فارین پالسی: ایران ممکن است در اردن شورش به پا کند
فارین پالیسی در گزارشی به قلم داو زاخیم نوشت: ممکن است ایران شورشی مطابق با انچه در بحرین تریب داد، در اردن ترتیب دهد و ملک عبدالله اردن را برانداز کند.
تهران و مسکو در حال تبدیل به میانجی گران خاورمیانه هستند و در این میان روابط اسرائیل با این دو روز به روز در حال ملتهب شدن است.
به گزارش صدای ایران فارین پالیسی در گزارشی به قلم داو زاخیم نوشت: تهران و مسکو در حال تبدیل به میانجی گران خاورمیانه هستند و در این میان روابط اسرائیل با این دو روز به روز در حال ملتهب شدن است.
به گزارش صدای ایران فارین پالیسی در گزارشی به قلم داو زاخیم نوشت: تهران و مسکو در حال تبدیل به میانجی گران خاورمیانه هستند و در این میان روابط اسرائیل با این دو روز به روز در حال ملتهب شدن است.
در ادامه این گزارش آمده است: در حال حاضر یکی از محورهای بحث بین کارشناسان این است که آیا واشنگتن از یک استراتژی مشخصی برای مقابله با جنگ داخلی سوریه برخوردار است یا خیر؟ در حمله موشکی ایالات متحده آمریکا، انگلیس و فرانسه علیه تاسیسات و انبارهای سلاح شیمیایی ادعایی سوریه؛ آن چه که نیاز استراتژیک فوری تری را سرپوش گذاشت، فقدان رویکرد منسجم نسبت به تقابل فزاینده بین اسرائیل و ایران بود.
سرنگونی هواپیمای بدون سرنشین توسط اسرائیل و سپس سرنگون کردن جنگنده اف 16 اسرائیل جز اولین شکست های آن در طی این سال ها بوده است. حمله متعاقب به اهداف ایران در سوریه توسط اسرائیل به بخشی از چالش های ایالات متحده آمریکا تبدیل شده است. روابط بین اسرائیل و روسیه به طور فزاینده پر تنش شده است و این احتمال وجود دارد که ایران بتواند حضور بیشتری در سوریه داشته باشد. این امر می تواند تهدیدی برای اردن هم محسوب شود.
بنابراین محتمل است که اسرائیل با جنگ در سه جبهه از سوی حماس و حزب الله لبنان که مورد حمایت ایران هستند روبرو شود. همچنین حضور ایران در سوریه می تواند زمینه اقدام ایالات متحده آمریکا برای نجات اسرائیل همانند جنگ اعراب – اسرائیل در سال 1973م را فراهم کند.
سیاست اسرائیل از زمان شروع جنگ داخلی (هفت سال گذشته) در سوریه تحت عنوان مداخله محتاطانه مطرح بوده است. این دولت پس از آگاهی نسبت به ارسال تسلیحات پیشرفته به حزب الله لبنان، عملیات نظامی خود در داخل سوریه را آغاز کرد. در جنگ داخلی سوریه ، آن ها در طی چندین سال اول ترجیح می دادند که بشار اسد در قدرت باقی بماند زیرا که نسبت به بدیل آن هراس داشتند.
همچنین اسرائیل از هر گونه تضاد با روسیه بزرگترین حامی اسد خودداری کرده است. اسرائیل علی رغم دشمنی آشکار با ایران، نسبت به حضور تهران در سوریه تا زمانی که صرفا درصدد حفظ اسد بود اقدامی برای تضعیف آن نکرد. این در حالی است که وضعیت اکنون تغییر کرده است و ایران به طور فزاینده در سوریه متمرکز شده است و به زودی هم تصمیمی برای خروج از این کشور ندارد. در مقابل ایران درصدد حضور دائم در قلمرو سوریه است. همچنین نسبت به اینکه روسیه بتواند مانع از نفوذ ایران گردد نگرانی وجود دارد زیرا اکنون به نظر می رسد که روس ها یا تمایلی به کاهش نفوذ ایران در سوریه ندارند یا قادر به انجام این کار نیستند.
موضع رسمی اسرائیل اکنون این است که مسکو وضعیت خطرناک فعلی را درک کند و در عملیات اسرائیل علیه سوریه مداخله نکند زیرا که هدف آن ها تامین امنیت سرزمین خود است. این در حالیست که تل اویو به مسکو گفته که اجازه نخواهد داد تا عملیات آنها را محدود کند. همانطور که لیبرمن در اظهاراتی بیان کرد: «ما به تحکیم ایران در سوریه اجازه نخواهیم داد. ما هر گونه اقدامی که منجر به محدودیتی علیه منافع امنیت اسرائیل باشد اجازه نخواهیم داد.»
هر چند که این اظهارات جسورانه است اما در حقیقت اسرائیل از تحکیم قدرت ایران و مداخله روس ها در عملیاتشان هراس دارند. بنابراین اسرائیل برای اولین بار پس از سال 1967م در کنار قدرت فزاینده حزب الله و اعتراضات هفتگی جنبش حماس در غزه با شبحی از یک جنگ سه جانبه مواجه شده است. تهدید ایران تنها متوجه اسرائیل نخواهد بود، بلکه تهدیدی بزرگتر برای اردن است. ممکن است ایران شورشی مطابق با انچه در بحرین تریب داد، در اردن ترتیب دهد و ملک عبدالله اردن را برانداز کند. اتفاقی که جبهه ی جدیدی برای مقابله با اسرائیل باز می کند و تل اویو با جبهه ی چهارمی مواجه می شود.
اگر کودتایی الهام گرفته از ایران در اردن بتواند منجر به سرنگونی ملک عبدالله ( پادشاه اردن) گردد اسرائیل را با یک تهدید در چهار جبهه روبرو می کند. در واقع واشنگتن در کجای این تصویر ممکن است قرار گیرد؟ روسیه و ایران به طور فزاینده در حال تبدیل شدن به میانجی گر در خاورمیانه هستند. این در حالی است که رئیس جمهور دونالد ترامپ درصدد خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه است. این اقدام تکرار همان اشتباهاتی است که اوباما در عراق مرتکب شد. اما پیامد و نتیجه خروج آمریکا بسیار عظیم تر از خروج باراک اوباما از عراق است زیرا در عراق ، روسیه عامل مهمی محسوب نمی شد و اسرائیلی ها، حضور سنگین ایران در عراق را تهدیدی مستقیم برای امنیت خود قلمداد نمی کردند.
اما عقب نشینی کامل آمریکا از سوریه می تواند دارای دو پیامد بد و بدتر باشد: پیامد بد حمله پیشگیرانه اسرائیل علیه تمام نیروهای ایران در سوریه است که با اقدامی تلافی جویانه حزب الله به نیابت از ایران روبرو می شود و ایرانی ها هم قطعا از طریق حملات موشکی به اسرائیل پاسخ خواهند داد. در این راستا سامانه دفاع موشکی امریکا به کمک اسرائیل فراخوانده می شود و به احتمال زیاد سیستم های ضد موشکی آمریکا در دریا مستقر خواهند شد و نیروهای آمریکا یی در معرض خطر برخورد موشک های ایرانی و حزب الله قرار می گیرند.
اما پیامد بدتر در مورد حمله پیشگیرانه به اسرائیل از سوی حزب الله و ایران با همکاری با حماس، حمایت مسکو علیه اسرائیل است. در این مورد احتمال تقابل قدرت های بزرگ در امتداد ماجراهای شوروی – آمریکا در سال 1973 بسیار واقعی خواهد بود. با این وجود احتمال کودتای علیه ملک عبدالله پادشاه اردن تحت الهام ایران می تواند نخستین جنگ همه جانبه با اسرائیل باشد.
خبرهای مرتبط
نظر شما