا کرد و واکنش موگرینی را با عنوان اروپا مصمم به حفاظت از توافق هستهای است پوشش داد. این روزنامه همچنین یادداشتی نوشته علی بیگدلی با عنوان فرصت اروپا برای حفظ برجام منهای امریکا را در تکمیل گزارش خود از آخرین تحولات برجام چاپ کرده است.
روزنامه کیهان که سلسله تیترهای انتقادی در روزهای مختلف درباره برجام انتخاب میکرد برای شماره امروز خود زیر روتیتر بعد از مکیدن تمام امتیازات عنوان «ترامپ برجام را پاره کرد نوبت آتش زدن است» را در مرکز صفحه نخست خود قرار داد. این روزنامه نیز در ستون یادداشت روز خود نوشتهای از ابراهیم کارخانهای رئیس کمیته هستهای مجلس نهم با عنوان چرایی ناکارآمدی و غروب برجام منتشر کرده است.
روزنامه اعتماد که نیم صفحه خود را با تصویری کلوزآپ از ترامپ روانه پیشخوان مطبوعات کرده است تیتر خروج مزاحم از برجام را برای گزارش اصلی خود انتخاب کرده و از قول روحانی عنوان «مردم نگران نباشند» را در کنار آن درج کرده است. این روزنامه همچنین یادداشتی از حسن بهشتیپور با عنوان شعبده ترامپ در صفحه اول خود چاپ کرده است.
روزنامه آفتاب یزد نیز مثل دیگر روزنامهها تیتر یک برجامی دارد و عنوان تصمیم منطقی تهران را بالای تصاویر رئیس جمهور روحانی و فدریکو موگرینی قرار داده است. سرمقاله امروز آفتاب یزد نیز با عنوان تلاش اروپا برای ماندن ایران در برجام به همین موضوع روز اختصاص دارد.
روزنامه همشهری تیتر یک امروزش با عنوان «برجام ماند/ آمریکا رفت» را با فونتی درشتتر و در نیم صفحه نخستی بدون تصویر چاپ کرد. این روزنامه در روتیتر این خبر عدم حمایت اروپا از تصمیم ترامپ مبنی بر خروج آمریکا از برجام را برجسته کرده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
برجام را حیثیتی نکنیم
علی تاجرنیا فعال سیاسی اصلاح طلب طی یادداشتی در روزنامه اعتماد که مثل بیشتر روزنامههای امروز با صفحه نخستی برجامی منتشر شده است نوشت: اگرچه دولت جدید امریکا اعتقادی به برجام ندارد و آن را یک معاهده برد-برد نمیبیند ولی در عین حال نسبت به خروج از برجام رفتار محتاطانهای در پیش میگیرد. مساله خروج از یک معاهده بینالمللی در میان است و خروج از برجام به لحاظ اعتبار برای ایالات متحده خوب نیست. اروپاییها معتقدند نباید این معاهده به هم بخورد. فکر میکنم ترامپ سعی میکند، شرایط را به صورت استخوان لای زخم نگه دارد و از این پیمان بینالمللی خارج نشود. اگر این اتفاق بیفتد، حضور ایران در برجام با تردید جدی مواجه میشود. یکی از اصلیترین طرفهای معاهده برجام امریکا بوده است.
اروپاییها در این مدت نشان دادهاند که در صورت عدم همراهی امریکا حاضر به اتخاذ یک موضع مستقل نیستند و در عمل نشان دادند که با امریکاییها همراه هستند. بحث خروج از برجام باید به عنوان مساله جدی مورد توجه قرار بگیرد. امروز بیش از همه نیازمند این هستیم که تنش خود را با کشورهای مختلف کم کنیم. نباید اقدامات مقابلهجویانه به گونهای باشد که حساسیتزا بشود. البته نباید موضع منفعلی هم داشته باشیم. به این خاطر که اگر امریکاییها تصور کنند که هر فشاری به جمهوری اسلامی باعث عقبنشینی میشود، فشارها افزایش مییابد. رییسجمهور اخیرا نظرش را در مورد به هم خوردن برجام اعلام کرده است. به هر حال آقای روحانی رییس شورای امنیت ملی است و قاعدتا نظرش یک نظر فردی نیست. این مساله بهطور کلی حتما باید با اجزای مختلف نظام هماهنگ شده باشد. ضمن اینکه بهشدت باید از بروز رفتارهای افراطی مخالفان دولت مراقبت بکنیم، در عین حال باید حواسمان باشد که از مجموعه سخنان و مواضع نظام احساس ضعف برداشت نشود. طبیعی است که باید یک صدا در چنین مساله مهمی از تمام جریانات کشور به گوش برسد. کسانی که در داخل کشور رفتارهای تند نشان داده و حساسیتهای بینالمللی نسبت به ایران ایجاد میکنند، عملا پاس گل به امریکا، اسراییل و عربستان میدهند. امریکاییها سعی میکنند در پروژه ایرانهراسی شرایط کشور را سختتر کنند. آقای روحانی نمیتواند با تکروی از بحران برجام عبور کند. هیچ فردی در کشور نمیتواند بدون نظر اجماعی با این نوع مسائل ملی مواجه بشود.
آقای روحانی نیز به عنوان یک فرد کارکشته در عرصه سیاست قصد ندارد مسیر جداگانهای را طی کند. حقیقت این است که نباید موضوع برجام را آنقدر حیثیتی کنیم که نتوانیم نسبت به آن تصمیم عاقلانهای مبتنی بر منافع ملی بگیریم. بدون شک همانطور که برجام در شرایط حاد کشور توفیقی بوده، عدم موفقیت آن برای نظام خسارتزا خواهد بود. این مساله در حدی نیست که بخواهیم تمام مجموعه نظام و دولت را به این مشکل گره بزنیم. برجام هم مثل قطعنامه ٥٩٨ یک مساله حیاتی برای نظام است، اما این به منزله این نیست که با شکست برجام همهچیز را تمام شده ببینیم. جمهوری اسلامی دارای نقاط قوتی در سطح منطقه است و دوستان خوبی در دنیا دارد. این مساله میتواند شرایط را متعادل کند. خیلی مهم است که در کشور به یک انسجام و همرای بودن برسیم. نباید به خاطر منافع فردی و جناحی و برای تضعیف دولت کاری کنند که دشمنانمان در خارج کشور خوشحال شوند.
واقعیت این است که هر میزان که از عمر انقلاب میگذرد، مردم خواهان کارآمدی نظام هستند. هر چقدر این توفیق حاصل نشود، ممکن است دلبستگیشان به مجموعه نظام کاهش یابد. بسیاری از نهادها و طیفهای منتقد درون نظام در مسیر پنج ساله دولت نه تنها کمک نکردند بلکه موانع جدی بر سر راه دولت ایجاد کردند. اگر دولت آقای روحانی موفق نشود، به هیچوجه برای ایران که قصد دارد مستقل از کشورهای بزرگ به حیات خود ادامه دهد، مناسب نیست.
نوبت آزمون صداقت اروپا
دیاکو حسینی کارشناس ارشد مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری در سرمقاله امروز روزنامه ایران نوشت: تصمیم امریکا به خروج از توافق هستهای با ایران نشان دهنده اوج بی توجهی امریکای ترامپ به قوانین و مقررات بینالمللی است. برای ایران غافلگیرکننده نبود کشوری که از ابتدای به قدرت رسیدنش تحت تأثیر سیاستهای داخلی علیه برجام موضعگیری کرد، در برجام باقی بماند؛ بنابراین احتمال خروج امریکا از این توافق همیشه یکی از سناریوهای معتبر برای ایران بوده است، اما نکتهای که شب گذشته و در نتیجه خروج امریکا اتفاق افتاد، اثبات شدن این نکته بود که دولت ترامپ کاملاً تحت تأثیر مشاورههای اشتباه شماری معدود و شکست خورده در جامعه امریکا اقدام به خروج از برجام کرد. یعنی همان کسانی که حاضرند به خاطر چند هزار دلار در نشستهای یک گروهک تروریستی شرکت کنند؛ بنابراین از نظر ایران این اقدام اگرچه غیرقابل پیشبینی نبود، ولی در عین حال نشان دهنده این بود که دولت امریکا به صورت کاملاً غیرمسئولانهای نه فقط در رابطه با ایران بلکه نسبت به متحدان خودش و قوانین بینالمللی عمل میکند.
نکته مهم این است که این تصمیم صرفاً به نفع اسرائیل و نه حتی امریکا بوده است. طبق آمارها قریب به ۶۳ مردم امریکا با خروج این کشور از توافق مخالف بودند. همچنین اکثر نخبگان واشنگتن هم که تجربه بیشتری در عرصه سیاست خارجی دارند، با خروج امریکا از برجام مخالف بودند و آقای ترامپ برخلاف منافع حتی مردم امریکا و نزدیکترین متحدانش عمل کرده است بنابراین اتفاقی که خواهد افتاد، انزوای بیشتر امریکا حتی در میان متحدانش و تحریک کردن سایر کشورهای جهان به اتخاذ سیاستهای مستقل از ایالات متحده در امور امنیتی، سیاسی و حقوقی جهان خواهد بود.
از سوی دیگر تصمیم به خروج از برجام برای ایران هم خوب بود. برجام بدون امریکا امروز به عنوان نمادی از یک نظم نوین جهانی است که میتواند جهان را در معرض آزمایش برای تعاملات با یکدیگر بدون مشارکت امریکا قرار دهد. چنین ظرفیتی بالقوه در برجام وجود دارد و این منوط است به اینکه سایر کشورهای گروه ۱+۵ چگونه با این قانون شکنی برخورد کنند. اگر کشورهای اروپایی بتوانند و علاقهمند به حفظ برجام باشند و این کار را در عمل هم نشان دهند ایران میتواند در برجام باقی بماند و به تعهدات خودش عمل کند. در واقع این امریکاست که با این اقدام خودش را از تمام مزایای مشارکت در نظم جدید جهانی محروم کرده است.
اروپاییها میتوانند از طریق مکانیزمهای مختلفی از برجام حمایت کنند. آنها قبلاً هم این کار را کرده اند و میتوانند از امریکا بخواهند درباره برخی از تحریمها معافیتهایی را برای آنها ایجاد کنند. در واقع این وظیفه اروپاست چنین کاری کند و ایران نباید نگران این مسأله باشد و همان طور که برجام در گذشته نشان دهنده اعتبار چندجانبه گرایی اتحادیه اروپا و به نوعی دستاورد دیپلماسی آنها بوده، بدون امریکا میتواند نشان دهنده استقلال عمل اتحادیه اروپا در سیاستهای جهانی خودش باشد. اروپا میتواند به شرکتهای خود اطمینان دهد با ایران کار کنند بدون اینکه مشمول مجازات امریکا شوند و مسأله این به نحوه تعامل اروپا و امریکا بستگی دارد.
ماندن ایران در برجام اولاً نشانده این است این توافق را به عنوان توافق چند جانبه به رسمیت میشناسد و نه یک توافق دوجانبه بین ایران و امریکا به همین دلیل هم حتی به رغم خروج امریکا از برجام تمایل خود را برای ماندن در برجام اعلام کرد، اما نکته مهم این است که این اعلام تمایل به صورت بی قید و شرط نیست. ایران فقط در شرایطی در برجام باقی میماند که سایر کشورها به تعهد خودشان عمل کنند و مانع از ضربه زدن امریکا به این توافق شوند چنانچه آنها در انجام تعهدات قانونی خودشان موفق نباشند ایران هم تمایلی به ماندن در برجام نخواهد داشت. نکته مهم این است که ایران امروز خود را یک کشور دور اندیش و تابعی از قوانین بین الملل و علاقمند به نظم جهانی از طریق توافقات چند جانبه معرفی کرد. اما این شکیبایی و دوراندیشی در صورتی میتواند پایدار بماند که اروپا به وظابف قانونی خود ادامه دهد. ایران به هر قیمتی در برجام نخواهد ماند دامنه تحمل آن در برجام یک سقف دارد و آن سقف امروز توسط سایر کشورهای ۱+۵ تعیین میشود.
ضرورت اقدام متناظر و متناسب با اقدام آمریکا
محمد سعید احدیان مدیرمسئول روزنامه خراسان نیز به موضوع اعلام خروج آمریکا از برجام اختصاص داد و نوشت:آمریکا از برجام خارج شد و اتحادیه اروپا اعلام کرد که به تعهدات خود عمل خواهد کرد، اما به نظر میرسد موضع آقای روحانی، تامین کننده منافع ملی ما نباشد. مفهوم ترکیب موضع آمریکا و اروپا این است که ما در معاملهای که کردیم بخشی از امتیازهایی راکه در مذاکرات گرفتیم به صورت رسمی از دست دادیم و البته اگر اروپاییها هم به حرف خود عمل کنند، بخشی از امتیازهای گرفته شده را همچنان خواهیم داشت. سوال این است که موضع منطقی ما در قبال این شرایط چه باید باشد که منافع ملی را تضمین کند. در پاسخ به این سوال باید ابتدا به این نکته توجه کرد که با شرایطی که بر منافع محوری بنگاههای اقتصادی حاکم است، تضمینی وجود ندارد که شرکتهای اروپایی متناسب با نظرات سیاستمداران خود (به فرض صداقت در بیان) در برابر فشارهای وزارت خزانه داری آمریکا مقاومت کنند بنابراین آن چه در ادامه ذکر میشود بر این فرض استوار است که ما به صورت روشنی از اجرایی شدن ادامه لغو تحریمهای مربوط به اتحادیه اروپا اطمینان پیدا کنیم.
با این فرض میتوان گفت: از یک طرف بهتر است ایران برای جلوگیری از اجماع علیه خود و استفاده از امتیازاتی که همچنان وجود دارد (که مهمترین آن فروش نفت است) توافقی با پنج کشور دیگر داشته باشد و از طرف دیگر به دلیل از دست دادن بخشی از امتیازاتی که آمریکا ایران را (قبلا به صورت عملی و اکنون رسمی) از آن محروم کرده بود، باید مقابله به مثل کنیم. بعد از خروج آمریکا از برجام، درست است که ماندن ما در برجام ممکن است منطق اقتصادی و هستهای داشته باشد، اما حتما منطق دیپلماتیک نخواهد داشت چرا که بر اساس قاعده حاکم بر بازی بزدل که الگوی حاکم بر مذاکرات هستهای ما را در طول این ۱۴ سال تشکیل میدهد، عدم اقدام متناظر باعث برداشت ضعف و ترس و در نتیجه مقدمه فشار و تحریمهای بیشتر میشود به گونهای که میتوان مطمئن بود با فاصلهای کوتاه آمریکا براساس مکانیزم بازگشت پذیری قطعنامه سازمان ملل را لغومی کند و تحریمهای سازمان ملل را بر میگرداند و در نتیجه حتی همان منافعی راکه باعث میشود ما در برجام باقی بمانیم (یعنی ادامه لغو تحریم های اروپایی) نیز از دست خواهیم داد البته به همراه هزینه بسیار سنگین از دست دادن عزت نفس ملی.
بر اساس آن چه ذکر شد جمع بین دو طرف ماجرا این است که ما حتما باید اقدام متناظر هستهای انجام دهیم، اما بهتر است این اقدام متناسب با این مسئله باشد که ما بخشی از امتیازاتی راکه در برجام گرفتیم همچنان در اختیار داریم بنابراین بر این باورم خلاف نظر آقای رئیس جمهور، ایران قبل از شروع مذاکره با اروپاییها باید عدم پایبندی به برخی از محدودیتهای هستهای را که آمریکاییها را عصبانی میکند، ولی برای اروپاییها قابل قبول است (مثل افزایش ذخایر اورانیوم بیش از عدد تعیین شده در برجام یا اقدام به برخی فعالیتهای تحقیقی فراتر از برجام) اعلام کند و سپس در شرایط مساوی برای هماهنگی و اطمینان از اجرای عملی تعهدات اروپا، روسیه و چین پای میز مذاکره با پنج کشور بنشیند. بدیهی است این مسئله نیز فقط تا زمانی معنی دارد که آمریکا برای لغو قطعنامه سازمان ملل اقدام نکند در این صورت میتوان گفت: آمریکا علاوه بر این که از برجام خارج شده است، برجام را پاره نیز کرده است و در نتیجه باید منتظر به آتش کشیدن اش باشد.